به گزارش ایکنا، اهمیت بحث علم و دانش در مبانی دین اسلام برای کسی که اندکی با این دین آشنا باشد قابل انکار نیست، آیاتی که با لزوم خواندن «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِی خَلَقَ [علق/1] بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید» آغاز میشود و در آیات متعددی مستقیم و غیرمستقیم به اهمیت علم، اشاره و با عبارات مختلف به تفاوت کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند اشاره کرده و تصریح میفرماید: «هَلْ یسْتَوِی الَّذِینَ یعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لَا یعْلَمُونَ إِنَّمَا یتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ [زمر/ 9] آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکر میشوند!»
البته نمیتوان در کنار اهمیت خود علم، ظرفی که علم باید در آن تحقّق پیدا کند را نادیده گرفت؛ و باید دقت داشت هر فرد و یا هر زمانی، قابلیت و یا صلاحیت برای ظرف بودن و تحقّق علم را پیدا نخواهد کرد! برای روشن شدن بهتر مطلب خوب است در ادامه، به یکی از آیات پر عمقی که نکات متعددی را در خود جای داده اشاره کنیم؛ آیهای که پیرامون خلقت ابتدایی حضرت آدم(ع) است؛ خداوند متعال در این آیه شریفه در مقام بیان برتری انسان بر ملائکه، به مبحث «علم» اشارهای داشته و چنین بیان میفرماید: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا [بقره/31] سپس علم اسماء را تماماً به آدم آموخت.»
از این آیه شریفه و آیات بعد آن، نکات متعددی را میتوان استخراج کرد که به برخی از آنها اشاره خواهیم داشت: اولین آنها این است که خداوند در آیه مورد نظر و آیات قبل و بعد از آن در مقام بیان امتیازاتی برای حضرت آدم(ع) نسبت به ملائکه است که در همین راستا برتری علمی آن حضرت برای ملائکه را بیان میفرماید و در ادامه دستور میدهد که ملائکه برای آدم سجده کنند و متواضع باشند: «قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا؛ گفتیم برای آدم سجده و خضوع کنید؛ همگی سجده کردند.»[بقره/34]
دومین نکتهای که باید به آن توجه داشت، جامع بودن علمی است که خداوند در اختیار حضرت آدم قرار داده و از آن تعبیر به «عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» فرمود؛ چنانکه وقتی از امام صادق علیه السلام درباره این آیه سؤال كردند که مقصود از این تعلیم و عمومیت مطرح شده چه بود؟ حضرت فرمودند: «الْأَرَضِینَ وَ الْجِبَالَ وَ الشِّعَابَ وَ الْأَوْدِیَةَ ثُمَّ نَظَرَ إِلَى بِسَاطٍ تَحْتَهُ فَقَالَ وَ هَذَا الْبِسَاطُ مِمَّا عَلَّمَهُ؛ منظور زمینها، كوهها، درهها و بستر رودخانهها (و خلاصه تمامى موجودات) است، سپس حضرت به فرشى كه زیر پایشان گسترده بود نظرى انداخته و فرمود حتى این فرش هم از امورى بوده كه خدا به آدم تعلیم داد!» [1]
اما سومین نکتهای که مقصود اصلی ما در بررسی این آیه شریفه و آیات پیرامون آن است، امتیازی است که در وجود حضرت آدم(ع) سبب موهبت علم و دانش به ایشان شد، چیزی که به ملائکه نشده بود، امتیازی که باعث شد آن حضرت چیزی را از سوی خداوند متعال بیاموزد که خداوند ملائکه را به هر دلیل در سطح آن آموزش ندانست؛ چراکه میدانیم کار خداوند متعال بر اساس حکمت است، پس یقیناً این موهبت علم به ایشان بر اساس ویژگیهایی بود که خداوند متعال در آدم ابوالبشر دیده بود و او را لایق امتیازی میدانست که آن در وجود ملائکه نبود و «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیثُ یجْعَلُ رِسَالَتَهُ [أنعام/ 124] خداوند آگاهتر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد!»
این نکتهای بس بزرگ است و میرساند که پذیرش علوم مشروط به شرایطی است که اگر آن ظرفیت و یا شرایط موجود نبود، دسترسی به علومی خاص، ممکن نمیشود. موضوعی که آن را میتوانیم در احادیث شریفی که درباره ویژگیهای زمان ظهور حضرت ولی عصر، عجل الله فرجه الشریف، وارد شده نیز متوجه شد، کمااینکه از امام صادق(ع) نقل شده که حضرت میفرمایند: «الْعِلْمُ سَبْعَةٌ وَ عِشْرُونَ حَرْفاً فَجَمِیعُ مَا جَاءَتْ بِهِ الرُّسُلُ حَرْفَانِ فَلَمْ یَعْرِفِ النَّاسُ حَتَّى الْیَوْمِ غَیْرَ الْحَرْفَیْنِ فَإِذَا قَامَ قَائِمُنَا أَخْرَجَ الْخَمْسَةَ وَ الْعِشْرِینَ حَرْفاً فَبَثَّهَا فِی النَّاسِ وَ ضَمَّ إِلَیْهَا الْحَرْفَیْنِ حَتَّى یَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ حَرْفاً؛ علم 27 حرف است، آنچه پیامبران آوردند و برای مردم آشکار ساختند، تنها دو حرف بوده است و مردم تا به امروز جز آن دو حرف را نشناختهاند. هنگامی که قائم ما، عجّل الله فرجه الشّریف، قیام کند 25 حرف دیگر را آشکار میکند و آنها را در میان مردم منتشر میسازد و آن دو حرف گذشته را هم به آن ضمیمه میکند تا 27 حرف تکمیل شود و همة قسمتهای علوم در میان مردم انتشار پیدا کند.»[2]
با توجه به مضمون این روایت میتوان متوجّه شد که شرایط و آمادگیهای فردی و اجتماعی پس از ظهور به حدّی خواهد رسید که به علوم دست نیافته بتوان دست یافت، چیزی که تا قبل از آن ممکن نبود عیان و آشکار شود. طبیعی است که جهان پس از کشف علوم و رمز و رازها، با جهان پیش از آن متفاوت خواهد بود و بسیاری از مشکلات مادی و معنوی کاهش خواهد یافت و کینه ها و جهالت ها و اشتباهات از بین خواهد رفت که اینها خود مقدمهای خواهد بود، برای تحقّق نعمتهای بزرگ دیگری که برخی از آنها در روایتی شریف از رسول خدا(ص) چنین بیان شده است: «بِهِ یَمْحَقُ اَللَّهُ اَلْکَذِبَ وَ یُذْهِبُ اَلزَّمَانَ اَلْکَلِبَ، وَ بِهِ یُخْرِجُ ذُلَّ اَلرِّقِّ مِنْ أَعْنَاقِکُمْ؛ خداوند به وسیله مهدی برای امت گشایش حاصل میکند. او دلهای بندگان را با عبادت پر میکند و عدالتش را بر آنها دامنگستر میسازد. خداوند به وسیله او دروغ و دروغگویی را ریشهکن میکند و خوی درندگی و ستیزهجویی را از بین میبرد و طوق ذلت و بردگی را از گردن شما برمیدارد.»[3] پس بیاییم برای رسیدن به آرامش حقیقی که در سایه علم و معنویت دوران ظهور تحقق خواهد یافت دعا کنیم.
نویسنده: طاهر قلیزاده محمدی
پینوشت:
1- تفسیر نمونه، ج 1، ص 176در نقل از تفسیر مجمعالبیان.
2- بحار الأنوار، ج 52، ص 336.
3- إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج5، ص122.
انتهای پیام