شهید حاجی‌حسنی از تعلیم قرآن خسته نمی‌شد/ در اوج خستگی تلاوت‌های نابی داشت
کد خبر: 3528795
تاریخ انتشار : ۱۸ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۷
شاگردان از استاد شهیدشان می‌گویند؛

شهید حاجی‌حسنی از تعلیم قرآن خسته نمی‌شد/ در اوج خستگی تلاوت‌های نابی داشت

گروه فعالیت‌های قرآنی: همزمان با فرا رسیدن سالروز عروج مظلومانه شهدای منا و شهید محسن حاجی‌حسنی‌کارگر، نفر اول مسابقات بین‌المللی قرآن مالزی به سراغ جمعی از شاگردان وی رفتیم تا از شخصیت و سلوک قرآنی این جوان نخبه بیشتر برایمان بگویند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، سال گذشته، در همین ایام بود که مسلمانان اندک‌اندک آماده برگزاری مراسم عید بزرگ قربان و استقبال حجاج بیت‌الله الحرام از موسم حج بودند که انتشار خبری تأسف‌بار به یک باره امت اسلام را در شوک فرو برد.
فاجعه‌ای هولناک در سرزمین منا رخ داد که در پی آن قریب به 500 نفر از هموطنانمان در حریم امن الهی مظلومانه از میان ما پر کشیدند. در فهرست بلندبالای شهدای این فاجعه کم نبودند چهره‌های نام‌آشنا و کم‌نظیری که بی‌شک فقدانشان به این زودی‌ها جبران نخواهد شد.
جامعه قرآنی نیز در این حادثه تکان‌دهنده که بی‌شک بی‌کفایتی آل سعود را بیشتر از قبل به اثبات رساند، پنج‌تن از چهره‌های برجسته‌ را که در قالب کاروان قرآنی نور به سرزمین وحی مشرف شده بودند، از دست داد؛ از جمله این شهدای قرآنی پر کشیده به سوی معبود، محسن حاجی‌حسنی‌کارگر، نخبه قرآنی مشهدی و دارنده رتبه نخست مسابقات بین‌المللی قرآن مالزی در سال 94 بود.
از تعلیم قرآن خسته نمی‌شد/ در اوج خستگی تلاوت‌های نابی داشت/ شهادت؛ حسرت همیشگی حاج‌محسن
جوانی که همگان در این یک سالی که از آسمانی شدنش می‌گذرند، همواره از ویژگی‌های اخلاقی شاخص و خوبش سخن گفتند و در از دست دادنش اشک حسرت ریختند. اما در این میان شاگردان وی از جمله افرادی بودند که بسیار در این فقدان سوختند. شاگردانی که تقریبا همه آن‌ها نوجوان و جوان هستند که این هم خود از دیگر ویژگی‌های این شهید منا است که آنقدر جاذبه و اخلاق خوب داشته که پای ثابت کلاس‌های تدریس قرآنش، این قشر بودند.
به بهانه فرار رسیدن سالروز عروج شهدای منا و شهید محسن حاجی‌حسنی‌کارگر، به سراغ تعدادی از شاگردان این چهره قرآنی رفتیم تا بار دیگر با زنده کردن یاد و خاطره این شهید قرآنی به مقامش ادای احترام کنیم و به ابعاد ناگفته‌ سجایای اخلاقی که خاص خود حاج‌محسن بود، بیشتر پی ببریم.
هادی اسفیدانی، قاری جوان مشهدی و از شاگردان موفق شهید حاجی‌حسنی‌کارگر که اکنون 23 سال دارد، داستان آشنایی‌ با استاد خود را اینگونه روایت کرد: از سن 19 سالگی با حاج‌محسن آشنا شدم. سال تحویل سال 90 که به حرم امام رضا(ع) مشرف شده بودم از خود آقا خواستم مسیری در مقابلم باز شود تا یک رشد جهشی در تلاوتم داشته باشم.
