زینب راجی، از حافظان کل و مدرسان قرآن کریم خراسان رضوی است که از دوران کودکی با تشویقهای گوناگونی که از پدر و مادرش در راه قرآن کسب کرد، موجب انس او با قرآن شد و این اتفاق خجسته به گونهای با زندگی او گره خورد که باعث شد، از همان زمان با مادر خود در محافل قرآنی شرکت کند. این علاقهمندی او را در بزرگسالی در مسیر حفظ کلاالله قرار داد و در حال حاضر نیز مدرس قرآن به دانشجویان مشهدی است. در ادامه گفتوگو ایکنای خراسان رضوی، با این حافظ و مدرس قرآنکریم درخصوص مسیر قرآنآموزی و تاثیرگذاری کلام خداوند بر زندگی او را میخوانیم.
ایکنا- ابتدا شرح حالی از زندگی خودتان برای مخاطبان ما بفرمایید.
من از کودکی ارتباط نزدیکی با قرآن داشتم و در تمام مناسبتهای مدرسه و کلاسهای قرآن شرکت میکردم، اما حفظ قرآن را در سال 89 آغاز کردم، در محیط خانواده به اسلام و مذهب توجه زیادی میشد و حجاب را از کلاس سوم دبستان بدون هیچ اجباری دوست داشتم و آن را رعایت کردم. کلاس دوم دبستان بودم که بیشتر با قرآن مانوس شدم و حفظ جزء 30 را آغاز کردم و مناسبتهای صبحگاهی مدارس را انجام میدادم و بدینصورت این ارتباط با قرآن از کودکی در وجود من شکل گرفت.
همواره با خودم فکر میکردم که قرآن در بین ما ایرانیها چقدر مهجور است و با خود میگفتم برای یک مسیحی چقدر انجیل مهم است و یا تورات تا چه اندازه برای یهودیان اهمیت دارد، اما ما در مورد قرآن چگونه رفتار میکنیم.
از این رو احساس کردم شاید حفظ قرآن بابی شود برای اینکه حق قرآن را ادا کنم، چرا که در حفظ قرآن باید به ترجمهها توجه کرد، ناخوداگاه باید تفسیر را دانست، تجویدت بهتر باشد و همینطور از طریق حفظ قرآن بابهای الهی برایت باز میشود، بنابراین با توجه به اینکه یکی از دوستانم 17 جزء از قرآن را حفظ کرده بود، جزئیات این کار را از او سوال کردم و به این طریق فعالیت خود را در زمینه حفظ قرآن در موسسه جامعةالقرآن آغاز کردم.
سهخواهر و یک برادر دارم و اولین سالی که روزه گرفتم، در عید نوروز بود و چون خواهرم به سن روزهداری نرسیده بود شیرینیجات و تنقلات را میخورد و من هم در آن سن او را میدیدم و تمایل به خوردن آنها داشتم، اما پدرم میگفتند، آخر ماه رمضان عیارت مشخص میشود و در نهایت در پایان ماه رمضان پدرم برایم یک پلاک کوچک طلا گرفت و هر سال این کار را انجام میداد و در حقیقت این تشویق والدینم بود که توانست مرا به این سمت سوق دهد.
ایکنا- دوران تحصیل شما چگونه گذشت؟
در دوران دبیرستان روابط اجتماعی خوبی با دوستانم داشتم و بهعنوان نماینده قشر مذهبی و با اخلاق خوش سعی میکردم همه دوستان را بهسمت خود جذب کنم، امروز هم اگر دوستانی دارم که شاید بهلحاظ ظاهری با من متفاوت باشند، اما مشکلی در این خصوص وجود ندارد و ارتباط خوبی نیز با یکدیگر داریم حتی در برخی مواقع از من التماس دعا دارند که این گفته آنها گویای اعتقادات آنهاست.
بهدلیل اینکه پدرم تمایل داشت تحصیلات خود را در رشته پزشکی بگذرانم، رشته تجربی را انتخاب کردم اما در سال 81 در مقطع کارشناسی در رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه فردوسی پذیرفته شدم و در این رشته تحصیلات خود را ادامه دادم، همزمان متاهل نیز بودم و آشنایی من با همسرم بدین صورت بود که پدر ایشان سالها دوستی با پدرم داشت و ما از این طریق با یکدیگر آشنا شدیم، با توجه به پوششی که دارم با برخی از اساتید ارتباط خوبی داشتم، اما از طرفی نیز برخی از اساتید از این مسئله استقبال خوبی نشان نمیدادند.
برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد، رشته زبان فرانسه را انتخاب کردم، اما به دلیل عدم همراهی همسرم از این راه منصرف شدم، با توجه به اینکه به زبانهای مختلفی علاقه دارم، شاید به همین جهت بود که ذهنم به خوبی توانست با قرائت قرآن ارتباط برقرار کند و همین امر باعث شد که در مسیر حفظ قرآن نیز موفق شوم.
