به گزارش ایکنا از خوزستان، همه ساله در گردهمایی بزرگ اربعین افراد بسیاری هستند که سختی راه را به جان می خرند، پای پیاده مسیر را طی میکنند تا به کربلای معلی برسند و شاید تنها یک سلام از راه دور نصیبشان شود.
حال و هوای زائرانی که از سفر زیارت اربعین در پیادهروی بزرگ از نجف تا کربلا بازمیگردند، دیدنی است. با وجود خستگی زیاد و گرمای هوا اما باز هم میگویند که دوست داریم این سفر را برویم. همه متفق القول میگویند سفر سختی است اما همه هم در دوباره شرکت کردن در این اجتماع بزرگ هم نظر و عقیدهاند.
متن زیر بخشهایی از تجربیات زائرانی است در مسیر پیاده روی اربعین حسینی حضور داشتهاند و در گفتوگو با خبرنگار ایکنای خوزستان بیان کردهاند.
حجتالاسلام آلبکل که خودش روحانی کاروان است و تجربه بسیاری در سفر به عتبات عالیات در عراق دارد درباره تجربه حضور در پیادهروی اربعین گفت: «تجربه کربلارفتن من به خاطر روحانی کاروان بودن، زیاد است، سه چهار بار در پیادهروی اربعین شرکت کردم.
امسال که رفتم اختلاف فاحشی بین گفتهها و شنیدهها و دیدهها بود. وقتی برگشتم متوجه شدم از طریق صدا و سیما و خبرگزاریها و هر جایی که قابلیت انعکاس دارد میگفتند آب، غذا و جا کم است و مردم به فکر باشند. ما دوشنبه رفتیم تا جمعه یک لحظه نه گرسنه ماندیم و تشنه. مشکل مکان هم نداشتیم. تنها چیزی که اذیتمان کرد گرمای هوا بود که آن هم طبیعی است.
عجیب بود که صداوسیما اینطور میگفت. خانواده هم از اینجا میگفتند، اخبار خوبی از درگیریها نشنیدیم. ما رفتیم چیزی ندیدیم و فضا آرام بود. نیروهای نظامی هم میگفتند تظاهرات همه جا هست. هر جایی کمی فساد و نارضایتی باشد و مردم خسته شوند، صدایشان بلند میشود.
همه چیز در آنجا به وفور بود و مشکل امنیتی وجود نداشت. با اتوبوس از چذابه تا نجف رفتیم که کرایه 200 هزار تومان شد. البته ماشینهای کوچکتر (ون) از 150 تا 250 هزار تومان کرایه میگرفتند که این تفاوت قیمت بستگی به انصافشان داشت. از کربلا هم آمدیم تا چذابه با 150 هزار تومان.
پیادهروی اربعین تجربه غیرقابل تکراری است که در هر سیستم و مدلی بخواهید آن را تجربه کنید، نمیشود. به این دلیل که شما به عشق یکی دیگر پیادهروی میکنی و یک عده دیگر به عشق همان کس به شما خدمت میکنند و هیچ کس منتی روی دیگری ندارد و همه از این جریان استقبال میکنند.
پیادهروی اربعین تجربه غیرقابل تکراری است که در هر سیستم و مدلی بخواهید آن را تجربه کنید، نمیشود. به این دلیل که شما به عشق یکی دیگر پیادهروی میکنی و یک عده دیگر به عشق همان کس به شما خدمت میکنند و هیچ کس منتی روی دیگری ندارد و همه از این جریان استقبال میکنند.
افرادی هستند که میخواهند حتی شده یک لیوان شربت یا آب از دستشان بگیری. یا بودند دختربچههای کوچکی که عطر دستشان میگرفتند تا زائران به خودشان بزنند و خوشبو شوند؛ یعنی هر کسی با هر توانی که دارد سعی میکند در این راه به عشق سیدالشهدا به دیگران کمک کند.
پیاده روی اربعین با خانواده و بچه کوچک سخت است و هیچ راهی به این طریق، بدون سختی وجود ندارد اما من سعی میکنم به آنها سخت نگذرد و آنها هم سعی میکنند طوری باشند که زیاد باری روی دوش من نباشد. همه سعی میکنند جوری از خودگذشتگی کنند تا شیرینی این راه حفظ شود.
همه در این راه عشقی دارند که سعی میکنند همدیگر را کمک کنند. زمانی که امام زمان(عج) ظهور میکند همه این خوبیها باقی میماند و همیشگی میشود. الان ما در کلاس پیش از ظهور هستیم. در روایات داریم که زمان ظهور مردم طوری هستند که مالشان برای یکدیگر است و اگر کسی دست در جیب دیگری کند گویی که دارایی خود را برداشته است. »
گرچه پیش از این از سوی مسئولان عتبات خوزستان درباره کمبود آب آشامیدنی نگرانی وجود داشت اما حکایت زائران از تجربه عینی پیادهروی اربعین بیانگر آن است که کمبودی وجود نداشته است.
یک خانواده که از مشهد آمدهاند، شامل مادربزرگ، پدر و مادر و دختر برای پنجمین بار سفر به کربلا را تجربه میکنند. دختر خانواده میگوید: «امسال این بار دوممان است که میرویم کربلا. طلبیده میشویم میرویم. مادربزرگ هم در جواب سوالم که میپرسم چطور سختی راه را تحمل میکنید؟ میگوید: «بعضیها میروند اصفهان حال میکنند ما هم میرویم کربلا حال میکنیم.»
زائران وقتی که از پایانه عبور میکنند از هم میپرسند الان اینجا ایران است؟ اظهار دلتنگیها برای ایران بعد از این سفر جالب است. خانم سن و سال داری از عربهای خوزستان خودمان وقتی یک دختر ایرانی را روبروی خود میبیند با ذوق میگوید: «هله هله ایرانی»
زیبا بانوی جوانی است که از دزفول آمده است. «چهارمین بار است که به کربلا میروم و به عشق امام حسین(ع) اصلاً خسته نمیشویم. یک بار با کاروان رفتم و سه بار دیگر پیاده رفتم. در پیادهروی اربعین زیارت ما در حد سلام کردن است و اصلا نمیشود داخل حرم رفت. یک روز میمانیم و برمیگردیم چون خیلی شلوغ است. البته باید رعایت کنیم تا مردم هم بتوانند زیارت کنند.
همه چیز در آنجا خوب بود. فقط از سر مرز که میخواستیم برویم ماشین دیر گیرمان آمد و کمی اذیت شدیم. اما تدارکات همه چیز عالی بود، دستشان درد نکنه.»
پیادهروی اربعین با بچه ده ماهه
خانمی که خستگی راه از چهرهاش نمایان است و از ایذه به پیادهروی اربعین رفته است با کودکی که شیرخواره به نظر میرسد از مرز وارد خاک کشور میشود. «تجربه پیادهروی اربعین را یکبار داشتم اما این اولین بار است که با بچهام به پیاده روی رفتهام. بچهام ده ماهه است؛ اذیت شدیم ولی امام حسین(ع) ارزشش را دارد. بچهام هم اذیت شود باز ارزشش را دارد.»
سیما محسنی؛ خبرنگار ایکنا خوزستان
انتهای پیام