داریوش بابائیان، تهیهکننده سینما، در گفتوگو با ایکنا با بیان اینکه سینما میتواند اثرگذار و اثرپذیر باشد، اظهار کرد: وقتی درباره کارکرد سینما سخن میگوییم، اولین فاکتوری که به ذهن بسیاری خطور میکند، ویژگی سرگرمی این هنر صنعت است. برداشتی که کاملاً صحیح است، اما جامع نیست. البته درباره قدرت سینما نظریهپردازیهای فراوانی شده و مدیران فرهنگی نیز به این امر تأکید دارند، اما هنوز از این ظرفیت به درستی استفاده نشده است.
وی افزود: برخی مواقع اثرگذاری یک یا چند فیلم سینمایی تا حدی است که موجب تغییرات سیاسی میشود، حتی در برخی مواقع تغییرات فرهنگی را نیز در پی دارد، اما به جای تأثیرگذاری، بیشتر تأثیرپذیریم. یعنی با پذیرش آثار متعدد خارجی فرهنگ آنها را در جامعه رواج دادهایم.
فیلمنامه خوب؛ اولین گام اثرگذاری
این تهیهکننده ادامه داد: ممکن است این سؤال پیش آید، اولین قدم برای رسیدن به سینمای اثرگذار چیست؟ به نظرم مهمترین عامل بخش معنایی آثار نمایشی است، چون تا زمانی که فیلم یا سریالی داستان خوب نداشته باشد نمیتوان از آن انتظار اثرگذاری داشت. برای مثال تصور کنید یک فیلم با پروداکشن عظیم تولید شود، اما آن اثر در بحث فیلمنامه غنی نباشد. چنین فیلمی قطعاً نمیتواند اثرگذار باشد، هرچند ممکن است سرگرم کننده باشد.
این سینماگر با بیان اینکه بیشترین سرمایهگذاری در ساخت فیلم باید روی فیلمنامه صورت گیرد، ابراز کرد: وقتی درآمدهای یک پروژه سینمایی را ارزیابی میکنیم، معمولاً پایینترین دستمزدها به نویسندگان اختصاص دارد، در صورتیکه وقتی فیلمهای پرفروش دنیا را ارزیابی میکنید، درمییابید که همیشه فیلمنامهنویسان دستمزد بالایی را دریافت میکنند. البته با هزینهای که برای فیلمهای سینمایی ایران میشود قابل مقایسه نیست.
محدود به یک ژانر نشویم
وی با ذکر اینکه سینمای جریانساز الزاماً در یک ژانر خاص نمود پیدا نمیکند، گفت: نگاه غلط دیگری که در سینمای ایران باب شده این است که فیلمهایی تأثیرگذار هستند که الزاماً به موضوعات جدی میپردازند. بهترین مصداق آن نیز فیلمهای معناگرا یا اصطلاحاً آثار دینیاند. در چهار دهه گذشته این دست تولیدات به صورت جدی حمایت میشدند و نتیجه آن هم امروز کاملاً عیان است، چون با حمایتهای بیمورد و سفارشسازی عملاً سینمای معناگرا را نابود کردهایم.
این کارگردان ادامه داد: جریانسازی گاهی میتواند با یک فیلم کمدی خوب رخ دهد. مثلاً «اجارهنشینها» ساخته داریوش مهرجویی در زمان خود جریانسازی کرد، چون به یکی از مشکلات اصلی جامعه در آن مقطع زمانی پرداخت. در آن مقطع این فیلم توانست هم نقدی به جامعه پیرامون خود داشته باشد و هم مسئولان را به وضعیت موجود حساس کند.
تهیهکننده فیلم «مزاحم» تأکید کرد: بعد از فیلمنامه بحث دیگر به عوامل تولید مربوط میشود، چون تا زمانی که شکل مافیایی روی برخی بخشی از قسمتها حاکم باشد نباید از هنر هفتم توقع اثرگذاری داشت. برخی بازیگران سینما که شاید تعداد آنها به 20 نفر هم نرسد برای خود باندی راهاندازی کردهاند و با گرفتن دستمزدهای نجومی برای خود کسب درآمد میکنند. همین موضوع هم سبب شده تا دیگر سینماگران از هر هنرمندی با هر توانایی هنری که استفاده کنند نتوانند مخاطبشان را جذب کنند و تولیدات آنها هراندازه که اثرگذار هم باشد در حد مطلوبی دیده نشود.
عملکرد تلویزیون بازخورد بیرونی ندارد
این تهیهکننده یکی دیگر از شاخصههای سینمای مطلوب را تأثیرپذیری آن توصیف کرد و گفت: سینما و تلویزیون مطلوب تنها اثرگذار نیست، بلکه اثرپذیر و جریانپذیر هم است، یعنی از محیط اجتماعی خود ایده میگیرد و دردهای مردم را تصویر میکند. این اتفاق متأسفانه به آن صورت که باید رخ نمیدهد. تلویزیون یکی از ناکارآمدترینها در این بخش است، چون با تصویرسازی خیالی که از خود ارائه میدهد به تماشاگر این فرصت را نمیدهد تا پیامش را بپذیرند.
وی افزود: تلویزیون به نظر من تصویری رویاگونه دارد که در آن مصادیق اجتماعی دیده نمیشود. مثلاً تلویزیون در امر حجاب مدعی جریانسازی است اما قطعاً نتوانسته است این جریان را در جامعه ایجاد کند زیرا مخاطبان نمیتوانند با تصاویری که صداوسیما به عنوان الگو رواج میدهد غرابت ذهنی پیدا کند. بنابراین این جریانسازی موفق نیست. برخی مواقع حتی تلویزیون از افرادی در این زمینه استفاده میکنند که سبک زندگی آنها سبب ایجاد تعارض شدید برای مخاطبان است و به جای ترویج فرهنگ حجاب، فرهنگ نفاق و ریاکاری در جامعه ترویج میشود.
بابائیان در پایان تأکید کرد: تأثیرگذاری باید منطقی باشد و در آن شرایط کلی جامعه در نظر گرفته شود، زیرا اگر قرار باشد جامعه محلی برای زیست بهتر مردم باشد، باید زنجیرهای منسجم شکل گیرد که سینما تنها یک حلقه از آن است.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام