مرحوم محمدصادق جعفرییگانه، مدرس و پیشکسوت قرآن کریم که برادرزاده علامه جعفری، شخصیت برجسته جهان اسلام و متولد شهر مقدس مشهد در سال ۱۳۳۳ است.
وی از حدود سال ۱۳۵۴ کار تدریس قرآن را در مشهد آغاز کرده و همچنین بعد از انقلاب و حدود سال ۱۳۶۳ نیز تلاش در این عرصه را بهصورت جدیتر ادامه داده است.
استاد جعفری که در این سالها، شاگردان و همچنین معلمان قرآن بسیاری را در این عرصه تربیت کرده است، کتابهایی چون «راهنمای آموزش پیشنیاز علم تجوید» و «علم قرائت قرآن» را در دوران حیات خود تألیف کرد.
کسب رتبه اول مسابقات قرآن در سال ۱۳۴۵ در مدارس مرحوم عابدزاده و رتبه اول حفظ پنج جزء قرآن در سال ۱۳۴۴ از افتخارات قرآنی این استاد پیشکسوت است.
مرحوم محمد صادق جعفری، ۱۱ آذرماه سال گذشته، در ۶۵ سالگی در مشهد دار فانی را وداع گفت و پیکرش در شاندیز به خاک سپرده شد. مصاحبه زیر، گفتوگوی منتشر نشده ایکنای خراسان رضوی با این چهره برجسته قرآنی است.
محمدصادق جعفری یگانه مدرس و پیشکسوت قرآن کریم در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، اظهار کرد: ما از قرآن بسیار عقب افتادهایم. امام خمینی(ره) میگفت: «با یک دست قرآن و با دست دیگر سلاحتان را بگیرید»، یعنی اگر از دست ما قرآنمان را بگیرند، سلاحمان را میگیرند و اینچنین میشود که اکنون به جای قرآن به دست ما، وسایل موسیقی میدهند.
وی ادامه داد: این فرهنگ که اکنون در جامعه آغاز شده است، زمانی بود که به زور گلوله میخواستند چادر از سر ناموس ما بردارند و اکنون به ضرب و زور گلوله هم نمیتوانند چادر سر دختران ما بگذارند. فرهنگ ما اینگونه شده است و سایر کشورها نیز همین را میخواهند. در خصوص ماجرای مسجد گوهرشاد روایتهای مختلفی وجود دارد و براساس یک روایت، 1800نفر و براساس روایتی دیگر 1700 نفر از انسانها به خاطر حجاب و ناموس این مردم کشته شدند، اما اکنون بسیار راحت حجاب را برداشتهاند که این یک تهاجم فرهنگی است.
جعفری یگانه تصریح کرد: مستر همفر، جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی، 300 سال پیش برنامهای را آغاز کرد که به آیین وهابیت ختم شد. او در انتهای کتابش مینویسد «و ما درختی را کاشتیم که امیدواریم 300 سال دیگر ثمر دهد» و اکنون همین درخت است که در حال ثمره دادن است، این افراد به فکر امروز نیستند، بلکه به فکر آینده هستند.
مدیر سابق موسسه قرآنی «راه علی(ع)»، بیان کرد: خداوند نیز در قرآن میفرماید؛ «وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبَّ إنَّ قومِی اتّخَذوا هذا القُرآنَ مَهجُوراً» ما را از قرآن مهجور کردهاند وگرنه قرآن 1400 سال است سر جای خود است و تا قیامت نیز باقی خواهد ماند. از قرآن بسیار فاصله گرفتهایم، نه از تفسیر قرآن چیزی درک میکنیم و نه از معنی آن. چرا خداوند چهار مرتبه در سوره قمر میفرماید: «وَ لَقَد یَسَّرنَا القُرآنَ لِلذکرِ فَهَل مِن مُدَّکِرِ»؛ ما قرآن را برای همه آسان کردیم تا همه بفهمند، یعنی تنها برای پیغمبر(ص) و علی بن ابیطالب(ع) نبوده است و ما نیز باید درک کنیم.
جعفری یگانه بیان کرد: هنگامی که علامه محمدتقی جعفری، مثنوی را شرح داد، از ایشان پرسیدند که چرا تفسیر قرآن را آغاز نکردید و مثنوی را تشریح کردید؟، ایشان فرمودند که تفسیرالمیزان سخن را تمام کرده است و علامه محمدحسین طباطبایی تفسیر کاملی از قرآن دارد. شاید چهار تا پنجم شرح مثنوی علامه جعفری نیز مباحث تفسیر قرآن است. این خبر به گوش علامه طباطبایی رسید که علامه جعفری به احترام تفسیرالمیزان تفسیر قرآن ننوشته و تفسیر مثنوی را آغاز کرده است. علامه طباطبایی میفرمایند که برای ما مسلمانان لازم است که هر دو سال یک دوره تفسیر خوانده شود. اگر معنای این جمله را محاسبه کنید، 1400 سال است که از نزول قرآن میگذرد و طبق نظر علامه طباطبایی، اکنون باید 700 دوره تفسیر داشته باشیم، اما به سختی شاید بیشتر از 60 دوره داشته باشیم.
وی تصریح کرد: جرج جرداق، دانشمند مسیحی، 200 بار نهجالبلاغه را از ابتدا تا انتها خوانده است، کدامیک از ما این کار را انجام دادهایم؟، ما که دم از استادی میزنیم و ژست و فیگور داریم، این کار را انجام ندادهایم، بقیه نیز جای خود. جرداق در انتها مینویسد «یا علی! اگر بگویم تو خدایی به دینم توهین شده است. اگر بگویم تو عیسی مسیحی، نه نیستی. تو خود بگو کیستی؟» چند روایت از علی بن ابی طالب(ع) را مردم میدانند، چند بار خطبه غدیریه را خواندهاند، چقدر برای ما این خطبه را خواندهاند، ما کجای مسئله هستیم؟.
جعفری یگانه با بیان اینکه پژوهشهای قرآنی در کشور ما تقلیدی شده است، بیان کرد: به این معنا که سعی میکنیم از منابع مختلف اقتباس کنیم و نوآوری نداریم. اهل سنت 6 مرتبه مثنوی را تفسیر کردهاند، در حالی که شیعه چنین تفسیری نداشته است. علامه محمد تقی جعفری در مقابل این 6 تفسیر یک تفسیر نوشت که تعجب آنها را برانگیخت، به این نوع مسائل پژوهش و نوآوری میگویند. در یک کتاب، نویسنده مدام نقل قول میکند، این نقل قولها صحیح است اما خودت چه چیزی برای عرضه داری؟ اگر به این صورت جلو برویم و بهطورمدام اقتباس کنیم، ضعیف خواهیم شد.
مدرس و پیشکسوت قرآن کریم ادامه داد: به عنوان مثال میتوانیم تفسیر حجتالاسلام قرائتی را نوعی نوآوری بدانیم، اما سایر تفسیرها اقتباسی است و به عنوان مثال در یک کتاب مینویسند که در تفسیر نمونه اینگونه است. تفسیر نمونه را خود خواننده میخواند پس این تفسیر جدید نیست و اقتباس است، تلفیقی است که از کتاب مرجع برداشت شده و در کتاب دیگری یادداشت میشود. این نوع فعالیت به مطالعه نیازمند است، یعنی اگر فرد قصد دارد کتاب بنویسد، باید 20 سال مطالعه کند، سپس بنویسد. علامه جعفری کتابهایش از قد یک انسان بلندتر است، این کارها زحمت دارد، اما ما هیچ کاری انجام ندادهایم و تنها به دهان و دست مردم نگاه کردهایم.
جعفری یگانه تصریح کرد: سیاست جهان براساس همین است که فرهنگ ما را معکوس جلوه بدهد، اکنون دختران فکر میکنند که اگر لباس نامناسب بپوشند این رفتار مدرن است، اما نمیدانند که جزء ترور شدههای مدرنیسم هستند، این فرد را هدف قرار دادهاند، زهر ترکش بر وجود او نشسته و نیش مار در او اثر کرده است.
وی اظهار کرد: کتابی تحت عنوان «مواضع العددیه» مشتمل بر موعظههایی از امام علی(ع) وجود دارد، این کتاب در بازار نیست و من در کتابخانه آستان قدس رضوی آن را مطالعه کردم. در یکی از موعظههای این کتاب آمده است که فردی خدمت امام علی (ع) آمد و گفت: «یا علی(ع) من سوال دارم»، امام گفت «بفرما». آن فرد گفت، «یا علی(ع) به این چهار سوال من جواب بده، چه چیزی واجب است و چه چیزی از آن واجبتر؟» امام فرمودند: «طاعت خدا واجب و ترک گناه واجبتر است، تا فسق و فجور باشد، تقوا نیست. تا ترک گناهان نباشد طاعت خدا ارزشی ندارد». گفت: «یا علی(ع) چه چیزی عجیب و چه چیزی عجیبتر است؟» امام فرمود: «دنیا عجیب است و دل به این دنیا دادن از آن عجیبتر است». گفت: «ای علی(ع) چه چیزی نزدیک و چه چیزی نزدیکتر است؟» امام فرمود: «روز قیامت نزدیک و مرگ از آن نزدیکتر است». پرسید «یا علی(ع) چه چیزی سخت و چه چیزی از آن سختتر است؟» امام فرمودند: «قبر سخت است و دست خالی درون قبر رفتن از آن سختتر است».
