سی و هفتمین شماره فصلنامه «مطالعات قرآنی» منتشر شد
کد خبر: 3832365
تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۳:۴۰

سی و هفتمین شماره فصلنامه «مطالعات قرآنی» منتشر شد

گروه اندیشه ــ سی و هفتمین شماره فصلنامه علمی ترویجی «مطالعات قرآنی» به صاحب‌امتیازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جیرفت منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ سی و هفتمین شماره فصلنامه علمی ترویجی «مطالعات قرآنی» به صاحب‌امتیازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جیرفت و مدیرمسئولی مجید خزاعی منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «تحلیل ساختاری حدیث ضیف ابراهیم(ع) در قرآن کریم با تکیه بر دو محور جانشینی و هم‌نشینی»، «ابلیس تنزیلی در نگاه تاویلی»، «سرچشمه‌های معرفتی حکمت اشراقی و نقش و تاثیر قرآن و منابع روایی»، «حوزه معنایی جهاد و واژه‌های هم‌نشین آن با تکیه بر سیر نزول»، «بررسی تطبیقی وقوع ترادف در قرآن از دیدگاه زمخشری و طبرسی»، «بررسی تطبیقی چندمعنایی واژه «ید» در قرآن کریم و نهج‌البلاغه در پرتو نظریه استعاره شناختی»، «میقات موسی در قرآن»، «رهیافت تربیتی در بررسی آیات ۱۴ و ۳۲ سوره مریم»، «اثربخشی نکوهش دنیاگرایی در تربیت افراد با محوریت تمثیلات کتاب کافی و قرآن کریم»، «مفهوم حکیم و تاثیر آن در زندگی با بهره‌گیری از آیات و روایات»، «قالب‌های خطابی در سوره ابراهیم(ع)»، «جایگاه سعادت در سبک زندگی قرآنی»، «سبک‌شناسی سوره نازعات»، «بررسی تطبیقی توحید افعالی از دیدگاه قرآن و سعدی شیرازی»، «امر به معروف و نهی از منکر؛ بایدها و نبایدها»، «بازیابی مستندات قرآنی مساله تفویض».

تحلیل ساختاری حدیث ضیف ابراهیم(ع)

در چکیده مقاله «تحلیل ساختاری حدیث ضیف ابراهیم(ع) در قرآن کریم با تکیه بر دو محور جانشینی و هم‌نشینی» می‌خوانیم: «بررسی روابط هم‌نشینی و جانشینی واژگان، یکی از مباحث ضروری و لازم برای درک و تحلیل مفاهیم قرآن مجید، به شمار می‌آید. تعلیم و تربیت از جمله اهداف نزول این کتاب آسمانی است، کتابی که رحمتی است برای گروندگان، و زیانی برای تبهکاران تا بندگی فروغ ارشادی آن از ورای قرون متمادی در کلیه زمینه‌ها بر تارک زندگی معنوی و مادی انسان‌ها پرتو افکنده و انوار هدایتش اندیشه‌های جویندگان کمال مطلق در حیات را سمت و سو بخشیده و پیروانش را در ابعاد تعلیمی و تربیتی مستفیض گردانیده است. نمونه بارز تربیتی قرآن را می‌توان در «حدیث ضیف ابراهیم(ع)» جست‌وجو کرد. تمام عناصراین داستان، در یک زنجیره خطی در کنار هم چیده شده‌اند، تا آداب مهمانی را به انسان بیاموزد. جستار حاضر کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر دو محور جانشینی و هم‌نشینی به بررسی ساختاری آیات مربوط به آداب مهمانی در داستان مذکور بپردازد. برخی از نتایج پژوهش نشان می‌دهد که در این داستان، بیش‌تر بر محور جانشینی تکیه شده است. در محور هم‌نشینی برای انتقال پیام اصلی داستان، عبارت‌ها به گونه‌ای در کنار هم و در یک خط افقی قرار گرفته‌اند تا آداب مهمانی را به ترتیب بیان نماید، که مصداق بارز آن را در انسجام شخصیت حضرت ابراهیم(ع) با سایر شخصیت‌ها مشاهده می‌کنیم.»

