به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، آیتالله سیداحمد علمالهدی، نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی، شامگاه 28 فروردینماه در سومین جلسه از سلسله جلسات تفسیر سوره «ابراهیم» که از طریق رادیو زیارت پخش شد، اظهار کرد: در تفسیر این سوره باید گفت که اولین آیه با حروف مقطعه قرآن آغاز میشود و ما در تفاسیر گذشته مباحث مفصلی را در خصوص حروف مقطعه قرآن بیان کردیم، اما یکی از توجیهاتی که اغلب مفسرین اهل سنت و شیعه آن را پذیرفتهاند این است که گفتهاند حروف مقطعه قرآن اشاره به ماده لفظی هر سوره دارد.
وی ادامه داد: اما این در حالی است که خداوند در ابتدای هر سوره بیان میکند مواد لفظی این سوره از حروف زبان عربی تشکیل شده و در حقیقت نزولات آسمانی در مقام وحی در زمان هر پیامبری به زبان عربی نازل شدهاند. در این زمینه روایاتی داریم که خداوند متعال هر کتاب آسمانی را به زبان اصل کتاب که همانا زبان عربی است نازل میکرده و هنگامیکه جبرئیل آیات آن کتاب را در گوش انبیا قرار میداده و انبیا به همان زبان قوم خودشان متوجه میشدند و به مردم ابلاغ میکردند.
امام جمعه مشهد بیان کرد: مرحوم شیخ صدوق با در اختیار داشتن سلسله سندی، روایتی را از امام صادق(ع) نقل میکند که ایشان فرمودهاند: «خدای متعال هیچ وحی را نازل نکرد مگر به زبان عربی، این کتاب به زبان عربی بر آن پیغمبر نازل میشد و انبیا به زبان قومشان این وحی را متوجه میشدند، لذا وقتی این آیات در گوش پیامبر(ص) خوانده میشد به همان زبان اصلی قرار میگرفت و ایشان هم قرآن را به زبان عربی به مردم ابلاغ میکردند».
علمالهدی اظهار کرد: از فرمایش امام صادق(ع) اینگونه میتوان نتیجه گرفت که کتابهای آسمانی مانند تورات، انجیل و زبور با زبان اصلی کتاب و زبان تکلم پروردگار ابلاغ نمیشد، بلکه به زبان همان قوم به آنان ابلاغ میشد و تنها کتابی که با زبان پروردگار و با زبان اصلی کتاب به مردم ابلاغ شده قرآن است که در حقیقت این کتاب به زبان عربی به پیامبر(ص) وحی و ایشان نیز این آیات را با همان زبان عربی به مردم ابلاغ میکردند و مردم هم به همان زبان آیات قرآن را میشنیدند.
وی بیان کرد: لذا از توجیهات حروف مقطعه قرآن این است که ماده اصلی قرآن حروف عربی است، بدین منظور که در بین کتب آسمانی تنها کتابی که با ماده اصلی خود به پیغمبر اکرم(ص) ابلاغ شده و پیامبر(ص) هم با همان ماده و لفظ اصلی خود آن کتاب، آن را به مردم ابلاغ کرده قرآن است. این در حالی است که خداوند تورات را به زبان عربی به حضرت موسی ابلاغ کرد، اما ایشان به زبان عبری آن را متوجه شدند و آن را به همان زبان عبری به مردم ابلاغ کردند.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی گفت: خداوند در آیه سوره مبارکه ابراهیم اول، هدف نزول قرآن را خروج از ظلمات به سوی نور بیان میکند. در این آیه چند نکته نهفته است که باید به این نکات توجه داشت. اولاً خروج از ظلمات به نور در قرآن بارها تکرار شده است. خداوند گاهی خروج از ظلمات به نور را به انبیا نسبت میدهد. در آیه اول سوره مبارکه ابراهیم، خداوند اخراج انسان از ظلمات به سوی نور را به پیغمبر نسبت میدهد و به ایشان میگوید که مردم را از ظلمات به نور خارج کن.
