ماجرای مسلمان‌شدن پرفسور برلون/ آیت‌الله میلانی پایه‌گذار مدارس خاص در مشهد بود
کد خبر: 3340332
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۲

ماجرای مسلمان‌شدن پرفسور برلون/ آیت‌الله میلانی پایه‌گذار مدارس خاص در مشهد بود

گروه اجتماعی: در طول تاریخ اسلام عالمان فرزانه و زاهدان بسیاری چون آیت‌الله سیدمحمدهادی حسینی‌میلانی سال‌ها تلاش و زندگی کرده‌اند و در این مدت اقدامات و حتی منش زاهدانه آن‌ها باعث گرایش بسیاری افراد به دین اسلام شده است که جریان مسلمان‌شدن پرفسور برلون نمونه‌ای از این منش به شمار می‌رود.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، از دیرباز وجود بارگاه منور رضوی در مشهد مقدس بهانه‌ای برای شکل‌گیری حوزه علمیه در این شهر بوده تا در کنار آن و در این دیار مکانی برای رشد و تربیت انسان‌های وارسته و بزرگ از جنس علم و دینداری فراهم شود. 

آیت‌الله سیدمحمدهادی‌ حسینی‌میلانی از آن دست عالمان فرزانه و وارسته‌ای است که به سال 1313 هجری قمری همزمان با هفتم محرم در نجف اشرف چشم بر جهان گشود که نسب ایشان به امام سجاد(ع) می‌رسد، وی از همان دوران کودکی در خاندانی عالم رشد کرده و مورد تعلیم علوم دینی در همان شهر محل ولادتش قرار می‌گیرد.

سیدمحمدهادی در کودکی پدرش سیدجعفر که از شاگردان شیخ حسن مامقانی بود را از دست می‌دهد. مادر محمدهادی نیز دختر شیخ محمدحسن مامقانی بود لذا این فضای مناسب خانوادگی از عوامل مهم و تأثیرگذار در پرورش این مرجع بزرگ تشیع است.

وی تا سن دوازده سالگى نزد مرحوم آقا میرزا ابراهیم همدانى و آخوند ملامحسن تبریزى و دیگران دروس مقدمات را خوانده و سطح را نیز بعد از مدتی به پایان می‌رساند.

سیدمحمدهادی بعد از طی مراتب مختلف طلبگی و علمی در نهایت در همین شهر به تدرس علوم دینی مشغول شد. علاوه بر این آیت‌الله میلانی سال‌هایی از عمر خود را نیز در کربلا گذارند و در آنجا از درس علمایی چون شیخ الشریعه اصفهانی، آقا ضیا عراقی و میرزا محمد حسین نائینی استفاده کرد. فلسفه و کلام، تفسیر و دروس خارج فقه و اصول را نیز از علماء بزرگ و نوابغ عصر خود فراگرفت.

اساتید محمدهادی میلانی

شیخ ابوالقاسم مامقانی، شیخ الشریعه اصفهانی، آقا ضیاء عراقی، میرزا حسین نائینی، محمد حسین غروی اصفهانی، محمدجواد بلاغی، غلامعلی قمی سامرایی، سید ابوالقاسم خوانساری، شیخ ابراهیم سالیانی، سید جعفری اردبیلی، میرزاعلی ایروانی، میرزاابراهیم همدانی و ملامحسن تبریزی از جمله استادان این عالم برجسته در طول سال های کسب علم وی بودند.

سیدحسن صدر، عبدالحسین شرف الدین، شیخ عباس قمی، آقا بزرگ طهرانی و مرحوم آیت‏ الله حاج سیدحسن صدر از جمله بزرگانی هستند که به ایشان اجازه روایت دادند.

شاگردان

از جمله شاگردان این عالم برجسته می‌توان به رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله عزیزالله عطاردی، آیت‌الله سیدمحمد حسینی زنجانی، آیت‌الله حسین وحید خراسانی، محمدرضا شفیعی کدکنی، محمدتقی جعفری، کاظم مدیر شانه‌چی، سید محمد روحانی و سیدتقی طباطبایی قمی اشاره کرد.

آیت‌الله میلانی سفرهایی را به کشورهای مختلف از جمله ایران، لبنان و سوریه داشت. همچنین چندین مرتبه به ایران سفر می کند که در آخرین سفری که به زیارت امام رضا(ع) آمده بود به درخواست علما و مردم خراسان، در مشهد ماندگار و به تدریس مشغول شد.

در واقع مهاجرت سیدمحمدهادی میلانی به مشهد یکی از مهمترین عوامل تحول در حوزه علمیه این شهر در دهه 1330 شمسی به شمار می‌رود که سبب رشد و جهش قابل توجه ای در این مرکز بزرگ علوم دینی شد. ایشان حدود دو دهه در مشهد اقامت داشتند و این حضور به دعوت علما برجسته مشهد در سال 1332 شمسی با تهیه و امضای طوماری برای جلوگیری از مهاجرت طلاب توانمند به نجف و قم صورت می‌گیرد.

از همین رو آیت‌الله میلانی به عنوان نامورترین اساتید آن دوران در منطقه عراق که آن زمان در کربلا اقامت داشتند به ایران عزیمت و در مشهد مستقر می‌شوند.

وی حدود ۲۲ سال مدیریت حوزه علمیه مشهد را برعهده گرفت و علاوه بر قرار گرفتن در جایگاه مرجعیت، به‌ویژه پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی، با تأسیس مدارسی به سبک جدید و ساماندهی برنامه‌های آموزشی و پژوهشی حوزه گام‌های مؤثری در ارتقای کیفی این حوزه برداشت.

بنا بر گفته شاگردان محور درس خارج اصول این استاد برجسته بیشتر مبانی برگرفته از استاد خود شیخ محمدحسین غروی اصفهانی و میرزای نائینی بوده است و طلاب بسیار حضور می یافتند.

اقدامات آیت‌الله میلانی

سال‌های پایانی عمر این عالم فرزانه به حمایت و تأسیس از مدارس دینی گذشت که مدرسه حقانی، مدرسه امام صادق(ع)، تاسیس مدرسه‌ای با آموزش‌های خاص که به نام آیت‌الله میلانی شهرت داشت در ۱۳۴۵شمسی که در آن دروس مقدماتی و متوسطه در کنار آموزش خط، انشا، املا، ریاضیات، صرف و نحو، منطق، تفسیر، حدیث، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و تاریخ ادیان گنجانده شده بود.

به نظر می‌رسد مدارس تأسیس شده زیر نظر آیت اللّه میلانی اولین مدارس حوزوی مشهد بودند که در آنها به طور رسمی امتحان برگزار می شده است. از طرفی با مدیریت و هدایت ایشان تعداد بسیاری از طلاب برای امر تبلیغ دینی به مناطق مختلف کشور اعزام می‌شدند.

حمایت و پشتیبانی از مؤسسات و مراکز دینی غیر حوزوی که به ترویج معارف اسلامی می پرداختند مانند کانون نشر حقایق اسلامی که به همت محمدتقی شریعتی و چند روحانی دیگر در مشهد راه اندازی شده بود و کار این مرکز پاسخگویی به شبهات جریان های ضد دینی در میان جوانان و دانشگاهیان در حدود سال های 1320 تا 1350 شمسی بود از دیگر فعالیت های این عالم تشیع است.

فعالیت‌های سیاسی

آغاز روند فعالیت سیاسی این عالم برجسته به دوران جوانی در عراق باز می گردد آن زمان که در جریان جنگ مردم عراق علیه حضور انگلیس در این کشور به رهبری مراجع دینی و همراه با میرزا مهدی فرزند آخوند خراسانی، شیخ جواد جواهری پسر صاحب جواهر و سید علی داماد و دیگران شرکت می کرد.

آیت الله میلانی از پیشگامان نهضت و قیام روحانیت در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ به شمار می رود و علاوه بر این در ماجرای کاپیتولاسیون امام خمینی(ره) را همراهی می کند. همچنین ایشان در جریان جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل سال ۱۳۴۶ در ضمن انتشار بیانیه ای ابراز هم دردی خود را با مسلمانان کشورهای عربی نشان می دهد. تعطیلی درس به جهت شهادت آیت الله سعیدی در خرداد سال ۱۳۴۹ از دیگر اقدامات ایشان است.

آثار علمی

آیت‏‌الله میلانى در ادبیات فارسى و عربى نیز توانایی داشت و با ادبای معاصر خود مانند مرحوم شیخ محمد سماوى، شیخ جعفر نقدى و حجت‌الاسلام آقا میرزا محمدعلى اردوآبادى ارتباطات ادبی داشتند و اشعارى که در جوانى به زبان عربى سروده‏‌اند شاهد این مدعاست.

آثار بسیاری از ایشان به جای مانده که از آن جمله می توان به محاضرات فی الفقه الامامیه، قادتنا کیف نعرفهم، تفسیر سوره تغابن و جمعه، توضیح المسائل، حاشیه بر مکاسب، قواعد فقهیه و اصولیه، مختصر الاحکام، یکصد و ده پرسش(در زمینه ائمه اطهار)، مناسک حج، رسالة فی منجزات المریض، تفسیر جز آخر قرآن، رسالة فی صلاة الجمعة، رسالة فی احکام الجلود، حاشیه بر وسیلة‌النجاة، حاشیه بر عروة‌الوثقی، کتاب در مضاربه استدلالی، حاشیه بر کتاب الهدی الی دین المصطفی، رساله‌ای در بحث مشتق، رسالة فی الاجارة، رسالة فی المزارعة و المساقاة و رسالة فی التامین و الیانصیب اشاره کرد.

بیماری آیت‌الله میلانی‌ و مسلمان شدن پروفسور برلون

آیت‌الله میلانی به بیماری معده دچار شدند و برای مداوای ایشان پروفسور برلون را از اروپا به مشهد می‌آورند. زمانی که این پزشک بعد از عمل طولانی آیت‌الله
میلانی منتظر به هوش آمدن ایشان است متوجه می‌شود که این عالم وارسته کلماتی را بر زبان می‌آورد؛ لذا می‌خواهد که همه آنها را ترجمه کنند و مشخص می‌شود که آیت‌الله میلانی فرازها و عباراتی از دعای ابوحمزه ثمالی را می‌خواندند. بعد از این جریان است که پروفسور برلون تقاضا می‌کند که شهادتین را به من بیاموزید چون می‌خواهم به اسلام روی آورده و پیرو این مکتب شوم.

این پزشک حاذق علت این تصمیم را این گونه بیان می‌کند که تنها زمانی انسان شاکله وجودی خود را بدون نقش بازی کردن برای دیگران نشان می‌دهد که در حالت به هوش آمدن باشد، من خود دیدم که این آقا همه وجودش محو خدا بود. در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم و دیدم که او ترانه‌های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می‌کند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است.

این پروفسور وصیت می‌کند که در شهری دفن شود که آیت‌الله میلانی در آنجا دفن است و هم‌اکنون قبر این پرفسور مسلمان شده که به حقیقت واقعی رسید، در خواجه‌ربیع مشهد واقع است.

وفات
سرانجام بعد از سال‌ها تلاش علمی و مجاهدت زاهدانه این عالم برجسته تشیع در ۲۹ رجب ۱۳۹۵ قمری مصادف با ۱۷ مردادماه سال ۱۳۵۴ در ۸۲ سالگی بر اثر ابتلا به سرطان در مشهد درگذشت و در رواق توحیدخانه حرم مطهر امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.

captcha