راهی که امام رضا(ع) باز کرد/ امام رئوف؛ واسطه آشنایی با حاج‌محسن
وی ادامه می‌دهد: حدودا یک ماه بعد بود که با جلسه حاج‌محسن آشنا شدم. رفتم خدمتشان و تست دادم، البته آن موقع آقامصطفی، برادر بزرگ‌ترشان بودند. خلاصه یک سال که گذشت به لطف خدا به رتبه‌های قرآنی خوبی دست پیدا کردم و تازه آن‌موقع بود که متوجه درخواست یک سال پیشم از امام رضا(ع) در حرم شدم.
از تعلیم قرآن خسته نمی‌شد/ در اوج خستگی تلاوت‌های نابی داشت/ شهادت؛ حسرت همیشگی حاج‌محسن
اسفیدانی اخلاق حسنه شهیدحاجی‌حسنی را از بارزترین ویژگی‌های این نخبه قرآنی برشمرد و افزود: ایشان در دینداری نیز بسیار شاخص بود. اهل غیبت نبود و اگر در جمعی بودیم و صحبت از کسی می‌شد، تذکر می‌داد و می‌گفت: «شما از کجا می‌دانید، شاید کسی که حرفش را می‌زنید در درگاه خداوند از شما مقرب‌تر باشد» و با گفتن این جمله از ادامه غیبت جلوگیری می‌کرد.
وی در ادامه رابطه رفاقتی با شاگردان را از رموز موفقیت استاد خود در شیوه آموزشی‌اش دانست و ابراز کرد: نخستین ویژگی برجسته ایشان در تدریس، رفاقت با شاگردان بود. در روش آموزشی حاج‌محسن، ابتدا رفاقت با شاگردان و سپس آموزش محوریت داشت به گونه‌ای که وی را مانند برادر خود می‌دیدند، لذا وقتی رابطه استاد با شاگرد دوستانه باشد، خود به خود بازدهی آموزش نیز افزایش می‌یابد.
در تعلیم قرآن خستگی‌ناپذیر بود
از تعلیم قرآن خسته نمی‌شد/ در اوج خستگی تلاوت‌های نابی داشت/ شهادت؛ حسرت همیشگی حاج‌محسن
شاگرد حاجی‌حسنی با اشاره به خستگی‌ناپذیری و شوق همیشگی حاج‌محسن به تعلیم قرآن، بیان کرد: در آموزش هرگز خسته نمی‌شد. پیش آمده بود ساعت‌ها، آخر شب یا اول صبح با هم تمرین می‌کردیم و هیچ‌گونه آثار خستگی در او دیده نمی‌شد؛ همچنین حاج‌محسن، در مقابل شاگردانی که کوچک‌تر بوده و یا از سطح پایین‌تری برخوردار بودند، بسیار حوصله به خرج می‌داد و به دفعات، نکات را تکرار می‌کرد.
برای کسب رتبه تلاوت نکنید
وی یادآور شد: همواره تأکید می‌کرد برای حضور در مسابقات و کسب رتبه تلاوت نکنید و هدفتان محدود به مسابقه نباشد، تلاش کنید در تلاوت قرآن به جایی برسید که تلاوتتان تأثیرگذار باشد و قلب مردم با صوت شما به سمت قرآن هدایت شود.
وی که از دوستان صمیمی حاج‌محسن به شمار می‌رود، در ادامه به نقل خاطره‌ای پرداخت و گفت: ظهر چهارشنبه که فردایش قرار بود به حج مشرف شود با هم برای انجام کارهای خروج از کشورش به پادگان رفتیم.
اسفیدانی اضافه می‌کند: خیلی کارش مشکل پیدا کرده بود و مدام از این اتاق به آن اتاق می‌رفتیم. لحظه‌ای که آخرین امضای خروج از کشورش را گرفت و از اتاق بیرون آمد به قدری خوشحال بود که جلوی همه از پله‌ها پایین می‌پرید.
از تعلیم قرآن خسته نمی‌شد/ در اوج خستگی تلاوت‌های نابی داشت/ شهادت؛ حسرت همیشگی حاج‌محسن
وی اضافه کرد: روز بعد، یعنی پنج‌شنبه که قرار بود به حج اعزام شود من به منزلشان رفتم. در اتاق نشسته بودیم که گفت بیا تمرین کنیم. دو تا قرآن آوردم، گفتم، کجا را بخوانیم؟ جالب بود، سوره بقره، آیات حج آمد، «وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ...، و براى خدا حج و عمره را به پايان رسانيد...» (بقره/196)، که در نهایت همینطور هم شد و حج را برای خدا به پایان رساند.
یک لحظه مرگ را احساس کردم
وی در بخش دیگری از سخنانش، خاطره جالب دیگری از شهید حاجی‌حسنی نقل و عنوان کرد: از طریق شبکه‌های اجتماعی در مورد مسئله‌ای با هم صحبت می‌کردیم. یکدفعه حدود 10 دقیقه آفلاین شد و جواب نداد. بعد از 10 دقیقه پیام داد و گفت: «هادی حلال کن!»، به شوخی بهش گفتم: چرا حلال کنم، مگه داری میری خط مقدم؟ گفت: «نه، یک لحظه مرگ رو احساس کردم؛ روح بیرون از تنم بود، می‌خواستم دستامو تکون بدم ولی نمی‌شد، بدنم به شدت درد گرفت، خواب نبود در بیداری بودم. یه لحظه مُهر کربلا رو نگاه کردم به سمتش سجده کردم، روح به بدنم برگشت»...
این شاگرد شهید حاجی‌حسنی ادامه داد: مدام از این نگران بود که به مرگ طبیعی بمیرد و همواره دغدغه شهادت داشت. اکنون و بعد از گذشت یک سال از شهادتش، خیلی جایش بین بچه‌ها و شاگردان جلسه خالی است، محبوبیت شهید محسن تنها منحصر به مشهد و خراسان رضوی نبود چون این نخبه قرآنی از اقصی‌ نقاط کشور و حتی خارج از مرزها نیز شاگردانی داشت.
وی در همین زمینه به خاطره جالبی اشاره و اظهار کرد: من دوستان زیادی در کشورهای خارجی دارم که بعضا تازه‌ مسلمان هم هستند. یک روز عده‌ای از دوستانم از آلمان به مشهد آمده بودند. از حاج‌محسن خواستم که بیاید و برایشان قرآن تلاوت کند. حاج‌محسن آمد و به قدری زیبا تلاوت کرد که همه‌شان به وجد آمدند. یکی از آن‌ها به نام «کنان» که 25 ساله و تازه‌ مسلمان بود به شدت تحت‌تأثیر قرا گرفته بود و از آقامحسن خواست تا تلاوت‌های خودش را در گوشی او بریزد.
از تعلیم قرآن خسته نمی‌شد/ در اوج خستگی تلاوت‌های نابی داشت/ شهادت؛ حسرت همیشگی حاج‌محسن
والله این جوون از بهشت اومده...
اسفیدانی همچنین گفت: خاطرم هست این جوان آلمانی یکی از قطعات زیبای حاج‌محسن از سوره فاطر «وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ، و نابينا و بينا يكسان نيستند» (فاطر/19)، را مدام، شب تا صبح و صبح تا شب گوش می‌کرد و هر بار انگار تازه جان گرفته و واقعا به وجد می‌آمد و به من می‌گفت: «هادی، والله این جوون از بهشت اومده»...
همچنین رضا گلشاهی، رتبه دوم حفظ کل مسابقات قرآن اوقاف کشور در سال جاری از دیگر شاگردان حاج‌محسن که سابقه آشناییش با وی به سال‌های 90 ـ 89 بازمی‌گردد و از سنین نوجوانی در کلاس‌ها و جلسات این قاری بین‌المللی شرکت‌ می‌کرده است با اذعان به برجستگی‌های فراوان اخلاقی شهید حاجی‌حسنی، مردم‌داری و تواضع او را از خصائص برجسته این شهید قرآنی برشمرد.