جعفری یگانه با بیان اینکه در دین، مذهبی و شیعهشناسی خود بسیار کم تبلیغ کردهایم، اظهار کرد: همچنین باید گفت تفسیر در جامعه مورد غفلت واقع شده است و متاسفانه ما از تفسیر هیچ چیزی نمیدانیم، برخی از افراد تصور میکنند که اگر صدایشان زیبا باشد و در نماز جماعت نیز «الله الله» بگویند ، همهچیز تمام است. نه، این موضوع ورودی و تازه اول راه است.برخی از افراد نیز هنوز از راه نرسیده خود را معلم میدانند. علت اینکه ضعیف میمانیم همین است که عدهای از راه نرسیده خود را معلم میدانند و آنوقت معلمهای واقعی کنار میروند. این افراد میخواهند خودنمایی کنند که به این صورت ضعف در جامعه ایجاد شده و کمکم جوانان دلزده میشوند.
وی ادامه داد: حرف من این است که «یکی مرد جنگی به از صد هزار»، داشتن صد هزار معلمی که خودشان بلد نباشند قرآن را بهطور صحیح بخوانند، چه فایده دارد؟ اکنون روحانیای وجود دارد که کلاسهایی را برگزار میکند و با لیاقت و عرضهای که دارد، توانسته افراد زیادی را جذب کند، اما در برخی از جلسات چهار نفر نیز حضور ندارند، دلیلش این است که افراد دلزده شدهاند و در این جلسات شرکت نمیکنند، اگر معلم، معلم باشد افراد را جذب میکند و این تاثیر زیادی دارد.
این مدرس و پیشکسوت قرآن کریم در ادامه با بیان اینکه از سال 72 رسما در کل کشور تدریس داشتم و در طی این سالها، در کلاسهای تربیت معلم جامعه قرآن تدریس کردم، عنوان کرد: ما خود باید غیرت تدریس داشته باشیم، در این میان اما برخی از افراد تنها بهدنبال پول هستند، پول را دریافت میکنند و مسئولیتی در قبال یادگیری فرد ندارند. کسی که این کار را انجام میدهد در روز قیامت چه پاسخی دارد؟ 40 شاگرد به من میدهند، 40 تا یک ساعت یعنی 40 ساعت زمان است، چه کسی میخواهد روز قیامت پاسخ بدهد که این 40 ساعت چه شد؟ بسیاری از افراد دو یا سه دقیقه تدریس میکنند و بقیه زمان را لطیفه تعریف میکنند. باید از خود بپرسید زمانی که فردی یک ساعت از وقت خود را به شما داد، چه چیزی یاد گرفت؟
وی اضافه کرد: به تازگی این موضوع رایج شده است که در جلسات مذهبی فرزندانشان را بههمراه خود میآورند، کنار خود مینشانند و موبایل به دستش میدهند و بچه نیز بازی میکند، سپس میروند. این بچه چه چیزی در این مراسم یاد گرفته است؟ فرد وارد دبیرستان میشود، اما هنوز یاد ندارد یک کلمه قرآن بخواند؛ اکنون چه کسی مقصر است؟ درد ما این مسائل است که اگر بیان شود حتی ممکن است آدم را تکفیر کنند. در سال هفتهای دو ساعت درس قرآن در مدارس داریم و با یک محاسبه جزئی متوجه میشویم که این فرد 700 ساعت درس قرآن داشته است. در این 700 ساعت فرد چه چیزی آموخته است که وقتی به دانشگاه نیز وارد میشود، یک واحد درس معارف به صورت اجباری برایش درمیگیرند؟
جعفرییگانه بیان کرد: من شنیدهام ژاپن بالاترین حقوق را به معلمان خود میدهد و آلمان بیشترین پول را برای جادههایش خرج میکند، زمانی که دلیل این کار را میپرسند، میگویند دانشمندان ما در این جادهها رفتوآمد میکنند و اگر یکی از آنان در این جادهها کشته شوند کشور، دیگر نمیتواند مانند او را بسازد. نظر ژاپن نیز این است که معلم، رئیس جمهور و نماینده مجلس میسازد و باید روی این افراد سرمایهگذاری شود، اما معلم در کشور ما منتظر است ساعت کاریاش به اتمام برسد تا سریع برود و یا مسافرکشی کند و بهعنوان مثال بتواند اجاره خانهاش را دربیاورد، اگر واقعا اینگونه نیست، بیایند به من بگویند اشتباه میکنی، اگر هم این موضوع وجود دارد، باید دوایی برای آن پیدا کرد تا شاهد حل برخی مشکلات این حوزه باشیم.
این مدرس و پیشکسوت قرآن کریم در ادامه بیان کرد: عملاً ما دیگر مانند آیتالله بروجردی، علامه طباطبایی و علامه جعفری نخواهیم داشت. دنیا باید تا کجا بچرخد که مانند امام خمینی(ره) را داشته باشیم، من از بچگی مقام معظم رهبری را میشناسیم، تفکرات ایشان دیگر دست هرکسی نخواهد بود و این گونه افراد را چگونه میتوان یکجا جمع کرد تا از آنها درسی یاد بگیریم و سواد و علم کشور بالا برود، البته ناسپاس و ناشکر نیستیم و بهجلو هستیم، اما در بعضی مواقع بهتر میتوانیم پیش برویم.
انتهای پیام