در اولین روز از اکتبر سال جاری میلادی گروهی در اعتراض به بیکاری و خدمات عمومی ناکافی به خیابانهای بغداد آمدند و تظاهراتی را آغاز کردند که به برخی شهرهای دیگر عراق نیز سرایت کرد. تمرکز این اعتراضات، که تاکنون چندین کشته برجای گذاشته، بیشتر در بغداد و مناطق شیعهنشین از جمله کربلا و نجف است. دولت عراق عامل کشتار معترضان را عناصر ناشناسی میداند که در میان مردم پنهان میشوند و برای خارج کردن اعتراضات از مسیر مسالمتآمیز به سوی آنان تیراندازی میکنند.
مراجع دینی و سیاسی عراق اعلام کردهاند که مخالفتی با اعتراضات ندارند و خواستههای معترضان را نیز تأیید میکنند، مشروط بر این که اعتراضات مسالمتآمیز باشد و به خشونت کشیده نشود. در این میان برخی کشورهای غربی و منطقه نیز به صورت علنی و غیرعلنی از تداوم اعتراضات در عراق حمایت کردهاند و تمایل به استمرار ناامنی در این کشور دارند.برهم صالح، رئیس جمهور عراق، اخیراً اعلام کرده که عادل عبدالمهدی نخستوزیر این کشور استعفا را پذیرفته است. در حالی که به صورت رسمی تاکنون متن استعفایی از طرف عبدالمهدی ارائه نشده است. خبرگزاری ایکنا برای واکاوی و بررسی ریشههای اعتراضات اخیر عراق نشستی را با حسین رویوران، کارشناس و تحلیلگر مسائل منطقه و معاون سیاسی و امور بینالملل جمعیت دفاع از ملت فلسطین، در محل استودیوی خبرگزاری برگزار کرد که مشروح آن از نظر میگذرد:ایکنا ــ به نظر شما اعتراضات اخیر عراق قابل پیشبینی بود؟بله، قابل پیشبینی بود. وظیفه دولت این است که بسیاری از زیرساختهای خدمات عمومی را برای مردم فراهم کند. از سقوط رژیم سابق عراق 16 سال میگذرد، اما همچنان مردم عراق دچار مشکل قطع برق هستند، آب ندارند و با کمبود نیازهای روزمره خود مواجه هستند. در محاصره 14 سال عراق یعنی تحریمها از سال 1990 تا سال 2003 که صدام حسین سقوط کرد، تقریبا تمام زیرساختهای عراق از بین رفته بود. اما در 16 سال گذشته دولتهای مختلف موفق به تأمین این موارد نشدند، همچنان بیکاری در عراق رقم بسیار بالایی است، همچنان در عراق فقر وجود دارد. ناامنیهای گسترده در دوره رژیم سابق در این کشور و هم پس از آن بیش از دو میلیون بیوه و چندین میلیون یتیم برجای گذاشته است.
این نشان میدهد که دولت علیرغم این که فروش نفت آن یک سامانی پیدا کرده است و روزانه بیش از 4 میلیون بشکه نفت صادر میکند، اما متأسفانه موفق نشد ساختاری ارائه دهد که مورد رضایت مردم باشد. آقای «قیس خزعلی» رئیس عصائب اهل حق که بخشی از حشدالشعبی هست، حدود یک ماه قبل از حوادث پیشبینی کرد که این ناکارآمدیها میتواند یک اعتراضات اجتماعی ایجاد کند و همین الان هم تدارک یکسری اعتراضات انجام میشود. همه اینها را ایشان یک ماه پیش از این وقایع گفت، درحالی که در دولت عراق هیچ کسی روی این خبر کار نکرد و برای پیشگیری کاری انجام نداد.
ایکنا ــ همان طور که میدانید عراق قبل از حمله آمریکا به این کشور هم درگیر جنگهای گسترده و نزاعهای مختلفی بود. طبیعتاً زیرساختهای این کشور طی این جنگها دچار آسیبهایی شده است. در چند سال اخیر هم عراق با داعش و برخی گروههای تروریستی درگیر بود. آیا میتوان اوضاع پیش آمده را متوجه دولت فعلی عراق دانست و گفت که این دولت ناکارآمد بوده است؟ همان طور که میدانید حوادث پیشبینی نشدهای هم طی سالهای اخیر روی داده است.
دو مسئله وجود دارد. اولاً نباید هیچ گاه با ذهنیت ایرانی دولت عراق و شرایط آن را تحلیل کنیم. ما 40 سال است که در تحریم هستیم. اما اقتصاد ما گسترده است و موفق شدهایم پیشرفتهای زیادی را در عرصههای مختلف در سایه تحریم داشته باشیم. در عراقی که حدود 97-98 درصد متکی به نفت است، شرایط متفاوتی وجود دارد.
عراق در دوران تحریم از سال 1990 تا 2003 به قدری آسیب دید که به خاطر دارم پس از سقوط صدام که به عراق رفتم و این کشور را دیدم، چیزی من را به شدت به تعجب واداشت. آن هم این بود که در این کشور 3 پیشه فقط وجود داشت؛ فروش غذا، لباس و یا دارو. وقتی که در این مورد سؤال کردم که آیا مگر ممکن است که کسب و کارهای دیگری در این کشور وجود نداشته باشد، آنها گفتند که همه اینها وجود داشت، اما در طی این 14 سال، همه چیز از بین رفت. یعنی مردم به جایی رسیدند که برای امرار معاش وسایل خانه خود را میفروختند. لذا انتظارات مردم در عراق به شدت بالا و از توان دولتها خارج است.
نکته بعدی هم آن است که 16 سال است از سقوط رژیم در عراق میگذرد، اما متأسفانه شرایط امنیتی به گونهای بود که مشکلات را بیشتر کرد. یعنی به عبارتی اشغال عراق از طرف آمریکا به تنهایی 700 الی 800 هزار کشته از مردم برجای گذاشت. بعد از آن نیز بحث القاعده و داعش پدید آمد. این نشان میدهد که شرایط امنیتی عراق بخشی وسیعی از بودجه را به خود اختصاص داد. یعنی غیر از بودجه جاری در زمان جنگ با داعش 90 درصد بودجه اختصاص به جبهه پیدا کرده بود.
دولت عراق یک شرایط خاصی داشت، این واقعیت دارد، اما آیا به آن اندازهای که امکانات و بودجه در عراق وجود داشت، میتوانست کاریهایی انجام شود؟ تصورم من این است که بله، این ممکن بود. اما فساد اداری، اختلاس، سرقت و حیف و میل اموال عمومی به گونهای بود که اجازه نداد این اتفاق بیفتد.
شما تصور کنید، زمانی که داعش به موصل حمله کرد، روی کاغذ چندین هزار نیروی نظامی در موصل بود؟ اما اینهای زمانی که بررسی کردند، متوجه شدند، چیزی در حدود 50 درصد نیروی نظامی صوری است، یعنی سندسازی شده است.