برای حاج‌محسن عوام و خواص نداشت
وی در ادامه می‌گوید: برای حاج‌محسن، عوام و خواص معنی نداشت و همه را به یک چشم می‌دید و تحویل می‌گرفت. در محافل و جلسات مختلفی که با هم بودیم مشاهده می‌کردم هیچ‌کجا حتی مهجور‌ترین و محقرترین محفل در یک روستا نیز برایش تفاوت نمی‌کرد. به یاد دارم در استان‌های شمالی کشور که با هم حضور پیدا می‌کردیم، مردم بسیار دوستش داشتند و وی نیز هوای مردم را داشت و خیلی خوب با آنان ارتباط برقرار می‌کرد.
شاگرد شهید حاجی‌حسنی در ارتباط با شیوه آموزشی و نحوه کلاس‌داری استادش گفت: در تدریس صبر و حوصله زیادی داشت و شاید یک نکته را گاهی تا 20 بار به منظور تفهیم کامل با شاگرد تکرار می‌کرد و اینگونه نبود که یک بار بگوید و رد شود.
از تعلیم قرآن خسته نمی‌شد/ در اوج خستگی تلاوت‌های نابی داشت/ شهادت؛ حسرت همیشگی حاج‌محسن
از اقصی‌ نقاط کشور شاگرد داشت
وی همچنین از سابقه تدریس و شاگردپروری، تلاوت زیبا و جذابیت ظاهری این شهید قرآنی به عنوان عواملی یاد کرد که افراد را مجذوب خود و به تبع آن جذب جلالت وی می‌کرد و افزود: در این میان آنچه که در شخصیت وی از همه شاخص‌تر بود، اخلاق و رفتار حاج‌محسن بود که افراد را جذب می‌کرد و توصیفاتش به جلسات و مناطق دیگر می‌رسید و بسیاری حتی از اقصی‌ نقاط کشور در کنار زیارت حضرت رضا(ع)، به منظور بهره‌مندی از جلسه ایشان راهی مشهد می‌شدند.
تأکید بر تواضع و معنامحوری در تلاوت قرآن
گلشاهی، توصیه به تواضع را از موضوعات مورد تأکید شهید حاجی‌حسنی عنوان کرد و یادآور شد: همواره تکرار می‌کرد که به هر سطحی از تلاوت می‌رسید، تواضع را فراموش نکنید، همچنین در بحث فنی تلاوت قرآن نیز، تلاوت معناگرا را مورد تأکید قرار می‌داد.
گلشاهی نیز سخنان پایانی‌اش را با ذکر خاطره‌ای شنیدنی از حاج‌محسن پایان داد و اظهار کرد: حدود دو سال پیش، در یکی از ایام میلاد در حسینیه امام رضا(ع) تلاوت داشت. برنامه مهمی بود و جمعیتی بالغ بر هزار نفر در مجلس حضور داشتند. یک ربع قبل از تلاوت می‌خواست داخل مجلس برود و از آنجایی که شوخی و خنده زیاد با هم داشتیم، موضوعی پیش آمد که به خاطرش خیلی خنده‌مان گرفته بود. هر کاری می‌کردیم، نمی‌توانستیم خودمان را کنترل کنیم تا اینکه اسم ایشان را صدا زدند و دنبالشان آمدند.
رتبه دوم مسابقات حفظ کل اوقاف کشور ادامه داد: حاج‌محسن به من گفت: «شما داخل نیا چون اگه وسط تلاوت ببینمت، خنده‌ام می‌گیره». گفتم، نه من می‌آیم اما خودم را کنترل می‌کنم که نخندم. خلاصه از ایشان اصرار و از من انکار. چون برنامه متعلق به آستان قدس رضوی بود، جلوی درب چند نفر از خادمان پیشکسوت حرم رضوی با چوب‌پرهای مخصوص خود ایستاده بودند.
