بزرگترین آرزوی یک شهید که برآورده شد/ کشف پیکر شهید، عیدی امسال ما در غدیرخم
کد خبر: 3745404
تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۶

بزرگترین آرزوی یک شهید که برآورده شد/ کشف پیکر شهید، عیدی امسال ما در غدیرخم

گروه جهاد و حماسه ــ همسر یک شهید مدافع حرم در مراسم وداع با پیکر همسرش اظهار کرد: شهادت در گمنامی بزرگترین آرزویش بود و خوشحالم که اکنون به خواسته قلبی‌اش رسیده است.

به گزارش ایکنا؛ شهید سید جلال حبیب‌الله‌پور، از رزمندگان لشکر عملیاتی ۲۵ کربلای مازندران روز دوشنبه، ۳۱ فروردین‌ماه در منطقه درعا در سوریه به شهادت رسید. خبر آوردن پیکرش را در ایام غدیر به خانواده‌اش دادند و عصر روز گذشته یکشنبه، 18 شهریورماه، همزمان با شب تولد دخترش، با حضور خانواده و عموم مردم در معراج شهدای تهران تشییع شد.

مریم اکبری، همسر شهید حبیب‌الله پور، در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا با اشاره به ویژگی‌های این شهید اظهار کرد: همیشه آرزوی شهادت داشت و اینکه گمنام بماند. این اتفاق افتاد و پیکرش سه سال و نیم مفقود بود. به نظرم بی‌قراری‌های من و فرزندانم باعث شد که راضی به برگشتن شود وگرنه همیشه دلش می‌خواست شهید گمنام باشد.

او تصریح کرد: آخرین خداحافظی‌ام با همسرم تلفنی بود و از آنجا که رفتن به سوریه چندان علنی نبود، همسرم پشت تلفن گفت که قرار است عازم ماموریت شود می‌دانستم قرار است عازم سوریه شود اما پشت تلفن به او نگفتم و خالصانه او را به خدا سپردم و از ته قلبم از خدا خواستم تا به آرزویش برسد.

اکبری اظهار کرد: هربار زیارت می‌رفت با من تماس می‌گرفت و می‌گفت نایب‌الزیاره شما هستم. او همیشه بی‌ریا بود تا جایی که درجه‌ای به او می‌دادند، به خیاطی نمی‌برد تا درجه‌اش را روی شانه‌هایش بدوزند و می‌گفت دوست ندارم کسی خبردار شود و خودش در منزل این کار را انجام می‌داد.

وی افزود: زمانی که خبر شهادتش را شنیدم، ابتدا بسیار بی‌قرار بودم، زیرا دوست داشتم در مراسم ازدواج پسرم حضور داشته باشد. زمانی که شهید شد، اول رجب بود. بعدها دیگر عادت کردم و با خودم می‌گفتم به آرزویش رسیده است و حتما مصلحت خدا بر این تقدیر است. همیشه برایم جالب بود که در سخت‌ترین مأموریت‌ها و حتی در دفاع مقدس شهید نشد و در سوریه شهید شد. در زمان جنگ او جانباز شد و هرگز برای گرفتن درصد جانبازی‌اش اقدام نکرد.

همسر شهید حبیب‌الله‌پور تصریح کرد: همسرم در اولین اعزامش به سوریه طی 43 روز به شهادت رسید. مدافعان حرم پس از 43 روز به مرخصی می‌آیند اما زمانی که او می‌خواست به مرخصی بیایید به صورت داوطلبانه و به دلیل اینکه نیرو کم بود، در آن عملیات شرکت کرد و شهید شد.

وی افزود: از آنجا که تلفن شنود داشت، هیچگاه از اتفات سوریه در تماس‌های تلفنی برایم نسخت نمی‌گفت و به گونه‌ای وانمود می‌کرد که اوضاعش در سوریه عالی است و انگار برای یک سفر تفریحی به سوریه رفته است. او با وجود آنکه اولین اعزامش به سوریه بود، آنقدر به سوریه اشراف داشت که تعجب همگان را برانگیخت. نقشه‌‌خوان ماهری بود. به هرحال او سه سال فرمانده تکاور بود و تجربیات خاصی در این زمینه داشت.

 

 انتهای پیام

captcha