حامد بخشی، مدیر گروه پژوهشی جامعهشناسی گردشگری پژوهشکده گردشگری در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی درباره چالشهای اجتماعی روستایی، اظهار کرد: زمانی ما روستا خواهیم داشت که یک کشاورز، مزرعهدار و روستا نشین قوی داشته باشیم؛ چرا که به دلیل بروکراسی، افراد ضعیف به جایی نخواهند رسید تا زمانی که به حداقل یک درصدی روستاهای قدرتمند برسیم.
وی با اشاره به اینکه همیشه تقسیمبندی اجتماعی را در جامعه داشتهایم، تصریح کرد: در تقسیمبندی اجتماعی، تقسیمبندی رعیت – مالک را داشتیم و در طی سالیان گذشته در مقابل رعیت، ارباب و مالک را داشتیم.
بخشی با اشاره به اینکه تقسیمبندی رعیت و مالک را هم در شهر و هم در روستا داشتهایم، بیان کرد: رعیت به فردی گفته میشد که همیشه در رده پایین بوده و احترامی نداشته و این افراد همان کسانی هستند که در کف طبقه اجتماعی هستند.
مدیر گروه پژوهشی جامعهشناسی گردشگری پژوهشکده گردشگری جهاددانشگاهی خراسان رضوی، افزود: در وضعیت کنونی، روستاهای ما محکوم به فنا هستند و طرحهای مختلفی هم که برای روستاها انجام میشوند جز اتلاف منابع از این طرحها چیز دیگری نخواهیم دید.
بخشی با تأکید بر اینکه پس از اصلاحات ارضی، طبقهبندی رعیت - مالک به طبقهبندی روستایی - شهری تبدیل شد، تصریح کرد: زمانی در روستا مالک و رعیتهایش زندگی میکردند و در شهر هم تاجران و پیشهورانش؛ ارباب یک روستا برای خودش موقعیتی داشت و اربابان افراد تاثیرگذاری در کشور بودند، سردمداران روستاها، عشایر و شهرها انقلاب مشروطه در کشور را رقم زدند.
وی با اشاره به اینکه در دوران قاجار و پهلوی اول، عشایر مسائل اصلی کشور را در پایتخت رقم میزدند، اظهار کرد: پس از اصلاحات ارضی، مالکان از روستاها به شهرها میآیند و آن چیزی که در روستا ماند، رعیت بود، بنابراین از آن زمان به بعد رعیت مساوی با روستایی شد.
مدیر گروه پژوهشی جامعهشناسی گردشگری پژوهشکده گردشگری جهاددانشگاهی خراسان رضوی در ادامه، گفت: بر همین اساس روستایی فردی میشود که دارای ثروت و قدرت نیست و به همین دلیل شهرنشینها به واسطه برخی از ارزشها همچون تحصیل دارای قدرت و ثروت میشدند.
وی با اشاره به اینکه در یک زمانی روستاها و همچنین عشایر در کشور جزء مراکز قدرت بودند که با طرح اسکان عشایر در دوره رضاخان، مراکز قدرت از روستاها و ایلات به شهر منتقل شد، ادامه داد: در دوره پهلوی دوم نیز اقتصاد نفتی کشور را به میزان زیادی از اقتصاد روستایی مستقل کرد. هر فردی به اقتضای شرایطش، رفتار میکند و در استعاره مرکز پیرامون، پیرامونیها افراد روستایی و مرکزیها نیز افراد شهری هستند که همیشه این افراد در مرکز نگاه بالا به پایین دارند.
مدیر گروه پژوهشی جامعهشناسی گردشگری پژوهشکده گردشگری جهاددانشگاهی خراسان رضوی با اشاره به اینکه کیفیت زندگی شهری به مراتب بهتر از کیفیت زندگی روستایی است، افزود: یکی از دلایل این موضوع دسترسی افراد به مراکزی همچون مراکز خرید و یا تفریحی است، به طوری که میتوان گفت زندگی فروتنترین فرد شهری بهتر از زندگی فراترین فرد روستایی است. زندگی روستایی که بر اساس رابطه خویشاوندی است، ایجاب میکند که مشارکت بیشتری با یکدیگر داشته باشند.
در ادامه همچنین، مهدی کرمانی عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، با بیان که باید در فضای نخبگانی به مقوله دوگانگی روستایی و شهری خاتمه داد، عنوان کرد: اصحاب علوم اجتماعی در کشور با یک کج سلیقگی در به کار گیری اصطلاحاتی همچون آسیبهای اجتماعی، به این سوگیریها در ارزشگذاری به دو طرف دوگانههایی مانند شهری و روستایی، دامن میزنند
وی با طرح این سوال که این «آسیب اجتماعی از کجا می آید؟»، بیان کرد: ممکن است فردی در یک موقیعت مطلوب و به هنجار باشد و در طرف مقابل فرد دیگری در موقعیت نابههنجاری باشد که به این فرد میگوییم آسیب دیده است، پس اگر این گونه باشد احتمالاً همه افراد جامعه دچار آسیب هستند؛ چراکه عموماً با یک یا چند مسأله و مشکل در زندگیشان درگیرند.
کرمانی با اشاره به اینکه انسانها برای پیشبرد زندگی روزمره خود به دوگانه انگاریهای شناختی مثلاً متمدن و غیرمتمدن، شهری و روستایی، با سواد و بیسواد و نظایر اینها نیاز دارند، افزود: بار اخلاقی و ارزشی دوگانه روستایی و شهری تا حد زیادی ناشی از دوگانگی کلانتر و کلیدیتر مرکز و پیرامون است.
وی تصریح کرد: در ارتباط با مقوله روستایی و یا دهاتی بیشتر از آن که یک ادراک کالبدی یا جغرافیایی مدنظر باشد، باید بهعنوان یک برساخت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی موضوع را بنگریم.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه در هر کشوری قلمروهای سکونتگاهی وجود دارد که از ویژگیهای مشخصی همچون تراکم و تعداد کم جمعیت و یا غلبه فعالیتهای کشاورزی برخوردار است، بیان کرد: به طور معمول به این قلمروها که حدی از خودبسندگی اقتصادی را نیز دارند، روستایی گفته میشود که در برابر این قلمروها، شهر با ویژگیهای خاص خودش مطرح است.
وی با تأکید بر این که متمایز کردن جوامع روستایی و شهری از یکدیگر از حیث برترانگاری فرهنگی اجتماعی، در ایران ریشه تاریخی دارد، تصریح کرد: این ریشهها را میتوان از میانههای دوره قاجار و در عصر پهلوی اول جستجو کرد، یعنی از زمانی که با ایدههای ناظر بر مدرن شدن و توسعه آشنا شدیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، بیان کرد: در آن شرایط و بر اساس ایدههای توسعهای در جوامع غربی، لزوم افزایش نرخ شهرنشینی مطرح شد که نقطه اوج این مسیر تاریخی را میتوان در دوره اصلاحات ارضی شاهد بود.
کرمانی به غلبه سکونت و زندگی شهری در کشور اشاره و بیان کرد: یکی از معیارهای مهم توسعه یافتگی در الگوهای غربی غلبه زندگی شهری نسبت به شیوههای دیگر همچون زندگی روستایی است.
وی با اشاره به اینکه افراد چه در سطوح نخبگانی و چه در فرهنگ عامه بار مثبت و منفی به دو سویه رقابت بین زندگی شهری و روستایی میدهند، افزود: این موضوع بدان معنا است که فردی که در شهر ساکن است و احیاناً میتواند اثبات کند که سابقه طولانی در زندگی شهری دارد و چه بسا که ادعا کند ریشههای شهری دارد، برای خودش موقعیت فرهنگی و اجتماعی ممتازتری نسبت به کسی که در قلمرو روستایی زندگی میکند، در نظر دارد.
وی با اشاره به اینکه سابقه دوگانه روستایی و شهری را میتوان در ادبیات و مثلاً در داستان معروفی در مثنوی معنوی نیز جستجو کرد، گفت: یکی از تفاوتهای کلیدی و مهم در قیاس این دوره با دوران سنتی در ایجاد دوگانگی روستایی و شهری، در سیستماتیک شدن و نظاممند شدن آن به ویژه به تبع تصویرسازیهای رسانهای است.
به گفته وی، در داستان مولانا شاهد یک نمونه آرمانی بیخطا از فرد شهری و یک نمونه آرمانی از حیث منفی از فرد روستایی هستیم که در تقابل یکدیگر قرار میگیرند تا دو نگرش متفاوت به امر اخلاقی را بازنمایی کنند. در واقع مولانا نه بر محل سکونت، بلکه بر رویکرد اخلاقی طرفین تاکید دارد و آن را محصول نحوه سلوک و الگوی تربیت و رشد نظام شخصیتی آنها و نه محل سکونتشان میداند. برای یک مدت طولانی، حیات روستایی در کنار حیات شبانکارگی یا عشایری وجه غالب و بسیار قدرتمند در برابر سکونت زندگی شهری در جامعه ایرانی بود.
کرمانی با بیان اینکه از اواخر دهه ۷۰ در سرشماریها، غلبه سکونت در ایران شهری شده است، تصریح کرد: در حال حاضر ممکن است در مناطق روستایی افرادی که زندگی مشابه با زندگی شهری دارند به لحاظ دسترسیها، سطح سواد و امکانات در اختیارشان به ویژه دسترسی به رسانهها سکونت داشته باشند، اما همچنان مخاطب سوگیری ارزشی ناشی از دوگانه شهری و روستایی باشند.
وی تأکید کرد: اصلاحات ارضی در کشور تکانههایی به جامعه روستایی کشور وارد کرد که در دهههای متوالی این تکانهها آرام نگرفت و شرایط به سمت توسعه شهر نشینی، بدون رشد متوازن الزامات فرهنگی و اجتماعی آن پیش رفت. در اصلاحات ارضی فرایند مداخلات در روستا به گونهای بود که برگ برنده را به زندگی شهری بدهیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، تصریح کرد: برای نمونه در طی سالهای گذشته یک سریال واقعی که سبک زندگی روستایی در آن نمود داشته باشد، نداریم و در سریالهایی که در تلویزیون پخش میشوند عمدتأ به زندگی روستایی از پس عینک زندگی مدرن شهری نگریسته میشود.
کرمانی در پایان افزود: بحران مشارکت در مناطق روستایی در مقایسه با مناطق شهری نداریم و اگر میخواهیم پارامترهای توسعه اقتصادی در کشور اجرا شوند باید موانعی مانند امنیت سرمایهگذاری در کشور و به طور خاص در روستاها و یا پیادهسازی نظام مالی و مالیاتی شفاف، پاسخگو و استاندارد را مد نظر قرار دهیم. جامعهای با این همه موانع عیان توسعه اقتصادی، نباید منابع محدودش را صرف اولویتهای تصنعی و فعلا غیر ضروری مثلا آزمودن چندباره الگوهای شکست خورده و برداشتهای ناقص، ناکارآمد و ناهمخوان از حوزه ترویج کارآفرینی بکند.
انتهای پیام