به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حجتالاسلام والمسلمین مهدی زمانی، مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان، 26 فروردینماه در اولین جلسه از سلسله جلسات رمضان با موضوع «شرح دعای ابوحمزه ثمالی» که بهصورت وبینار برگزار شد، اظهار کرد: در رابطه با اهمیت وقت سحر قرآن کریم به دو آیه اشاره شده است، یکی در آیه 17 سوره مبارکه آلعمران و دیگری هم آیه 18 سوره مبارکه زاریات که در حقیقت این دو آیه ارزشمند بودن وقت سحر را بیان میکند.
وی ادامه داد: در حقیقت وقت سحر در 24 ساعت شبانهروز بهترین و ارزشمندترین وقتی است که میتوان از آن بهرهمند شد و به همین جهت دعای ابوحمزه ثمالی از امام سجاد(ع) نقل شده است، اما در این میان میتوان به یکی از عللی که میتوان برای ارزشمند بودن این وقت اشاره کرد این است که وقت سحر وقت خلوتی است و انسان میتواند در این وقت با خدای خود به راز و نیاز بپردازد و خداوند نیز این خلوت میان خود و انسان را دوست دارد.
مدرس حوزه علمیه خراسان با اشاره به فقره اول دعای ابوحمزه ثمالی، بیان کرد: نکته اول در شرح فقره اول این دعا باید گفت که خداوند متعال نفس انسان را به گونهای آفریده که صبر را بپذیرد و این به آن جهت است که نفس انسان یک موجود بالقوه است و به تعبیر حکما نیز انسان از یک استعداد خاصی برخوردار است و خدای متعال نیز نفس انسانی را با قابلیتی بسیار گسترده آفریده که میتواند در مسیر صعود و یا در مسیر نزول مراتب بسیار زیادی را بپیماید.
زمانی اضافه کرد: از سویی نیز به تعبیر برخی از حکما قابلیت انسان و استعداد انسان یک استعداد نامتناهی است، بنابراین مسئله ادبپذیری انسان به قابلیت و استعدادی که در درون او نهفته است، بازمیگردد. پس اولین نکته در شرح بیان امام سجاد(ع) در محور ادبپذیری و استعداد انسان برای آن است که صبر را در خود بپذیرد.
وی گفت: دومین نکتهای که در شرح کلام امام سجاد(ع) وجود دارد معنای تأدیب و یا ادبپذیری است، همانگونه که میدانیم تأدیب از واژه ادب برمیآید، ادب به این معناست که انسان حدود خود، حدود اشخاص و همچنین اشیایی که با آنها مرتبط است را بشناسد، از این رو میتوان این موارد را سه محور اساسی برای مقوله ادب در نظر گرفت که مجموعه این حدود و اندازههای عناصر مختلف را ادب مینامیم که انسان باید اینها را بداند و پس از شناخت این سه محور بتواند به درستی وظایف خود را جامعه عمل بپوشاند.
مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان افزود: اما نکته سوم، اهمیت و ضرورت تأدیب است. در روایات ائمه معصوم(ع) و قرآن کریم به مسئله تأدیب و ادبپذیری اشاره شده و این مقوله را جزو سرمایههای بزرگ معنوی یک انسان بهشمار آوردهاند، لذا انسان در کنار سرمایههای مادی خود از یک سری سرمایههای معنوی هم برخوردار است که یکی از این سرمایهها، ادب است.
زمانی اظهار کرد: امام علی(ع) در جایی میفرمایند «بهترین چیزی که پدران برای فرزندان به میراث میگذارند، ادب است»؛ بنابراین اندازه ادب است که موجب زینت و آراستگی روحی یک انسان میشود و مهم این است که انسان تا چه اندازه ادب را در وجود خود پذیرفته و این مقوله را رعایت میکند.
وی با اشاره به محوریت چهارم بیانات امام سجاد(ع)، تصریح کرد: محور چهارم در بیانات امام سجاد(ع) رسالت دین در تأدیب انسانهاست، همواره به این مورد باید توجه لازم را داشت که از رسالتهای مهم دین مسئله تأدیب است که انسانها را ادب میکند و از حالت خودرویی و بیتوجه بودن نسبت به شرایط و آداب زندگی خارج میکند و به آنها تعلیم میدهد، لذا به همین جهت است که خداوند در قرآن کریم به رسالت انبیاء نیز اشاره کرده است.
مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان با بیان اینکه همواره حوزههایی چون فکر و اندیشه، قلب و گرایشها و حوزه رفتارهای انسانی نیازمند تأدیب هستند و انسان باید در هریک از مراحل وجودی خود به آداب هر یک از این مراحل بهدرستی توجه کند، تصریح کرد: اما این در حالی است که بسیاری از مواقع افراد بر این باور هستند که تأدیب مربوط به مرحله رفتار است، در حالی که اینگونه نیست، بلکه آداب که همان رعایت ادب است، تمام ساحتهای وجودی انسان را فرامیگیرد، بنابراین تفکر، ذهن و اندیشه حدود و آدابی دارد و انسان باید آداب تفکر و اندشه را بداند. مسئله قلب و گرایشها و تمایلاتی که در وجود انسان قرار دارد، آدابی دارد که در یک چهارچوب خاصی که همان ادب است، قرار میگیرد.
زمانی با اشاره به اینکه دین مقدس اسلام در زمینه تأدیب انسانها برنامههای بسیار گسترده و فراوانی دارد، یادآور شد: این در حالی است که هم علم اخلاق و هم علم فقه در علوم اسلامی متکفل بیان تأدیب انسانها هستند، اگرچه ما در علم فقه بر واجبات، محرمات و احکام الزامی تأکید میکنیم، اما در کتب فقهی ما وقتی فقها احکام الزامی را بیان میکنند، وارد مقولههای آداب از جمله آداب تجارت، آداب طلاق، آداب نکاح و... میشوند که در تمام این موارد میبینم که نظر شارح مقدس بر این است که انسانها بر محور ادب حرکت کرده و برنامههای خود را نیز در این راستا هماهنگ کنند.
وی تأکید کرد: بنابراین رسالت دین همان گستردگی تأدیب در حوزههای فردی و اجتماعی است و یک انسان مسلمان واقعی، مؤدب به تمام آداب فردی و اجتماعی است و به تمامی این مقولهها آنگونه که باید توجه لازم را دارد. پیامبر اکرم(ص) فرمودند که خداوند مرا ادب فرمود و به نیکوترین وجهی مرا تأدیب کرد. در حقیقت این روایت نشان میدهد که از پیامبر اکرم(ص) که افضل انسانهاست مقوله ادب شروع میشود و این امر ادامه پیدا میکند و تمام جوانب زندگی و افراد مختلف را در بر میگیرد.
مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان به محور پنجم در بیانات امام سجاد(ع) که انواع تأدیب است، اشاره کرد و گفت: در این فقره از دعای ابوحمزه که حضرت زینالعابدین(ع) میفرماید «إِلَهِي لا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ»، از این بیان امام سجاد(ع) میتوانیم استفاده کنیم که تأدیب خداوند چهار قسم دارد که سه قسم آن مطلوب و یک قسم آن نامطلوب است که امام سجاد(ع) در این فقره از دعای ابوحمزه اولین درخواست خود را از خداوند متعال بیان میکنند.
زمانی قسم اول تأدیب را تأدیب قولی و گفتاری دانست و اظهار کرد: خداوند متعال با فرو فرستادن قرآن مجید آداب انسانیت را به ما آموخته و ما را با کلام محکم و راستین خود در مسیر ادب قرار داده است، به راستی هر کسی عامل به قرآن کریم باشد و آیات قرآن کریم را سرلوحه زندگی خود قرار دهد بهترین ادب را که در این کتاب آورده شده از این کتاب فرا خواهد گرفت.
وی بیان کرد: قسم دوم از تأدیب الهی، تأدیب عملی و رفتاری است. خدای متعال برای اینکه انسانها از جهت عملی و رفتاری تربیت شوند، 124 هزار پیامبر و اوصیای آنها و 12 جانشین پیامیر گرامی اسلام(ص) را بهعنوان انسانهای کاملی تأدیب فرمود و این افراد را بهعنوان الگوهای عملی و رفتاری تأدیبهای انسانی در اختیار بشر قرار داد.
