به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، طی چند روز گذشته، پس از انتشار خبر آزادی یک زن و دو طفل خردسالش از بند 21 روزه مردی معتاد که به سختی میتوان از عبارت همسر برای خطاب کردن او استفاده کرد، موجی از احساس نگرانی و ترس را به دل همه اقشار مردم انداخت.
باید مورد بررسی قرار گیرد که چطور و چگونه میشود یک انسان، آزادی و نیازهای اولیه انسانی دیگر را (نه حتی یک زن را و نه یک مسلمان را) سلب کرده و با انواع اقدامات آزاردهنده جسمی و روحی همسر و فرزندان خودش را اینگونه وقیحانه و ظالمانه مورد شکنجه قرار دهد.
آنچه که مسلم است پرداختن به فجایعی از این دست که هر از چند گاهی مانند یک تب فوری بروز میکند، با درمانهای موقتی و یکشبه صورت نمیگیرد، بلکه بررسی و موشکافی در بازشناسی علل و عوامل ایجادگر آن از چند وجه علمی به طور همزمان مورد نیاز است.
خشونت عليه زنان در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی، نژادی، سنی و جغرافيايی يافت میشود اما در برخی از گروهها شايعتر است؛ خشونت بازتابی از حس پرخاشگری است؛ مفهومی که بیشتر در این مجال مد نظر است به موضوع خشونت خانگی مربوط میشود نوع خاصی از خشونت است كه در سطح خانواده اعمال و منجر به آسيب يا رنج جسمی، روانی و جنسی میشود.
زنان در همه دوران زندگی خود ممکن است با خشونت روبهرو شوند، علاوه بر همسر، پدر، برادر، حتی فرزندان پسر نیز میتوانند به زن خشونت کنند؛ زنان ممکن است در زندگی خود چهار شكل خشونت فيزيكی، روانی، اقتصادی و جنسی را تجربه كنند.
بنابراین ناظر بر این حساسیت و اهمیتی که موضوع خشونت عیله زنان خاصه در جامعه اسلامی ایجاب میکند، بر آن شدیم تا پیرامون بحث جدی مزبور با دو تن از کارشناسان جامعهشناسی و نیز علوم دینی و قرآنی شهر مشهد به گفتوگو بنشینیم.
علی یوسفی، استاد جامعهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در گفتوگو با
ایکنا با بررسی معضل خشونت علیه زنان به ویِژه در کانون خانواده، در مقدمه به تعریف خشونت پرداخت و ابراز کرد: هر نوع رفتار غیرمتعارف و خارج از چارچوب مورد توافق زوجین در داخل کانون خانه و خانواده از منظر اجتماعی نابهنجار تلقی شده و با اعمال زور و تهدید صورت گیرد، خشونت تعریف میشود.
وی با تاکید بر این نکته که خشونت در چارچوب هنجارها و توافقات درون خانواده و به صورت خشونت همسران علیه یکدیگر قابل تشخیص است و میتواند در این قالب خشونت علیه دختران نیز تعریف شود، عنوان کرد: خشونت بر زنان میتواند از خشونت لفظی، تندگویی و توهین، برخورد زبانی تهدیدآمیز شروع شده و تا ضرب و شتم، محدود و محصور کردن را شامل میشود.
انواع اشکال بروز خشنونت در خانوادهیوسفی افزود: این محدودیتها اعم از انواع تحدیدهای محیطی که روال عادی زندگی زن را در پیگیری امورش خدشهدار کرده و نیز محرومیت و محدودیت وی از برقراری ارتباطات خانوادگی مشتمل بر تردد و رفت و آمدهای دوستانه، فعالیتهای شغلی و ارتباطاتی و ... برخی اشکال نازلتر اعمال خشونت علیه زنان محسوب میشود.
وی، ضرب و شتم زنان را شدیدترین و حادترین حالت خشونت خانگی برشمرد و گفت: اما خشونتهای ضمنی بسیاری علیه آنان در طول زندگی مشترک اتفاق میافتد که شامل هر نوع وادارسازی و هر گونه محدودسازی توأم با تهدیدی و ارعاب میشود.
معاون فرهنگی دانشگاه فردوسی، زندگی مشترک میان زوجین را به معنای همزیستی، دوستی، اعتماد و محبت، علاقه و دلدادگی دانست که خشونت باعث تزلزل همه این بنیانهای اخلاقی و مناسبات خانوادگی میشود و اظهار کرد: زمانی که این تعاملات خانوادگی آغشته به خشونت میشود، به تبع آن آرامش فکری و روانی داخل خانواده دچار اختلال میشود.
طلاق عاطفی از تبعات خشونت به گفته وی، مرد با اعمال خشونت علیه زن باعث ایجاد گسستگی میان خود و شکاف در زندگی مشترک شده و به تدریج تعهدعاطفی را از بین میبرد و اگر مستمر باشد، گویی افرادی جدا افتاده از هم هستند که با وجود احساس تنفر، تنها از سر اجبار و ادبار با هم زیر یک سقف زندگی میکنند و به هم تعلقی ندارند و اصطلاح «طلاق عاطفی» ناظر بدین معناست.
یوسفی، خشونت را آفت نظام خانوادگی عنوان و بیان کرد: این عارضه تدریجاً خانواده را باعث از هم پاشیدگی کرده و شک، بدبینی و بدگمانی را جایگزین عشق و محبت و دست آخر جدایی و طلاق زوجین از همدیگر میکند.
وی شرایط پیشگیری از این معضل اجتماعی را مورد واکاوی قرار داد و گفت: هر یک از زوجین و خانوادههای آنها باید در مرحله پیش از ازدواج، دقت و مراقبت لازم را به عمل آورند و با انتخاب همسر آیندهشان از مجاری سنتی و اطمینانبخش در جامعه خودمان به طی شدن درست و اصولی این مسیر کمک کنند.
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: از آنجایی که طی کردن سازوکارهای سنتی نیازمند انجام گفتوگوهای پی درپی میان اقربا و اعضا خانواده زوجین، در فضایی تعریف شده و مراقبت شده است پس بر شناخت و اطمینان بیشتری استوار بوده و به پیوند زناشویی بادوامتر منجر خواهد شد.
تلفیق روشهای سنتی و نوین در ازدواجوی اضافه کرد: از سوی دیگر باید کوشید تا شیوههای آشنایی جدید را با روشهای سنتی تایید و تکمیل کرد زیرا این راهها، کارایی تاریخی خودشان را نشان دادهاند؛ همچنین همکفو و همتا بودن دو طرف نکته بسیار کلیدی است و این اصل را در مراحل ماقبل ازدواج باید در نظر آورد.
یوسفی با بیان اینکه قرابت فکری، اعتقادی، اجتماعی، سطح خانوادگی، هر یک در بروز و پیشگیری از اینگونه مشکلات موثر است، ابراز کرد: بخش بزرگی از مشکلات زوجین بعد از ازدواج ناشی از موقعیتهای غیرهمتراز و همتا ناشی میشود.
وی اضافه کرد: بخش دیگری از این مشکلات به وفای به عهد زوجین مربوط میشود و بر عدم تعهد آنها به قول و قرارهای اول زندگی آنها تعلق مییابد، گاه هر یک از همسران بر آنچه اول توافق میکنند، عمل نمیکنند و منجر به عهدشکنی میشود و زمینه بروز خشونت را مهیا میکند.
عضو گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی اظهار کرد: برخی از افراد از خشونت علیه زنان به عنوان وسیلهای برای تنظیم مناسبات و روابط داخل زندگی استفاده میکنند، اما هرگز این نوع رفتار به ارتباط با ثبات و مداوم خانوادگی منجر نخواهد شد.
به گفته وی، مسائل و مشکلات معیشتی و فقر از جمله عوامل زمینهساز خشونت در خانواده محسوب میشود، زیرا درک نامناسب از نابرابریهای اجتماعی به اشکال مختلف آن باعث نشت مسائل بیرون از کانون خانواده به دورن شده و بستر ناآرامی و اعمال خشونت را مهیا میسازد.
چهره حقیقی زن در قرآن حجتالاسلام محمدجواد آئیشطاهری، استاد حوزه و دانشگاه نیز در بخش دیگری از این گفتوگو، با اشاره به نگاه قرآن و روایات در خصوص جایگاه زن، عنوان کرد: زن در قرآن کریم به عنوان رکن رکین زندگی و مکمل و محافظ مرد معرفی شده است، در آیه 187 سوره مبارکه بقره با این مضمون آمده است: «... هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنّ ...، ... آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها(هر دو زينت يكديگر هستيد و باعث حفظ يكديگر...)».
وی افزود: ویژگی لباس آن است که موجب پوشش و زینت میشود و مناسبات میان زن و مرد نیز باید همین طور باشد، هیچکدام عبد و کنیز یکدیگر نیستند بلکه مکمل همدیگرند، اما وظایفشان متفاوت است؛ در دین مبین اسلام نقش زن به مدیریت خانه و خانواده تعلق گرفته و کار بیرون نیز به مرد موکول شده است؛ خداوند متعال نیز در آیه 34 سوره نساء میفرماید: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء...، مردان، سرپرست و خدمتگزار زنانند...».
«... وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ...، ...با آنان، به طور شايسته رفتار كنيد...».
حجتالاسلام آئیشطاهری در خصوص آیه 19 سوره نساء توضیح داد و بیان کرد: باید معاشرت با زنان به صورت معروف باشد؛ روزی پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) فرمودند: «فاطمه(س) چگونه است؟ فرمود: فاطمه(س) برای اطاعت یاریگر خوبی است».
مصیبت دوران جاهلیتوی در ادامه در باب ظلم به زنان در دوران جاهلیت نیز اینگونه گفت: وقتی در این دوران، نوزاد دختر به دنیا میآوردند، بسیار ناراحت میشدند و او را زنده به گور میکردند، خداوند متعال از آن به مصیب یاد میکند و در آیات نخستین سوره مبارکه تکویر با این عبارات به آن اشاره دارد: «وَإِذَا الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ، و در آن هنگام كه از دختران زنده به گور شده سؤال شود كه به كدامين گناه كشته شدند؟!».
این استاد حوزه علمیه مشهد با بیان اینکه موضوع آیه 34 سوره نساء از دید مفسران و محققان علوم دینی بسیار چالشبرانگیز است، اظهار کرد: در صورتی که زن مرتکب اشتباهی شود، باید برخورد با او چگونه باشد، مفهوم «وَاضْرِبُوهُنَّ» در متن قرآن کریم چیست؟
به گفته وی، مطابق کلام الله مجید، در مرحله اول موعظه، بعد قهر( آنهم کوتاهمدت و محدود) کنید و بعد میفرماید «وَاضْرِبُوهُنَّ»؛ آیا بدین معنا که مرد اجازه دارد همسرش را بزند؟ برخی اینطور استنباط کردند که این آیه شریفه مجوز زدن زنان را صادر کرده است.
حجتالاسلام آئیشطاهری اضافه کرد: اما این در حالی است که دورترین دیدگاههای تفسیری مثلاً در مجمعالبیان شیخ طبرسی از قول امام باقر(ع)، قائل به تنبیه همسر با چوب مسواک است و این منظور یعنی کسی را که با چوب مسواک نمیزنند، پس همسرتان را نزنید.
تنبیه توأم با هویتبخشی؛ پله به پلهوی به دیدگاه متفاوت آیتالله محمدهادی معرفت از علمای برجسته حوزه علمیه قم نیز اشاره کرد و ادامه داد: همانگونه که اسلام به تدریج زمینه حذف مسئله بردهداری را از سطح جامعه جاهلی آن روز فراهم آورد، در این خصوص نیز مرحله به مرحله دستور تنبیه و مجازات زن خطاکار را داده است تا خود زن در این مسیر کمکم هویتش را پیدا کند و بازگردد.
این استاد دانشگاه، آراء و نظرات شهید ثانی را در مورد اشاره پروردگار متعال به تعبیر «وَاضْرِبُوهُنَّ» مورد تحلیل و بررسی قرار داد و افزود: یعنی شوخی کنید و بدین وسیله از موضوع مورد مناقشه زوجین دور شوید که البته این معنا از این تعبیر کمی دور از ذهن به نظر میرسد.
ارائه تقابل دو نگاه در کلام وحیوی، معنای «وَاضْرِبُوهُنَّ» را مَثَل سوره کافرون دانست و تشریح کرد: منظور خداوند متعال در ظل آیه «لَکُم دینُکُم، دین شما برای شما و دین ما برای خودمان»، پذیرفتن دین کفار نیست بلکه به معنای لسان تهدید باری تعالی خطاب به آنان تفسیر و تلقی میشود که اگر فکر میکنید از پرستش بتها عایدی در آخرت میبروید، پس بتها را بپرستید.
این استاد حوزه علمیه مشهد بیان کرد: در رابطه با خشونت با زنان نیز منظور قرآن کریم از تعبیر «وَاضْرِبُوهُنَّ» ناظر بر همین معناست که اگر از اعمال زور و خشونت در مقابل همسرانتان سودی نصیبتان میشود بروید و انجام دهید؛ در مقابل در تعبیر «وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» میفرماید که توهین و تحقیر به هر شکل آن ممنوع و مذموم است و امر به رفتار شایسته با همسران شده است.
به گفته وی، حضرت حق برای کسانی که به همسرانشان نگاه محبتآمیز داشته باشند، اجر فراوانی را در نظر گرفته است، و درصورتی که نقش مادری را نیز برعهده داشته باشند، نیازمند دقت و توجه بیشتر مردان به همسرانشان را میطلبد.
حجتالاسلام آئیشطاهری با اشاره به نمونهای از سبک و سیره نبوی تاکید کرد: رسولالله(ص) به احترام حضرت زهرا(س) از جای خودشان برمیخواستند و به استقبالشان میرفتند و نشان میدادند، زن به خاطر تربیت فرزندان از چه جایگاه ویژهای برخوردار است و محصول تلاش او را باید در تربیت آنها در آینده شاهد بود.
ظهور خشونت از تحقیر تا سقط جنین خشونت علیه زنان و تکریم این قشر بزرگ هر جامعه انسانی، دو روی یک سکهاند که در هر دوره تاریخی و در هر فرهنگی به نوعی جلوهگری کرده است، از اطلاق لفظ تحقیر کننده «ضعیفه» از سوی جامعه مردانه در برهههایی از تاریخ ما تا زنده به گور کردن نوزادان دختر در حال حاضر در کشور هند، صدور احکام ناعادلانه حقوقی و عرفی در جوامع آسیایی مانند اجازه رانندگی نداشتن بانوان عربستانی، از حذف نقش مادری و سقط جنین تا به راهانداختن قائله گروههای تندروی فمینیستی در دورههایی از تاریخ غرب میتوان ردپای این تبعیضها و خشونتها را به عینه مشاهده کرد.
این بحث نه فقط با معیارهای عرفی و دینی ما ناسازگار است بلکه دیگر سازمانها و کشورهای جهان نیز میکوشند با برنامههای گوناگون با خشونت علیه زنان مبارزه کنند، پس سازمان ملل متحد روز ۲۵ نوامبر(همزمان با پنجم آذرماه) را روز جهانی رفع خشونت علیه زنان اعلام کرده است.
به عنوان نمونه، تا 35 درصد زنان آمریکایی مورد خشونت خانگی قرار میگیرند و مهمترین عامل بروز خشونتهای خانگی اعتیاد به مواد مخدر مردان است؛ اعتیاد به مواد مخدر سنتی، صنعتی و حتی الکل درصد خشونت خانگی را افزایش داده و حتی باعث ضرب و شتمی منجر به مرگ میشود، در ایران نیز خشونت کلامی و روحی در رأس خشونت خانگی قرار دارد.
از دیگر سو باید گفت که تبعیض و مفاهیم مشتق از آن همچون خشونت، در فرهنگ اسلامی مطرود و باطل بوده و پیشینه مبارزه با این مفاهیم در منابع دینی به جا مانده از قرنها پیش، بسیار طولانیتر از مبارزه غربیها در اسناد حقوقی آنان است.
مبارزه با همه مظاهر ظلم، حمایت از ضعفا، تکریم مقام انسانیت و نوید رحمت و دوستی، ارمغان خلق محمدی پیامبر گرامی اسلام(ص) بوده است ولی تبعیض و خشونت در اسناد بینالمللی، هم از نظر مفهوم و هم از نظر مصداق، با آنچه در تفکر اسلامی وجود دارد، متفاوت است.
اما آنچه که مسلم است، از حوادثی چون واقعه خشونتبار چند روز اخیر شهر مشهد گرفته تا قاچاق انسان، سوء استفاده از زنان در مشاغل تبلیغاتی، نمود تجارت سیاه پرنوگرافی در رسانهها در دورترین نقاط عالم همگی به نوعی مبین نگاه تبعیضآمیز و از سر ناآگاهی قشر مردانه حتی در جوامع اطلاعاتی کنونی به نقشهای زنانه است و این بیش از پیش دقت و توجه همگانی به ویژه رسانهای را برای روشنگری و شفافسازی در این خصوص میطلبد.
سارا صالحی/ خراسان رضوی