13 آئین‌ تاریخی غدیر در البرز/ از پذیرایی و دادن سکه تا تجیل و تکریم سادات
کد خبر: 3836405
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۹:۱۹

13 آئین‌ تاریخی غدیر در البرز/ از پذیرایی و دادن سکه تا تجیل و تکریم سادات

گروه اجتماعی- یک البرزپژوه از وجود ۱۳ رسم تاریخی در استان البرز برای عیدغدیر خبر داد و گفت: رسومات البرزی‌ها در عیدغدیر تجلیل و تکریم سادات، نذری و احسان بین سیدها، دادن ولیمه، پوشیدن لباس‌های نو رفتن به خانه‌های بزرگان فامیل، بازخوانی خطبه غدیر و مراسم منبرخوانی است.

13 آئین‌ تاریخی غدیر در البرز/ از پذیرایی و دادن سکه تا تجیل و تکریم سادات

حسین عسکری، البرزپژوه در گفت و گو با ایکنا از البرز با بیان اینکه نکته مهم در خصوص غدیر تلاقی آن با عید نوروز است گفت: با استناد به کتاب مفاتیح الحیا‌ة نوشته آیت الله جوادی آملی، واقعه غدیر ۲۷ اسفندماه روی داده است و سه روز هم بیعت با حضرت علی(ع) طول کشیده که مصادف با اول فروردین ماه می‌شود.
وی با اشاره به 13 رسم تاریخی در استان البرز برای عید غدیر گفت: اولین رسم تکریم و تجلیل از سادات و بوسیدن دست سادات ریش‌سپید و گفتن جمله عربی؛ الحمد الله الذي جعلنا من المتمسكين بولايت اميرالمومنين و ائمة المعصومين بوده است.
وی افزود: دومین رسم؛ پذیرایی و دادن سکه یا اسکناس منقوش به نام سید بوده است که به آن، ته دخل و یا ته کیف می‌گفتند که هیچگاه آن پول یا اسکناس را خرج نمی‌کردند و فقط میان پول‌های خود برای افزایش برکت نگه می‌داشتند، در این روز سیدها مانند عید نوروز سفره ای با میوه، شمع، شیرینی و گل می‌چیدند و از چند روز قبل از عید غدیر همانند عید نوروز خانه تکانی می‌کردند.
وی سومین رسم را اطعام اعلام کرد و افزود: احسان و اطعام بین سیدها و مردم عادی رواج داشته است که جلوه امروزی آن ایستگاه‌های صلواتی است که در سطح شهر می‌بینیم، البته در این روز به زیارت امام‌زادگان به خصوص امام زاده یوسف بادامستان و امام‌زاده هارون جوستان در منطقه طالقان می‌رفتند که این رسم پیش از انقلاب هم رواج داشته است و آیت الله طالقانی شخصاً به زیارت امام زاده یوسف بادامستان می‌رفتند.
عسکری در خصوص چهارمین رسم گفت: آیین و رسمی که از گذشته وجود داشته آیین‌های مربوط به عقد و عروسی است، از جمله رسومات این بخش عبارت است از هدیه و عیدی بردن برای نو عروس و تازه داماد است از جمله پارچه، لباس، طلا، آجیل و شیرینی که بسیار مرسوم است، اگر یکی از زوجین و یا هر دو آنها سید بودند تلاش می‌کردند تا در روز عید غدیر، عقد و عروسی خود را انجام دهند.
این البرزپژوه افزود: البته عروسی‌های عید قربان تا عید غدیر هم بسیار مرسوم بوده است و مردم البرز تمایل زیادی برای عروسی در این روز داشتند.
وی ادامه داد: رسم بعدی پوشیدن جامه عطر آگین و نو بوده است که از گذشته میان سادات و غیر سادات البرزی رواج داشته است.
این البرزپژوه، از اعتقاد البرزی‌ها به گرفتن روزه مستحبی سخن گفت و عنوان کرد: البرزی‌ها در این روز روزه مستحبی می‌گرفتند و معتقد بودند روزه عید غدیر برابر با تمام عمر انسان است و به تبع روزه افطار هم بسیار مهم بوده و رواج داشته است.

وی خاطرنشان کرد: رسم بعدی که البرزیان به آن معتقد بودند زیارت اهل قبور است که مردم در روز عید با رفتن به آرامستان‌ها برای تازه در گذشته‌ها و سیدها فاتحه می‌خواندند و به جای خرما، شیرینی خیرات می‌کردند و به یکدیگر تبریک می‌گفتتد.
