به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، سیدعلیرضا واسعی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شامگاه 29 بهمنماه در نشستی از سلسله نشستهای محاکات با موضوع «نقش هنر دینی در حیات تمدنی» که به همت هیئت اندیشهورز هنر و رسانه معاونت پژوهش حوزهعلمیه خراسان، صورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: امروزه در میان دینشناسان این موضوع مطرح است که دین چه کارکردی دارد که در پاسخ باید گفت دین، چه دین آسمانی که منظور ادیان ابراهیمی است و چه دین زمینی که ادیان غیرابراهیمی را شامل میشود، بهعنوان عنصری معنابخش به زندگی و آرامش آفرین مطرح است و به همین دلیل است با تمام مخالفتهایی که با دین وجود دارد، اما از مدافعان سرسختی نیز برخوردار است و نشان داده که دارای کارکردهای مهم و اساسی است و این در حالی است که اساسیترین پرسشهای انسانی را میتوان از طریق دین پاسخ داد و یا آنها را توجیه کرد.
وی عنوان کرد: از این رو اگر دین چنین کارکردی دارد، طبیعتا همه آنچه که به دین مرتبط است، باید در همین راستا نیز نقش داشته باشد، بتواند معنایی را به زندگی و آرامشی را در اختیار انسان قرار دهد، از این رو این پرسش کاملا طبیعی است که هنر دینی چه کارکردی دارد و یا اینکه چه کارکردی باید داشته باشد، در حقیقت این امر بر اساس فرضیه اساسی پیش میرود و این است که دین برای زندگی بهتر و آسانتر برای همه انسانها آمده است که این فرضیه برگرفته از سخنی از پیامبر اکرم(ص) است که ایشان میفرمایند: «محبوبترین دین در نزد خدا آن است که مبتنی بر توحید و اصل آسان گیری و مدارا باشد» و من نیز طبعیتا به دین با این نگاه مینگرم و تفکر من این است که دینی که نتواند این ویژگیها را داشته باشد از نگاه پیامبر اکرم(ص) دین مطلوبی نیست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: در این اینجا لازم است که به مفهومشناسی مقولههایی همچون هنر، هنر دینی، تمدن و حیات تمدنی بپردازیم، در خصوص هنر باید گفت که در حقیقت، هنر، فن انعکاس و یا به نمایش در آوردن زیباییهای جهان هستی و یا زیبانمایی هستی است و با سه عنصر زیبایی، تخیل و خلاقیت مواجه است که البته برای این زیبایی میتوان تعاریف زیادی را به کار برد، اما بیشک مراد از این زیبایی در هنر، زیبایی معطوف به واقعیتهای عینی و قابل اندازهگیری است، بنابراین آنچه در عالم ارزشها مطرح است، هرچند زیباست، اما باز هم در دایره هنر قرار نمیگیرد.
واسعی عنوان کرد: البته گفتنی است که برای زیبایی گفته میشود که یک امر مطلق و یا نسبی است و یا اینکه اساسا ما میتوانیم زیبایی را با ملاک مشخصی تعریف کنیم یا خیر، در حقیقت امر زیبا به آن چیزی میگوییم که طبع ما نسبت به آن تمایل مطلوب پیدا کرده و درون ما نسبت به آن یک نوع احساس خاصی پیدا میکند و امر زیبا امری است که به لحاظ بصری و حسی در وجود ما یک نوع احساس خوبی را بر میانگیزد، لذا برای این مقوله چند عنصر در نظر گرفته شده است که میتوان به هارمونی مجموعه و یا تعادل اجزا، تناسب مجموعه به گونهای که موجب خوشایندی بیننده میشود، بحث دقت و ظرافت، نظم و همچنین جنبههای پنهانی که حس انسانی را در وجود آدمی برمیانگیزد که مجموعه این امور در فهم زیبایی کمککننده است، اشاره کرد.
