نگاهی به مقاله «نقش سرمايه مذهبی در پيشرفت اقتصادی از ديدگاه قرآن و حديث»
کد خبر: 2249602
تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۶

نگاهی به مقاله «نقش سرمايه مذهبی در پيشرفت اقتصادی از ديدگاه قرآن و حديث»

گروه انديشه و علم: «نقش سرمايه مذهبی در پيشرفت اقتصادی از ديدگاه قرآن و حديث» به قلم ايوب سرافراز، عضو هيئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بيله‌سوار، سياوش پورطهماسبی و وحدت انامی از مدرسان دانشگاه آزاد بيله‌سوار در همايش «قرآن كريم؛ سفينة‌النجاة عصر» دانشگاه تربيت معلم آذربايجان ارايه شد كه به بخشی از اين مقاله پرداخته می‌شود.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) شعبه آذربايجان‌شرقی، در اين مقاله آمده است: دين اسلام به عنوان يك دين جامع بايد به تمامی جوانب زندگی انسان توجه داشته و برای تمامی شئون آن برنامه داشته باشد. يكی از مهمترين جنبه‌های زندگی بشری معيشت و اقتصاد است. دانشمندان مسلمان، از دستورات و مكتب اقتصادی اسلام با عنوان اقتصاد اسلامی نام می‌برند. همانگونه كه در اسلام به جوانب اجتماعی زندگی انسان‌ها توجه خاصی شده است، اقتصاد اسلامی نيز بايد به نظام‌های اجتماعی توجه داشته باشد.
مذهب موجب رشد معنويت و اخلاق می‌شود. اين دو عامل موجب بهبود اعتماد به نفس از طريق توجه كمتر به ماديات می‌شود. اعتماد به نفس بيشتر، موجب افزايش توانايی‌ها، ابتكارات، نوآوری‌ها و در نهايت كيفيت و كميت توليد می‌شود. همچنين اعتماد به نفس، موجب بهبود رفتارهای اجتماعی و برخورد با ساير افراد جامعه می‌شود. اخلاق نيز اين اثر را دارد و موجب می‌شود ساختارهای اجتماعی و خانوادگی تقويت شود و در نتيجه كارايی افراد جامعه، رفاه و توسعه افزايش يابد.
وجود سرمايه دينی و مذهبی فردی موجب می‌شود روحيه نوع دوستی، حمايت و كمك به ديگران، همكاری و تعاون عمومی و نظير اينها در افراد افزايش يابد. اين امر موجب می‌شود افراد در جهت كمك به ديگران و حمايت مالی و اقتصادی از افراد كم درآمد تلاش كنند و در نتيجه موجب كاهش فقر و بهبود رفاه عمومی و عدالت می‌شود. اين كمك‌ها از طريق هبات، زكات، صدقات، مشاركت، همياری، قرض‌الحسنه و مانند اينها انجام می‌شود.
نويسنده در بخش ديگری از اين مقاله آورده است: اسلام دين هدايت، و هدف آن رساندن انسان‌ها به قلّه كمال (عبوديت خداوند) است. در اسلام نه‌تنها مبانی روش‌های وصف و تبيين وضعيت موجود بيان شده؛ بلكه وضعيت مطلوب و اصول و قواعد حركت از وضعيت موجود به وضعيت مطلوب نيز بيان شده است.
علم اقتصاد اسلامی نيز كه يكی از علوم اسلامی است هدف آن فقط وصف و تبيين وضع موجود نيست؛ بلكه سه هدف و رسالت مهم برای آن تصور می‌شود: وصف و تبيين وضعيت موجود، وصف و تبيين وضعيت مطلوب، بيان اصول و قواعد حركت از وضعيت موجود به وضعيت مطلوب؛ اصطلاح «علم اقتصاد اسلامی» می‌تواند به‌طور كلی به‌صورت زير شاخه از علم اقتصاد كه با سيستم اقتصادی اسلامی و تأثير آن بر متغیّرها و تصميم‌های اقتصادی سروكار دارد، تجويز شود. تا آن‌جا كه به تئوری اقتصادی مربوط می‏شود، تئوری اقتصادی وسيله‏‌ای است كه به ما اجازه‏ می‏‌دهد تا واكنش اقتصادی مردان و زنان را در چهارچوب سيستم اقتصادی اسلامی درك كنيم و سياست‏‌های مناسب ‏برای تبديل «هست» به «بايد» يا برای چگونه ترسيم كردن «بايد»، در حوزه زندگی مسلمان‌ها را پيشنهاد كنيم. به اين مسير پيشرفت گفته می‌شود.
از نظر قرآن عوامل رشد اقتصادی و پيشرفت تمدنی را می‌بايست در دو دسته از علل و عوامل مادی و معنوی جست. عوامل مادی اموری چون آب مناسب و فراوان (هود آيه 25 و نوح آيه 01 تا 21 و نيز جن آيه 61)، زمين مناسب و مرغوب (اعراف آيه 85 و سبا آيه 51) و كار و تلاش بر زمين (ملك آيه 51) می‌باشد كه در كنار عوامل معنوی چون امنيت و آرامش اجتماعی (بقره آيه 621 و نحل آيه 211)، ايمان و معرفت به خدا و حكمت آفرينش (اعراف آيه 69) تقوا و مراعات حدود الهی و عدم تجاوز به حق و حقوق ديگران (مائده آيه 66و اعراف آيه 69 و طلاق آيات 2و 3) انفاق و كمك و ياری به ناتوانان (بقره آيه 276 و روم آيه 93 و سبا آيه 93 و طلاق آيه 7) و استقامت بر دين و باورهای دينی كه مديريت اصلی بشر را برای رستگاری و كمال به عهده دارد (جن آيه 61) و استغفار و توبه از كارهای زشت و نابهنجار (هود آيه 3و 25 و نوح آيات 01 تا 21) می‌تواند تضمين‌كننده رشد و شكوفايی اقتصادی و تمدنی باشد.
از نظر شعيب(ع) رعايت عدل و انصاف در امور اقتصادی به‌ويژه توزيع و معاملات بازرگانی، شرط دست يابی جوامع به خير و سعادت جمعی و شكوفايی تمدنی است (هود آيات 58 و 68 و اسراء آيه 53) بر اين اساس آن حضرت برای اصلاح وضعيت اقتصادی جامعه، بر لزوم اصلاح وضعيت معاملات و تغيير شيوه‌ها تأكيد داشت.
در بخش ديگر اين مقاله با اشاره به ضرورت وجود اقتصاد اسلامی تأكيد شده است: يكی ديگر از جنبه‌هايی كه يك مكتب جامع همچون اسلام بايد به آن توجه داشته باشد، مسائل اقتصادی و معيشتی پيروانش می‌باشد، فلذا بايد برای امور اقتصادی پيروان خود برنامه‌ای داشته باشد. اقتصاددانان مسلمان از اين برنامه اقتصادی با نام اقتصاد اسلامی نام می‌برند. واژه يا تركيب «اقتصاد اسلامی» يك مشترك لفظی است كه دارای ابعاد مختلفی است. هر يك از صاحب‌نظران و متفكران مرتبط با اين حوزه دينی و فكری بر اساس بينش و گرايش‌هايی كه داشته‌اند به نحوی بر دامنه ابعاد آن افزوده‌اند.
بسياری از متفكران و اقتصاددانان اسلامی بيش از همه به دنبال درك و معرفی سيستم ايده‌آل اقتصاد اسلامی بوده‌اند و از اين رو اغلب نوشته‌های مدون در اين رشته به بيان مكتب و سيستم اقتصادی اسلام اختصاص داشته است.
اين گونه است كه ارتباط استوار و مستحكم ميان اقتصاد و معنويت برقرار می‌شود به گونه‌ای كه نمی‌توان تصور كرد كه انسان كامل، انسانی سفيه در حوزه اقتصادی باشد، بلكه همان اندازه كه مسائل اعتقادی و اصلاح آن از اهميت برخوردار است، مسايل اقتصادی نيز دارای اهميت می‌باشد. براين اساس در تفسير اسلامی از اقتصاد همانند ديگر حوزه‌ها، چون حوزه‌های سياسی و اجتماعی، اقتصاد معنوی به عنوان يك نشانه و اصل مورد توجه و تأكيد قرار می‌گيرد.