عسکری اضافه کرد: برگزاری جشن شب عید غدیر در تکایا، حسینیه‌ها و مساجد و همچنین‌ منازل سادات مشهور، خطبه خوانی غدیر و اشعاری در وصف اهل بیت به ویژه امام علی(ع) هم در این روز برگزار می‌شده است و همچنین البرزی ها تمایل داشتند تا نذرهای خود را در روز عیدغدیر ادا کنند.
عسکری در ادامه از انعقاد پیمان برادری، یا عقد اخوت با الهام از پیمان برادری پیامبر اعظم(ص) و امام علی(ع) در این روز خبر داد و گفت: به این صورت که دو مرد دارای دوستی صمیمی و علایق معنوی، دست راست خود را بر هم می گذاشتند و الفاظی خاص به زبان عربی به زبان می آوردند. البته این برادری، برادری نسبی نیست بلکه معنوی است. الفاظ و احکام این پیمان شرعی در کتب فقهی آمده است، یکی از بهترین کتاب‌های فقهی درباره پیمان برادری، نوشته یکی از علمای البرزی به نام ملا علی قارپوزآبادی است که در منابع تاریخی به زنجانی و قزوینی هم معروف است. این فقیه متولد روستای صالحیه شهرستان نظرآباد است و ۱۹ اثر در زمینه کلام، فقه، اصول و علوم قرآنی دارد. وی از فقیهان دوره ناصری است که دارای رساله عملیه و فتوایی علیه فئودالیسم و تمایز آن با عقد مزارعه دارد. در ضمن کتاب مفصلی به فارسی درباره عقود اسلامی از جمله عقد اخوت به نام صیغ‌العقود والایقاعات دارد.
عسکری در ادامه به باقی رسومات البرزی‌ها در عید غدیر پرداخت و گفت: نام‌گذاری نوزادان پسر به نام مبارک حضرت علی(ع) با پسوند و یا پیشوند، آذین بندی و تمیز کردن معابر و خیابان ها از دیگر رسومات البرزی ها بوده است و همچنین اسباب کشی در این روز بسیار انجام می‌شده است زیرا آن را خوش یمن می‌دانستند.
وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود در خصوص مقاطع تاریخی حضور سادات در البرز سخن گفت و اظهار کرد: البرز از گذشته منطقه‌ای راهبردی بوده و به نظر می‌رسد که سادات عالی رتبه در قرون اولیه اسلامی برای رسیدن به مناطق ری، دیلمان، طبرستان و خراسان از البرز استفاده می‌کردند، منطقه طبرستان و دیلمان در قرن سوم و چهارم مرکز حکومت شیعی زیدیان در طالقان و مناطق کوهستانی البرز بوده است، سادات برای رسیدن به مناطق تحت نفوذ حکومت شیعی، البرز را انتخاب می‌کردند که معمولا در راه توسط عوامل حکومتی، زخمی، مجروح و شهید می‌شدند، برای مثال طبق کتب تاریخی اولین علوی که به منطقه دیلمان به ویژه طالقان آمد، یحیی بن عبدالله در حدود سال ۱۷۶ هجری قمری است، این علوی فاضل و شجاع که معروف به یحیی دیلمی است با استفاده از کتب تاریخی و شجره نامه ها، نتیجه یا فرزند نوه امام حسن مجتبی(ع) محسوب می‌شود.
وی در ادامه صحبت‌های خود به سرکوب قیام یحیی دیلمی اشاره کرد و افزود: در آن مقطع تاریخی حاکم عباسی، هارون الرشید عباسی بوده که به فضل بن یحیی برمکی، دستور سرکوب قیام یحیی دیلمی را در منطقه طالقان می دهد، برمکی برای فریب یحیی دیلمی ابتدا از در گفت و گو وارد می‌شود. این گفت و گو در حالی بوده که برمکی ۵۰ هزار نیروی نظامی با خود به آن منطقه برده بود. طی این گفت و گو در محلی به نام آشب از توابع طالقان قدیم، برمکی امان نامه ای به دیلمی می‌دهد و یحیی دیلمی هم به او اعتماد می‌کند، در ادامه، برمکی، یحیی دیلمی را با امان نامه دروغین خلیفه عباسی به بغداد می برد که در آنجا هارون الرشید نقض پیمان کرده و یحیی دیلمی را به زندان می اندازد. یحیی دیلمی بعد از تحمل دو ماه زندان، مظلومانه به شهادت می رسد.
