به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، پاسدار شهید محمد ارشدزاده در آخرین روز از ماه مبارک رمضان سال ۱۳۴۲ در روستای انصاریه از توابع شهرستان کاشمر و در خانواده ای مستضعف پا به عرصه وجود نهاد؛ او از همان کودکی علاقه زیادی به فعالیتهای مذهبی از قبیل روضه خوانی و مکتب قرآن داشت.
پدر شهید می گوید: در دوران کودکی او را به مکتبخانه فرستادیم تا قرآن خواندن بیاموزد مکتبخانه هم به این صورت بود که چند نفر از بچههای روستا در مسجد جلسهای داشتند و از معلم خود قرآن خواندن را یاد می گرفتند بعد از اینکه به کاشمر آمدیم محمد به مدرسه رفت و تحصیل خود را ادامه داد.
او همزمان با تحصیل دوره راهنمایی در مدرسه شهید باقری کاشمر مطالعه کتابهای دینی و مذهبی را نیز پیگیری میکرد و با شروع انقلاب در راهپیماییها همانند دیگران در صفوف فشرده مردم حضور داشت.
پس از پیروزی انقلاب وقت خود را صرف فعالیتهای فرهنگی و مذهبی از جمله برگزاری کلاسهای تابستانی قرآن و عقاید در سطح شهر کرد.
پدر شهید میگوید: با توجه به اینکه در اوایل انقلاب بدگویی های زیادی نسبت به انقلابیون بود اما محمد خیلی جدی با مسائل انحرافی برخورد میکرد برای مثال در مساجد سطح شهر به همراه پاسداران به جمع آوری نوارهای مدح و ستایش شاه می پرداخت؛ او در مورد بدگویی کردن نسبت به حضرت امام خمینی(ره) خیلی حساس بود و اطرافیان خود را در این رابطه ملامت و نصیحت میکرد.
وی افزود: همان اوایل انقلاب یک روز به کوهسرخ و یک روز نیز به خلیلآباد مسافرت میکرد و در مساجد سخنرانی میکرد؛ هرچه حقوق می گرفت صرف خرید عکس و کتاب و اینطور چیزها می کرد به طوری که بعد از شهادتش حدود ۶۰ کتاب جمعآوری شده بود که آن ها را به کتابخانه جهاد اهدا کردیم کتاب هایی مانند حیات القلوب و شیعه حضرت علی(ع) و کتاب هایی که اثر آیت الله دستغیب بود.
پدر شهید ارشدزاده در رابطه با علاقه این شهید به قرآن و فعالیت مذهبی گفت: بسیار اهل عبادت بود و توسل زیادی به ائمه(ع) داشت در ذکر قران خیلی از ما بهتر بود و وقتی ما قرآن می خوانیم میگفت در فکر معنی قرآن باشید قرآن هر کلمه اش یک معنی دارد.
مادر شهید ارزشدزاده میگوید: پسرم محبت زیادی به راه قرآن دین و ائمه(ع) داشت و جانش را در این مسیر داد. همیشه نسبت به توجه به معنای قرآن تأکید داشت و به من می گفت مادر قرآن را باید با معنی یاد گرفت ولی وقتی معنای قرآن را بفهمیم برای انسان فایده دارد.
مادر شهید ادامه داد: پسرم خطاطی میکرد. من آنقدر سواد نداشتم که بفهمم چه چیزی می نویسد و البته به آموزش قرآن مشغول میشد.
احمد شوهانی، از دوستان و همرزمان شهید، گفت: از جمله فعالیتهای شهید تشکیل جلسات قرآن در منزل خود و ترغیب جوانان به شرکت در این کلاسها بود که خود در آن تدریس میکرد و رفتار شایسته او در در جلسه باعث جذب جوانان و نوجوانان بود.
وی افزود: شهید ارشدزاده غرق در معنویات بود ذکر خدا و تلاوت قرآن همیشه ورد زبانش بود و البته اخلاص، صداقت و عمل او بسیار ارزشمند بود.
شهید ارشدزاده در وصیتنامه خود مینویسد:
«ای خواهران و برادران بدانید که امروز شما وارث اسلام و حافظ قرآن و مکتبی هستید که خون های گرانبهایی برای آن ریخته شده است، حسینها، علیاکبرها، قاسمها، عباسها، بهشتیها و رجاییها فدا شده اند و امروز تمام دشمنان اسلام دست اتحاد و یگانگی و هم دادند تا اسلام عزیز را برای همیشه از بین ببرند به خصوص ابرقدرت های شرق و غرب ولی بدانند ملتی که شهادت را از مکتب حسین(ع) و درس آزادی و آزادگی را از مکتب او آموخته است هیچگاه در مقابل ظالمان سر تسلیم فرود نخواهد آورد».
سرانجام محمد ارشدزاده در دوران دفاع مقدس به تاریخ ۲۹ مهر ماه سال ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی میمک به شهادت رسید و پیکر پاکش پس از بازگشت به وطن در جوار زیارتگاه شهید مدرس به خاک سپرده شد.
انتهای پیام