به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، حجتالاسلام سیدحمید فتاحی، مدرس سطح دو حوزه علمیه مشهد و طلبه سطح چهار حوزه، به بهانه برگزاری چهلمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم اوقاف و امور خیریه، یادداشتی را در اختیار ایکنای خراسان رضوی قرار داده است که تقدیم نگاه مخاطبان میشود.
بسمهتعالی
وقتی در رسانهها میشنویم که در فلان شهر کشور، مسابقات کشوری قرآن کریم توسط سازمان اوقاف برگزار میشود، با خود میاندیشیم که حتما فضایی پر از معنویت، با عطر و بوی قرآن در آن شهر پیچیده و از برکاتش همه مردم شهر و به لطف پوشش گسترده رسانه ملی، همه مردم کشور بهرهمند خواهند شد.
به قول یکی از برنامهریزان این مسابقات که بیشک نیت خیرشان برای ما آشکارتر از خورشید است، «اصل و محور در این مسابقات در وهله اول ایجاد حلقههای نورانی بر گِرد حبلالمتین قرآن و ایجاد شور قرآنی در جامعه، برای انس و تشویق رجوع ذکری، فکری و عملی به قرآن و گسترش دوستیها و آرامش بین متسابقان، عوامل و داوران است».
اما وقتی با افرادی که از نزدیک درگیر برگزاری یا شرکت در این مسابقات هستند، روبرو میشویم و پای صحبتهایشان مینشینیم، چیزی جز تنفر و انزجار برایمان سوغاتی نیاوردهاند.
اینجاست که این سوال مطرح میشود: به کجا چنین شتابان؟؟!!
خدایی ناکرده این قلم به هیچ عنوان قصد تضعیف این مسابقات را که انصافا در سطح بالایی از لحاظ اجرایی و پوشش رسانه ای قرار دارد، ندارد. اما فارغ از اثرات مثبتی که به ظاهر در جامعه می گذارد، باید دانست که این رقابتها، سفیران و مبلغانی را پس از برگزاری، روانه جامعه میکند که نه تنها اثرات مثبت آن را از بین برده، بلکه جز نفرتپراکنی، چیزی را در پی ندارد.
مسابقاتی پر از بیانیههای معنادار توسط داوران مستعفی، حلالیت طلبیدنهای مکرر توسط داوران پشیمان از قضاوتهای بودار، جهتدار و سلیقهای، متسابقانی معترض، منزجر و پشیمان از عمر هدر رفته در پی هیچ و پوچ و دارای احساس بازیچه قرار گرفتن در میدانی که نتیجهاش نه در آئیننامههای پر از مغایرت با اصول اولیه نظام و منویات رهبری، بلکه در مخیله کوتاه برخی داوران کجسلیقه که برداشتهای شخصی خود را در قضاوتهای ناعادلانهشان به کار میگیرند، رقم می خورد.
به کجا چنین شتابان؟!؟!
خدایی ناکرده کسی به فکرش خطور نکند که این شکایات پرطمطراق از زبان کسی است که به گمان افسونزده خودش، خیال خام دارد که حقش پایمال شده و باید هرچه کینه دارد بر روی کاغذ بریزد تا انتقام شخصیاش را از افراد دلخواهش بگیرد. بلکه این قلم از حلقوم افرادی فریاد میکشد که میبینند پس از قریب به گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی که بیشک هدفی جز احیای فرهنگ ناب قرآنی نداشته، اکنون در معرفی و ستایش از برخی افراد به ظاهر برتر قرآنی، ملاکهایی من درآوردی، سلیقهای، مغایر با ارزشهای اولیه قرآنی، شرعی، فرهنگی و حتی عرفی لحاظ میشود. تا جایی که حتی رسانه ملی نیز در به تصویر کشیدن قامت آنها در قاب تلویزیون تردید می کند. (نکته ای که حتی در اهداء سیمرغ های جشنواره سینمایی فجر جزء بدیهیات است و هرساله سیمرغ بگیران افرادی هستند که آثارشان با منویات نظام و انقلاب همسوست).
باز این سوال تکراری را باید مطرح کرد که این همه سرمایه مادی و معنویِ قرآنی که برای برگزاری چنین برنامه باشکوهی در سطح ملی هزینه میشود(بخوانید به هدر میرود)، آیا اهدافی که در طراحی آن لحاظ شده را تامین می کند. مسابقاتی با این شرایط که به اعتراف یکی از برنامهریزان آن با این شرایط برگزار میگردد: (بسیاری از اشکالات، ناشی از نبود زیرساختها و پشتوانههای علمی، مهارتی، امکانات و اعتبارات لازم است).
آیا وقت آن نرسیده است که به قوانین اولیه مدیریت تمسک کنیم و قبل از رقم زدن چنین حماسه جاودانهای، اول جای پای خود را محکم کنیم تا عواطفی چون بیان این قلم پایه های آن را نلرزاند. و یا با هدف جلوگیری از طوفان شدن این بادهای مخالف با توجیهاتی، همگان را به پرهیز از انتقاد و تضعیف دعوت کنیم.
وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى