پرداختن به مسائل روز؛ ویژگی تفسیر جامع و اجتهادی/ جرئت «نمی‌دانم» را داشته باشیم
کد خبر: 3845331
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۶
آیت‌الله استادی:

پرداختن به مسائل روز؛ ویژگی تفسیر جامع و اجتهادی/ جرئت «نمی‌دانم» را داشته باشیم

گروه حوزه‌های علمیه ــ استاد سطح عالی حوزه علمیه با برشمردن برخی ویژگی‌های تفسیر جامع اجتهادی، تأکید کرد: یکی از مسائلی که سبب می‌شود تا یک تفسیر در دوره معاصر، جامع و اجتهادی باشد پرداختن به مسائل روز اجتماعی است.

تفسیر بدون بیان مسایل روز «تفسیر جامع» نیست/ زیرسؤال بردن تعدد زوجات؛ تحمیل رای بر قرآنبه گزارش ایکنا، آیت‌الله رضا استادی، استاد تفسیر حوزه علمیه امروز ششم مهرماه در جلسه تفسیر خود در دارالقرآن علامه طباطبایی(ره) با بیان اینکه تقسیم‌بندی‌های زیادی برای انواع تفسیر بیان شده است گفت: برخی می‌گویند که تفاسیر فقهی، کلامی، ادبی، تاریخی و ... است در صورتی که این تقسیم‌بندی درست نیست؛ زیرا تنها به  یک جنبه نپرداخته است.

وی با بیان اینکه یکی از انواع تفاسیر، تفسیر باطنی، تأویلی و عرفانی است که به خودی خود تکیه‌گاه محکم و مستندی ندارد، مگر اینکه ارتباطی هم با اهل بیت(ع) داشته باشد، افزود: نوع دوم تفسیر روایی است مانند البرهان که نویسنده در ذیل هر آیه از قرآن که روایات بوده آن را آورده و خودش هم اظهار نظر نکرده است؛ نمونه دیگر آن درالمنثور در اهل سنت و نورالثقلین در شیعه است که انصافاً هم در دوره خود زحمت زیادی کشیده‌اند، البته این تفاسیر در دوره خود کامل بوده، ولی امروز این طور نیست و می‌تواند خیلی جامع‌تر باشد.

استادی با اشاره به اینکه تفسیر روایی، تفسیر نیست، زیرا خود فرد تفسیر نکرده و اظهارنظر نداشته است و نام او مفسر نیست، تصریح کرد: مدل دیگر تفسیر، تفسیر اجتهادی و جامع است که مجمع‌البیان نمونه خوبی از این نوع است.

تقسیم‌بندی تفاسیر براساس موضوع

استادی با بیان اینکه برخی مانند مرحوم آیت‌الله مرعشی نجفی، گفته است که تفاسیر براساس نوع موضوعی که بیشتر به آن پرداخته شود، به تفسیر ادبی، کلامی، فلسفی و ... نام‌گذاری می‌کنیم، اضافه کرد: واقع مطلب آن است که غیر از روایی، تفسیر اجتهادی و جامع داریم که هم ادبیات، هم تاریخ و ... دارد که مجمع‌البیان نمونه آن است و همه چیز دارد.

وی با ذکر اینکه تفسیر جامع نیازمند مقدماتی است، ادامه داد: اگر تمامی این مقدمات در تفسیری باشد تفسیر جامع کامل و اگر همه این موارد نباشد در این صورت تفسیر جامع ناقص خواهد بود. اولین مسئله در تفسیر جامع بحث واژگان است؛ یعنی باید معنای یک واژه دنبال شود تا ببینیم که معنای مجازی و حقیقی آن چیست و ترجمه آن چطور است؛ زیرا تا معنا روشن نباشد تفسیر نمی‌تواند دقیق و کامل باشد.

نگاه تفسیر به قرائات مختلف

استادی با اشاره به دیگر مقدمات تفسیر جامع اظهار کرد: از جمله این مقدمات می‌توان به نگاه تفسیر به قرائات مختلف اشاره کرد؛ یعنی مفسر باید به این قرائات ترتیب اثر بدهد، مگر آنکه اختلاف قرائات را قبول نداشته باشد مانند آیت‌الله سیدمصطفی خمینی(ره) که اساساً تنها و تنها قرائت مشهور کنونی را قبول داشت و مابقی قرائات را رد می‌کرد.

