هفتم تیرماه در پیوند با نام شهیدی است که بهشت فکری ملت و امت اسلامی بود و به فرموده امام راحل(ره) انسانهای با لیاقت، بیشتر مورد هجمه دشمن قرار میگیرند. این شهید در مملکت و میان مردم خود مظلوم زیست، حال آنکه خاری در چشم دشمن بود و دشمن از وجود او خوف داشت. سخن از آیتالله شهید سیدمحمد حسینی بهشتی است، شهیدی که با 72 تن از یارانش، نماد امروزین تاریخ کربلا بود و در هفتم تیرماه سال 1360 عاشقانه و ناجوانمردانه در دفتر حزب جمهوری اسلامی ایران به درجه رفیع شهادت نائل آمد. شهادت این چهره برجسته انقلاب اسلامی بهانه گفتوگوی ایکنای چهارمحالوبختیاری با عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه شهرکرد شد که به بررسی ابعاد شخصیتی وی پرداخته است.
مجتبی نوروزی، معاون آموزشی سازمان فنی و حرفهای کشور و عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه شهرکرد، درگفتوگو با ایکنا از چهارمحالوبختیاری با برجسته دانستن شخصیت شهید بهشتی که با دارا بودن ویژگیهای ارزنده، او را در مکتب انقلاب اسلامی سرآمد کرد، اظهار کرد: این ویژگیهای برجسته در کمتر رجل سیاسی در انقلاب دیده میشود که جامع جمیع ویژگیها باشد.
وی نخستین ویژگی مهم این شهید را حرکات و فعالیتهای جهتدار او دانست و افزود: فعالیتهای مطالعاتی و تحقیقاتی شهید بهشتی، جهتدار و هدفدار و برنامهریزی در زندگی او نمایان بود و میدانست کجاها را باید فتح کرده و به چه سمت و سویی برود. جهتدار بودن یکی از خلأهای حرکتهای فرهنگی و سیاسی امروزه است.
نوروزی در ادامه تصریح کرد: افق نگاه شهید بهشتی بسیار بلند بود و طبیعتاً برخورداری از افق فکری، سبب حرکت جهتدار فرد به سمت آن افق است که این شهید والامقام از این دوراندیشی غفلت نکرد.
این مدرس دانشگاه در استان با ستودن دومین ویژگی برجسته این شهید ناظر بر جدیت و نظم کاری در فعالیتهای فردی و اجتماعی، گفت: سیره مطالعاتی و تحقیقاتی، زندگی شخصی و کنشهای سیاسی و اجتماعی مرحوم بهشتی، نشان از جدیت و نظم او داشت.
وی با ذکر اینکه ویژگی عمومی حرکتها و فعاليتهای مطالعاتی و فرهنگی، کارهای درازمدت و پرثمر علمی و عملی بود، بیان کرد: ما معمولاً در فعاليتهای اجتماعی و فرهنگی خود به دنبال دستیابی به نتیجه زودهنگام هستیم و کارهای بلندمدت در دستور کارمان نیست، این شهید اما با داشتن افق فکری و دید وسیع، برنامههای بلندمدت و تحقق آن را در دستورالعمل زندگی خود قرار داده بود و برای آینده، افق چندساله ترسیم میکرد.
نوروزی در بیان شاخصه سوم شخصیتی شهید بهشتی، وی را شخصیت حقمحور و حقگرا معرفی کرد و توضیح داد: وی در برخورد با اندیشهها و عقاید دیگران حوصله و دقت نظر بسیاری به خرج میداد و سعی میکرد حق را در کلام دشمنان بپذیرد، لذا شخصیت این رجال سیاسی، فراحزبی و فرااندیشهای است. آنچه برای او اهمیت داشت اشخاص نبود بلکه حقانیت کلام مدنظر وی بود که در همین راستا از دیگر ویژگیهای درسآموز او، احترام به نظرات دیگران بود و سخن هرکسی را که با او همکلام میشد، شایسته این میدانست که در مورد آن، تأمل و درنگ کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهرکرد با بیان اینکه شهید بهشتی یک فرد آرمانگرای واقعبین بود، ادامه داد: مرحوم بهشتی، واقعگرا نبود بلکه واقعبین و آرمانگرا بود که بهواسطه این دو شاخصه فکری، افراط و تفریط در حرکت او بهوجود نیامد.