ایکنا ــ چرا در اعتراضات اخیر استانهای سنینشین مانند الانبار و صلاحالدین درگیر این اعتراضات نشدهاند و اتفاقات اخیر در شهرهایی مثل بغداد، کربلا و نجف روی میدهد؟
اجازه دهید سؤال را کمی بازتر کنیم. چرا سه استان سنی نشین و سه استان کردنشین عراق درگیر این اعتراضات نبود. مگر این استانها جز عراق نبودند؟ اگر فسادی و دزدی در عراق وجود دارد، همه ملت باید اعتراض کنند. چرا اعتراضات محدوده به مناطق شیعهنشین یعنی بغداد به سمت جنوب تا بصره است؟ این سؤال بسیار مهمی در ارتباط با حوادث فعلی عراق است. هدف ایجاد یک فتنه در مناطق شیعهنشین است. بحث مفاسد اتفاقاً رمز عملیات است. نه این که فساد نیست، فساد هست. اما اینکه چرا فقط اعتراضات در یک منطقه محدود به وقوع پیوسته، این نشان میدهد که این منطقه محدود مورد هدف قرار گرفته است و دستهای پشت پردهای وجود دارند که این کار را انجام میدهند، البته دلایل متعددی در ارتباط با همین دستهای پشت پرده وجود دارد. مثلاً برای اولین بار حزب بعث بیانیه رسمی داد و رغد دختر صدام از اردن به مردم پیام میدهد که به خیابانها بریزید، آتش بزنید و به نیروهای نظامی حمله کنید. این نشان میدهد که یک ستادی در اردن وجود دارد. در ارتباط با فضای مجازی شما میبینید که بیش از 80 درصد هشتگها همچون «العراق ینتفض» از عربستان سعودی است. این نشان میدهد که ستادی در عربستان وجود دارد که در فضای مجازی به شدت فعال است.
در 16 سال گذشته هزاران سازمان مردم نهاد در عراق شکل گرفته است. جالب است بدانید که در عراق سفارت آمریکا 3 هزار کارمند دارد، نزدیک به هزار نفر از کارمندان سفارت یا روابط عمومی هستند، یا در ارتباط با جامعه مدنی و مسائل فرهنگی هستند. در 16 سال گذشته اینها با این سازمانهای مردم نهاد ارتباط داشتهاند، خیلیها را به آمریکا اعزام کردهاند. به اینها بیش از 700 میلیون دلار سفارت آمریکا کمک کرده است و اینها الان در حوادث فعلی عراق نقش بسیار بسیار مهی ایفا کردهاند.
در قانون اساسی عراق بحث ریشهکنی حزب بعث وجود دارد، اما در این شرایط میبینیم که شبکههایی مثل دجله، الشرقیه، الرافدین، اینها همه با بعثیهای خارج و داخل صحبت میکنند و بعضیها از صدام حسین طرفداری و از آن دوران ستایشگری میکنند. دولت عراق در حوادث اخیر تنها کاری که کرد آمد به برخی شبکههای داخلی تذکر دارد، دفاتر شبکههای الحدث، العربیه عربستان، الحره آمریکا و اسکای نیوز امارات را بست، بدون این که هیچگونه اعتراضی به عربستان، امارات یا آمریکا بکند. به اردن هم اعتراضی نکرده است. این نشان میدهد که دولت عراق در عرصههای رسانهای، فضای مجازی و ان جی اویی و در همه اینها هیچگونه ساختاری برای کنترل ندارد.
یکسری ستادها در عراق و خارج از آن وجود دارد، قطعاً در امارات، عربستان و در اردن ستاد هست، در اربیل هم ستاد وجود دارد. شما تصور کنید کشوری در دنیا وجود دارد که در خاک خودش ستاد علیه خودش باشد و به دولت اقلیم کردستان تذکر ندهد.
ایکنا ــ دلیل این تذکر ندادن چیست؟ آیا این ضعف امنیتی را نشان میدهد؟
این نشان میدهد که اگر یک نوع تمرکز و تسلط امنیتی وجود داشته باشد، دولت تذکر میدهد و اقدام میکند، اما زمانی که تسلط ندارد، این ممکن نیست. در اقلیم کردستان دولت تقریبا حضور ندارد، بعد از حوادث یکی دو سال اخیر مثل رفراندوم کردستان و پس از آن که دولت کرکوک را گرفت و مسائلی از این قبیل رخ داد و آنها ناچار شدند که سمت دولت برگردند، کنترل فرودگاه و برخی دروازههای مرزی را به صورت صوری به دولت عراق واگذار کردند. حضور دولت در اربیل بسیار کمرنگ شده است.
ایکنا ــ به نظر شما آیا فضای سیاسی در عراق در سالهای اخیر بازتر نشده است؟ برای مثال در عراق، که کشوری چندقومیتی است، فضای مجازی در اختیار همگان قرار دارد. مردم میتوانند مطالبات خود را بیان کنند، حتی در پاسپورت این کشور نیز دو زبان عربی و کردی دیده میشود. آیا اینها موفقیتهای دموکراتیکی نیست؟
اولاً فراموش نکنید که دموکراسی یکشبه اتفاق نمیافتد، یک فرهنگ است که در گذشت زمان به صورت متراکم اتفاق میافتد. اگر دموکراسی در عراق واقعاً نماینده مردم است، نباید شاهد اعتراضات باشیم. اعتراض نشان میدهد که این دموکراسی مشکل دارد. ما هم اکنون در منطقه در دو نقطه شاهد این اعتراضات هستیم. در لبنان و عراق. چرا؟ ساختار سیاسی هردوی این کشورها پارلمانی است. در ساختارهای پارلمانی باید با گروههای دیگری ائتلافسازی کرد. در چنین شرایطی باید یک ائتلاف گسترده ایجاد شود و قدرت بین احزاب تقسیم شود. تمرکز از بین میرود و برای مثال به این حزب دو وزارتخانه به آن یکی چهار وزارتخانه میدهند و احزاب به اندازه قدرتی که در پارلمان دارند، سهم میبرند. این عملاً قدرت را تبدیل به یک شرکت سهامی میکند. ساختار پارلمانی، ممکن است در انگلیس، آلمان، ایتالیا و بلژیک جواب دهد، ولی در مناطق توسعه سیاسی نیافته معلوم نیست به نتیجه برسد یا نه.
ایکنا ــ یعنی به نظر شما ساختار ریاستی برای کشوری همچون عراق بهتر از نظام پارلمانی است؟
بله، اتفاقاً در سایه حوادث فعلی تصور من این است که عراق باید به این سمت حرکت کند. بسیاری از مطالبات در حال حاضر مبتنی بر همین خواسته است.
ایکنا ــ با توجه وجود مذاهب و قومیتهای مختلف در عراق همچون اهل تشیع، اهل تسنن و کردها، احقاق حقوق آحاد مردم در یک نظام ریاستی ممکن است؟
مشکل همین القائاتی است که دیگران مطرح کردهاند، عراق اولاً کشوری است که اکثریت آن شیعه است. شیعه 63 درصد جمعیت، سنیها 20 درصد و کردها 17 درصد را تشکیل میدهند. در یک نظام ریاستی باید اکثریت حکومت کند. این شرکت سهامی که هم اکنون در عراق شکل گرفته و باید رئیس جمهور کرد، نخستوزیر شیعه و رئیس مجلس سنی باشد، این اتفاقاً یکی از موانع توسعه سیاسی و تمرکز قدرت در نظامی سیاسی است. دموکراسی یعنی حکومت اکثریت بدون این که حقوق اقلیت از بین برود. این به معنای رعایت حقوق اقلیت است، نه این که اقلیت الزاما باید در ساختار شریک باشد. این گونه نیست. اکنون در آمریکا که حزب جمهوریخواه در حاکمیت است، مگر دموکراتها را شریک کرده است. در عراق آمدهاند و القا کردهاند که بدون حضور سنی و کرد نمیشود در اینجا حکومت تشکیل داد. مگر در تاریخ گذشته عراق شیعه چه جایگاهی در قدرت داشت؛ حضور نداشت، سرکوب میشد.
