به گزارش ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه علمی ـ پژوهشی تحقیقات کلامی مقالاتی با عناوین «مطالعه تطبیقی آموزه «بداء» در اندیشه میرداماد و صدرالمتألهین»، نوشته علیرضا کاوند، حسن رضاییهفتادر و محمدعلی اسماعیلی؛ «موعود آخرالزمان در دین هندو»، به قلم فیاض قرائی و سعید کریمپور؛ «تأملی دوباره در نسبت تفویض به معتزله»، تالیف سیدحسن طالقانی؛ «رویکردی تطبیقی به مسئله خاستگاه شرور با محوریت درد و رنج از دیدگاه قرآن، تورات و انجیل»، نوشته سیدسعید میری و محمدعلی همتی؛ «میزان همخوانی آرای اهل سنت درباره فاعلیت انسان با مسئله امر بین الامرین»، تالیف علی عزیزخانی، عبدالقاسم کریمی، سیدحسین سیدموسوی و علیرضا نجفزاده تربتی؛ «حجیت خبر واحد در امور اعتقادی» به قلم زهره رجبیان و «نقد دیدگاه دکتر سروش در اثباتناپذیری تاریخی تولد امام و عدم ضرورت اعتقاد به وجود امام مهدی(ع)» تالیف زهرا پنبهپز، ابراهیم شفیعیسروستانی و محمد رنجبرحسینی منتشر شده است.
«مطالعه تطبیقی آموزه «بداء» در اندیشه میرداماد و صدرالمتألهین»
در چکیده مقاله «مطالعه تطبیقی آموزه «بداء» در اندیشه میرداماد و صدرالمتألهین» آمده است «آموزه «بداء» از مسائل مهم در حوزه ارتباط حادث با قدیم بوده و با توجه به امتناع تغییر در ذات الهی و علم ذاتی الهی، همواره حقیقت بداء در هالهای از ابهام بوده است. پژوهش حاضر به مطالعه تطبیقی این آموزه در اندیشه میرداماد و صدرالمتألهین، پایهگذاران حکمت یمانی و حکمت متعالیه پرداخته است. از رهگذر این جستار، مشخص میشود که در اندیشه میرداماد، بداء در حوزه امور تکوینی بوده و بیانگر محدودیت زمان افاضه از جانب علت است. قلمرو آن، عالم ماده است؛ عالم دهر و سرمد بداء نمیپذیرند. صدرالمتألهین با جامعنگری به تبیین بداء ثبوتی و اثباتی پرداخته است: بداء ثبوتی، وقوع محو و اثبات در نفوس جزئی افلاک ـ به عنوان مرتبهای از مراتب علم الهی است. بداء اثباتی، اتصال نفوس انبیا و اولیا به نفوس جزئی افلاک و دریافت دو خبر متفاوت در یک موضوع است».
«موعود آخرالزمان در دین هندو»
نویسنده مقاله «موعود آخرالزمان در دین هندو» در چکیده مقاله خود آورده است «طبق باورهای هندو، پس از گذشت چند دوره از زمان، دورهای به نام «کَلییوگه»(آخرین مرحله از زمان) فرا میرسد و ظلم و شرارت بر عدل و نیکی غلبه میکند. در این دوره، یک منجی به نام «کَلکی اَوَتاره» ظهور خواهد کرد و علیه ظلم و شرارت وارد نبرد شده و با نابود کردن بدکاران، جهان را دوباره از عدل و نیکی پر میکند و زمینه ورود بشریت به دورهای جدید از ترقی و پیشرفت را فراهم میسازد. البته موعودباوری در دین هندو منحصر به انگاره «کَلکی» نیست و با توجه به اینکه افرادی در قرون اخیر پیدا شدهاند و خود را منجی موعود معرفی کردهاند، به نظر میرسد مفهوم «مُنجی» نزد هندوها تحت یک گونهشناسی قرار گرفته است. در این مقاله، ضمن بررسی مفهوم «اَوَتاره» و همچنین گونهشناسی موضوع منجی موعود در متون هندویی و بیان تأثیرگذاری این عقیده بر فرهنگ و جامعه هندو، دیدگاههای برخی از اندیشمندان را در تطبیق او بر شخصیتهای مختلف نیز، به ویژه بر پیامبر اسلام(ص) مورد نقد و بررسی قرار خواهیم داد».
«تأملی دوباره در نسبت تفویض به معتزله»
در طلیعه مقاله «تأملی دوباره در نسبت تفویض به معتزله» آمده است «یکی از نظریههای مطرح در موضوع فاعلیت انسان، نظریهای است که با عنوان «تفویض» شناخته میشود. در این نظریه، خداوند قدرت انجام فعل را به انسان واگذار کرده است و خود در افعال اختیاری انسان هیچ نقشی ندارد. این نظریه و لوازم باطل آن با عنوان «تفویض» از سوی اهل بیت(ع) نفی شد. بنا بر مشهور، دیدگاه معتزله در مسئله فاعلیت انسان همین نظریه تفویض است. شواهد باقی مانده از آثار معتزله هم این شهرت را تأیید میکند. چندی پیش در مقالهای دلایل انتساب تفویض به معتزله مورد تردید قرار گرفت، اما بررسی مجدد شواهد و مستندات باقیمانده نشان میدهد دیدگاه معتزله، همان تفویض موردِ نهی در روایات اهلبیت(ع) است».
نویسنده مقاله «رویکردی تطبیقی به مسئله خاستگاه شرور با محوریت درد و رنج از دیدگاه قرآن، تورات و انجیل» در چکیده مقاله خود آورده است «هدف این پژوهش تلاش برای حل مسئله «خاستگاه درد و رنج» به عنوان یکی از شرور، از دیدگاه قرآن، تورات و انجیل با رویکردی تطبیقی است. روش این تحقیق، جستار کتابخانهای به شیوه تطبیقی است. نتیجه حاصل آمده آنکه از دیدگاه متون ابراهیمی، منشأ و خاستگاه شر و رنج، گرچه دارای اشتراکاتی اساسی مثل ماهیت زندگی انسان و گناه است، لیکن دارای اختلافاتی به ویژه از نظرگاه انجیل میباشد؛ ازجمله اینکه تورات نقش اول را در فرآیند پیدایش شرور به گناهان میدهد؛ ولی انجیل با پیش کشیدن رنجها و مصائب مسیح(ع) به عنوان فدیه گناهان نوع انسان، رنج را با حضرت عیسی(ع) معنا کرده، آن را به عنوان یک نعمت یاد میکند و پیروان خود را رنج مسلک معرفی میکند. از نظر قرآن هم، سرچشمه اصلی شرور عبارت است از ماهیت زندگی بشر، گناه، امتحان و شیطان».
«میزان همخوانی آرای اهل سنت درباره فاعلیت انسان با مسئله امر بینالامرین»
نویسنده مقاله «میزان همخوانی آرای اهل سنت درباره فاعلیت انسان با مسئله امر بینالامرین» در طلیعه پژوهش خود آورده است «فاعلیت انسان و چگونگی ارتباط آن با اراده الهی از دیرباز مورد توجه متکلمان و فیلسوفان بوده است. متکلمان اهل سنت با مبانی گوناگون، گرایشهای جبرگرایانه یا تفویضی را در قالب تقریرهای مختلفی تبیین کردهاند. این مقاله با بررسی این گرایشها در تلاش است میزان همخوانی آنها را با نظریه «امر بین الأمرین» روشن سازد. هرچند قرائتهایی که به صراحت از جبر یا تفویض حمایت میکنند، هیچگونه قرابتی با نظریه امر بین الأمرین ندارند، اما تبیین برخی متکلمان اگرچه بر فاعلیت انسان تأکید دارد، نهایتاً این تفاسیر یا به جبر انجامیده، یا آنکه تبیین آنها عقیم و بی نتیجه مانده است. تفسیر برخی متکلمان دیگر اهل سنت نیز، چیزی جز تناقضگویی نیست، زیرا فعل انسان را هم مخلوق خداوند میدانند و هم تأکید میکنند خودِ فعل خدا نیست».
«حجیت خبر واحد در امور اعتقادی»
در چکیده مقاله «حجیت خبر واحد در امور اعتقادی» میخوانیم «این نوشتار به بررسی حجیتِ خبر واحد در فروعات اعتقادی میپردازد و از آنجا که حجیت خبر واحد حجیتی تعبدی است و جعل آن، نیازمند اثر شرعی است، تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که آیا اثر شرعی ـ وجوب ایمان و عقدالقلب ـ نسبت به حجیت این دسته از روایات وجود دارد تا این روایات به لحاظ آن اثر حجت باشد؟ برای این منظور، ماهیت و شروط ایمان و نیز ادله کلامی وجوب ایمان در فروعات اعتقادی بررسی میگردد. این بررسیها وجود اثر شرعی را نسبت به روایات اعتقادی نفی میکند و نشان میدهد تحقق ایمان مبتنی بر وثوق شخصی وجدانی است، در حالی که حجیت خبر واحد مبتنی بر وثوق نوعی است. از سوی دیگر، بر اساس ادله کلامی در فروعات اعتقادی، اعتقاد تفصیلی لازم نیست؛ علاوه بر آنکه، اعتقاد بر اساس ادله ظنی خلاف احتیاط است».
«نقد دیدگاه دکتر سروش در اثبات ناپذیری تاریخی تولد امام و عدم ضرورت اعتقاد به وجود امام مهدی(ع)»
نویسنده مقاله «نقد دیدگاه دکتر سروش در اثبات ناپذیری تاریخی تولد امام و عدم ضرورت اعتقاد به وجود امام مهدی(ع)» در چکیده مقاله خود آورده است «از دیدگاه شیعه، شناخت ائمه اطهار(ع) لازم است. امروزه در دوره غیبت کبرای امام مهدی(ع)، شیعیان بیش از هر زمانی نیازمند کسب معرفت درباره آن حضرت هستند؛ به خصوص اینکه برخی افراد زمینهسازِ برداشتهای ناصحیحی شده و با قابل اثبات ندانستن وجود تاریخی امام مهدی(ع)، اعتقاد به آن حضرت را ضروری ندانستهاند. مقاله حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی درصدد اثبات تاریخی وجود امام مهدی(ع) است؛ از این رو، با ذکر شواهد تاریخی بیشماری که در منابع شیعی و حتی غیرشیعی بر وجود تاریخی آن حضرت گواهی میدهد، وجود تاریخی آن حضرت را اثبات کرده و ضرورت اعتقاد به وجود امام مهدی(ع) را تبیین کرده است».
یادآور میشود، علاقهمندان برای اصل مقالات میتوانند به نشانی اینترنتی http://tkalam.ir مراجعه کنند.
انتهای پیام