وی با اشاره به اینکه این شهید، مزین و آراسته به ویژگیهای اخلاقی بود، تأکید کرد: هرگز بحثهای او رنگ مجادله به خود نمیگرفت بلکه آهنگ بحثهای او، هدایتگرایانه بود به گونهای که همچون پدری دلسوز با مخالفان نرم برخورد میکرد و به تکفیر طرف مقابل برنمیخاست. سادهزیستی، کمگویی و گزیدهگویی، کثرت مطالعه و در پی عمق یک مطلب بودن از دیگر ویژگیهای این شخصیت انقلابی بود.
نوروزی در پاسخ به این پرسش که شهید بهشتی چگونه در برابر مکاتب و نحلههای فکری و فلسفی زمانه خود و در فضایی که جوانان در یک فضایی توأم با مسمومیت فکری و تفکر التقاطی زیست میکردند، به تشریح اندیشه سیاسی و اندیشه حکومت اسلامی پرداخت، گفت: شهید بهشتی به دو جهت پا در این مسیر پر فراز و نشیب گذاشت؛ اولاً توانمندی بالای فردی شهید که بخشی از آن از دانش وافر وی و فضای مطالعاتی و تحقیقاتی شهید نشأت میگرفت. شهید بهشتی در حوزههای مختلف دانش و اندیشه مسلط و نسبت به حوزههای علوم انسانی و علوم اسلامی آگاه بود، زیرا با اندیشه و تفکرات اندیشمندان و فلاسفه غرب و اسلام آشنایی داشت.
کارشناس مسائل سیاسی در استان افزود: شخصیتهایی که ویژگیهای برجسته و اثرگذاری داشته و سرآمد روزگار خود باشند، در فرهنگ واژگانی علوم سیاسی، واژه «کاریزماتیک» در توصیفشان استفاده میشود. انسانهای کاریزما مؤثر هستند نه متأثر، آنان روشنگر محیط پیرامونی هستند و تأثیر مثبتی در جامعه خود میگذارند که این اوصاف، در شخصیت شهید بهشتی نمود عینی دارد و جلوه آن در اعتماد به نفس و توان و انرژی بالای آن شهید پدیدار است.
وی بُعد دیگر اثرگذاری سیاسی و اجتماعی شهید بهشتی بر جامعه را ناظر بر دغدغهمندی وی دانست و گفت: وی نسبت به فضای اندیشه اسلامی و اسلام سیاسی دغدغه جدی داشت و بایستی اسلام سیاسی در نظامی که انقلاب شده بود، احیا شود. بهشتی با دغدغهمندی فراوان، بینش وسیع و کاریزمای شخصی، نمیتوانست یک انسان بیتفاوت و ساکن باشد.
نوروزی افزود: تمام تلاش این شهید والامقام بر این بود که بر محیط پیرامون ملت یا امت اثر فکری بگذارد. نگاه دغدغهمند شهید، او را یک انسان شجاع کرده بود که این نگاه برگرفته از آموزههای مکتب تشیع است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهرکرد با بیان اینکه شهید بهشتی مسلط به مکاتب فکری فعال آن روز جامعه ایران، سوسیالیسم، لیبرالیسم و مارکسیسم بود، توضیح داد: فضای فکری این مکاتب فلسفی، ناتوان از رساندن انسان به آرمانشهر (یوتوپیا) و سعادت واقعی است. شهید بهشتی با تسلطی که به فضای اندیشهای غرب داشت، راهحل و نجات را در عرضه اندیشه سیاسی اسلام برای رساندن بشر به نقطه کمال و سعادت، میدید. لذا این شخصیت در فضایی که آکنده از مجموعه تفکرات مکاتب سیاسی و فلسفی غرب در آن روزگار بود، با قدرت قدم در این آوردگاه گذاشت و اندیشههای اسلامی را عرضه کرد و هیچ ابایی هم نداشت.
وی در پاسخ به این پرسش که چگونه اندیشه کار تشکیلاتی در وجود شهید جریان یافته بود و ایده کار تشکیلاتی را انسجام بخشید، گفت: باید دانست اندیشه بهشتی یک اندیشه مستقل نبود بلکه او پرورش یافته مکتب امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و شاگرد امام خمینی(ره) بود. این شهید بر کار تشکیلاتی تأکید داشت و ضرورت این امر را، از دل اندیشههای اسلامی احصا کرد و این دغدغهای است که در اندیشه سیاسی و اجتماعی شیعه وجود دارد.