ایکنا- چگونه در مسیر قرآن قرار گرفتید؟
چند سالی فعالیتهای حاشیهای داشتم تا اینکه از مهر ماه سال 89 به جامعةالقرآن رفتم و بحث حفظ قرآن را تخصصی آغاز کردم و با پیگیری دوره دو ساله اخذ کردم و در طی 3 سال و نیم و در سال 95 توانستم کل قرآن را حفظ کنم.
با موسسان مرکز قرآن شهید شهریاری دانشگاه فردوسی مشهد در جامعةالقرآن آشنا شدم و بهمنماه سال 95 همکاری خود را با مرکز قرآن شهید شهریاری آغاز کردم و تا به امروز در خدمت مرکز و حافظان هستم و در حال حاضر گروهی از شاگردانم در همین ماه رمضان حافظ کل قرآن میشوند.
ایکنا- خاطرهای بهیاد ماندنی از دوران حفظ قرآن خود بهیاد دارید؟
یکی از الگوهای من در راه حفظ قرآن، محمدحسین طباطبایی بود چرا که در کودکی توانسته بود حافظ کل قرآن شود و برای من یک نوع انگیزه بود و آرزویم این بود که اگر روزی قرآن را حفظ کردم از دستان ایشان هدیهای دریافت کنم. شهریورماه همان سال بود که دوره حفظ قرآن تمام شد، در مراسمی که برای تقدیر از حافظان کل قرآن ایشان و پدرشان به مشهد سفر کرده بودند، توانستم از دستان ایشان هدیهای دریافت کنم و این آرزو خاطره خوب و شیرینی را برایم به یادگار گذاشت.
ایکنا- درخصوص مسیری که برای حفظ قرآن طی کردید و تاثیراتی که این کلام نورانی در زندگی شما داشت، بفرمایید.
آیات قرآن برای من همانند یک چراغ قرمز عمل میکند، بدین منظور که باعث میشود بسیاری از کارها را انجام ندهم و به نوعی خطوط و حد و مرزهایی را برایم مشخص کرده است و با توجه به این حد و مرزها میتوانم خوب و بد را از یکدیگر تشخیص دهم و میدانم کدام کار مطابق با آیات قرآن است و مورد رضایت خداوند قرار میگیرد و از طرفی نیز میدانم که انجام کدام کار موجب ناراحتی و غضب خداوند میشود که در حقیقت این امر باعث شده که در زندگی شخصی پیشرفت چشمگیری داشته باشم و به کوچکترین کاری که در زندگی تصمیم دارم انجام دهم، دقت کنم.
پیش از آنکه به حفظ قرآن بپردازم، شاید یک سری مباحث و موضوعاتی را یک نوع ارزش و معیار میدانستم اما امروز که خوشبختانه حافظ قرآن هستم آن موضوعات از دیدگاه من یک نوع ضدارزش تلقی میشوند، از این رو به جرئت میتوانم بگویم که من با قرارگیری در مسیر حفظ قرآن توانستهام مسیر زندگی خود را پیدا کنم و میدانم که باید چه مسیری را بپیمایم.
ایکنا- کدام یک از آیات قرآن کریم در زندگی شما تاثیرگذار بود و در لحظات گوناگون از آنها بهره بردید؟
آیه 199 سوره اعراف که خداوند میفرمایند: «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ؛ طریقه عفو و بخشش پیشگیر و امت را به نیکوکاری امر کن و از مردم نادان روی بگردان» و این آیه در زندگی شخصی کمک بسیاری به من کرد.
البته که از این دست آیات در قرآن کریم بسیار است که انسان را دلگرم میکند و انسان با خواندن آنها به خداوند اطمینان پیدا میکند، برای نمونه خداوند در آیه 38 سوره مبارکه حج میفرماید: «إِنَّاللَّهَ يُدافِعُ عَنِالَّذينَ آمَنوا إِنَّاللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوّانٍ كَفورٍ؛ خدا مؤمنان را از هر مکر و شر دشمن نگاه میدارد، که خدا هرگز خیانتکار کافر ناسپاس را دوست نمیدارد» که یکی دیگر از این آیاتی است که میتوان با خواندن آن به اطمینانخاطری نسبت به خداوند دست یافت.
خداوند در آیه 96 سوره مریم میفرماید: «إِنَّالَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا؛ همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خدای رحمان آنها را (در نظر خلق و حق) محبوب میگرداند». در حقیقت اگر هریک از این آیات قرآن در هر روز خوانده شود، میتواند همان روز انسان را بسازد و به نوعی انسان میتواند در آن روز با تکیه بر همان آیه زندگی کند و حال خوبی داشته باشد.
ایکنا- سبک زندگی یک فرد قرآنی چگونه است؟
طبیعتا سبک زندگی فردی که قرآن را حفظ میکند با پیش از آنکه دست به این کار بزند، متفاوت است، بهگونهای که وظیفه سنگینتری بر دوش انسان قرار میگیرد، اما این وظیفه سنگین برای انسان شیرین است چرا که تمام داستانها و آیاتی که در قرآن است، هریک بهنوعی تلنگری برای انسان هستند، برای نمونه داستانهای بنی اسرائیل، نصیحت لقمان حکیم به فرزندش و داستانهای این چنینی، هریک برای شخص من نوعی تلنگری بودهاند و سعی داشتهام در زندگی روزانه خود نیز به آنها توجه داشته باشم.