ابلیس تنزیلی در نگاه تاویلی

در طلیعه مقاله «ابلیس تنزیلی در نگاه تاویلی» آمده است: «موضوع ابلیس و نقش آن در دستگاه آفرینش، از جمله موضوعات مهم دینی و قرآنی است که در متون عرفانی فارسی نیز انعکاس وسیع دارد. اما نکته مهم در این امر، تعارض به ظاهر آشکاری است که در این دو نگاه متفاوت به ابلیس به چشم می‌خورد؛ در حالی که در وحی تنزیلی- قرآنی از ابلیس به عنوان موجودی مطرود و رانده‌شده از رحمت خدا یاد می‌شود؛ در نگاه تاویلی- عرفانی وی مورد تقدیس برخی از بزرگان قرار می‌گیرد و به شدت از او و عملکردش دفاع می‌شود و حتی اسوه توحید نامیده می‌شود. مقاله حاضر به روش کتابخانه‌ای نگاشته شده است و با تبیین مبانی اندیشه تنزیلی- قرآنی و تاویلی- عرفانی درباره ابلیس به فلسفه آفرینش ابلیس بر اساس این دو دیدگاه پرداخته است. پژوهش حاضر دلیل آفرینش ابلیس را از دیدگاه تنزیلی و قرآنی، مواردی چون خلقت ابلیس به منزله بازتاب صفات جلالیه خداوند، لزوم وجود شر در عالم و عاملی برای تکامل آن، وسیله‌ای برای محک و آزمایش انسان و عامل بروز عقل و اراده و اختیار دانسته است. اما از نگاه تاویلی عرفانی، دلایل آفرینش ابلیس را مطابق اندیشه‌های عرفا و گنوسیست‏های مسلمان، مواردی مانند تبیین درست از حقیقت توحید، تفسیر واقعی از فلسفه‏ آفرینش و جهان خلقت و بیان حقیقت عشق عارفانه دانسته است و در نهایت به این نتیجه دست‌یافته که علی‌رغم دو نگاه متفاوت، وجود ابلیس جز خیر برای دستگاه بشریت نیست.»

بررسی تطبیقی چندمعنایی واژه «ید» در قرآن کریم و نهج‌البلاغه

در چکیده مقاله «بررسی تطبیقی چندمعنایی واژه «ید» در قرآن کریم و نهج‌البلاغه در پرتو نظریه استعاره شناختی» می‌خوانیم: ««چندمعنایی» یکی از شاخه‌های دانش معناشناسی است. این شاخه از دانش به واکاوی وجوه متعدد معنایی با توجه به روابط هم‌نشینی واژگان در سطح جمله و بستر کلام می‌پردازد. واژه «ید» از اندام واژه‌هایی است که در سخن خداوند متعال مورد توجه قرار گرفته است. همچنین پیشوای خطیبان و ادیبان امام علی(ع) از این واژه در خطبه‌های خود استفاده کرده است. ایشان با ظرافت خاص از این واژه برای مقاصد خود سود جسته‌اند. نوشتار حاضر چندمعنایی واژه «ید» را از میان واژگان چندمعنایی در قرآن کریم و نهج‌البلاغه مورد بررسی تطبیقی قرار می‌دهد. بدین منظور برخی از عبارات استعاری و مجازی موجود در قرآن کریم و نهج‌البلاغه که بر این واژه دلالت دارند، جمع‌آوری و بررسی شده است تا وجوه متعدد معنایی واژه «ید» مشخص شود. بی‌تردید فهم و دریافت معانی قرآن و نهج‌البلاغه، بدون شناخت و درک معانی واژگان، ممکن نیست. با توجه به چنین ضرورتی، این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و استخراج شواهد، به توصیف و تحلیل سیر تحول معنایی واژه «ید» در قرآن کریم و نهج‌البلاغه پرداخته است. یافته‌های این پژوهش حکایت از آن دارد که معنای اصلی واژه «ید» به دلیل کاربردهای استعاری و مجازی دچار توسیع‌های معنایی و در نتیجه چندمعنایی شده است.»

میقات موسی در قرآن

در چکیده مقاله «میقات موسی در قرآن» می‌خوانیم: «هنگامه تقرب به پروردگار در اصطلاح عارفان قرآن‌پژوه «میقات» نام دارد، میقات حضرت موسی در سوره اعراف طی دو قالب ساختاری «گزارش میقات مقدماتی به مدت سی شب و تکمیلی به مدت ده شب» در آیه ۱۴۲ از سوره اعراف، و مرحله محتوایی گزارش «تقاضای رویت توسط موسی و پاسخ پروردگار» در آیه ۱۴۳ از همین سوره، مطرح شده است. در این رابطه سه دیدگاه ۱- تقاضای دیدار حسی یعنی رویت پروردگار با چشم سر به نیابت از قومش، ۲- تقاضای دیدار حسی یعنی رویت پروردگار با چشم سر برای خودش، ۳- تقاضای دیدار شهودی بی واسطه برای خودش، مطرح شده ولی با توجه به شان پیغمبری و قرائن قرآنی از جمله نزول عذاب آسمانی «صاعقه» در پی درخواست دیدار حسی توسط قومش، هرگز آن حضرت تقاضای دیدار حسی به نیابت از قوم و یا برای خودش نداشته؛ بلکه با توجه به اینکه قبلا از شهود با واسطه در شنیدن ندایی از درخت در کوه طور بهره‌مند شده بود در میقات تقاضای دیدار شهودی بی‌واسطه از پروردگار نمود که با توجه به نداشتن ظرفیت لازم برای دیدار شهودی بی واسطه، خداوند بر کوه تجلی نمود و موسی مدهوش گردید.»