از تعلیم قرآن خسته نمی‌شد/ در اوج خستگی تلاوت‌های نابی داشت/ شهادت؛ حسرت همیشگی حاج‌محسن
وی در همین زمینه اضافه کرد: زمانی که حاج‌محسن از ورودی مجلس رد شد و من هم می‌خواستم پشت سرش بیایم، سریع برگشت و به یکی از خادمان گفت: «به ایشان اجازه ندهید وارد شوند، قصد خرابکاری در مجلس را دارند!» و در نهایت حاج‌محسن رفت داخل. اما حدود پنج دقیقه‌ای که گذشت من هم وارد محفل شدم و ایشان با اطمینان کامل، تلاوتش را ادامه داد.
در ادامه این گزارش با حسن امانی، یکی دیگر شاگردان شهید حاجی حسنی‌کارگر آشنا شدیم. وی که اصالتا اهل خراسان شمالی است، در مرز 30 سالگی با خانواده حاجی‌حسنی آشنا شده است و با تواضع خاصی به ما گفت: حاج‌محسن و آقامصطفی هر دو از من کوچک‌ترند، اما استادم هستند و افتخار می‌کنم که زیر نظر این اساتید بزرگوار کار می‌کنم، زیرا معتقدم تخصص به سن نیست، بلکه به تجربه و روحیات فرد برمی‌گردد.
وی با اعلام رضایت از همکاری با این خانواده قرآنی، ادامه می‌دهد: خدا را شکر با هم مؤسسه قرآنی انوارالمصطفی(ص) را تأسیس کردیم که بنده عضو هیئت مدیره، قائم‌ مقام و مدیر اجرایی آن هستم و همه این موارد پس از آشنایی با دوستان صورت گرفت. کلاس‌های ما با حاج‌محسن نیز غالبا دونفره و خصوصی بود و اکنون نیز کماکان با برادر بزرگترشان کار می‌کنم.
از تعلیم قرآن خسته نمی‌شد/ در اوج خستگی تلاوت‌های نابی داشت/ شهادت؛ حسرت همیشگی حاج‌محسن
امانی افزود: از سال 89 که به توصیه دوستان و اطرافیان با این خانواده قرآنی آشنا شدم، پنج‌شنبه‌ها و جمعه‌ها به خاطر کلاس‌های تخصصی که با حاج‌محسن داشتم به مشهد می‌آمدم و این بزرگواران با روی باز به صورت تخصصی با من قرآن کار می‌کردند. شاید ساعت‌ها با هم قرآن تمرین می‌کردیم تا جایی که صدایمان دیگر در نمی‌آمد و به طور کامل تخلیه می‌شد.
با هر سنی به اقتضای خودش رفتار می‌کرد
وی با ذکر این مطلب که با توجه به ارتباطی که با این بزرگواران داشتم، بعدها انتقالی‌ام را از بجنورد گرفتم و به عشق قرآن به مشهد آمدم و اکنون دو سال است که ساکن مشهد هستم، در ادامه از حسن‌خلق و ادب خاص حاج‌محسن برایمان نقل کرد و گفت: حقیقتا عامل به قرآن بود و با هر سنی به اقتضای خودش رفتار می‌کرد که حس مثبت مردم در برخی از محافلی که در استان‌های دیگر با هم می‌رفتیم گواه همین مطلب بود.
شاگرد شهید حاجی‌حسنی تصریح کرد: حاج‌محسن بسیار مهربان و خوش‌برخورد بود و در حوزه تدریس و آموزش قرآن، بخل نمی‌ورزید و هر آنچه داشت به راحتی به شاگردانش انتقال می‌داد که این حاکی از همان نگرش قرآنی است، این در حالی است که برخی اساتید، فوت و فن استادی خود را نگه می‌دارند.
