به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حجتالاسلام والمسلمین کریم خانمحمدی، دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع)، شامگاه گذشته 26 مردادماه در نشستی مجازی با موضوع «بازشناسی عناصر ارتباطی عاشورا در گفتمانسازی دینی» اظهار کرد: اگر بخواهیم حادثه عاشورا را از جنبه ارتباطی تحلیل کنیم، باید بگوییم که امام حسین(ع) یک کنشگر ارتباطی است و پیامی را به جهانیان ارسال میکند که این پیام ایشان مخاطبان خود را به همراه دارد.
وی بیان کرد: امام حسین(ع) در حادثه عاشورا به نوعی به ایفای یک نقش پرداختند و طبق روایات نیز به نظر میرسد این حادثه یک فیلمنامهای است که نویسنده آن خداوند متعال است و به نظر ما آدمیان حادثه عاشورا برای احیای دین و بیدارسازی وجدان جهانیان نیز لازم است.
دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع) بیان کرد: در واقع هدف امام حسین(ع) از این قیام به نوعی احیا و رهاییبخشی است و بنا داشته است که ذهن انسانهای جاهل را آگاه کند، البته در مرحله بعدی نیز آزادی انسانها از استبداد اموی را میتوان از دیگر اهداف ایشان در این واقعه برشمرد، اما سؤال اینجاست که ایشان چگونه میخواهند انسانها را از طریق رهایی بخشی، آزاده کنند.
خانمحمدی اظهار کرد: طبق روایاتی که وجود دارد امام حسین(ع) سراج منیر هستند. همچنین آیهای در قرآن کریم آمده است که خداوند میفرماید «انسانها راهنما و امام هستند و در نهایت مانند چراغ روشنا هستند که دیگران را هدایت میکنند»، در حقیقت امام حسین(ع) مصداق اعظم این مفهوم قرآنی است که این امام بزرگوار، خود سراج منیر هستند. چنانچه پیامبر اکرم(ص) فرمودند که حسین(ع) مصباح هدایت، چراغ هدایت و کشتی نجات است.
وی تصریح کرد: بنابراین هدف امام حسین(ع) این نبوده است که در این جنگ نابرابر پیروز شوند و طبق تحلیل خود آن بزرگوار نیز مسلم میدانند که در این جنگ به لحاظ ظاهری پیروز نخواهد شد، اما به هدف خود که رهاییبخشی بوده است دست خواهند یافت.
دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه البته پیش فرض ما در اینجا این است که امام حسین(ع) پیروز نهایی این نبرد بودند، گفت: ایشان به هدف خود که بنا داشتند یک علمی را برپا کنند که این علم همیشه زنده بماند و همواره ایشان میخواستند که سراج منیر باشند رسیدند و در نظر داشتند که یاد ایشان، برای دیگران رهابخش باشد، بنابراین حادثه عاشورا نه تنها در آن روزگار رهاییبخش بود، بلکه تا ابد نیز رهاییبخش است.
خانمحمدی تصریح کرد: در واقع رویکرد امام حسین(ع) نه سیاسی و نه اقتصادی بود، بلکه رویکرد ایشان در این قیام یک رویکرد فرهنگی بود، چرا که فرهنگ در نظر ایشان از اهمیت بسیاری برخوردار بود، به گونهایکه از نظر ایشان نجات فرهنگ و ایمان مردم با ارزشتر از نجات جان انسانهاست و به عبارتی پیش فرض ایشان نیست که بخواهند انسانها را به لحاظ جسمی نجات دهند، بلکه ایشان بر این تأکید دارند که انسانها را به لحاظ روحی و فرهنگی نجات دهند.
وی در ادامه تأکید کرد: پس اگر ما با این رویکرد به حادثه عاشورا نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که حادثه عاشورا یک حادثه ارتباطی است و کنش امام حسین(ع) در مواجهه با معاویه، یزید و بنیامیه کاملا یک کنش ارتباطی است.
دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع) با اشاره به برخی از تکنیکهایی که امام حسین(ع) برای رساندن پیام خود به جهانیان استفاده کردند، بیان کرد: یکی از این فنونی که ایشان برای رساندن پیام احیاگری خود به جهانیان استفاده کردند بهرهگیری از زمان و مکان مقدس است. در اینجا منظور از زمان مقدس ماههای شعبان، رمضان، شوال و ذیالحجه است و منظور از مکان مقدس نیز مکه است که ایشان در ماه ذیالحجه به مکه و سپس به کربلا رفتند.
در حقیقت امام حسین(ع) به نحو احسن از این فن ارتباطی برای بیدارسازی مسلمانان و انسانهای آگاه و با وجدانی که اهل تقوا هستند استفاده کردند.
وی تکنیک بعدی که امام حسین(ع) از آن استفاده کردند را انتخاب مقصد آشنا بیان کرد و گفت: امام حسین(ع) بر خلاف مشاورههایی که دیگران به ایشان داده بودند و میگفتند که به سمت یمن سفر کنند، به سمت کوفه سفر کردند. در حقیقت کوفیان امام حسین(ع) را میشناختند و عدالت امیرالمؤمنین(ع) را هم دیده بودند و گرچه در آن مقطع به دلیل استبداد اموی امام حسین(ع) را کمک نکردند، اما قیامهایی چون مختار و ... را به راه انداختند و در نهایت کوفه و کربلا این ظرفیت را داشت که علم اربعین را بلند کند و ما امروز شاهد یک راهپیمایی عظیم در مراسم اربعین باشیم.
دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع) بیان کرد: امروزه شاهد هستیم که پیادهروی اربعین یک حادثه بزرگ جهانی است و به تعبیر مقام معظم رهبری نیز مغناطیس حسینی در اربعین تبلور پیدا میکند. در حقیقت زمان به ما نشان داد که امام حسین(ع) در کنش ارتباطی خود تا چه اندازه موفق بودند و امروزه با توجه به این پیادهروی باشکوه متوجه میشویم که امام حسین(ع) هم در آن زمان، هم امروز و هم اینکه تا ابد به لحاظ فکری و فرهنگی پیروز شدهاند.
خانمحمدی اظهار کرد: یکی دیگر از فنون ارتباطی امام حسین(ع) استفاده از تبلیغ غیر زبانی بود، به گونهای که ایشان طی مسیر خود از مکه تا کربلا و به عبارتی از هشتم ذیالحجه تا دوم محرم که به مدت 24 روز در راه کربلا بودند همواره تبلیغ میکردند و از فنون تبلیغ غیر زبانی استفاده میکردند. به عبارتی میتوان گفت که ایشان در مسیری که بودند از ارتباط غیرکلامی استفاده میکردند.
وی با بیان اینکه در اینجا میتوان به تکنیک دیگری اشاره کرد و آن، همراه کردن خانواده ایشان به عنوان خبرنگاران حاضر در حادثه عاشورا است، گفت: شاید این سؤال در ذهن باشد که اصلاً چرا امام حسین(ع) خانواده خود را در این مسیر همراه خود کردند؟ در پاسخ باید گفت که دلیل کار ایشان این بود که همواره میدانستند که شهید و سپس خانوادهاش نیز اسیر میشوند، اما اسیر شدن خانواده برای امام حسین(ع) موضوعیت دارد و آن اینکه خانواده ایشان به عنوان خبرنگاران در عرصه نبرد حاضر بودند.
دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع) بیان کرد: این در حالی است که اگر زینب کبری(س)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و حضرت سکینه(س) در این واقعه حاضر نبودند بسیاری از اخبار این واقعه مخفی میماند. بنابراین باید گفت که حضور خانواده امام حسین(ع) در این واقعه این بود که آنها توانستند رسالت را تکمیل کنند، در اسارت روشنگری کردند و سخنرانی امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) در مجلس یزید نیز به نوعی منشور حادثه عاشوراست که امام حسین(ع) با درایت این کار را انجام میدادند.