توحید افعالی از دیدگاه قرآن و سعدی شیرازی

در چکیده مقاله «بررسی تطبیقی توحید افعالی از دیدگاه قرآن و سعدی شیرازی» چنین می‌خوانیم: «اسلام آیین توحید و یکتاپرستی است و در میان تعالیم اسلامی، توحید از جایگاه بلندی برخوردار است. قرآن به مثابه منشور جاوید اسلام، در آیات بسیاری به مساله توحید و ابعاد گوناگون آن پرداخته است. یکی از پایدارترین تجلیات روح آدمی و یکی از اصلی‌ترین ابعاد وجودی انسان، حس نیایش و پرستش است و این اعتقاد را می‌توان از مهم‌ترین مظاهر حیات انسان دانست. سعدی در باب توحید افعالی پیرو اشاعره است و در صدد حفظ توحید افعالی است؛ او معتقد است که تمامی افعال انسان از جانب خداوند ایجاد و صادر می‌شود، حتی سخنانی که بر زبان جاری می‌شود همگی ایجادشده توسط خداوند هستند. بر این اساس، وی نظریه کسب اشاعره را می‌پذیرد. با توجه به اشعری مسلک بودن سعدی، در این مقاله دیدگاه‌های وی را در خصوص توحید افعالی مورد بررسی قرار دادیم تا مشخص شود سعدی تا چه اندازه افکار و عقایدش در خصوص توحید افعالی، با اشاعره مطابقت دارد.»

مستندات قرآنی مساله تفویض

در آغاز مقاله «بازیابی مستندات قرآنی مساله تفویض» آمده است: «مقاله حاضر با هدف بررسی مستندات قرآنی تفویض به معنای واگذاری امور به دیگران به رشته تحریر در آمده است. جهت یافتن مستندات قرآنی، افزون بر جست‌وجوی آیات از قرآن، از دیگر منابع حدیثی و کلامی هم استفاده شده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که در آیات قرآن برخی امور به ملائکه نسبت داده شده است از جمله: میراندن و قبض روح، تدبیر نظام هستی، تقسیم امور، اعطای فرزند به حضرت مریم و همچنین برخی امور به افراد خاص مثل پیامبران و انسان‌های صالح مانند: حضرت خضر، حضرت عیسی، حضرت سلیمان، حضرت داود واگذار شده است؛ و برخی امور نیز به موجودات دیگر واگذار شده است. مثل گرم کردن زمین و نور دادن به موجودات که به خورشید تفویض شده است. پس نتیجه می‌گیریم که از نظر قرآن کریم تفویض امور به غیر یکی از سنت‌های الهی می‌باشد چنانکه در روایات داریم خداوند جز از طریق اسباب، امور دین و دنیا را جاری نمی‌سازد.»

در چکیده مقاله «رهیافت تربیتی در بررسی آیات ۱۴ و ۳۲ سوره مریم» می‌خوانیم: «‌در قرآن کریم به شباهت‌های حضرت یحیی(ع) با عیسی(ع) از لحاظ معنای نام، نوع خلقت، اعطای کتاب در کودکی، عدم ازدواج، نبی بودن و جزء صالحان بودن ایشان، اشاره شده است و در این زمینه جملات یکسانی در مورد هر یک از آن دو به کار رفته است؛ ولی تعبیر دو آیه از سوره مریم درباره آن‌ها مختلف است. در چهاردهمین آیه از این سوره در مورد یحیی(ع) آمده است که نسبت به والدینش جباری عصی نبود و در آیه سی و دوم از عیسی(ع) نقل شده که خداوند او را نسبت به مادرش جباری شقی قرار نداده است. پس از معنا شناسی واژه «عصی» و «شقی» می‌توان گفت که با توجه به اینکه حضرت عیسی(ع) پدر نداشت، عدم نیکوکاری او نسبت به مادرش عواقب سنگین‌تری برای او در پی داشت و بدین جهت چنین تعبیری به کار برد، زیرا عیسی(ع) پدری ندارد که در صورت بی‌مهری او، پشتیبان مادر باشد. با تطبیق آیه با مصادیق جدید، می‌توان نتیجه گرفت اشخاصی که پدر خویش را از دست داده‌اند، مسئولیت بیش‌تری نسبت به مادر خویش دارند.»

انتهای پیام

captcha