از تعلیم قرآن خسته نمی‌شد/ در اوج خستگی تلاوت‌های نابی داشت/ شهادت؛ حسرت همیشگی حاج‌محسن
وی ادامه داد: احترام ویژه و تکریم والدین از دیگر خصلت‌هایی حاج‌محسن بود و به هیچ عنوان من از ایشان تندی و درشتی نسبت به پدر و مادر ندیدم.
هدفش فقط تلاوت قرآن بود نه کسب رتبه
وی همچنین، صبوری را از دیگر شاخصه‌های اخلاقی این نخبه شهید عنوان کرد و افزود: خیلی راحت زندگی می‌کرد و روحیه خاصی داشت. ما در تمام مسابقات، اضطراب‌ها و گریه‌هایش در کنارش بودیم و می‌دیدیم که چه سختی‌هایی را در این مسیر تحمل کرد تا جایی که حائز دریافت مقام بین‌المللی شد. اما این شهید بسیار راحت با همه چیز کنار می‌آمد و برایش مهم نبود در مسابقات چه می‌شود، هدفش فقط تلاوت قرآن بود و همین هم باعث شد که در مالزی آنگونه بدرخشد.
امانی در خصوص شیوه تدریس این معلم قرآن نیز ابراز کرد: بسیار مسلط بود و قبل از شروع کلاس‌‌ها از شاگردان تست‌های تخصصی و فنی تلاوت گرفته، افراد را سطح‌بندی و بر مبانی سطح افراد با آن‌ها کار می‌کرد. با هر فرد در حد داشته‌های خودش صحبت می‌کرد تا از این طریق افرادی که از سطح پایین‌تری برخوردارند به خاطر سنگینی مباحث، از تلاوت زده نشوند.
در تمرینات، وسواس زیادی به خرج می‌داد
وی با ذکر این نکته که در کارش جدیت داشت و به دارالقرآنی که در اختیارشان بود، پویایی خاصی بخشیده بود، بیان کرد: در تمرینات، وسواس زیادی به خرج می‌داد و حساس بود، وقتی به کسی، تمرینی می‌داد، تا زمانی که به طور کامل آن را فرا نمی‌گرفت اجازه عبور و فراگیری مطلب بعدی را نمی‌داد.
وی افزود: در کلاس‌های خصوصی که با هم داشتیم، گاهی برای تقلید یک تلاوت 10 دقیقه‌ای از قراء مصری ممکن بود، حتی چند جلسه زمان صرف کنی. روی ظرافت‌های کار دقت بسیاری داشت و این موجب می‌شد شاگردان زودتر پیشرفت کنند.
عضو هیئت‌ مدیره مؤسسه انوارالمصطفی(ص) مشهد در ادامه این گفت‌وگو، برخورداری از حسن‌ خلق، دانش فنی تلاوت و نظم خاص به صورت توأمان را رمز موفقیت شهید حاجی‌حسنی و عامل اصلی رغبت افراد برای حضور در کلاس‌ها و جلسات وی ذکر و عنوان کرد: مجموعه این عوامل سبب می‌شد شاگردان از روی علاقه و سر وقت در کلاس حاج‌محسن حاضر می‌شدند؛ علاوه بر این، در کنار آموزش قرآن به معانی آیات هم توجه داشت و شاگردان را نیز به دقت در مفاهیم آیات توجه می‌داد.
مداومت بر نماز اول وقت
وی مداومت بر نماز اول وقت را از توصیه‌های همیشگی این شهید قرآنی عنوان کرد که نه تنها بر آن تأکید می‌کرد که خود عامل به آن بود و اضافه کرد: تحت هیچ شرایطی نماز اول وقت را به تأخیر نمی‌انداخت و تا جایی که می‌توانست به جماعت به جا می‌آورد. همچنین اگر در کلاس اشتباه یا خطایی از کسی می‌دید به صورت خصوصی و در خلوت به فرد مورد نظر تذکر می‌داد و بچه‌ها نیز به جهت احترامی که برایش قائل بودند، در رفتارشان تجدیدنظر می‌کردند.