علمالهدی افزود: نکته دومی که وجود دارد آن است که این آیات دلالت میکند که هدف اصلی قرآن تودیع انسان و جنس انسان است و مأموریت پیغمبر برای جنس انسانهاست که در حقیقت انسانها را به سوی خداوند دعوت و به نوعی آنها را از ظلمات به سوی نور خارج کند و منظور از مردم تنها قشر خاصی که همانا مؤمنین باشند نبوده، بلکه هدف پیامبر توده مردم بوده است. این در حالی است که خداوند در آیه اول سوره مبارکه فرقان نیز جامعه هدف را توده مردم معرفی میکند.
وی تصریح کرد: پس ما به این نتیجه میرسیم که خداوند در قرآن کریم به پیغمبر مأموریت میدهد همه انسانها را که در تاریکی و ظلمت هستند خارج و آنها را به سوی نور که همانا نور واحد خداوند است هدایت کند.
امام جمعه مشهد بیان کرد: اما در این میان باید به گرایشهای انسانی که موجب میشود او را در تاریکی قرار دهد، اشاره کرد. گرایشهایی که درون انسان وجود دارد به دو دسته خواستههای نفسانی که با حیوانات هم مشترک هستند و خواستههای فطری که تنها مخصوص انسان است، تقسیم میشود. معمولا این دو دسته از خواستهها با یکدیگر در مزاج انسان کشاکش میکنند و قاعدتا خواستههای نفسانی انسان که از نوع غریزه بوده و با حیوانات هم مشترک هستند، قویتر از گرایشهای فطری انسان است که این خواستههای نفسانی بر خواستههای فطری غالب میشوند و این کشاکشها در وجود انسان طوفانی را به راه میاندازد.
علمالهدی ادامه داد: در حقیقت این طوفان ایجاد شده در وجود انسان، فضای وجودی انسان را تاریک میکند و باعث میشود که انسان در شرک، کفر، شک، شهوت و حالتهای مختلفی قرار گیرد که همه این حالتها به نوعی موجب سرگردانی او میشود و او نمیداند که سرانجام چه خواهد شد.
وی اظهار کرد: بنابراین ظلمات و یا همان تاریکیها چیزهایی هستند که تمام وجود انسان را فرا گرفته است و با توجه به شک، شرک، کفر، شهوت و گرایشهای حیوانی که انسان به خود راه میدهد، راه به جایی نمیبرد و از اینرو قدرت تشخیص عقل در برابر این طوفان از کار میافتد و لذا زندگی انسان در ظلمات قرار میگیرد و بر همین اساس است که پیامبران الهی آمدهاند تا ما را از این ظلمات به سوی نور خارج کنند و راه نور را به انسان نشان دهند.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی بیان کرد: نکته دیگری که در این راستا وجود دارد این است که آیا پیغمبر(ص) توانسته به این مأموریتی که از جانب خداوند به او واگذار شده، عمل کند و با توجه به اینکه جامعه هدف قرآن توده مردم هستند، آیا ایشان توانستهاند همه انسانها را از ظلمات به سوی نور خارج کنند؟ این در حالی است که پیامبر نتوانسته است چنین کاری را انجام دهد و تا آخر هم نخواهد توانست چنین کاری انجام دهد، بلکه خداوند هر کسی را که بخواهد از این ظلمات خارج میکند.
علمالهدی اظهار کرد: علت اینکه واژه ظلمات در مقابل نور قرار میگیرد، این است که ظلمات مجموعهای از تاریکیهاست و نور یکی و واحد و تنها یک راه است که در حقیقت همان راه خدا است. به همین جهت است هنگامیکه انسان به سوی خداوند حرکت کرد ذهن او بیدار میشود و خداوند به پیامبر مأموریت داده مردم را از ظلمتهایی که در زندگی آنها وجود دارد و گرفتار بیبند و باری و شکهایی شدهاند به سوی نور خارج کند.
وی بیان کرد: همواره اگر کسی توانست در زندگی خود به قرآن وابسته شود قطعا به نور میرسد و بیدار خواهد شد، اما اگر کسی با قرآن و دین وابسته نشد و از اینها فاصله گرفت ظلمت او را نابود خواهد کرد و در دنیا به ذلت و بدبختی و در آخرت هم به کل شقاوت مبتلا خواهد شد.
انتهای پیام