در پی حمله موشکی رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق و شهادت مستشاران ایرانی که تنها آخرین نمونه از اقدامات تروریستی رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی است و سابقه آن به دهههای گذشته میرسد، ایران در واکنش از حق قانونی و مشروع خود برای تنبیه این رژیم استفاده کرد.
عملیات «وعده صادق» اقدام جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به آنچه در دمشق رخ داد، در شرایطی به وقوع پیوست که قصور، مسامحه و اهمال سازمانهای بینالمللی در رعایت و اجرای بند هفتم منشور سازمان ملل متحد که به شورای امنیت امکان میدهد «وجود هرگونه تهدیدی برای صلح، نقض صلح یا اقدام تجاوزگرانه» را تعیین کند تا اقداماتی نظامی و غیرنظامی برای «برقراری صلح و امنیت بینالمللی» انجام شود، روزها به طول انجامید و در این مدت فضای رسانهای علیه جمهوری اسلامی را خواسته یا ناخواسته به سمتی هدایت کرد که نشانگر «انصراف» یا «خودداری» نظام از پاسخ به این اقدام تروریستی باشد.
این در حالی بود که پاسخ جمهوری اسلامی ایران به تداوم نزدیک دو دهه ترور دانشمندان مرتبط با برنامه هستهای ایران همچون شهیدان اردشیر حسین پور، مسعود علیمحمدی، مجید شهریاری، مصطفی احمدی روشن و محسن فخریزاده، در حکم یک مطالبه عمومی، هربار و پس از هر ترور بیش از گذشته در افکار عمومی مجال طرح مییافت و پررنگتر جلوه میکرد و با اقدام ناقض قوانین بینالمللی نظامیان صهیونیست که عملاً جنایتی جنگی محسوب میشود به نقطهای رسید که پس از حمله موشکی این رژیم به ساختمان کنسولگری ایران که به شهادت دو نیروی مستشاری برجسته ایران، شهیدان محمدرضا زاهدی و محمدهادی حاجی رحیمی و همراهان آنان در موقعیتی دیپلماتیک که در حکم بخشی از خاک ایران است، انجامید، اکنون با شلیک دهها فروند موشک و پهپاد نیروی هوافضای سپاه، پاسخ گرفته است.
اقدامی که در حکم تنبیه و پاسخی مشروع از سوی جمهوری اسلامی به عادت رژیم صهیونیستی در عبور از خط قرمزهای بینالمللی شناخته میشود در مکان و زمانی انجام شده که آمادگی لازم برای رویارویی با چالشها، مسائل و بازخوردهای آن هم وجود داشته باشد و در این مسیر قرار است از تمامی ظرفیتهای داخلی و خارجی نیز استفاده شود.
این پاسخ تنها یک «سیلی» جمهوری اسلامی به اقدامات تروریستی متعدد رژیم صهیونیستی در طول سالها علیه خود است، اما چه صهیونیستها حماقت کنند و به دنبال واکنش به این پاسخ مشروع و قانونی ایران باشند و چه قرار باشد مداخلهای از سوی آمریکا برای حمایت از رژیم صهیونیستی انجام شود، هم شعله جنگ در منطقه بالا میگیرد و هم کلیه پایگاهها و منافع آمریکا به منزله اهداف عملیاتی جمهوری اسلامی تلقی میشود. هرچند حرکت در چنین مسیری نه برای آمریکا آسان و در دسترس است و نه صهیونیستها بدون آمریکا امکان گام برداشتن در چنین میدانی دارند.
رضا رحمتی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی در دانشگاه بوعلی سینا همدان در گفتوگو با ایکنا از همدان، با تأکید بر اینکه اقدام شب گذشته جمهوری اسلامی یک دفاع مشروع بوده و نمیتوان از آن به عنوان حمله یاد کرد، اظهار کرد: این اقدام در پاسخ به اقدام 13 روز گذشته اسرائیل در کنسولگری ایران در دمشق بوده که طبق قوانین بینالمللی کنسولگری جزئی از خاک کشور محسوب میشود.