وی خاطرنشان کرد: باید گفت این بحثی که اکنون مورد بررسی قرار گرفته در حوزه فلسفه هنر قرار میگیرد و لذا طبیعتا از احکام شرعی، خوبی و یا بدی اخلاق هنر بحث نمیشود، بلکه ما درصدد هستیم که کارکرد تمدنی هنر دینی را مورد بررسی قرار دهیم و از این رو چیستی دینی تا حدی برای ما یک فرضیه گرفته شده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به مفهوم شناسی هنر دینی و مقوله تمدن اشاره و اظهار کرد: در عین حال برای هنر دینی میتوان چند تعریف را آورد، در حقیقت هنر دینی، هنر بر آمده از دین، هنری که همسو با دین و یا هنری است که بهعنوان پشتوانه دین عمل میکند. در خصوص تمدن هم باید گفت که در حقیقت تمدن، نوع زیست نهادینه شده در یک جامعه است که امکان همزیستی مسالمتآمیز و حد اکثری برای همگان در آن فراهم میشود.
واسعی بیان کرد: همچنین منظور از حیات تمدنی نیز نوعی از زندگی اجتماعی است که همه آدمیان در آن از نظم، آزادی، امنیت، اخلاق و فرهنگ برخوردار هستند و به صورت برابر نیز زندگی میکنند، در این میان نیز برخی افراد گفتهاند که تمدن مطلوب، گستردهترین سطح مناسبات انسانی است.
وی اظهار کرد: در اسلام نیز پارهای از هنرها در عین زیبایی محل گفتوگو قرار گرفته اند که میتوان به هنرهایی همچون تجسمی، تصاویر جاندار و غنا اشاره کرد که در این میان برای بتپرستی و تشبیه غیر مسلمانان دو تبیین اسلامی مطرح شده است.
واسعی اظهار کرد: شهید مطهری در این خصوص میگوید که در مسئله مجسمهسازی منع اسلام به جهت منع بتپرستی و مبارزه با آن است، اسلام در مبارزه با این مسئله موافق بود، زیرا اگر مجسمهای از پیغمبر(ص) و... میساختند، بدون شک امروز بتپرستی به صورت شفافتری وجود داشت.
وی خاطرنشان کرد: البته در این میان زبان و کارکردهای هنر را نیز نباید نادیده انگاشت، زیرا زبان هنر، زبان بینالمللی، ماندگار، قابل فهم برای همه، ملایم، موثر و نوازنده برای چشم، گوش، قلب و یا دیگر حواس است. همچنین علاوه بر این موارد نیز هنر یک نوع زیبایی را به مخاطب منتقل میکند و به نوعی حس تکریم، تعظیم، اقناع فکری، ارضاء ذهنی و ... را در وجود انسان بر میانگیزد. البته در میان این کارکردهای هنر، میتوان برجستهترین آن را، افزایش صلح و دوستی میان انسانها دانست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با تاکید بر اینکه هنر میتواند انسانها را به یکدیگر نزدیک کرده و زندگی برابرانه و برادرانهای را ایجاد کند، افزود: در حقیقت اگر هنر دینی تقویت شود، زبانی قابل فهم برای همگان در هر زمانی و موثر و نافذ برای زندگی متعالی که اسلام عهدهدار آن است؛ خواهد بود. منظور از زندگی متعالی در اینجا، زندگی اخلاقمدار، خیرخواهانه و سعادتمندانه است که بر اصل محبت، اخلاق، مدارا و آسانگیری استوار است که در حقیقت هنر میتواند به آسان صورت گرفتن چنین اموری کمک کند.
واسعی تصریح کرد: البته برخی افراد هم هستند که تمدن را فرایندی در مسیر تعادل تعریف کردهاند، اما واقعیت این است که هنر به شدت در مسیر تعامل بهتر انسانها یا ایجاد تعادل در زندگی انسانی نقش موثری دارد. همچنین هنر میتواند احساسات و عواطف انسانی را به بهترین شکل ممکن بر انگیزد و در فهم بهتر حقیقت یاری کند. البته روشن است که در هنر، اصل آزادی از اهمیت بسیاری نیز برخوردار است، اما همه چیز مطلوب شمرده نمیشود، بلکه اصولی دارد که در جای خود باید مورد مطالعه و پردازش قرار گیرد.
انتهای پیام