به گزارش ایکنا؛ در این شماره از دوفصلنامه تخصصی علوم قرآن و تفسیر معارج که عبارت از نخستین شماره از دوره سوم است، مقالاتی با عناوین «مدرسه تفسیری علامه جوادی آملی» نوشته علی مدبر (اسلامی)؛ «نگاه تفسیری آیت الله جوادی به مراتب محبّت الهی در عالم هستی» تالیف علیرضا موفق و حسین محمدهاشمی؛ «اصول روش تفسیری آیت الله جوادی آملی» به قلم مهدی شجریان به زیور طبع آراسته شده است.
علم اصول فقه در تفسیر قرآن
همچنین مقالات «جایگاه علم اصول فقه در تفسیر قرآن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی» نوشته حسن اخباری؛ «بررسی و نقد دیدگاه بشری بودن قرآن کریم و ابدی نبودن احکام آن» تالیف احمد جمالی؛ «قرآن و نظریه تکامل (فرگشت)؛ ارزیابی نظریه پروفسور جیمز کلارک بر پایه دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی» تالیف محمدرضا صادقی و حمید رضانیا شیرازی نیز از دیگر مقالات منتشر شده در این شماره از دوفصلنامه تخصصی علوم قرآن و تفسیر معارج هستند.
مدرسه تفسیری علامه جوادی آملی
در چکیده مقاله «مدرسه تفسیری علامه جوادی آملی» میخوانیم «در این مقاله که به تبیین مدرسۀ تفسیری علامه عبدالله جوادی آملی میپردازد، علاوه بر بحث دربارۀ «منهج تفسیری» و «گرایش تفسیری» ایشان، به «مبانی تفسیری» و نیز «شرایط مفسر» از منظر این مفسر و معرفی «شاخصههای ساختاری و محتوایی تسنیم»، اثر گرانسنگ تفسیری ایشان، پرداخته میشود. گفتنی است که چون بنای مقاله بر اختصار است، در بسیاری از موارد، از تعلیل مدعاها پرهیز شده است؛ همچنین بسیاری از عبارات مقاله، متنی و نیازمند شرح و تفصیل است که برای شرح آنها میتوان به آثار ایشان مراجعه کرد. پس از اشاراتی به معناشناسی مدرسه و مکتب، ویژگیهای مدرسۀ تفسیری استاد جوادی آملی در 3 بخش مبانی صدوری، دلالی و مبانی مربوط به متن، تببین میشود. در بخش پایانی به برخی از ویژگیهای «تسنیم»، اثر تفسیری استاد جوادی آملی پرداخته میشود».
مراتب محبّت الهی در عالم هستی
نویسنده مقاله «نگاه تفسیری آیت الله جوادی به مراتب محبّت الهی در عالم هستی» در طلیعه نوشتار خود آورده است «آیتالله جوادی آملی، بر اساس آیات الهی و در نگاهی متمایز، محبّت نسبت به ذات مقدّس حق را دارای مراتب چهارگانه میداند. این مراتب از مرتبۀ عام موجودات به معنی میل ـ که بدون اراده و به شکل تکوینی است ـ آغاز میشود و در مرتبۀ بعد که باز عام است، به شکل ارادی و همراه با شعور ادامه مییابد. دو مرتبۀ بعد مختص انسان است و با بهرهمندی از گوهر گرایش و علم به ذات همراه میشوند. این بهره، آسیبهایی نیز دارد که به شخص محبّ ـ نه به فیّاضیّت مطلق حق ـ برمیگردد. مرتبۀ نهایی محبّت، مختص انسانهایی است که محبّت خود را نه بر اساس نیازها و خواستهها، بلکه در جهت برترین حبیب حق، حضرت ختمی مرتبت6 بنا میکنند. این مؤمنان که حبّ حق را نه در حرف و ادّعا، بلکه در سیرۀ عملی خود نشان میدهند، از عشق متقابل حضرت حق بهرهمند میشوند؛ عشقی که برترین نعمت متنعّمان بهشت و بلکه خود بهشت و برترین مقام بهشتیان است. در این تحقیق، از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است».
اصول روش تفسیری آیت الله جوادی آملی
در چکیده مقاله «اصول روش تفسیری آیت الله جوادی آملی» آمده است «مسألۀ اصلی این مقاله، «استخراج روشهای تفسیری حاکم بر دیدگاه آیتالله جوادی آملی» است. به این منظور، کتابهای مختلف ایشان با روش توصیفی ـ تحلیلی بررسی شدهاند. هدف این مقاله تبیین چهار اصل «مؤلفمحوری»، «روشمندی»، «مانع نبودن فاصلۀ تاریخی» و «لزوم پرهیز از تأثیر پیشفرضها» در روش تفسیری ایشان است؛ اصولی که تا حدودی در «هرمنوتیک کلاسیک» نیز در نظر گرفته میشوند. ایشان اصل روشمندی را در خدمت مؤلفمحوری قرار میدهند و در مقام کشف مراد کلام الهی، علاوه بر بهرهمندی از روشهای عام ـ که در فهم هر متنی کارآمد هستند ـ از روشهای خاص سهگانۀ «تفسیر قرآن به قرآن»، «تفسیر قرآن به سنت» و «تفسیر قرآن به عقل» نیز بهره میبرند. از منظر ایشان زبان قرآن کریم با «فطرت» و «قوانینی ثابت» منطبق است؛ به همین دلیل، فاصلۀ تاریخی مفسر با عصر نزول، مانع از فهم مراد کلام الهی نمیشود؛ علاوه بر این، در حوزۀ تأثیر «پیشفرضها» نیز ایشان رویکردی اعتدالی دارند و ضمن پذیرش تأثیر برخی پیشفرضها و ضرورت آنها ـ نظیر علوم پایه و لغت عرب ـ به مستور بودن مراد متکلم بر مفسر به دلیل تأثیر کامل پیشفرضهای مفسر، اعتقادی ندارند».
جایگاه علم اصول فقه در تفسیر قرآن
نویسنده مقاله «جایگاه علم اصول فقه در تفسیر قرآن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی» در طلیعه پژوهش خود آورده است «امروزه روشمند کردن فهم و تفسیر قرآن و تبیین جایگاه و میزان کارایی هریک از علوم مؤثر در این فرآیند، یک ضرورت مینماید. این نوشته در صدد تبیین جایگاه علم اصول فقه و ضرورتسنجی آن در فهم و تفسیر قرآن، با محوریت تفسیر «تسنیم» است و برای این امر، ضمن استفاده از شیوۀ توصیفیـتحلیلی از ارائه نمونههای عینی تفسیری بهره برده است. اصول فقه به عنوان پیشنیاز تفسیر، مورد اهتمام آیتالله جوادی در تفسیر تسنیم بوده است. ایشان از یافتهها و اصول تدوینشده در علم اصول برای تبیین نکات نظری تفسیر استفاده کردهاند و از قواعد موضوعۀ این دانش نیز در فهم آیات و انجام عمل تفسیر کمک گرفتهاند. مبحث الفاظ این دانش بیشترین کارایی را در این فرآیند دارد و لازم است مؤلفهها و قواعد تفسیری کارآمد آن به عنوان یک ابزار ضروری با نگاهی نو، به تمام مخاطبان، آموزش داده شود؛ از جملۀ این مباحث، بحث مشتق، معنای تطابقی و التزامی با محوریت انواع مفاهیم، عام و خاص، مطلق و مقید، استعمال لفظ در اکثر از یک معنا و سیاق است».
نقد دیدگاه بشری بودن قرآن کریم
نویسنده مقاله «بررسی و نقد دیدگاه بشری بودن قرآن کریم و ابدی نبودن احکام آن» در طلیعه نوشتار خود آورده است «قرآن کریم آخرین و کاملترین کتاب آسمانی است که خدای متعال آن را برای هدایت بشر فرستاده است. از زمان نزول قرآن، گروههای گوناگونی به مخالفت با این کتاب آسمانی پرداختهاند و این مخالفتها تا امروز ادامه داشته است. افزون بر مخالفتهای دشمنان اسلام با قرآن که امری طبیعی است، گاهی خود مسلمانان نیز دیدگاههایی بیان کردهاند که نتیجۀ آنها بیاثر شدن احکام یا معارف قرآن و حجیت نداشتن آنهاست. آقای محمد مجتهد شبستری دیدگاهی بیان کرده است که بر اساس آن، نه معانی قرآن کریم از جانب خدای متعال است و نه الفاظ آن، بلکه هردو ساخته و پرداختۀ پیامبر اکرم(ص) است. او برای اثبات ادعای خود دلایلی ذکر کرده است؛ از جمله اینکه اگر قرآن کلام موجودی جز انسان باشد، برای انسانها فهمپذیر نخواهد بود. به گفتۀ وی خود آیات قرآن نیز بر این مطلب دلالت دارند که این کتاب سخنان خود پیامبر(ص) است، نه کسی دیگر. همچنین به اعتقاد وی قرآن کتاب قانون نیست و در آن هیچ حکم ابدیای وجود ندارد و احکام ذکرشده در قرآن، به جامعۀ حجاز در زمان پیامبر(ص) اختصاص دارند.
در این مقاله، دیدگاههای وی و ادلۀ آنها بررسی و دلایل نادرستی آنها توضیح داده شده و روشن شده است که هیچیک از دلایل نامبرده، توان اثبات این ادعا را ندارند که الفاظ و معانی قرآن کریم ساختۀ پیامبر اکرم(ص) است. بر خلاف این ادعا، مقالۀ حاضر استدلال میکند که علاوه بر معانی قرآن کریم، الفاظ آن نیز از جانب خدا نازل شده و پیامبر(ص) ذرهای آن را تغییر نداده است. قرآن کریم تمام شرایط و اوصاف لازم را نیز برای آنکه کتاب قانون باشد، دارد و قوانین و احکام آن تا ابد معتبر و حجت هستند».
قرآن و نظریه تکامل
در چکیده مقاله «قرآن و نظریه تکامل (فرگشت)؛ ارزیابی نظریه پروفسور جیمز کلارک بر پایه دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی» آمده است «آیا قرآن کریم گزارشی متعارض با مفاد نظریۀ تکامل از آفرینش انسان طرح میکند؟ در پاسخ به این سؤال، پروفسور جیمز کلارک به عدم تعارض گزارش قرآن از آفرینش انسان با نظریۀ تکامل باور دارد. به باور وی آیات قرآن در مقام بیان چگونگی آفرینش نیست؛ از این رو، نمیتوان نفی یا اثبات نظریۀ تکامل را از آن استنتاج کرد. این مقاله میکوشد این دیدگاه را گزارش کرده، آن را بر اساس دیدگاههای تفسیری علامه طباطبایی و آیتالله جوادی آملی از آیات خلقت انسان و با استفاده از روش تفسیر اجتهادی قرآن به قرآن، ارزیابی و نقد کند. نتیجهای که مقاله به آن دست یافته، این است که با توجه به دلالت روشن برخی آیات قرآن بر چگونگی آفرینش انسان نخستین، نظریۀ اجمال آیات آفرینش انسان در قرآن (نظریۀ پروفسور کلارک) رد میشود و قرآن بهروشنی بر نفی آفرینش تکاملی انسان دلالت دارد».
یادآور میشود، علاقهمندان برای دریافت اصل مقالات میتوانند به سایت اینترنتی دوفصلنامه تخصصی علوم قرآن و تفسیر معارج به نشانی http://maarij.isramags.ir/ مراجعه کنند.
انتهای پیام