آيات بسياری به اين ارتباط استوار و مستحكم توجه داده‌اند. از جمله می‌توان به آيات 201 سوره بقره و 134 سوره نساء اشاره كرد كه بر جمع ميان دنيا و آخرت و مطلوبيت آن در نگاه اقتصادی اسلام اشاره می‌كند و در آيه 77 سوره قصص خواهان به كارگيری ابزارهای اقتصادی برای تحصيل امور معنوی و آخرتی می‌شود.
شگفت آن كه آيه 24 سوره توبه بر لزوم ترجيح اهداف و ارزش‌های والای معنوی بر امور اقتصادی صرف تأكيد كرده و بيان می‌دارد كه از نظر اسلام، اقتصاد محض، هيچ پايه و معنايی ندارد، بلكه لازم است كه در همه امور اقتصادی، اصول معنوی مدنظر قرار گيرد. در حقيقت اين آيه و آيات ديگری چون 10 تا 12 سوره صف بر نقش بهره‌مندی اقتصادی در امور معنوی تأكيد می‌كند و از مديران كشوری و رهبران امت می‌خواهد كه حوزه مسائل اقتصادی را بر دايره امور معنوی قرار دهند و در چهارچوب آن، برنامه‌ريزی و طراحی اقتصادی خود را سامان بخشند. در حقيقت با اين شيوه است كه می‌توان ميان دو حوزه امور معنوی و مادی و يا اخروی و دنيوی نوعی اعتدال برقرار كرد و انسان را در مسير كمالی قرار داد. اين جاست كه نقش اعتدال در حوزه امور اقتصادی خود را به عنوان يك اصل مسلم نشان می‌دهد.
همچنين در اين تحقيق با اشاره به اصول اقتصاد سالم در تحليل قرآنی تصريح شده است: اقتصاد در بينش و نگرش اسلامی از جايگاه و اهميت ويژه‌ای برخوردار است. اين مطلب را بارها شنيده‌ايم كه: كاد الفقر كفرا؛ نزديك است كه فقر، آدمی را به كفر بكشاند؛ زيرا كمبود و يا كاهش امكانات به معنای عدم برخورداری شخص يا جامعه از نعمتی است كه می‌تواند آدمی يا جامعه را به سوی كمال سوق دهد.
كفر به معنای پوشاندن و ناسپاسی، زمانی رخ می‌دهد كه انسان نتواند به شناخت و باوری درست نسبت به چيزی يا كسی برسد. فقر و نداری، زمينه بسيار مناسبی را فراهم می‌آورد تا آدمی به اين شناخت و باور نرسد و در مسير ضد كمالی گام بردارد؛ زيرا فقر و نداری بر وی فشار مضاعفی را وارد می‌سازد كه در نقص و كاستی بماند و كمالی را درك نكند. از اين رو در تحليل قرآنی، برخورداری انسان يا جامعه از نعمت‌های الهی و ثروت به معنا و مفهوم عنايت الهی نسبت به شخص يا جامعه است (سبا آيه 15). زيرا راه تأمين سعادت و خوشبختی واقعی انسان در سايه توحيد و سلامت امور اقتصادی و دست يابی به نعمت و ثروت است(اعراف آيه 85 و هود آيات 84 تا 86).
از نظر اسلام و قرآن، اقتصاد و ثروت هر شخص و جامعه‌ای به معنای آن است كه مايه قوام خود را يافته باشد. از اين رو خداوند در آيه 5 سوره نساء از واگذاری آن به دست نااهلان و سفيهانی كه نمی‌دانند از ثروت خويش چگونه استفاده كنند برحذر می‌دارد.
پيامبران الهی همواره اين مأموريت را داشته‌اند كه به معيشت مردم توجه كنند و حتی برخی از پيامبران چون حضرت شعيب(ع) و حضرت يوسف مأموريت داشتند تا به اصلاح روابط اقتصادی جامعه، هم پای اصلاح اعتقادات مردم بپردازند و حتی برای هدايت و اصلاح الگوهای اقتصادی خود زمام مديريت اقتصادی را در دست گيرند(اعراف آيه 85 و شعراء آيات 177 تا 183 و نيز يوسف آيات 47 تا 55).
از همان آيات نخست سوره بقره می توان دريافت كه مسئله اقتصادی در كنار مسائل اعتقادی از چنان اهميتی برخوردار است كه ايمان منهای اصلاح اين دو مسائله مهم، ايمانی كامل و مايه رستگاری و فلاح انسان نخواهد بود. در حقيقت هركسی يا هر جامعه‌ای اگر بخواهد به رستگاری و سعادت دست يابد می‌بايست دركنار اصلاح اعتقادات، به اصلاح مسئله اقتصادی بپردازد.
بر اين اساس در اين بخش تعدادی از آيات و احاديث معصومين كه بخوبی در پيشرفت اقتصادی اثر دارد بيان شده است، و اميد است ترويج و عمل به آنها در پيشرفت اقتصادی كشورهای مسلمان مؤثر باشد.
1ـ انفاق
«ان الله يامر بالعدل و الاحسان» (سوره نحل آيه 90).
همانا خداوند مردم را به عدل و نيكو كاری فرمان می دهد.
عمل به اين دستور الهی روی بسياری از شاخص‌های توسعه از جمله تعديل نابرابريهای اقتصادی تغذيه، مسكن، پوشاك و... مؤثر است.
«والذين فی اموالهم حق معلوم، للسائل والمحروم»( سوره ذاريات، آيه 19).
و (پرهيزكاران) در اموالشان برای فقرا و محرومين حقی منظور می‌دارند.
اجرای مفاد اين آيه نيز باعث بهبود شاخص تغذيه، مسكن، پوشاك و... می‌شود.
«مثل الذين ينفقون اموالهم فی سبيل الله كمثل حبه انبتت سبع سنابل فی كل سنبله ماه حبه، و الله يضاعف لمن يشاء و الله واسع عليم»(بقره 261).
مثل آنانكه مالشان را در راه خدا انفاق می‌كنند بمانند دانه‌ای است كه از يك دانه هفت خوشه برويد و در هر خوشه صد دانه باشد و خداوند هر كه را بخواهد از اين مقدار نيز بيفزايد زيرا خداوند دارای رحمت بی‌منتهاست و به همه چيز احاطه دارد.
اين آيه نيز مانند آيات فوق در تعديل نابرابريها و بهبود بسياری از شاخصهای پيشرفت موثر است. تعداد آيات انفاق و زكوه در قرآن مجيد زياد است لذا برای رعايت اختصار به همين چند آيه اكتفا شده است.
اينكه خداوند در اين آيه می‌فرمايد در مقابل انفاق يك واحد هفتصد واحد بشما برگشت می‌شود شايد منظور اين باشد كه تآثير اقتصادی و اجتماعی اين اقدام خيرخواهانه اگر درست انجام شود بصورتی درهمين دنيا به كل جامعه بر می‌گردد.
2ـ ترغيب به فعاليت
بعضی معتقدند علت عقب ماندگی كشورهای اسلامی رسوخ افكار و اعتقادات درويشی و روی گرداندن از دنياست در صورتی كه آنچه در كلمات ائمه عليهم السلام وجود دارد ترك دنيا نيست، بلكه دل نبستن به زينتها و تجملات دنياست.
روايت زير به روشنی اين مقصود را بيان می‌‌كند:
امام رضا(ع) می‌فرمايد: «اعمل لدنياك كانك تعيش ابدا و اعمل لاخرتك كانك تموت غداً»
برای دنيايت چنان كار كن كه گويا هميشه به زندگی ادامه می‌دهی، و برای آخرتت چنان عمل كن كه گويا فردا می‌ميری.
اين روايت به روشنی به ما دستور می‌دهد كه همواره درصد توسعه وضعيت زندگی و آبادی محيط زندگی باشيم در عين حالی كه آماده سفر به سرای آخرت هستيم.
