به گزارش ایکنا به نقل از Raseef 22، سماح، متخصص روانشناسی اهل استان کفر الشیخ در مصر در مورد احساساتی که از زمان آغاز طوفان الاقصی و جنگ در غزه داشته است، گفت: هر روز به فرزندانم نگاه و خدا را شکر میکنم که خطر از آنها دور است. اما از طرف دیگر چیزی در حال رخ دادن بوده که با کابوسهای آزاردهنده هر شب خواب را از ما ربوده است.
او میگوید: نگاه کردن فیلمهای جنایات اسرائیل سخت است. غیرممکن است که آنها را ببینیم و گریه نکنیم و وضعیت روانی ما تحت تأثیر قرار نگیرد. کاملاً در این مورد ناتوان هستیم. گاهی اوقات وقتی فیلمهایی از کشته شدن کودکان را میبینم برای مدت طولانی گریه میکنم. فرزندانم را در آغوش میگیرم و فقط گریه میکنم.
وی تصریح کرد: وضعیت به طرز غیرقابل تحملی دردناک است و آنچه در غزه اتفاق میافتد نوعی جنون غیرقابل توجیه است. ما با تماشای درد و رنج این کودکان با افسردگی دست و پنجه نرم میکنیم. تماشای مداوم صحنههایی از کشته شدن کودکان و بیگناهان در غزه بهطور شبانهروزی به مدت بیش از سه هفته، سلامت روانی ما را که فقط نظارهگر هستیم تحت تأثیر قرار داده و ما را در برابر اختلالات روانی مختلف آسیبپذیر و در عین حال همه اینها باعث تشدید مسائلی مانند بیخوابی، استرس شدید و از دست دادن فراگیر احساس امنیت شده است.
در همین زمینه، عنتر سلیمان (Antar Suleiman)، کارشناس سلامت روان، مواجهه با واقعیت را یکی از بهترین راهها برای غلبه بر هر بحران روانی میداند.
وی تأکید کرد: هر فردی باید علت بحران روانی را درک و نقش بسزایی در افزایش آگاهی جوانان و کودکان در مورد هدف خود داشته باشد.
سلیمان میگوید: هر فرد باید نقش خود را ایفا کند. ممکن است کمک مالی به جنگزدگان باشد، در حالی که برخی دیگر با راهپیمایی و تظاهرات، همبستگی خود را با مردم مظلوم فلسطین اعلام و جنایات رژیم اشغالگر را محکوم میکنند.
وی بر اهمیت درک این نکته تأکید میکند که این بیعدالتی در نهایت پایان خواهد یافت و اقدامات دشمن نشاندهنده نوعی شکست است. در این میان دعا، راز و نیاز و تقویت باورهای ایمانی ابزارهایی هستند که میتوانند به افراد کمک کنند تا به سطحی از قدرت برسند که با افسردگی و ناامیدی مقابله کنند.
محمود، 32 ساله، بیشتر از دیدن چنین فجایعی، احساس ترس و عذاب وجدان دارد.
او میگوید: هرگز واقعاً قدر نعمت امنیت و خانه را ندانستم تا زمانی که فیلمهایی از ساکنان غزه در حال کوچ اجباری به مکانی دیگر برای پیدا کردن جایی امن برای خود و خانوادههایشان را تماشا کردم... تنها چیزی که از آن میترسم این است که این اتفاق برای ما بیفتد.
یکی از چالش برانگیزترین احساساتی که میتواند در این مواقع ایجاد شود، احساس گناه است. این احساسی است که توسط لیلا، یک شهروند مصری 26 ساله به اشتراک گذاشته شده است، که بیان میکند: وقتی میبینم که یک زندگی عادی دارم و در رویدادهای اجتماعی با خانوادهام شرکت میکنم، احساس میکنم یک خائن هستم. حق نیست که خوشحال باشیم در حالی که هر لحظه برادران ما در مرز رفح به ناحق کشته میشوند.
لیلا میافزاید: من و بسیاری از دوستانم وقتی در مورد موضوعات و مسائل روزمره فارغ از درد فلسطین گفتوگو میکنیم احساس میکنیم که هدف را رها کرده و مردم خود را در غزه فراموش کردهایم.
این احساس گناه بیشتر برای افراد مسئول و افرادی که توانایی تغییر دادن را در خود حس میکنند وجود دارد تا افراد معمولی با توانایی محدود.
با توجه به این موضوع هر کس باید در حد توان خود کاری کند: حتی اگر در حد ابراز خشم در شبکههای اجتماعی یا حضور در راهپیماییهای محکومیت نسلکشی اسرائیل و جنایات علیه بشریت باشد.
انتهای پیام