امانی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه تمرینات دونفره ما در هیچ‌ کجا قطع نمی‌شد، یادآور شد: بهترین خاطرات من از تمرینات ایشان و پیشرفتی بود که در تلاوتم احساس می‌کردم. این موضوع که من از سال سوم ابتدایی در روستا بدون امکانات، قرآن کار می‌کردم و بعد از 30 سال با آشنایی با این شهید، جهشی در تلاوتم ایجاد شد، باعث می‌شود که خدمات و زحمات ایشان هیچ‌گاه از ذهنم پاک نشود.
از تعلیم قرآن خسته نمی‌شد/ در اوج خستگی تلاوت‌های نابی داشت/ شهادت؛ حسرت همیشگی حاج‌محسن
دائما در حال تمرین و به روز شدن بود
وی در ادامه با اشاره به تمرینات مستمر شهید حاجی‌حسنی، متذکر شد: تمرینات خودش هیچ‌وقت ترک نمی‌شد، به ما هم چنین اجازه‌ای نمی‌داد و همواره بر تمرینات ما هم نظارت داشت؛ تا لحظه آخر در حال تلاوت و زمزمه کردن نغمات بود تا تلاوتش پخته شود و این از نکاتی است که قاریان معمولا کمتر بدان توجه می‌کنند. همیشه آماده و در حال به روز شدن بود و همین امر نیز یکی دیگر از دلایل موفقیت وی محسوب می‌شد.
در عین خستگی، تلاوت‌های نابی می‌کرد
این شاگرد شهید حاجی‌حسنی افزود: این در حالی است که برخی از قاریان بین‌المللی پس از کسب مقام، کیفیت تلاوت‌هایشان از نظر فنی تغییری نمی‌کند و حتی گاهی پایین‌تر نیز می‌آید. اما این شهید همیشه در ساعت‌های خاصی از شبانه‌روز تمرین می‌کرد و برنامه و زمان مشخصی برای تلاوت داشت؛ ایشان در عین خستگی، بهترین تلاوت‌ها را انجام می‌داد در حالی که این کار از هر قاری برنمی‌آید و ممکن است خروج‌های صوت و لحنی‌اش کاملا مشهود باشد.
وی توصیه به کنار نگذاشتن تلاوت تقلیدی را از دیگر محورهای مورد تأکید این شهید قرآنی برشمرد و یادآور شد: با توجه به پتانسیل‌های صوتی و لحنی هر فردی، سوره خاصی را به او پیشنهاد و توصیه می‌کرد تا همیشه گوش کند. معتقد بود برای تسلط و غنای صوتی و لحنی، تقلید همواره باید باشد؛ همچنین مباحثی چون سولفژ، آوایی، پختگی صوت و پرهیزهای غذایی جزو توصیه‌های دائمی وی به شمار می‌رفت.
امانی، تأثیرگذاری و منحصر به فرد بودن را ویژگی تلاوت‌های این شهید قرآنی عنوان و اشاره کرد: انتخاب نغمات مرتبط با آیات و معنامحوری، تلاوت ایشان را بسیار تأثیرگذار کرده بود به گونه‌ای که در محافل، بسیار مورد تشویق قرار می‌گرفت و سوز خاصی که در صدایش نهفته بود، باعث گریه حضار می‌شد.
شهادت؛ بزرگ‌ترین آرزوی حاج‌محسن
وی همچون دیگر شاگردان این نخبه قرآنی از حسرت دیرین این شهید منا که همانا شهادت بود گفت و ادامه داد: بزرگ‌ترین دغدغه‌اش، شهادت بود. یکی از دوستان عکسی از ایشان گرفته و شعری زیر آن نوشته بود. در همان سال‌های اول آشناییمان، می‌دیدم که حاج‌محسن می‌گفت: «من خیلی شبیه شهدا هستم، نه؟». بعد من به شوخی می‌گفتم: «ببین برادر من! دیگه خودتو اینقد بالا نبر، شهید که نمیشی، الآن جنگی در کار نیست». بزرگ‌ترین آرزویش شهادت بود و همیشه می‌ترسید که به مرگ طبیعی از دنیا برود و دوست داشت شهید شود که به آن هم رسید.