امام صادق (ع) می‌فرمايد: «ليس الزهد فی الدنيا باضاعه المال و لاتحريم الحلال بل الزهد فی الدنيا ان لاتكون بما فی يدك اوثق منك بما عند الله»
زهد در دنيا به معنی استفاده نكردن از مال و حرام دانستن نعمتهای حلال نيست، بلكه زهد در دنيا اين است كه اعتمادت به مال دنيا بيشتر از اعتمادت به مقدرات الهی نباشد. ملاحظه می‌شود كه برداشت تاركين دنيا از زهد صحيح نيست.
امام صادق(ع) می‌فرمايد: «ان الله عزوجل يبغض كثره النوم وكثره الفراغ»
خدای عزوجل خوابيدن زياد و بيكاری زياد را دشمن می‌دارد.
امام صادق(ع) می‌فرمايد: «كثره النوم مذهبه الدين و الدنيا»
زياد خوابيدن دين و دنيا را از بين می‌برد.
امام صادق(ع) می‌فرمايد: «انی لا بغض الرجل ان يكون كسلاناً عن امر دنياه و من كسل عن امر دنياه فهو عن امر آخرته اكسل»
من مردی را كه در كار دنيايش سست و كاهل باشد دشمن می‌دارم، كسی كه در كار دنيايش سست باشد در امر آخرتش سست‌تر است.
امام صادق عليه السلام می‌فرمايد: «الكاد علی عياله كالمجاهد فی سبيل الله»
كسيكه برای رفاه خانواده اش زحمت می كشد مانند كسی است كه در راه خدا جهاد می‌كند.
3ـ اهتمام به امور مسلمانان
امام صادق عليه السلام می‌فرمايد: «من لم يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم»
هر كه به كارهای مسلمانان اهتمام نورزد مسلمان نيست.
4ـ سود رساندن به مردم
امام صادق عليه السلام می‌فرمايد: «قال رسول الله(ص): الخلق عيال الله فاحب الخلق انی الله من نفع عيال الله و دخل علی اهل بيت سروراً»
مردم روزی خوار خدايند و محبوبترين آنها كسی است كه به روزيخواران خدا سود رساند و خانواده‌ای را شاد كند.
امام صادق عليه‌السلام می‌فرمايد: «سئل رسول‌الله(ص) من احب الناس الی‌الله قال انفع الناس للناس»
از پيامبر سؤال شد كه محبوبترين مردم نزد خدا كيست؟ فرمود: سودمندترين مردم برای مردم
5ـ منع از حبس مال
زراره از امام صادق(ع) «ما يخلف الرجل بعده شيئا اسد عليه من المال الصامت قال: قلت له: كيف يصنع به. قال يجعله فی الحائط و البستان و الدار»
زراره از امام صادق نقل می‌كند كه فرمود: انسان بعد از خود چيزی بدتر از نقدينگی باقی نمی‌گذارد زراره گقت پرسيدم با اين سرمايه چه كنند؟ فرمود: آن را صرف ديواركشی زمين، ايجاد باغ و خانه‌سازی كند.
6ـ توسعه كشاورزی:
يكی از استراتژيهای مهم پيشرفت كه به انقلاب سبز نيز مشهور است بحث توسعه كشاورزی است. در ادامه مواردی از آموزه‌های اسلامی در ارتباط با اهميت كشاورزی آورده شده است.
پيامبر اكرم صلی‌الله عليه و آله فرموده است: «اذا قامت الساعه و فی يد احدكم فسيله، فاستطاع الا تقوم حتی يغرسها فليفرسها فله بذلك اجرا»
هر گاه روز قيامت فرا رسد و در دست يكی از شما درختچه‌ای باشد و او بتواند پيش از برخاستن آن را بكارد و چنين كند، اين كار برای وی اجری خواهد داشت.
امام صادق(ع) می‌فرمايند: «الزارعون كنوز الانام...»
كشاورزان گنجهای مردمند.
امام باقر(ع) می‌فرمايند: «ایّما قوم احيوا شيئا من الارض و عمروها فهم احق بها و هی لهم»
هر قومی كه زمينی را احيای و آبادش كنند مالك آن می‌شوند.