نوروزی در ادامه تأکید کرد: مورد غفلت واقع شدن کار تشکیلاتی در طول تاریخ اسلام تا قبل از انقلاب اسلامی، جزو تلخیهای تاریخ اندیشه سیاسی و اجتماعی اسلام بود. بهشتی معتقد بود برای انجام کارهای بزرگ باید متشکل باشیم و تشکیلات بسازیم که در فرایند این کار باید بین آحاد همفکران، روابط دینی، اعتقادی و ایمانی شکل و سازمان بگیرد تا اهداف را محقق کنند.
این مدرس دانشگاه در استان با ذکر این نکته که شهید بهشتی کار تشکیلاتی را مقید و منوط به شرایطی میکرد تا یک کار واقعی باشد، تصریح کرد: تشکیلات باید پاسدار قواعد و تئوریهای فکری و حافظ ارزشها باشد و نه انسانها، متأسفانه بعضاً در حوزههای سیاسی چنین رویکردی مدنظر قرار نمیگیرد.
وی با بیان اینکه منظومه فکری کار تشکیلاتی شهید بهشتی این است که برای مردم مفید فایده و در خدمت آنها باشد، ادامه داد: منافع جمعی و عمومی بر منافع فردی اولویت دارد و این تشکیلات از منظر شهید باید سازنده باشد یعنی برای افراد درون تشکیلات کمکی برای خودسازی و سیر الی الله فرد باشد. البته این تشکیلات باید برخوردار از شاخصههایی از جمله برنامه باشد تا بتواند در مسیر تحقق اهداف حرکت کند.
نوروزی با ذکر اینکه جذب افراد مؤثر و مستعد از منظر شهید بهشتی برای بنای یک تشکیلات کارا، مورد عنایت و توجه فراوان بود، گفت: در امر تشکیلات، شهید بهشتی بر جذب افراد و عناصر مؤثر تأکید داشت و در عین حال که تشکیلات باید جاذبه و دافعه را توأمان داشته باشد، جذب افراد باید بیشتر باشد؛ زیرا به تعبیر شهید بهشتی ما در اقلتیم و برای خارج شدن از اقلیت باید کار جذب افراد را پیگیری کنیم. لذا شهید بهشتی به دنبال کشف افراد مستعد و مفید در کار تشکیلاتی بود تا در آینده این افراد بتوانند مناصب کلیدی و مؤثر نظام سیاسی کشور را برعهده بگیرند.
وی افزود: بهشتی بر انضباط تشکیلاتی تأکید داشت و معتقد بود که فرد تشکیلاتی بایستی عالِم و برخوردار از اطلاعات و سواد اسلامی و فنی باشد و در راستای آن بر معلوماتش بیفزاید. وی به پیادهسازی جریان انتقاد درونگفتمانی در تشکیلات اقدام کرد و امید داشتن به آینده را شرط بقای تشکیلات میدانست که این مورد، همان چیزی است که کشورمان سخت به آن محتاج است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهرکرد با صحیح دانستن این گزاره که شهید بهشتی اسیر تحزبات نبود، بیان کرد: تحزب به معنای امروزین، زادگاهش اندیشه سیاسی غرب است. اینکه تشکیلات برای شهید بهشتی حائز اهمیت بود هیچ تردیدی نیست و نمیتوان خاستگاه شکلگیری واژه تحزب در غرب را مطابق با اندیشه سیاسی شهید دانست.
وی هدف نظام تحزب در غرب را با مبانی فکری شهید بهشتی در تشکیلات، متفاوت دانست و افزود: هدف در نظام تحزب غربی، دستیابی به قدرت است ولی تشکیلات، یکی از ابزارهایش قدرت میباشد و هدف غایی آن ماندگاری در قدرت نیست بلکه غایت یک کار تشکیلاتی، خدمت به خلق، تکاملخواهی و قرارگیری در طریق سعادت است. جدای از غایت، به لحاظ مبانی فکری تحزب در اندیشه غربی با مبانی فکری کار تشکیلاتی از مناظر سهگانه معرفتشناسی، انسانشناسی و هستیشناسی شهید بهشتی کاملاً متفاوت است و تشکیلات مفید از نظر شهید، باید در خدمت غایت نهایی باشد.