ایکنا ــ همان طور که میدانید ائتلاف سائرون بیشترین کرسی را در پارلمان عراق در اختیار دارد و اخیراً اعلام کرده است که دیگر از عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق، حمایت نخواهد کرد. چقدر این احتمال وجود دارد که آقای عبدالمهدی از قدرت کنارهگیری کند؟
یکی از رفتارهای ناهنجاری که در عراق وجود دارد از طرف همین ائتلاف سائرون و جناب آقای سید مقتدی صدر صورت میگیرد، اتئلافی که حکومت عراق را تشکیل داده سائرون و فتح است. این که یک گروهی خود دولت تعیین میکند و خود در خیابان میآید و علیه آن اقدام میکند جای سؤال دارد. الان 80-90 درصدی که ریختند و تظاهرات کردند، نیروهای صدریهای هستند. اولا این یک تناقض رفتاری است، بله، آقای مقتدی صدر یک سال پیش اعلام کرد که اگر آقای عبدالمهدی در یک سال آینده موفق شد خواستهها را تحقق بدهد فبها و مگرنه من حمایتم را بر میدارم. اما اکنون دولت بسیاری از خواستههای این ها را عملی، تبدیل به لایحه کرده و به پارلمان پیشنهاد داده است.
مبارزه با فساد، مبارزه با فقر، بازگرداندن پولهای دزدی شده، ایجاد فرصتهای شغلی، بیمه بیکاری و برای اولین بار یارانه دادن به فقرا از جمله این موارد است. همه اینها را دولت مصوب کرده، اما سؤال اینجاست که چرا اعتراضات ادامه دارد؟ اگر خواستهها مطرح و در اولویت است پس باید این اعتراضات تمام شود، اگر اعتراضات سیاسی است و ربطی به این مسائل ندارد، این به معنای آن است که اینها به دنبال عزل آقای عادل عبدالمهدی هستند.
عبدالمهدی بر اساس این ائتلاف روی کار است. الان بخشی از این ائتلاف میگوید که ایشان کنارهگیری کند، ائتلاف نصر آقای العبادی این هم این نظر را دارد. بعید میدانم که عبدالمهدی استفاده دهد، اما به هرحال ساز و کار پارلمانی وجود دارد. اگر ایشان نتواند 50+1 پارلمان را به دست بیاورد، کنار میرود. لذا عبدالمهدی یک سال است که روی کار آمده. در یک سال نمیتوان همه خرابیهای عراق را درست کرد. این انتظار نامعقولی است. اما این که مقتدی صدر اگر بتواند، 50+1 یک را در پارلمان فراهم کند، میتواند نخستوزیر را عزل کند یا نه، باید گفت که این یک ساز و کار پارلمانی است و امکان دارد.
ایکنا ــ مرجعیت دینی عراق و مقامات دولتی این کشور خواستههای مردم عراق را تأیید و اعلام کردهاند که مخالفتی با اعتراضات مسالمتآمیز ندارند. دلیل اینکه آمریکا و انلگیس و اسرائیل میخواهند که اعتراضات ادامه داشته باشد چیست؟
چندین طرف از جمله آمریکا و انگلیس از اعتراضات عراق حمایت کردهاند که سفارتخانههای آنان در بغداد به شدت فعال بود و جلسات بسیاری زیادی با سران معترضان در این دو سفارتخانه اتفاق افتاده است. یک سری هم سفارتخانههایشان به آن شکل فعال نبوده، اما حضور به صورت فضای مجازی و رسانهای حضور داشتهاند. عربستان، اسرائیل، امارات و اردن هم به گونهای دخیل بودهاند. اگر عراق آرامش پیدا کند و یک نظام دموکراتیک در آنجا پا بگیرد، به طور طبیعی چون اکثریت شیعه هستند و همبستگی داخلی دارند به سمت ایران متمایل خواهد شد. اما اگر این کشور ناامن و ناپایدار شود، این دولت ضعیف به آمریکا نیاز پیدا میکند. لذا بعضی طرفها به دنبال ادامه ناامنی و اغتشاش در عراق هستند و هدفشان ناپایداری شرایط سیاسی عراق است.
ایکنا ــ پیش از آغاز اعتراضات در عراق عادل عبدالمهدی سفری به چین داشتند. آیا این سفر میتواند در حمایت آمریکا از وقایع اخیر این کشور تأثیرگذار باشد؟
برای روشنتر شدن این موضوع اجازه دهید واقعهای برای شما شرح دهم. حدود یک سال پیش و یا بیشتر امیر کویت سفری را به چین داشتند و در این سفر قراردادی بسته شد. جزیرهای در کویت به نام بوبیان قرار دارد که قرار بود آن را به چین واگذار کند تا به یک منطقه آزاد تجاری تبدیل شود و چینیها در آنجا 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری کنند. زمانی که امیر کویت از سفر برگشت، سفیر آمریکا جزء مستقبلین امیر بود. او به امیر کویت گفت که دولت متبوعم از من خواسته است که به شما بگویم این قرارداد را با چین به هم بزنید و او ناچار شد و این کار را انجام داد. این یک نمونه از رفتار آمریکاییهاست.
چین، در سال گذشته راهبردش را اعلام کرد که «کمربند و راه» نام دارد. کل این استراتژی گسترش نفوذ و ارتباطات چین با کشورهایی است که در جاده ابریشم با این کشور مرتبط هستند. در این چارچوب 4 هزار میلیارد دلارهم برای این راهبرد اختصاص داده است.
آقای عبدالمهدی هم در سفر به چین قراردادهایی را بست و آمریکا هم از او خواست که این قراردادها را لغو کند و ایشان نپذیرفتهاند. البته چند مسئله پشت سر هم بود. از آقای عبدالمهدی خواستند که مرز بین عراق و سوریه را باز نکند که ایشان قبول نکرد. از او خواستند که حشدالشعبی را منحل کند و نپذیرفتند. همچنین به ایشان گفتند که اعلام نکنید پشت حملات هوایی که به اسرائیل صورت میگیرد، اسرائیل است که ایشان آمدند اعلام کردند با ضرس قاطع مسئول این حملات اسرائیل است و ما باید به این تجاوزات پایان داده شود. مجموع این نوع پاسخهای منفی آقای عبدالمهدی به درخواستهای آمریکاییها یکی از دلایل حمایت آمریکا از اعتراضات اخیر علیه دولت وی است.
ایکنا ــ پیشبینی شما از این اعتراضات چیست و این وقایع به کجا ختم خواهد شد؟
در نظریههای تغییرات اجتماعی در علوم سیاسی 3 مفهوم وجود دارد. یکی از مفاهیم انقلاب، دومی اصلاحات و دیگری شورش است. تعریف انقلاب این است یک حرکت ایدئولوژیک با رهبری مشخص برای ایجاد تغییرات بنیادین است که نمونه آن را میتوان انقلاب اسلامی ایران دانست.
اصلاحات، یک تغییرات اصلاحی جزئی در درون نظام است و نه خارج از نظام. اما شورش یک خشم اجتماعی است نسبت به یک سری پدیدهها همچون استبداد، مثل اختلاس، دزدی، حیف و میل و ناکارآمدی دولت. آنچه در منطقه خاورمیانه در 10 سال گذشته اتفاق افتاده همگی تحت عنوان شورش طبقهبندی میشود، نه انقلاب است و نه رفورم. یعنی مردم از دیکتاتوری خسته شدهاند، مثلا در تونس که علیه بن علی وارد اعتراضات شدند. در لیبی، مصر و یا یمن هم همینطور. در این حرکت در تعریف تا سقوط میداند که به دنبال چه است، اما بعد از آن را نه. الگویی در ذهن نیست، شعاری که از تونس تا عراق شروع شد، «ملت خواهان سرنگونی نظام است» بود و تا همینجا هم اتفاقا میبینند. چون ایدئولوژی نیست، آینده را ترسیم نمیکند. آیا شورش امکان استمرار دارد؟ نه. جایی متوقف میشود. تا الان تجربه نشان داد شورش در لیبی به جنگ داخلی، در مصر به کودتا و در یمن به حمله خارجی، در بحرین تبدیل شد به یک حکومت اقلیت سرکوبگر علیه اکثریت. فقط در تونس به گونهای توافق داخلی باعث شد که دموکراسی نیمبندی در آنجا شکل بگیرد.