عسکری تاثیر این شهادت بر مردم طبرستان و طالقان را مهم دانست و افزود: این شهادت در طالقان بازخوردی همانند عاشورا داشت و مردم طالقان سال ها برای یحیی عزاداری می‌کردند.
این البرزپژوه در خصوص دیر قبول واقع شدن اسلام توسط مردم دیلمان و طبرستان گفت: همانطور که در کتب تاریخی آمده، مردم دیلمان و طبرستان که شامل مناطق کوهستانی البرز هم می‌شده، به نسبت دیرتر از سایر نواحی، اسلام آورده‌اند. دلیلش این است که اسلام اموی و عباسی را قبول نداشتند اما با حضور یحیی و معرفی اسلام علوی، مردم متوجه تمایزات اساسی اسلام علوی با اسلام اموی و عباسی می‌شوند. مقاومت مردم این منطقه در برابر اسلام اموی و عباسی،‌ ثمره خوبی برای آنان داشت، آن هم اینکه به طور مستقیم از آیین زرتشت به مسلمان شیعه علوی پیوستند.
وی افزود: البته از اهمیت منطقه ری نباید گذر کرد، ری منطقه مهمی از نظر اقتصادی، سیاسی، تجاری و در عین حال از مراکز با ارزش علمی و آموزشی شیعه بوده است اما بازهم در راه رسیدن به این منطقه، سادات در منطقه البرز مورد حمله عوامل حکومت قرار گرفته، مجروح یا شهید می‌شدند.
عسکری بخش بعدی را مربوط به روزگار ولایت عهدی امام رضا(ع) دانست و اظهار داشت: امام رضا(ع)، با اجبار و به عنوان ولایت عهدی به خراسان آورده شد و سادات برای نزدیکی و پیوستن به ایشان از راه منطقه البرز عبور و به خراسان می رسیدند و در راه مورد حمله عوامل حکومت عباسی قرار می گرفتند. در کتاب ریاض الانساب که درمورد نسب امام زادگان است گفته شده که حدود صد نفر از نوادگان امام موسی کاظم(ع) در منطقه ساوجبلاغ و اطراف آن به شهادت رسیده اند. در کتاب دیگری به نام کنزالانساب که منسوب به عالم قرن چهارم هجری قمری، سید مرتضی علم‌الهدی است، گفته شده؛ امام زاده جعفری که در پیشوا ورامین است و بارگاهی باشکوه دارد، در ساوجبلاغ مجروح و در آنجا به شهادت رسیده است.
وی در ادامه صحبت هایش در خصوص حضور سادات در البرز گفت: در کتاب تاریخ یعقوبی آمده است که، اهالی طالقان همزمان با مردمان دیلمان، طبرستان و دماوند، در دوران حکومت منصور خلیفه عباسی که مصادف با دوره امامت امام جعفر صادق(ع) است، علیه حکومت عباسی قیام کردند‌‌. به نظر می رسد این قیام نیز تحت تاثیر حضور سادات در این مناطق و تبلیغات فرهنگی آنان بوده است. در تاریخ یعقوبی آمده که طی این قیام خونین حدود ۱۱ هزار و ۵۰۰ نفر کشته شده اند.
وی در ادامه صحبت هایش از روستاهایی که سادات البرز ساکن آن بودند و در کتب تاریخی هم از آن ها یاد شده سخن گفت و اظهار کرد: اورازان یا روستای سادات در شهرستان طالقان، میزبان بقعه دو امامزاده به نام های سید علاءالدین و فرزندش سید شرف الدین است که اهالی روستا درباره آنها بیشتر از لفظ معصوم زاده استفاده می کنند. اهالی روستا قائل به این هستند که این دو معصوم‌زاده از مدینه به طالقان آمده اند. دلیل اینکه به روستای سادات شهرت دارد این است که همه زمین های این روستا وقف اولاد ذکور سید است. طبق شجره‌نامه و اطلاعاتی که در کتب تاریخی و همچنین کتاب اورازان جلال آل‌احمد آمده، نسب این امام زادگان به امام محمد باقر(ع) برمی‌گردد. البته در سلسله نسب سادات اورازان، امام‌زاده‌های بزرگی مانند امام زاده سلطانعلی که بقعه ایشان در مشهد اردهال کاشان است و یا امام زاده دیگری در محله پاچنار تهران به نام امام زاده سید نصرالدین وجود دارد.