خانمحمدی اظهار کرد: در واقع این کار امام حسین(ع) بیش از اینکه بخواهد یک جنگ خالص رخ دهد بیشتر یک کنش ارتباطی بود و با این کنش ارتباطی خود نیز به دنبال احیاگری بودند.
وی با اشاره به اینکه یکی از فنون ارتباطی که در نظریههای ارتباطاتی به آن پرداخته میشود، بحث نامگذاری است و سیاستگذاران فرهنگی نیز بر این باور هستند که بهترین سیاستگذاری فرهنگی، نامگذاری و یا بار معنایی دادن به یک نام است، افزود: این در حالی است که امام حسین(ع) نیز در نبرد خود از این فن استفاده کردند، به گونهای که میبینیم زمانیکه امام حسین(ع) وارد منطقهای به نام نینوا میشوند در آنجا از میان اسامی که برای این منطقه وجود دارد، نام کربلا را برجسته میکنند و به این نام بار معنایی میدهند و از اسم کرب و بلا استفاده میکنند.
دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع) تأکید کرد: به نظر من استفاده از این فن توسط امام حسین(ع)، به نوعی شاهکار ارتباطی امام حسین(ع) است و همواره مهم است که این موضوع در سیاستگذاریها اعمال شود.
خانمحمدی در بخش دیگری از سخنان خود، تولید منشور و وصیتنامه را از دیگر فنون ارتباطی امام حسین(ع) دانست و تصریح کرد: در واقع امام حسین(ع) چندین منشور وصیتنامه تولید کردهاند. به گونهای که در یکی از وصیتنامههایی که برای برادرشان نوشتهاند در ابتدا خود را معرفی میکنند، در ادامه هم اسلام و مبانی خود و همچنین هدف خود را از این قیام نیز بیان میکنند.
وی اضافه کرد: این وصیتنامه یک منشوری است که امام حسین(ع) به عالم، علم کرده است. البته علاوه بر این وصیتنامه، ایشان وصیتنامههای دیگری هم دارند که موقعیت امام حسین(ع) را نشان میدهد.
دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع) تصریح کرد: تکنیک بعدی که امام حسین(ع) از آن استفاده کردند سخنرانی و خطبهخوانی در مسیر است. جالب است که تمامی سخنان امام حسین(ع) استخراج شده است، به گونهای که میتوان به کتابی تحت عنوان «جامع سخنان امام حسین(ع)» که به کوشش باقرالعلوم(ع) قم منتشر شده است اشاره کرد که تمامی سخنان امام حسین(ع) در این کتاب جمعآوری شده است.
خانمحمدی اظهار کرد: در واقع اگر به سخنان امام حسین(ع) نگاهی داشته باشیم، متوجه میشویم که بیشتر سخنان ایشان و بهویژه سخنان سیاسی و اجتماعی ایشان معطوف به دوره پنج ماههای که ایشان در مسیر کربلا بودند تا روز عاشورا میشود. در حقیقت ایشان در این مسیر در هر جایی که صلاح میدانستند هدف خود را بیان میکردند و مسلمانان و غیر مسلمانان را مخاطب خود قرار میدادند و آنها را به نوعی آگاه میکردند.
وی یکی دیگر از تکنیکهای مورد استفاده امام حسین(ع) را تقویت بعد احساسی و عاطفی دانست و گفت: در واقع امام حسین(ع) میدانستند که در این جنگ نابرابر سپاه 70 نفره او نمیتواند در مقابل سپاه چند هزار نفری یزید به لحاظ ظاهری پیروز شود، اما امام حسین(ع) بنا داشتند که به لحاظ فکری، فرهنگی پیروز شوند و میدانستند که مردم آن زمان بیشتر با احساس عمل میکنند.
دانشیار دانشگاه باقرالعلوم(ع) گفت: یکی از هنرهای ارتباطی امام حسین(ع) که از آن استفاده کردند، دوگانهسازیهاست که از نظر کارشناسان ارتباطات این موضوع از اهمیت بسزایی برخوردار است. ایشان با استفاده از این دوگانهسازیها بنا داشتند که مفهوم حق و باطل را از یکدیگر روشن کنند.
انتهای پیام