نحوست «صفر»؛ برساخته از تاریخ یا برآمده از روایات
کد خبر: 3846395
تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۳۹۸ - ۱۳:۰۷

نحوست «صفر»؛ برساخته از تاریخ یا برآمده از روایات

گروه حوزه‌های علمیه ــ نحوست و بدیمنی برخی مکان‌ها و زمان‌ها موضوعی است که اختصاص به یک فرهنگ و ملت ندارد و هر ملتی برای خود از این دست موضوعات را دارد؛ نحوست عدد 13 در میان برخی فرهنگ‌ها تنها نمونه‌ای از آن است، اما سؤال اینجاست که آیا ماه صفر نحوست دارد یا خیر.

نحوست «صفر»؛ مسئله‌ای تاریخی یا برآمده از روایاتبه گزارش ایکنا، نحوست برخی ایام و مکان‌ها در فرهنگ همه ملت‌ها ریشه‌دار است و در فرهنگ ملت ایران هم این مسئله وجود داشته و دارد از جمله نحوست ماه صفر در میان شیعیان است که عده زیادی به آن باور دارند، ولی اینکه چه مقدار از این باور مستند به اعتقادات دینی و یا غیر آن است موضوعی است که جای تحقیق بیشتر آن خالی از لطف نیست.

در نقل‌های تاریخی آمده است: هنگامى که امام علی(ع) آماده حرکت‏ براى نبرد با خوارج بود، یکى از یارانش گفت: اى امیرمؤمنان از آن مى‌ترسم که اگر در این ساعت‏ حرکت کنى به مراد خویش نرسى‏! این‏ سخن را که مى‌گویم از «علم نجوم‏» الهام مى‏‌گیرم. امام علی(ع) در پاسخش چنین فرمود: گمان مى‌کنى تو آگاهى از آن ساعتى که اگر در آن ساعت کسى حرکت کند با ناراحتى روبرو نخواهد شد؟ و مى‌توانى از آن ساعتى که هر کس در آن براه افتد زیان مى‌یابد او را با خبر کنى؟! کسى که در این گفتار تو را تصدیق کند، قرآن را تکذیب کرده است و از استعانت‏ به خدا در رسیدن به هدف‌هاى محبوب و مصونیت از آنچه ناپسند است‏ بى نیاز شده است. گویا مى‏‌خواهى به جاى خداوند، تو را ستایش کنند، چون به زعم خود، مردم را به‏ ساعتى که در آن به مقصود مى‌رسند و از زیان بر کنار مى‏‌مانند، هدایت کرده اى! سپس امام‏ رو به مردم کرد و چنین فرمود: اى مردم! از فرا گرفتن علم نجوم(خبرهاى غیبى و پیشگویى بوسیله ستارگان) بر حذر باشید، جز به آن مقدار که در دریا‌ها و خشکی‌ها شما را هدایت کند. چه اینکه نجوم به سوى کهانت دعوت مى‏‌کند، منجم همچون کاهن است و کاهن، چون ساحر و جادوگران همانند کافران و کافر در آتش است... اکنون از سخن‏ این منجم نترسید و به نام خدا به سوى مقصد حرکت کنید(خطبه ۷۹ نهج‌البلاغه).

این یک نمونه از روایاتی است که به شدت به نفی بحث نحوست و اعتنا به هر چه منجمان می‌گویند پرداخته است و در برابر آن هم روایاتی وجود دارند که در نقطه مقابل، نحوست را تایید می‌کنند و از آن جمله است که از امیرمؤمنان(ع) درباره روز «چهارشنبه» و فال بدی که به آن می‌زند و سنگینی آن و اینکه منظور کدام چهار‌شنبه است، سؤال شد، حضرت فرمود: فرمود چهارشنبه آخر ماه است که در محاق اتفاق افتد و در همین روز «قابیل» برادرش «هابیل» را کشت... و خداوند در این روز چهارشنبه تندباد را بر قوم عاد فرستاد،(۸) بنابراین بسیاری از مفسران به پیروی از روایات، آخرین چهارشنبه هر ماه را روز نحس می‌دانند و از آن به «اربعاء اتدور» تعبیر می‌کنند، یعنی چهارشنبه‌ای که تکرار نمی‌شود.

2 آیه ناظر به بحث نحوست

در قرآن کریم هم در دو آیه بحث نحوست مطرح شده است؛ آنجا که می‌فرماید: «ما تندباد وحشتناک و سردی را «فِی یوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ»(در یک روز شوم مستمر) بر آن‌ها فرستادیم که مردم را همچون تنه‌های نخل ریشه‌کن شده از جا بر می‌کند» و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «فَأَرْسَلْنا عَلَیهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی أَیامٍ نَحِساتٍ»مانند بادی سخت و سرد در روزها شومی بر آنها مسلّط ساختیم».

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی پیشوایی، استاد برجسته تاریخ حوزه و سرپرست مقتل سیدالشهدا(ع) در گفت‌وگو با ایکنا در این باره گفت: در تاریخ چیزی به عنوان نحوست ماه صفر نداریم و یا حداقل بنده ندیده‌ام. این مسئله بی‌ریشه نیست و پشتوانه روایی دارد و باید بیشتر در این زمینه تحقیق شود.

نحوست قابل انکار نیست

مریم معین‌الاسلام، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان، هم به ایکنا گفت: از نگاه دین دو دسته روایت در این زمینه داریم که برخی دال بر نحوست ماه صفر هستند و برخی دیگر هم نحوست ذاتی را قبول ندارند. روایات مؤید نحوست از نظر اعتبار سندی، معتبرتر و قوی‌تر هستند و از مجموعه روایات، آیات و سیره اهل بیت(ع) بر می‌آید که برخی ایام دارای نحوست است.

نحوست «صفر»؛ برساخته از تاریخ یا برآمده از روایات

وی افزود: از جمله روایات در مورد قمر در عقرب و ماه صفر به ویژه چهارشنبه آخر آن است. در برخی روایات در مورد این ایام آمده است که ازدواج، سفر و کارهای مهم انجام نشود؛ بنابراین در مجموع ائمه(ع) نحوست ماه صفر و قمر در عقرب را رد نکرده‌اند، ولی بلافاصله برای آن راهکار هم ارائه داده‌اند.

رد حساسیت فوق‌العاده

عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان با اشاره به راهکار ائمه(ع) در روایات اظهار کرد: نحوست ایام را با دادن صدقه و خواندن آیةالکرسی برطرف کنید و کارهای مهم را با صدقه شروع کنید. بنابراین گرچه در ظاهر به نظر قطعی و متقنی هم نرسیم، ولی بر احتیاط در این زمینه تأکید شده است. نکته مهم اینکه نباید نسبت به این قضیه حساسیت بیش از حد داشته باشیم تا جایی که زندگی مختل شود.

وی در پاسخ به این پرسش که این مسئله بیش از آنکه دینی باشد فرهنگی نیست، تصریح کرد: روایات محکمی در این زمینه وجود دارد و گرچه کم است ولی نمی‌توان از کنار آن عبور کرد و حتی مواردی که مانند چهارشنبه آخر صفر ذکر شد به صراحت در برخی روایات آمده است بنابراین ریشه اعتقادی هم دارد.

دیدگاه برخی مفسران و مراجع

علامه طباطبایی در ذیل آیه 19ـ 20 قمر می‌فرمایند: «از نظر عقلی نمی‌توان دلیلی اقامه کرد که فلان زمان نحس است و فلان وقت سعد، چون اجزای زمان مثل هم هستند و ما هم که بر علل و اسباب مؤثر در حوادث احاطه علمی نداریم تا بگوییم فلان قطعه از زمان نحس است و قطعه دیگر سعد، اما از نظر شرعی دو آیه در قرآن داریم که ظاهر این آیات و سیاق آن‌ها بیش از این دلالت ندارد و آن ایام خاص (هفت شبانه روز) که عذاب بر قوم ثمود ارسال شد، روزهای نحسی بوده‌اند، ولی دیگر نمی‌رساند که حتی‌ همان روزها در هفته بعد و در ماه بعد و ... ایام نحس هستند.

آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی هم معتقد است که از نظر عقل محال نیست که اجزا زمان با یکدیگر تفاوت داشته باشند، بعضی دارای ویژگی‌های نحوست و بعضی ویژگی‌های ضد آن هرچند عقلاً قابل اثبات نیست، ولی از نظر شرعی اگر دلیلی باشد قابل پذیرش است و مانعی برای آن نیست.

در تفسیر نمونه، روایات مورد بررسی قرار می‌گیرد و بهترین راه جمع میان اخبار مختلف این می‌شود که اگر روزها هم تأثیری داشته باشند به فرمان خداست، هرگز نباید برای آن‌ها تأثیر مستقلی، قائل شد و از لطف خداوند خود را بی‌نیاز دانست؛ وانگهی نباید حوادثی را که غالباً جنبه کفاره اعمال نادرست انسان دارد را به تأثیر ایام ارتباط داد و خود را تبرئه کرد.

