ماهنامه مدیریت ارتباطات به ایستگاه ۱۶۴ رسید
کد خبر: 4192580
تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۲

ماهنامه مدیریت ارتباطات به ایستگاه ۱۶۴ رسید

شماره ۱۶۴ ماهنامه مدیریت ارتباطات با موضوع رسانه، گفت‌وگو و تعاملات جنسیتی در زندگی روزمره ویژه دی‌ماه منتشر شده است.

مدیریت ارتباطاتبه گزارش ایکنا؛ شماره ۱۶۴ ماهنامه مدیریت ارتباطات با موضوع رسانه، گفت‌وگو و تعاملات جنسیتی در زندگی روزمره ویژه دی‌ماه منتشر شده است.

امیرعباس تقی‌پور، مدیرمسئول ماهنامه در یادداشتی با عنوان ابرچالش‌ها و مسئله‌ای به نام افکار عمومی نوشته است؛ انباشت ابرچالش‌ها و برگرداندن روی خود از مسائل مهم و اساسی، سبب جابه‌جایی اولویت‌ها می‌شود. به عبارتی دیگر، دچار روزمرگی می‌شویم و بدون پاسخ به نیاز‌های اساسی و سرنوشت‌ساز، روز‌ها را به شب‌ها و شب‌ها را به روز‌ها می‌سپاریم! امید به آینده را به حداقل می‌رسانیم و فاصله‌های اعتمادی و ارتباطی میان افکار عمومی با دولتی‌ها را بیشتر و بیشتر می‌کنیم.

علی ورامینی، سردبیر هم در مطلبی با عنوان «دولت محرومان» نوشته است؛ مسئله اینترنت مسئله‌ای جدی است. حتی جدی‌تر از تورم کالا‌های اساسی که هر روز غیرقابل دسترس‌تر می‌شود. اینترنت با مسئله همه مهاجرت روزافزون، اقتصاد مردم و حتی امنیت ملی پیوند دارد. یکی از مواردی کـه تقریباً مهاجران از ایران به آن اشاره می‌کنند، سهولت دستیابی به اینترنت در کشور‌های گوناگون بعضاً همین یک آسایش را به همه رنج دوری از وطن و زندگی در غربت ارجح می‌دانند؛ چراکه سوای فیلترینگ و اینترنت باکیفیت، از ارزانی و دسترسی آن شگفت‌زده می‌شوند. این تفاوت دیگر مختص اختلاف با آمریکای شمالی و اروپای غربی نیست، ما در اینترنت تقریباً با هیچ کشور توسعه‌نیافته‌ای هم قابل قیاس نیستیم.

ناگفته پیداست که این وضعیت به طبقاتی‌تر شدن اینترنت کمک خواهد کرد. برخورداران اگر به اینترنت بدون فیلتر دسترسی نداشته باشد، به بهترین وی‌پی‌ان‌ها و بیشترین سرعت موجود دسترسی خواهند داشت. مردم عادی هم باید عادت کنند که اینترنت را در سبد مشخص مصرفی خود کمتر و کمتر کنند و اساساً مشخص نیست با این وضعیت آیا برای مردم، سبدی خواهد ماند؟

اندیشه به رسانه به مثابه خوداندیشی مقاله‌ای از میلاد نوری، مدرس و پژوهشگر فلسفه است که به موضوع تفکر و اندیشه در رسانه پرداخته است. وی معتقد است؛ هیچ اندیشه‌ای در باب رسانه نمی‌توان فارغ از اندیشه به خویشتن باشد، زیرا رسانه حضور نامرئی خود را در سلاحت زبان و اندیشه مقرر کرده است، بی آنکه جدایی‌اش را نفی کند یا از میان بردارد.

نیوشا طبیبی، پژوهشگر فرهنگ غذا در «سفره تهرانی خانم» به تاریخ، رسم، سنت و سفره تهرانی‌ها پرداخته است. رمزگشایی از دستگاه مفهومی یک ساختمان نیز در «معماری چگونه بخوانیم» بررسی شده است. دو مطلب دیگر درباره تعاملات جنسیتی در زندگی روزمره و سه تصویر از بازنمایی روابط زن و مرد در سه دوره از سینمای ایران است.

گفت‌‌وگو با حجت‌الله ایوبی درباره گفت‌وگو نیز مطلب دیگری است که در این ماهنامه منتشر شده است. ایوبی در این بخش گفته است؛ ما می‌توانستیم اهل گفت‌وگو و مدل گفت‌وگو در جهان باشیم. چیزی که به زیرساخت‌های فرهنگی نیازمند است و ما از این زیرساخت‌های فرهنگی برخورداریم. ما تنها کشوری در دنیا هستیم که مقبره شعرایمان زیارتگاه ماست. به زبان شعر حرف می‌زنی، چند هزار دیوان داریم، کتابی به نام قرآن داریم که اساس آن گفتن، شنیدن و خواندن است، ائمه داریم، شاهنامه و مثنوی معنوی داریم و اگر قرار بود کشوری در دنیا نماد گفت‌وگو و اخلاق باشد، ما می‌توانستیم باشیم، اما نداشتیم، برای اینکه مدیران ارشد و تصمیم‌سازان ما این گونه نبودند.

«ورود اقتصاد به هنر و تأثیر آن در میان مردم» با نگاهی بر آرای جامعه‌شناسان و منتقدان در «فرهنگ به مثابه کالا» مورد بررسی قرار گرفته است. «طلای بی‌رنگ» نیز تلاشی برای تبیین مفهومی جدید از اطلاعات است. مصطفی سلیمانی، روانشناس نیز در «زخم‌های نامرئی» درباره تبعات غیرفیزیکی جنگ برای کودکان نوشته است.

«نبود مرجعیت رسانه‌ای و فقدان گروه‌های واسط» نیز از سوی کامبیز نورورزی، حقوقدان بررسی شده و زندگی در زیست - جهان رسانه‌ای با نگاهی به کتاب «رسانه و آیین، مرگ، جماعت و زندگی روزمره» به نگارش درآمده است. «واکاوی فراگیری شبکه‌های اجتماعی در جهان» نیز به بررسی اینستاگرام فارسی پرداخته است.

انتهای پیام
captcha