وی در ادامه در خصوص ساداتی که ریشه آنان در اورازان است، گفت: سادات یرک الموت که فرزندان سید ضیاءالدین فرزند سید علاءالدین مدفون در روستای اورازان هستند؛ سادات شهرستان طالقان مانند روستاهای گلیرد، سوهان، زیدشت؛ سادات منطقه ساوجبلاغ و نظرآباد همانند روستاهای شیخ حسن، صفرخواجه، هرجاب، اغشت؛ سادات شهرستان آبیک و زیاران و حتی شهرهایی مانند قزوین، لاهیجان، رشت، تنکابن، نجف و قم هم سادات اورازان را در خود جای داده اند‌. روستای دومی که اکثریت ساکنان آن سید هستند، روستایی در منطقه طالقان؛ به نام سیدآباد که ساکنان آن از فرزندان قاضی میرسعید که بقعه اش در همان روستا است. قاضی میرسعید فرزند سید علاء الدین مدفون در اورزان است.سیدهایی که نام خانوادگی آنان قاضی میرسعید است همگی نسبشان به روستای سیدآباد برمی‌گردد. این روستا تا دوران قاجار، دایر بوده اما پس از آن، سادات روستای سیدآباد به روستای حسنجون طالقان و یا نواحی شمالی ایران مهاجرت می‌کنند. امروزه سیدآباد در روستای حسنجون ادغام شده است.
‌عسکری سومین روستا را سنقرآباد معرفی کرد و افزود: روستای سنقرآباد از توابع شهرستان ساوجبلاغ است که در کتاب نزهة القلوب نوشته حمدالله مستوفی قزوینی که یکی از منابع مهم جغرافیای تاریخی است به آن اشاره شده است. مستوفی قزوینی به هنگام معرفی منطقه ساوجبلاغ در کتابش می‌نویسد سادات عالی نسب در روستا سنقرآباد ساکن هستند. البته وقف نامه ای هم وجود دارد به نام وقف‌نامه سوهان مربوط به قرن ۱۰ هجری قمری که مربوط به دوره صفویه است، وقفی است برای سادات منطقه طالقان که با تلاش مرحوم سید اشرف‌الدین کیایی طالقانی احیا شده و به تایید آیت‌الله مرعشی نجفی هم رسیده است. این وقف‌نامه یا نسب‌نامه متعلق به سادات اورازان است که در سیدآباد و سوهان ساکن شده اند و این سند مکتوب، طریق نسب آن ها تا امام محمدباقر را تایید می کند.
وی در خصوص مشاهیر سادات که البرزی هستند، گفت: برای بررسی مشاهیر البرزی سادات باید مشاهیر را به دو دسته خاندانی و فردی تقسیم کنیم تا بتوانیم بررسی موثری داشته باشیم.چهار خاندان بزرگ سادات البرزی هستند که از نظر علمی و فرهنگی به صورت مستمر در تاریخ حضور داشته اند. خاندان اول، خاندان رفیعی که از سادات عالی‌رتبه و از نسب سیدی به نام میررفیع طالقانی هستند. ایشان از علمای نامدار دوره قاجار بوده و در مباحث سیاسی و عمومی هم فعالیت داشتند. از جمله فعالیت های ایشان حضور در جنگ دوم ایران و روس در زمان فتحعلی شاه قاجار است.
وی افزود: یکی دیگر از سیدهای این خاندان، میر محمدباقر رفیعی از علمای بلندمرتبه قزوین در دوران ناصرالدین شاه قاجار است؛ در همان دوران زمانی که امیر اصلان خان مجدالدوله، حاکم قزوین و دایی ناصرالدین شاه به مردم ستم می کند، میر محمدباقر رفیعی وی را با خواری از شهر قزوین بیرون می کند.
وی مهم ترین چهره خاندان رفیعی را اینگونه معرفی می کند: آیت الله سید ابوالحسن رفیعی طالقانی که معروف است به رفیعی قزوینی چون در قزوین ساکن بوده است. ایشان استاد حکمت و فلسفه امام خمینی(ره) بوده اند که در سال ۱۳۵۳ هم فوت می کنند.
عسکری در ادامه دومین خاندان از سادات را خاندان میرخانی معرفی می کند و می گوید: این خاندان، خاندانی هستند که در عرصه فرهنگ و هنر ایران شناخته شده اند. این خاندان سبک جدیدی از خوشنویسی نستعلیق را ایجاد کرده اند که به نام سبک برغانی یا میرخانی معروف است. ایجاد انجمن خوشنویسان هم ثمره تلاش بی وقفه مشاهیر این خاندان است. سید مرتضی برغانی که شاگرد مرحوم کلهر بوده، استاد دو فرزند خود سید حسن و سید حسین میرخانی بوده است که ثمره تلاش این دو برادر هنرمند بنیان گذاری انجمن خوشنویسان ایران است. برای اولین بار قرآن نستعلیق در این خاندان و توسط استاد سید حسین میرخانی کتابت شده است.