امام باقر و امام صادق(ع) می‌فرمايند: «من احيی ارضا مواتا فهی له»
هر كه زمين بايری را داير كند مالك آن می‌شود.
امام صادق(ع) می‌فرمايند: « ایّما رجل اتی خربه بائره فاستخرجها و كری انهارها و عمرها فان عليه فيها الصدقه فان كانت ارض لرجل قبله. فتاب عنها و تركها فاخرجها ثم جاء بعد يطلبها، فان الارض لله و لمن عمرها»
هر كس زمين خراب بايری را تصرف كند و برايش آب تهيه كند و آبادش سازد مالك زمين می‌شود پس اگر زمين قبلا مال ديگری بوده و آن را متروك و مخروبه ساخته و اكنون آمده و آن را مطالبه می‌كند (حرفش بجايی نمی‌رسد) زمين مال خداست و مال كسی است كه آن را آباد كرده است.
اميرالمومنين عليه‌السلام فرمودند: «من وجد ماءً و ترابا ثم افتقر فابعده الله»
هر كس آب و زمين در دسترسش باشد و فقير شود خداوند او را از (نعمتهای خود) دور می‌گرداند.
7ـ توسعه صنايع و بازرگانی:
اميرالمومنين عليه السلام می‌فرمايد: «ثم استرص بالتجار و ذوی الصناعات و اوص بهم خيراً» (نهج‌البلاغه نامه53)
سپس توصيه درباره بازرگانان و صنعتگران را بپذير و درباره نيكی كردن به آنان سفارش كن.
امام صادق(ع) فرمود: «التجاره تزيد فی العقل»
بازرگانی عقل را زياد می‌كند.
عن معاذ بياع الا كسيه قال: قال لی ابوعبدالله (ع): يا معاذ اضعفت عن التجاره؟ او زهدت فيها؟ قلت ما ضعفت عنها و لا زهدت فيها قال فما لك: قلت كنا ننتظر امرا و ذلك حين قتل الوعيد و عندی مال كثير و هو فی يدی و ليس لاحد علی شيئ و لا ارانی آكله حتی الموت. فقال الانتركها فان تركها مذهبه للعقل، اشع علی عيالك...»
معاذ عبا فروش از امام صادق(ع) نقل می‌كند كه فرمود: آيا از تجارت ناتوان شدی يا زهد پيشه كردی؟ گفتم نه ناتوان شدم، نه زاهد. فرمود: پس چه شده تو را؟ گفتم منتظر موقعيتی بودم تا اينكه وليد كشته شد. در اين هنگام مال زيادی داشتم بدون هيچگونه بدهكاری، كه تا آخر عمر هم نمی توانستم آنها را مصرف كنم. فرمود تجارت را ترك نكن زيرا ترك آن عقل را از بين می‌برد. آسايش خانواده‌ات را گسترش بده...
8ـ زيانهای فقر و ناداری
امير المومنين عليه السلام می‌فرمايند: الفقر يخرش الفطن عن حجته. و القل غريب فی بلدته» (نهج البلاغه حكمت 3)
فقر و تنگدستی، زيرك را از بيان حجت و دليلش گنگ و لال می‌كند، و بی‌نوا و نادار در شهر خود غريب است.
امام صادق(ع) فرمودند: «اصلاح المال من الايمان»
سر و سامان دادن به وضعيت مالی جزو ايمان است.
9ـ توسعه علمی
«يرفع الله الذين آمنوا منكم و الذين اوتوا العلم درجات» (سوره مجادله – آيه 11)
خدا، آنهايی را كه ايمان آورده‌اند برتری می‌بخشد و كسانی را كه دانش به ايشان داده شده است به درجاتی بيفزايد.
سفارش به كسب علم در اسلام به حدی فراوان است كه اهميت آن بر كسی پوشيده نيست لذا برای رعايت اختصار از ذكر بقيه آيات و روايات كه در زمينه تحريض و تشويق به فراگيری دانش شده است خودداری می‌كنيم.