نظر آیت‌الله مظاهری

آیت‌الله مظاهری نیز معتقد است که قضیۀ نحوست برخی ایام و ساعات، از نظر شرعی، قضیۀ مشهوری است و انکار اصل قضیه مشکل است. از نظر عقلی هم برهان قاطع برای انکار آن نداریم، چنانکه اثبات آن نیز دلیل عقلی قوی ندارد. اما، به فرض که روزها و زمان‌هاي نحسی وجود داشته باشد، باید بدانیم که به واسطۀ توسل به قرآن کریم و خواندن قرآن، توسل به اهل بیت(س) و به واسطۀ صدقات، خیرات و انفاقات و استغفار و استعاذه، نحوست از بین خواهد رفت.

بنابراین، اگر کسی بخواهد در زمان مشهور به نحوست، به کاری بپردازد، با صدقه و توسّل و نظایر آن، می‌تواند آن نحسی را رفع کند و به کار خود برسد. مثلاً اگر مشهور است که مسافرت در روز دوشنبه خوب نیست، چنانچه کسی قصد مسافرت در روز دوشنبه را دارد، می‌تواند صدقه بدهد و با اميد و توکل به خداوند متعال، حرکت کند و نحوست آن روز را از بين ببرد.

آیت‌الله مظاهری

چرا سعد و نحس داریم

یک حکمت توجّه دادن مسلمین به حوادثی که در گذشته واقع شده است، تا رفتار و اعمال خود را بر حوادث تاریخی سازنده تطبیق دهند، و از حوادث مخرّب و روشِ بنیان‌‌گذاران آنها فاصله گیرند. توسل و توجّه به ساحت قدس الهی، و استمداد از ذات پاک پروردگار می‌تواند حکمت دیگر باشد. البته نکته دیگر می‌تواند این باشد که غالباً حوادث جنبه کفاره اعمال نادرست است.

آیت‌الله جوادی آملی در نقل روایتی از امام هادی(ع) بیان کردند: «حضرتش با خرافات مانند سایر امامان معصوم(ع) مبارزه کرد. روزی ظاهراً حسن بن مسعود به حضورش شرفیاب شد، عرض کرد چه روز بدی بود. دستم آسیب دید، به جمعیت برخورد کردم، دوشم آسیب دید، لباسم پاره شد. خلاصه از نظر لباس و بدن امروز آسیب دیدم. چه روز شومی بود. «مَا أشئم هَذا الیَوم». وجود مبارک امام هادی(ع) فرمود تو هم این حرف را می‌زنی، با اینکه به مکتب ما آشنایی و در محضر ما رفت و آمد می‌کنی؟! عرض کرد مگر چه شد؟ فرمود گناه روز چیست؟ روز، ظرف حوادث است، گناهی ندارد. نحس و سعد به کار خود افراد باز می‌گردد. گناه خودت را بر روز نگذار؛ تو باید آسیبی می‌دیدی و متنبه می‌شدی. این نحس روز نیست. امام(ع) بحث مبسوطی فرمود و این شاگرد متنبه شد».

آیت‌الله آقامجتبی تهرانی در شرح روایت امام هادی(ع) که فرمودند: «آن چه را که تقدیر الهی است و خداوند آن را را برای شما انسان‌ها مقدر می‌کند، به شما چیزی را نشان می‌دهد که به خاطره شما خطور نکرده باشد»، می‌گوید: خداوند به ما عقل و شعور عطا فرموده که به وسیله آنها تدبیر می‌کنیم. حال آیا تدبیر ما در امور و کارهای زندگیمان کافی است؟ به تعبیر من چقدر قاشق بدون دسته ‌ساخته‌ایم، چقدر در زندگی سرها به سنگ می‌خورد! علّت چیست؟ علت آن این است که تدبیر من، آن گاه کار ساز است که با تقدیر او همسو شود. حال این سوال پیش می آید که: برای آنکه تدبیرهای ما با تقدیرهای او همسو شود چه باید کنیم؟ راهش این است: تو تدبیر کن، بعد از تدبیرت، توکّل کن، واگذار کن به او. به تعبیر ساده‌تر بگو خدا: به عقل ناقص من، این تدبیر رسیده، امّا خودت می‌دانی، هرجور که صلاح می‌دانی همان را تقدیر بفرما.

از مجموعه مطالب برمی‌آید که نحوست برخی ایام مانند ماه صفر بی‌ریشه در اعتقادات نیست، ولی حساسیت بیش از حدی که در برخی منابر، مجالس و رسانه‌ها در مورد آن و عمدتاً از سوی حدیث‌گرایات تقویت می‌شود هم وجهی ندارد؛ به ویژه اینکه گاهی سبب وسواس‌های دینی در برخی افراد مستعد می‌شود. به هر حال در برخورد با نحوست باید با صدقه و توکل برخورد کرد.

انتهای پیام
captcha