وی ادامه داد: چهره دیگر این خاندان چهره ای سیاسی است، سید مصطفی حسینی برغانی یا میرخانی که در دوران مجلس اول مشروطه، نماینده بوده و سفرنامه ای هم با نام گوهر مقصود در دوران استبداد صغیر در مشهد نوشته است. آیت‌الله سید احمد میرخانی، قرآن پژوه و بنیان گذار دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن دیگر چهره‌های برجسته این خاندان است. البته مرحوم دکتر سید حمید میرخانی بنیان‌گذار نخستین بانک اعصای پیوندی ایران، نیز از این خاندان بزرگ هستند.
وی سومین خاندان از خاندان‌های سادات البرزی را، سادات اورازان معرفی کرد و اظهار داشت: خاندان سادات اورازان از طریق دو امام زاده مدفون در روستای اورازان به امام محمدباقر(ع) نسب می‌رسانند. مرحوم جلال آل‌احمد و آیت الله طالقانی را می‌توان به سادات اورازان منسوب کرد. چهره مهم دیگر این خاندان که در قرن دهم هجری قمری زندگی می‌کرده سید شرف الدین محمود ولیانی طالقانی است که فقیه و متکلم بوده، عنوان ولیان در نام خانوادگی وی به سبب زندگی وی در روستای ولیان از توابع ساوجبلاغ بوده است. به اجازه نامه‌هایی از وی در کتاب بحارالانوار نوشته علامه مجلسی اشاره شده اما به نظر می رسد چون کسی که آن اثر را کتابت می‌کرده قادر به تلفظ ولیان نبوده، به همین جهت این بخش را از نام ایشان حذف کرده است. پدر آیت الله طالقانی یعنی سید ابوالحسن گلیردی طالقانی از چهره‌های مهم دیگر این خاندان و از روحانیون مشروطه خواه بوده است.
عسکری خاطرنشان کرد: آیت الله سید محمدتقی آل‌احمد طالقانی برادر جلال آل‌احمد که در سال‌های پیش از انقلاب نماینده آیت الله بروجردی بین شیعیان مدینه بوده و بر اثر مرگ مشکوکی فوت کرده و در قبرستان بقیع دفن شده است.چهره سرشناس دیگر این خاندان، دکتر سید حسن حسینی شاعر معاصر است.
عسکری در خصوص چهارمین خاندان از سادات البرز می‌گوید: خاندان طالقانی چهارمین خاندان از سادات است، که برای جلوگیری از اشتباه و تمایز با خاندان طالقانی غیر سادات، به آن خاندان طالقانی سادات می گوییم. این خاندان از ذریه قاضی میر جلال حسینی هستند که در قرن دهم هجری قمری زندگی ‌می کردند و خاستگاه آنان نیز روستای اورازان است. عده‌ای از این خاندان به عراق به ویژه نجف اشرف مهاجرت کرده‌اند و به زبان عربی سخن می‌گویند اما نام خانوادگی طالقانی دارند و سید هستند.
عسکری در ادامه در خصوص افراد سرشناس و سیدی که از البرز برخاسته اند گفت: سید قریش حسینی ساوجبلاغی از عرفای برجسته قرن ۱۳ هجری قمری است که مدتی را در قزوین زندگی می‌کرده است. آیت الله سید موسی حسینی نجم آبادی مشهور به آقانجفی از چهره‌های روستای شیخ حسن از توابع نظرآباد البرز است که در دوران رضا خان مبارزاتی در مقوله کشف حجاب داشت. آیت الله‌ سید حسن مدرسی سریزدی معروف به مدرسی یزدی مجتهد فاضل و پرهیزگار که بنیان گذار حوزه علمیه کرج هستند و در سال ۱۳۶۱ فوت کرده اند، مواقعی که در دهه چهل امام خمینی(ره) به کرج می‌آمدند، وی یکی از کسانی بود که از امام پذیرایی می کردند. شخص دیگری که چهره برجسته ای دارد، سید آقا تالیانی است، تالیان یکی از روستاهای شهرستان ساوجبلاغ است، سید آقا، شبیه خوان تکیه دولت در روزگار قاجار بوده است. آیت الله سید میرزا موسوی جندقی پیش از آیت الله مدرسی یزدی از روحانیون معروف کرج بودند و خدمات علمی و فرهنگی زیادی در این شهر داشته‌اند.
عسکری در خصوص آثار مشاهیرالبرزی درباره غدیر و سادات گفت: در خصوص امام زادگان شریف محدوده البرز منابعی توسط سازمان میراث فرهنگی و سازمان اوقاف و امور خیریه نوشته شده اما بهترین مرجع در این خصوص، کتابی دوجلدی به نام امام‌زادگان استان‌های البرز و تهران است که زیر نظر مرحوم دکتر حسن حبیبی نوشته شده است. اطلاعات این کتاب به دو روش میدانی و کتابخانه‌ای جمع آوری شده و بسیار مفید است. یکی از منابع مهم کتاب الغدیریة العینیه است که به زبان عربی توسط مرحوم آیت الله شیخ محمد صالح برغانی نوشته شده این کتاب شرح قصیده حمیری است که در باب غدیر سروده شده است. سید حمیری از علمای قرن دوم هجری قمری است.این کتاب در سال 1424 قمری توسط موسسه البلاغ در بیروت منتشر شده است. مرحوم عبدالحسین شهیدی صالحی از نوادگان شیخ محمدصالح هستند که تحقیقی به این کتاب اضافه کرده و مقدمه‌ای درباره خاندان برغانی به ویژه نویسنده اثر نوشته‌اند. شیخ محمد صالح برغانی، ۳۰۰ عنوان کتاب و رساله داشته و بنیان‌گذار مدرسه صالحیه قزوین است. در برخی کتاب‌ها وی را علامه خوانده‌اند.
وی افزود: شرح دیگری از قصیده عینیه حمیری متعلق به شیخ حسن برغانی حائری است. این شخص از علمای معاصر و پدر عبدالحسین شهیدی صالحی است، نسخه‌ای از این‌ کتاب وجود دارد که خطی است و حال باید بررسی کرد که این اثر دست نویس، همین کتاب الغدیریة العینیه متعلق به شیخ محمد صالح برغانی است یا خیر؟
عسکری اضافه کرد: صاحب بن عباد طالقانی از دیگر مشاهیر البرز است که منسوب به طالقان است، آن هم به دلیل قصیده‌ای عربی در خصوص غدیر که علامه امینی آن را در جلد دوم کتاب الغدیر آورده است. وی وزیر شیعه آل‌بویه در قرن چهارم قمری و بسیار عالم و فاضل بوده است. البته برخی صاحب بن عباد را به طالقان اصفهان نسبت می‌دهند.
وی در ادامه، به معرفی دیگر آثار مشاهیر استان البرز پرداخته و افزود: آیت الله محمد محمدی اشتهاردی که از عالمان هم روزگار ما هستند، کتابی به نام چهل حدیث پیرامون غدیر در سال ۱۳۷۹ در قم به چاپ رسانده‌اند. سید اشرف‌الدین کیایی طالقانی که روحانی و دبیر مدارس قم بوده و ریشه در روستای سوهان از توابع طالقان دارد، حدود ده جلد کتاب قطع جیبی درباره سلسله سادات در استان البرز دارد. وی همچنین وقف‌نامه سوهان که مربوط به قرن ۱۰ قمری است را تحقیق کرده و آن را به تایید علمایی مانند آیت الله مرعشی نجفی رسانده است. کتابی به نام زندگی نامه امام‌زاده هارون در جوستان طالقان منتشر شده که متعلق به بهروز محمدبیگی است. در پیوست این کتاب به علل مهاجرت امام‌زادگان به ایران به ویژه البرز و طالقان پرداخته شده است. کتاب غدیر در شعر فارسی، کتابی است که به نظر می‌رسد نویسنده آن متعلق به منطقه الموت باشد اما وی خودش را در شناسنامه کتاب، سید مصطفی گرمارودی موسوی طالقانی معرفی کرده است.
وی در پایان، کتابی مربوط به دوران حکومت شاه سلطان حسین صفوی معرفی می‌کند و می‌گوید: کتاب فضائل الغدیر نوشته سید محمد حسینی اصفهانی است و بهاالدین طالقانی آن را در سال ۱۱۲۵ قمری کتابت و خوشنویسی کرده است. البته تلاش خوشنویسان و کاتبان البرزی در کتابت آثاری درباره غدیر و امام علی(ع) فراوان است و در اینجا از جهت نمونه به کتاب فضائل الغدیر اشاره شده است.
انتهای پیام

captcha