10ـ رهبران دينی آگاه
هر جامعه‌ای اگر بخواهد به شكوفايی تمدنی و رشد مناسب و مطلوب اقتصادی دست يابد، نيازمند رهبرانی است كه در مقام اصلاح دايمی برآيند تا با ارايه راهكارهايی در همه بخش‌ها، هدايت جامعه را به عهده گيرند و از نابودی و نيستی رهايی بخشند (هود آيات 116 و 117)اين مصلحان واقعی، با بهره‌گيری از علوم مختلف چون علم مديريت و علم اقتصاد و مانند آن، با افساد و فساد مبارزه می‌كنند و راه‌های اصلاحی را ارايه می‌دهند.
رهبران دينی به اين دليل مهم می‌باشند كه در هر جامعه‌ای عده‌ای مدعيان دروغين وجود دارند كه با طرح‌های اقتصادی نادرست و غلط و مديريت باطل، جامعه را به سوی تباهی سوق می‌دهند (بقره آيات 8 تا 11) بنابراين مصلحان واقعی با ارايه الگوهای درست می‌كوشند تا هم به اصلاحات دايمی بپردازند و هم جلوی مصلحان دروغين را سد كنند.
به چند شاخص كمی پيشنهادی برای سرمايه مذهبی اشاره شده است كه در اين مقاله آمده است: برخی شاخص‌ها و مقادير كه می‌تواند به عنوان معيار اندازه‌گيری سرمايه مذهبی و جانشين آن در بررسی های تجربی قرار گيرد، عبارتند از:
- سطح اعتقادات مذهبی افراد جامعه.
- سطح دانش مذهبی جامعه
- كميت و كيفيت هنجارهای مذهبی در جامعه.
- تعداد اماكن مذهبی مانند مساجد حسينيه ها, زيارت گاه ها و مانند اينها.
- تعداد انجمن‌های مذهبی.
- تعداد صندوق‌های قرض‌الحسنه.
- تعداد مؤسسات خيريه (مبتنی بر مذهب).
- تعداد هيئت‌های مذهبی.
- تعداد شوراهای اسلامی.
- تعداد اعضای بسيج.
- تعداد مدارس علميه اسلامی.
- تعداد ( يا اندازه) موقوفات.
- مقدار آموزش‌های مذهبی رسمی.
- تعداد مشاغل مذهبی در جامعه.
- تعداد روحانيون جامعه.
- و مانند اينها.
برخی شاخص‌ها و معيارهايی كه می‌تواند برای اندازه‌گيری سرمايه مذهبی فردی استفاده شود (البته مقدار اين شاخص‌ها برای هر يك از افراد در جامعه ثبت شده نيست) عبارتند از:
- دانش مذهبی فرد (بر حسب نوع تحصيلات يا تعداد سال‌های تحصيل در مدارس ارايه كننده دروس مذهبی و مانند اينها).
- اعتقادات و باورهای مذهبی فرد.
- مقدار اعمال مذهبی كه فرد انجام می‌دهد و داده است.
- تعداد جلسات مذهبی كه فرد در آنها شركت می‌كند و شركت كرده است.
- عضويت در انجمن‌ها، مجامع و هيئت‌های مذهبی.
- و مانند اينها.
در بخش ديگر اين مقاله آمده است: انسان در نگرش قرآنی، موجودی با مأموريت و مسئوليت الهی برای بازسازی و عمران و آبادانی زمين در راستای دست يابی به كمال شايسته و بايسته و وظيفه خطير خلافت الهی است؛ از اين رو، توجه به اقتصاد و مسائل آن، به معنای توجه دقيق و كامل به مأموريت و مسئوليت الهی وی می‌باشد. بر اين اساس تمدن‌سازی به عنوان يك مأموريت برای انسان تعيين شده است و انسان چاره‌ای ندارد كه در اين مسير گام بردارد.
سرمايه مذهبی اجتماعی موجب تقويت بسياری از ساختارهای جامعه می‌شود. از جمله سرمايه مذهبی از طريق گسترش نهادهای مشاركتی، تعاون و همكاری در جامعه، موجب گسترش و توسعه نهادهای مدنی و اجتماعی و مانند اينها می‌شود كه زمينه‌ساز توسعه و فعاليت‌های اجتماعی و اقتصادی و رفاهی بيشتر در جامعه هستند.