زمانی یادآور شد: لذا در قرآن آمده است که رسول گرامی اسلام(ص) اسوه حسنهای هستند برای اینکه انسانها در مقام تأدیب از ایشان الگوهای عینی ادب را بیاموزند، همواره اگر انسان یک معلم اخلاق داشته باشد که با او در ارتباط عملی باشد و کار و عمل او را ببیند قطعا میتواند در تأدیب او تأثیر بسزایی داشته باشد.
مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان اظهار کرد: قسم سوم از اقسام تأدیب الهی نسبت به بندگان خود تأدیب به بلاها و سختیهاست و واقعا برخی از انسانها را برای اینکه درجه آنها را ارتقا بخشد و آنها را در مسیر ادب به مراتب عالیه کمال برساند با اقسام بلاها و گرفتاریهایی در زندگی آنها را ترفیع درجه میدهد که در حقیقت این یک فصل مهمی در تأدیب انسانهای کامل است. خدای متعال در بخشی از حرکات تربیتی انسان کامل را با اقسام بلایا و گرفتاریهای گوناگون اوج میدهد و آنها را در مسیر عبودیت ارتقا میدهد.
زمانی بیان کرد: اگرچه که انسانهای معمولی از بلایای طبیعی فرار میکنند، اما اوج تربیت و تأدیب انسانهای شایسته و کامل در زیر سایه بلاها و گرفتاریهایی است که برای آنها به وجود میآید، لذا میبینیم که زندگی انبیا مملو از بلاها و سختیهاست، از این رو ما باید توجه داشته باشیم که بخشی از تأدیبهای الهی در زیر سایه این مسائل است و در روایت داریم که بلاها در درجه اول برای انبیا، در درجه دوم برای ائمه(ع) و در درجه سوم برای اولیای خداست، اینها افرادی هستند که تأدیبشان بهوسیله پروردگار در مسیر سختیها و مشکلات و دست و پنجه نرم کردن این فشارهای زندگی صورت میگیرد.
وی بلا را یکی از مسائل و مسیرهای تربیت و تأدیب انسانها دانست و تصریح کرد: در حقیقت انسانها بدون بلا نمیتوانند تأدیبهای سطح بالا را به دست آورند و لذا در حدیث داریم که خداوند هر کسی را که دوست دارد آنها را با بلاها و سختیها تربیت و تأدیب میکند و در مسیر کمال انسانی آنها را با بلاها اوج میدهد.
مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان با اشاره به قسم چهارم نیز اظهار کرد: قسم چهارم آنجایی است که خدا فردی را تأدیب به عقوبت کند که در این تأدیب بر خلاف تأدیب به بلا که در آن گناهی وجود ندارد، انسان مرتکب اشتباه بزرگی شده و خدای متعال هم از مسیرهای گوناگون اشتباه انسان را به او تذکر میدهد و هنگامی که ببیند انسان به این تذکرات توجهی ندارد و مسیر خود را درست نمیکند او را تأدیب به عقوبت میکند.
زمانی بیان کرد: اگر بخواهم نمونهای از این تأدیب را که در قرآن به آن اشاره شده است بیان کنم، ماجرای حضرت یونس(ع) است. در حقیقت حضرت یونس(ع) در مقام پیامبری ترک اولیاء انجام داد و اگرچه که این کار گناه محسوب نمیشود، اما نسبت به پیامبری که در مراتب عبودیت قرار دارد خطا محسوب میشود و بر همین اساس خدای متعال او را گرفتار شکم ماهی کرد. خدای متعال از باب هشدار به پیامبر اکرم(ص) میفرماید ای پیامبر در برابر فشارها و سختیهای رسالت کاسه صبرت لبریز نشود و مراقب باش مبادا مانند صاحب ماهی شوی.
وی گفت: این یکی از مصادیق تأدیب به عقوبت است که خدای متعال در قرآن کریم به آن اشاره کرده است تا یک الگویی برای انسانها باشد که خطاها در عالم بدون عکسالعمل باقی نمیماند، خداوند انسان را با این عقوبت او را تأدیب میکند.
انتهای پیام