نوروزی در پاسخ به این پرسش که با توجه به مصادف بودن شهادت شهید با روز قوه قضائیه، این شهید در پویایی ساختار این قوه چه تلاشی از خود بروز داد که او را یک اندیشمند نهادگرا نامیدند؟ مطرح کرد: بهشتی با فعالیتهای خود ساختار عدلیه در نظام جمهوری اسلامی ایران را منطبق با تحقق عدالت نهادینه کرد. بهشتی بر قوه قضائیه در تراز اسلامی و عدالتمحور تأکید داشت و از منظر وی معیار در نظام، عدالت است و مسئولیت افراد این است که در پرتوی قرآن و آموزههای اسلامی، عدالت را ایجاد کنند. در جامعه اسلامی، هیچ چیزی نباید ضد عدل باشد و عدل در روابط اجتماعی ما تجلی پیدا میکند.
وی ادامه داد: فلسفه وجودی قوه قضائیه عدالتمحوری است که اجرای این وظیفه در دستگاه قضا بسیار سنگین است. عدالت قضایی منشأ اعتماد اجتماعی و تأمین امنیت واقعی با عدالت اجتماعی است؛ به تعبیر شهید بهشتی، کار قضا و داوری بدون شک باید با عدالتخواهی و بدون هرگونه شائبه و دخالت عوامل انحرافی صورت بگیرد تا اعتماد اجتماعی و امنیت واقعی ایجاد کند. البته وقتی در مورد آرمانها و اهداف صحبت میکنیم اینها مرحلهای و زماندار هستند و عدالت مبحث بزرگی است. امام خمینی (ره) به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، یکی از برجستهترین یاران خود، شهید بهشتی را در قوه قضاییه قرار دادند تا قوه قضاییه در تراز اسلامی ایران را شکل بدهد.
این مدرس دانشگاه در استان با بیان اینکه تلاش شهید در دستگاه قضا این بود که عدالت در جمهوری اسلامی ایران به صورت اساسی تضمین شود، تأکید کرد: از منظر شهید بهشتی قوه قضاییه تراز اسلامی و عدالتمحور، دو شاخص باید داشته باشد؛ نخست، کارآمدی قوانین است که میتوان عدالت واقعی را با قانون تضمین کرد و شاخص دوم، استقلال قضایی است یعنی قوه قضاییه مستقل باید از سایر قوا باشد که نظریه استقلال قضایی با درایت و همت شهید در قانون اساسی وارد و نهادینه شد.
نوروزی با اشاره به اینکه بهشتی انسان تراز اسلامی و پرورش یافته مکتب انقلاب اسلامی بود که شهادتش ثلمهای به اسلام وارد کرد، تصریح کرد: شهادت وی کمتر از حیاتش نیست، شهادت بهشتی، حیاتساز و انسانساز و تضمین کننده استمرار اندیشههایش بود.
وی بیان کرد: او یک مدیر متفکر بود، چه از حیث مدیریتی و چه از حیث تفکر بسیار برجسته بود اما ویژگی برجسته انقلاب ما این است که قائم به فرد نیست و انقلاب اسلامی یک تفکر و مکتب فکری است که خود را دائماً بازسازی میکند و با رفتن عنصری بیبدیل همچون شهد بهشتی، دچار بنبست فکری نمیشود بلکه اندیشه و مسیر فکری این شهید، همچنان زنده است. وی الگوی کمنظیر برای مجموعه جوانان کشور است و این شهید با شهادتش به عنوان الگو مطرح و که باعث شد انسانهای تکاملیافته به واسطه اندیشههای وی در پسا انقلاب اسلامی، پرورش یابند.
نوروزی در پایان نمونهای از آثار شهید بهشتی برای مخاطبان علاقهمند، معرفی کرد و گفت: کتابهای مفیدی از این شهید برای جامعه جوانان و نخبگانی بر جای مانده است که برای شناخت سیر اندیشه این شهید، مطالعه کتابهای «حق و باطل از دیدگاه قرآن» و «مکتب قرآن» توصیه میشود.
انتهای پیام