وی با بیان اینکه القرائة در برخی تفاسیر وجود دارد که دال بر اهمیت این مسئله است، اظهار کرد: این قرائات مشکلاتی هم ایجاد می کنند؛ زیرا قرائاتی هستند که معنا و کلمه را تغییر نمی‌دهند، ولی قرائاتی که تغییر می‌دهند؛ لذا باید بررسی شود، بنابراین باید سراغ کتاب لغت برویم مخصوصاً در جایی که روایت از ائمه(ع) در مورد نوع خواندن وجود داشته باشد، البته برخی قرائات کلماتی را زیاد کرده‌اند؛ مانند آنچه در آیه اکمال دین وجود دارد که این روش مورد قبول نیست که چیزی بر قرآن افزوده شود.

وی گفت: کتب متعددی در مورد قرائات چاپ شده که نشان می‌دهد اختلافات زیادی وجود داشته باشد. کسی که تفسیر می‌نویسد و می‌خواند باید به این موضوع توجه کند که واژه چند قرائت دارد.

این استاد سطح عالی حوزه علمیه با بیان اینکه مقدمه دوم نگاه ترکیبی به آیه علاوه بر لغت است، زیرا ممکن است کلمه یک معنایی داشته باشد، ولی در جمله به معنای دیگری باشد، تصریح کرد: بنابراین باید علاوه بر معنای مفردات به ترکیب آن هم توجه کنیم؛ همچنین توجه به شأن نزول از دیگر لوازم مهم برای پرداختن به تفسیر است، گرچه همان طور که علامه طباطبایی آورده همه شأن نزول‌ها درست نیست؛ همچنین تقدم و تأخر از دیگر موارد لازم در بحث تفسیر است.

محدود بودن آیات منسوخ

استادی ادامه داد: توجه به ناسخ و منسوخ از دیگر موارد لازم در تفسیر جامع است؛ همان طور که برخی مانند آیت‌الله خویی معتقد است که شاید تنها یک آیه نسخ شده و آیت‌الله معرفت هم معتقد است که آیات منسوخ بسیار محدود است.

این استاد حوزه علمیه توجه به تأویل براساس روایات اهل بیت(ع) را از دیگر مقدمات یک تفسیر جامع برشمرد و اظهار کرد: هیچ تفسیری ما را از تفسیر دیگر بی‌نیاز نمی‌کند، ضمن اینکه نویسنده تفسیر جامع نمی‌تواند نسبت به مسایل فقهی بی‌توجه باشد؛ زیرا گفته شده 500 آیه، آیات الاحکام است.

وی با اشاره به نوشتن کشف‌الایات تصریح کرد: کسی که می‌خواهد تفسیر جامع بنویسد باید به مجموعه آیات قرآن در بحث و موضوعی که آن را دنبال می‌کند، توجه کند؛ مثلاً المیزان موضوع شفاعت را در آیات مختلف دنبال کرده است؛ زیرا برخی آیات با صراحت فرموده که شفاعت وجود ندارد، ولی مجموعه آیات موید وجود شفاعت به اذن خداست.

باید جرئت «نمی‌دانم» را داشته باشیم

استادی توجه به تکرار آیات را از دیگر مقدمات تفسیر جامع دانست و بیان کرد: پرداختن به اسرار تکرار آیات، باید در تفسیر مورد توجه باشد؛ زیرا تکرار آیات قرآن، دارای فلسفه خاصی است؛ مثلاً در سوره مبارکه الرحمان یک آیه چندین بار تکرار شده و نمی‌توان از کنار این تکرارها به راحتی عبور کنیم، گرچه اگر به فلسفه آن پی نبردیم باید جرئت «نمی‌دانم» را داشته باشیم که البته این عیب در اهل علم وجود دارد که قدرت نمی‌دانم گفتن ندارند.

این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه مطالعه دقیق یک آیه برای تفسیر و حتی بیان آن در منبر ضروری است تصریح کرد: همچنین فهم محکمات و متشابهات قرآن از دیگر مقدمات برای نوشتن تفسیر جامع است و کسی نمی تواند سخن از تفسیر بگوید ولی نداند کدام آیه متشابه و کدام محکم است.

برداشت ناصواب از تفسیر عقلی

استادی با اشاره به «تفسیر و العقل» که در آن 18 جزء قرآن، بررسی شده است اظهار کرد: نویسنده این تفسیر از علمای حوزه اراک بوده و مدتی وی را زندانی می‌کنند و او در این فرصت به این مسئله می‌پردازد تا ثابت کند که در قرآن؛، آیه‌ای نیست که بر خلاف و یا در تضاد با عقل باشد؛ بنابراین منظور وی این نبوده قرآن را با عقل، تفسیر کند و بگوید من با قرآن و روایات کاری ندارم، ولی الان گاهی بیان می‌شود که تفسیر عقلی بنویسیم. 

این استاد تفسیر با بیان اینکه ما می‌دانیم که آیه  و روایتی که خلاف عقل باشد، مقبول نیست تصریح کرد: از امام پرسیدند که آیا خداوند می‌تواند جهان را در تخم مرغ بگذارد؟ و ائمه پاسخ داده‌اند که این مسئله خلاف عقل است و این از افتخارات شیعه است که مذهب ما عقلانی و با فطرت سازگار است.

وی ابراز کرد: اینکه کسی بتواند آیه را با وضعیت روز و متناسب با زمان تفسیر کند از نقاط قوت فرد است که مقام معظم رهبری معمولا این نوع استفاده را از آیات و روایات دارند و در تفسیر جامع هم باید این وجه رعایت شود و اگر نشود جامع نخواهد بود و تفسیری که آقای طالقانی هم نوشته واجد این ویژگی است.

لحاظ کردن نکات اجتماعی؛ مقدمه تفسیر جامع

استادی با بیان اینکه در گذشته شاید کمتر مرسوم بود که در تفسیر قرآن به مسائل اجتماعی و سیاسی روز خود هم بپردازند ولی الان این مسئله مرسوم و از لوازم تفسیر اجتهادی است افزود: امام خمینی بارها تاکید داشتند که قصه حضرت موسی و فرعون تنها داستان نیست بلکه برای امروز ما هم درس است بنابراین تفسیر جامع نمی‌تواند فارغ از مسایل روز باشد.

وی اظهار کرد: البته این نوع تفسیر نباید تحمیل به رای بر قرآن باشد  البته برداشت از قرآن بدون آن که نظر خودمان را نظر قرآن بدانیم مشکلی ندارد ولی باید بدن پیش داوری و با رعایت جوانبی که گفته شد این مسئله صورت بگیرد.

استادی با ذکر اینکه ملاصدرا تفسیری نوشته که ناقص و در هفت جلد چاپ شده است، تأکید کرد: وی در این تفسیر مباحث فلسفی را مطرح کرده است ولی گفته می‌شود اگر تفسیر فلسفی می‌خواهید سراغ آن بروید در صورتی که این طور نیست زیرا از اول تا انتها فیلسوفانه تفسیر نکرده است و مانند بقیه تفاسیر آن را نوشته است با این تفاوت که رنگ و بوی مسایل فلسفی به جهت نوع تخصص ملاصدرا در این موضوعات، پررنگ تر از موضوعات دیگر است.

زیر سؤال بردن تعدد زوجات؛ تحمیل رأی بر قرآن

استادی ادامه داد: برخی افراد چیزی را در ذهن دارند و با عنوان روشنفکری می‌خواهند موضوعی را بر قرآن تحمیل کنند که غلط است. البته گاهی گفته می‌شود که برداشت من از قرآن این است؛ یعنی آن را به قرآن نسبت نمی‌دهد، بلکه برداشت شخصی است که ایرادی هم ندارد؛ بنابراین اگر دنبال تفسیر واقعی هستیم، باید موضوع ذهنی خود را بدون تحمیل دنبال کنیم و اگر نظر قرآن خلاف نظر ما بود آن را بپذیریم؛ مثلاً در بحث تعدد زوجات اگر کسی از قبل با قاطعیت در این رأی که مرد حق ندارد زن دوم، سوم و چهارم داشته باشد، سراغ قرآن برود در نهایت نظر خود را تحمیل خواهد کرد، در صورتی که تعدد زوجات منطبق بر قرآن است.

وی تأکید کرد: این فرد برای مستدل کردن حرف خود هم به این مسئله استناد می‌کند که قرآن گفته فرد باید عادل باشد و فرد عادل هم وجود ندارد؛ بنابراین مسئله منتفی است.

انتهای پیام 

captcha