توسعه نهادهای مذهبی مانند قرض‌الحسنه، وقف،‌ زكات، صدقات، هبات و مانند اينها موجب بهبود امكانات جامعه برای رفع نيازهای طبقات و اقشار نيازمند می‌شود و از اين طريق عدالت، توسعه و رفاه عمومی افزايش و فقر كاهش می‌يابد.
قوانين مذهبی جامعه موجب هدايت جامعه به سمت و سويی كه مذهب خواهان آن است می‌شود. وجود دولت مذهبی نيز همين اثر را دارد و می‌تواند جامعه را به سمت و سوی مورد نظر مذهب هدايت كند. اين دو عنصر باعث خودافزايی سرمايه مذهبی نيز می‌شوند و از اين طريق به فزايندگی اثرگذاری سرمايه مذهبی در جامعه كمك می‌كنند.
آموزش مذهبی، همچنين فضاها، نمادها و سمبل‌های مذهبی موجود در جامعه، موجب تقويت دانش، اعتقادها، باورها، هنجارها، ارزش‌ها و رفتارهای مذهبی افراد جامعه می‌شود و در نتيجه موجب فزايندگی اثرگذاری سرمايه مذهبی بر خود و بر ساير عوامل و مسيرهای توسعه می‌شود.
معيارهايی مانند درآمد افراد، بهداشت،‌ تغذيه و نظير اينها با بهبود وضعيت درآمدی طبقات نيازمند جامعه بهبود پيدا می‌كند. معيارهای فرهنگی و اجتماعی توسعه يافتگی, مانند نظم اجتماعی، امنيت و انضباط عمومی با كاهش جرايم و مفاسد، احترام به ديگران، مشاركت‌های عمومی، توسعه فضاهای فرهنگی كه در نتيجه افزايش سرمايه مذهبی حاصل می¬شوند, بهبود پيدا می‌كنند و موجبات توسعه و پيشرفت بيشتر را فراهم می‌كنند.
*منابع:
-قرآن
-نهج البلاغه
1-الوانی، سيدمهدی, و شيروانی، عليرضا (1380) سرمايه اجتماعی مفاهيم و نظريه¬ها، فصلنامه مديريت، شماره 33-34.
2-العسل، ابراهيم (1378)، توسعه در اسلام، ترجمه عباس عرب، انتشارات آستان قدس رضوی
3-پوتنام, رابرت و ديگران (1384) سرمايه اجتماعی, اعتماد, دموكراسی و توسعه, گردآورنده كيان تاجبخش, ترجمه افشين خاكباز و حسن پويان، تهران: شيرازه.
4-صدر، محمدباقر (1350) اقتصاد ما، ترجمه محمدكاظم موسوی، ج1، موسسه انتشارات اسلامی
5-عاملی، حر(1412ق) وسايل الشيعه، موسسه آل البيت
6-عزتی، مرتضی (1386) تخمين اثر ايمان بر تخصيص پول افراد برای قرض¬الحسنه و كسب سود، تهران: فصلنامه دين و اقتصاد، شماره 3.
7-كلينی، محمد بن يعقوب (1348)، اصول كافی، دفتر نشر فرهنگ اهل بيت.
8-كتابی، ‌محمود و ديگران (1385) دين, سرمايه اجتماعی و توسعه اجتماعی، مجله پژوهشی علوم انسانی دانشگاه اصفهان.
9-كهف، منذر (1375) مقدمه‏اى بر اقتصاد اسلامى؛ مترجم عباس عرب مازار؛ تهران: سازمان برنامه و بودجه.
10-مهدوى كنى ، محمدرضا ،(1379) ،اصول و مبانى اقتصاد اسلامى در قرآن، تهران،دانشگاه امام صادق(ع).
يادآور می‌شود، همايش «قرآن كريم؛ سفينة‌النجاة عصر» اواخرآذرماه جاری با موضوع «پيشرفت اقتصادی از منظر قرآن و حديث» به مناسبت سال جهاد اقتصادی در دانشگاه تربيت معلم آذربايجان برگزار شد.
captcha