در حقیقت قرآن میتواند تاثیرات بسزایی در سبک زندگی انسان مانند غذاخوردن، راه رفتن، معاشرت و تمام رفتارهای فردی و اجتماعی انسان که همگی در قرآن آمده است، داشته باشد و من سعی کردهام که سبک زندگی خود را براساس این امور تنظیم کنم.
خداوند در آیه 97 سوره نحل میفرماید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ هر کس از مرد و زن کار نیکی به شرط ایمان به خدا به جای آرد ما او را به زندگانی خوش و با سعادت زنده ابد میگردانیم و اجری بسیار بهتر از عمل نیکی که میکردند به آنان عطا میکنیم». در حقیقت این آیه نقطه امید من است و با به یاد آوردن این آیه بسیار دلگرم و آرام میشوم.
از زمانی که قرآن مرا همراهی میکند از یک عزتنفس و اعتماد به نفس خاصی برخوردار شدهام، هیچگاه احساس تنهایی نمیکنم، خداوند در آیه 63 سوره لقمان میفرماید: «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذينَ يَمْشُونَ عَلَي الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً؛ و بندگان واقعی خدای رحمان کسانیاند که بر روی زمین با آرامش و فروتنی راه میروند و چون نادانان آنها را به گفتار ناروا، طرف خطاب قرار دهند آنها سلام، سخنی مسالمت آمیز و دور از خشونت گویند». این آیه به نوعی ملکه ذهنم شده است و به من میگوید که اگر میخواهی بنده خاص خداوند باشی و خداوند هم نگاه خاص خود را به تو داشته باشد، باید هنگامی که روی زمین راه میروی، متواضع و فروتن باشی که من با تکیه بر این آیه سعی کردهام در هر جا و مکانی که هستم خود را کنترل کنم و متواضعتر باشم.
در حقیقت از زمانیکه بهحفظ قرآن پرداختهام، نگاهم نسبت به دیگران تغییر پیدا کرده و دیگران را در فیلتر قضاوت قرار نمیدهم، امام صادق(ع) چند ویژگی را برای انسان سالم بیان کردهاند که یکی از این ویژگیها این است که هرکسی را که میبینید، بگویید از من بهتر است، در حقیقت این روایت کمک بسیاری به من کرد و خوشبختانه توانستم با تکیه بر این روایت، فیلتر قضاوت را کنار بگذارم و همیشه دیگران را بهتر از خود میدانم.
زمانیکه یک انسان در مسیر حفظ قرآن قرار نگرفته، کولهباری از انواع کارها اعم از کارهایی که حسن نبوده و عیب بودهاند را با خود به همراه دارد، بهمحض اینکه در مسیر حفظ حرکت میکند، بدون اینکه کار خاصی انجام دهد، متوجه میشود که آن رذیله اخلاقی که بهنوعی یک عیب بوده، در طی دوران حفظ از بین رفته است. این موضوع موهبت قرآن به من بوده است و یکی از رذائل اخلاقی خود که تصمیم داشتم آن را ترک کنم، به برکت حفظ قرآن از زندگی من حذف شد. در این خصوص گفته میشود خداوند بهازای حفظ هر سوره حکمت را به آن فرد میدهد، اما انسان در ابتدا نمیتواند این حکمت را درک کند و پس از مدتی متوجه این حکمت و تغییر درونی خود میشود.
این انس با قرآن بهگونهای در وجود من نهفته است که همانگونه که در شب قدر قرآن دوباره زنده و به صاحبالزمان(عج) عرضه میشود، زنده بودن قرآن را با تمام وجود احساس میکنم و بهخوبی توانستهام که با قرآن دوست شوم، بهطوری که در تمام شرایط چه خوشحال باشم و چه ناراحت، قرآن میتواند مرا دلگرم و آرام کند و همانند یک دوست صمیمی همیشه همراه من است.
یکی از مباحثی که در دورههای تحفیظی به افراد میگوییم این است که اولین شرط حفظ قرآن نظم است، اگر میخواهید حافظ قرآن شوید، پس از توکل به خداوند و توسل به ائمه معصومین(ع) نظم را سرلوحه زندگی خود قرار دهید، چرا که یک حافظ قرآن پس از اینکه حافظ قرآن شد، باید به فردی منظم تبدیل شود، این در حالی است که زندگی شخصی من نیز براساس دو قاعده نظم و برنامهریزی تبیین شده است و سعی دارم که بر اساس این دو قاعده حرکت کنم.
ایکنا- توصیه شما برای افرادی که علاقه دارند در این مسیر قرار گیرند، چیست؟
افرادی که علاقه دارند در این مسیر قرار گیرند، گمان نکنند که این راه، راه سختی است، البته که سختیهای خود را دارد، اما با شیرینی خاصی همراه است. خداوند در قرآن فرموده که ما خودمان قرآن را برای حفظ کردن آسان کردهایم و در حقیقت حفظ قرآن راه پر فراز و نشیبی دارد و قطعا شیطان مانع از این کار میشود، اما خداوند کمک خواهد کرد.