از تعلیم قرآن خسته نمی‌شد/ در اوج خستگی تلاوت‌های نابی داشت/ شهادت؛ حسرت همیشگی حاج‌محسن
ابراهیم عقیلی، از شاگردان قدیمی شهید حاجی‌‌حسنی‌کارگر که از هفت‌ سالگی در جلسات وی شرکت می‌کرده و حدود 12 سال پای ثابت جلسات این شهید قرآنی بوده است نیز نبود رابطه استاد ـ شاگردی میان حاج‌محسن و شاگردانش را از ویژگی‌های خاص استاد خود عنوان کرد و ادامه داد: یکی از دلایلی که باعث شد آقامحسن شاگردان خوبی پرورش دهد، رابطه دوستانه، برادرانه‌ و محبت‌آمیزی بود که با شاگردانشان داشت.
وی افزود: تواضع ایشان باعث می‌شد هیچ‌وقت احساس نکنم حاج‌محسن‌، استاد من هست. ما 9 سال تفاوت سنی داشتیم بنابراین این فروتنی و خضوع باید بسیار بالا باشد تا این تفاوت سنی با استاد برای شاگرد مشهود و ملموس نباشد.
وی شوخ‌طبعی و ارائه نکات بدیع و به‌ روز فنی تلاوت را از عوامل جذب همه اقشار با سنین مختلف در کلاس‌ها و جلسات شهید حاجی‌حسنی دانست و گفت: در جلسات ایشان غالبا نکاتی را فرا می‌گرفتیم که برایمان تازگی داشت و تا آن موقع جای دیگری نشنیده بودیم و چون زود نتیجه می‌گرفتیم، جلساتشان را ادامه می‌دادیم.
واقعا اهل عمل بود
عقیلی با بیان اینکه ما حسن‌ خلق و تواضع را از رفتار ایشان آموختیم، ابراز کرد: حاج‌محسن یک سررسید داشت که در آن آیات قرآن و نکات اخلاقی ذیل هر آیه را یادداشت کرده بود و توصیه می‌کرد که من هم این کار را بکنم. می‌گفت آیاتی که احساس می‌کنی مفهوم زیبایی دارد را جلوی چشمت بگذار تا هروقت که می‌خوانی میزان تأثیرش را در اخلاق و رفتارت ببینی. خودش نیز کاملا به حرف‌هایش عامل بود.
از تعلیم قرآن خسته نمی‌شد/ در اوج خستگی تلاوت‌های نابی داشت/ شهادت؛ حسرت همیشگی حاج‌محسن
دوست داشت در دفاع از حرم شهید شود/ شهدا اگر امروز بودند چه می‌کردند ...
وی در فراز پایانی سخنانش بار دیگر از حسرت شهادت حاج‌محسن برایمان گفت که دوست داشت همچون شهدای مدافع حرم در دفاع از حریم آل‌الله پیش‌قدم شود و در این مسیر به شهادت برسد و ادامه داد: مدتی عکس شهدا را در اتاقم نصب می‌کردم، حاج‌محسن عکس‌ها را که دید، گفت: «این مقدمه است اما باید ببینیم شهدا اگر الآن اینجا بودند چه می‌کردند».
وی ادامه داد: همچنین یکی از دوستانشان چند سال قبل در مسیر راهیان نور شهید شده بود و از این جهت نیز خیلی ناراحت بود و همیشه حسرت می‌خورد و حتی وقتی حادثه جرثقیل در مکه اتفاق افتاد، از اینکه در این حادثه فرصت شهادت را از دست داده است، ناراحت بود.
محبوبه اسدپور
captcha