آیا این شورش (در عراق) افق مشخصی دارد، نه! الان چه کسانی به میدان آمدهاند؟ صدریها، صرخیها، یمانیها، بعثیها. چهار گروه مشخص در حوادث عراق حضور دارند، صرخیها و یمانی در زمان بعثیها با دولت کار میکردند. از سقوط رژیم تا کنون نتوانستهاند یک نماینده به مجلس بفرستند. این نشان میدهد که اینها پایگاه اجتماعی ندارند.
ایکنا ــ یعنی از اعتراضات مردم عراق سوءاستفاده میشود؟
بله، این شورش افقساز نیست، چون تخریب دارد، اما سازندگی ندارد. در انقلاب هدف سازندگی است، یعنی ساختن یک نظام جدید. هرچند که ممکن است در ابتدای انقلاب تخریبی صورت بگیرد. اما در شورش کلا تخریب است و افقی را ترسیم نمیکند. بله، ممکن است زمانی استمرار پیدا کند یا تبدیل شود به یک سرکوب و یا جنگ داخلی تبدیل شود. این تبدیل دولتساز و نظامساز نیست.
ایکنا ــ در مورد عراق قابل پیشبینی نیست؟
در مورد عراق تصورم میکنم این حوادث قابلیت استمرار ندارد، همانطور که لبنان توقفش شروع شده است. عراق هم به همین منوال خواهد بود. تا الان دولت موفق شده است بسیاری از این افراد مسلح را که به مردم تیراندازی میکردند، دستگیر کنند. الان وضعیت عراق شباهت زیادی به سال 60-61 ایران دارد، زمانی که منافقین به خیابانها ریختند و ترورهای کور را شروع کردند. روزی نبود که 30-40 نفر کشته نشود. این با یک کار امنیتی، نه نظامی و کشف خانههای تیمی خاتمه یافت. آنها هم سپس به عراق و پاریس فرار کردند. عراق الان پس از شکت داعش، که یک کار نظامی بود، نیاز به یک ساختار امنیتی برای سامان دادن به این شرایط دارد.
در پایان باید بگویم که شرایط عراق متأسفانه ناپایدار است. اقدامات بسیاری در جهت پایدار کردن آن انجام نشده است. دولت عراق به اردن سالانه 100 میلیون دلار تخفیف نفتی میدهد، اما دولت اردن علیه عراق توطئه میکند. دختر صدام میلیاردها دلاری را که دزدیده شده، در آنجا علیه دولت عراق خرج میکند. عراق هم اعتراض خود را به اردن نشان نمیدهد. دولت عراق باید روابط خارجی خود را بر اساس نیازهای امنیتی تنظیم کند.
رابطه عراق با اقلیم کردستان، فعالیت سفارتخانهها در داخل، فضای مجازی، فضای رسانهای و فضای ان جی اویی را باید تحت کنترل، قانون یا نظمی درآورد. با عنوان آزادی عمومی این که فضای عمومی صد در صد آزاد باشد، این در هیچ کشوری وجود ندارد. آیا شما میدانید در فرانسه به عنوان مهد دموکراسی غرب فیلترینگ وجود دارد. هیچ کشوری چنین فضایی را رها نمیکند تا در اختیار دشمن قرار دهد.
عراق روابط خارجی، کنترل داخلی، امنیتی، رسانه و ... همه اینها را باید سر و سامانی بدهد، اگر این کارها انجام نشود، ما در آینده شاهد تکرار چنین حواثی خواهیم بود.
گفتوگو از مرتضی کریمی
انتهای پیام