این دفاع مشروع ویژگیهای دارد که از اهمیت خاصی برخوردار است؛ اول اینکه این اقدام ضرورت داشته، چراکه در حقیقت به بخشی از خاک ایران حمله شده بود که باید حتما پاسخی داده میشد، اگر این اتفاق نمیافتاد قطعاً پله پله منافع ایران از بین میرفت و دوم اینکه اهداف ایران مناطق مسکونی، غیر نظامی، شهروندان، بیمارستانها و مدارس نبودند بلکه پایگاه هوایی بوده که از آن به کنسولگری ایران حمله شده بود، بنابراین این اقدام ایران کاملاً با اقدام اسرائیل تناسب داشته است.
اقدام دفاعی ایران تغییر الگوی قدرت در منطقه را به وضوح نشان داد، در طول عمر تقریبا ۷۰ ساله اسرائیل چنین اقدامی صورت نگرفته که از چندین جبهه به اسرائیل حمله شود و این نشان از تغییر معادلات منطقهای و تغییر یافتن الگوی قدرت است.
ریسک الگوی موازنه قدرت تغییر کرده است از عملیات وعده صادق تاکنون تمام تلاش آمریکاییها کاهش سطح تنش بوده و این نشانگر این مطلب است که دیگر کنترلگر و بالانسر بین المللی قدرت آمریکا نیست. تلاش آمریکاییها برای کاهش تنش از این جهت است که از ظرفیت نهفته ایران باخبر هستند و میدانند که اگر اسرائیل اقدام متقابلی انجام دهد قطعا با پاسخ کوبنده تر ایران مواجه خواهد شد.
اقدامات موشکی ایران در پاسخ به اسرائیل فقط جنبه دفاعی نداشت، این موشکها صرفا جهت ضربه نبودند بلکه پیامهایی داشت که اتفاقا این پیامها در نظام محاسباتی آمریکا نشسته است که اگر اسرائیل اقدامی انجام دهد با پاسخ کوبندهتر ایران مواجه خواهد شد. این مطلب برد جمهوری اسلامی و هوشمندی رهبران ایران را نشان میدهد که با ارسال این پیام اتفاقا سطح تنش و آسیبها را بالا نبردهاند و به افراد غیر نظامی آسیبی وارد نشده است.
ایران با اقدام موشکی خود در پاسخ به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، قوت قلبی برای نیروهای نیابتی و جبهه مقاومت شد و این مطلب به آنها اعتماد به نفس میدهد که ایران نه تنها پشت آنهاست بلکه این حضور قابل اعتماد نیز است، بنابراین با شجاعت بیشتری حضور خواهند داشت. بزرگترین پیروز اتفاقات دو شب گذشته در تهاجم مشروع ایران، موازنهگر جدید در عرصه منطقهای بود که آن هم کشور ایران است. این مهم با تکیه بر توانمندی داخلی به دنبال برقراری امنیت داخلی رخ داد.
در شرایط فعلی بیان تبعات این تهاجم دفاعی زود است و نباید درباره آن اظهار نظر کرد چراکه موجب ایجاد چند دستگی در کشور شده و وحدت ملی خدشهدار میشود که این چنددستگی قطعا هزینههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دارد. بنابراین، لازم این است که اقداماتی که موجب چند دستگی میشود جلوگیری کرد. پس از این عملیات قطعا کشورهای مختلف و سازمانهای بین المللی علیه ایران بسیج خواهند شد چرا که منافع آنها اقتضا میکند یارگیری کنند که قطعاً در تحریم صنایع نظامی، موشکی و اقتصادی تأثیرگذار خواهند بود. در حوزه سیاسی نیز قطعاً دست ایران را در عرصههای بینالمللی خواهند بست، اما در عوض چنین عملیاتی قدرت مانور بینالمللی ما را افزایش خواهد داد.
در این بین تمام تلاش دولتمردان و رهبران ایرانی باید یارگیری و جذب بازیگران منطقهای باشد تا بتواند به اهداف خود برسد که البته دست ایران در این موضوع نیاز باز نیست اما میتواند چین و روسیه را با خود همراه کند. اکنون میبینیم که در مجامع بینالمللی از قدرت ایران صحبت میشود این نشانگر این مطلب است که موازنهگری قدرت در عرصه بینالمللی تغییر کرده و ایران در این زمینه تعیینکننده است.
انتهای پیام