قرآن نه برای یادآوری، بلکه تذکره‌ پیمودن مسیر رشد است
کد خبر: 3969201
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۷

قرآن نه برای یادآوری، بلکه تذکره‌ پیمودن مسیر رشد است

مسئول مجمع مدارس دانش‌آموزشی قرآن و عترت دانشگاه تهران گفت: قرآن نوعی یادآوری نیست، بلکه برای ما تذکره‌ای است که از آن ذکر بگیریم، تزکیه کنیم، مسیر رشد را بپیماییم و از آن استفاده کنیم، چرا که هرکسی باید مسئول تزکیه خود باشد.

قرآن نه یادآوری، بلکه تذکره‌ای برای پیمودن مسیر رشد استبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدحسین ضیایی‌فر، مسئول مجمع مدارس دانش‌آموزشی قرآن و عترت دانشگاه تهران، شامگاه گذشته 13 اردیبهشت‌ماه در سومین نشست تدبیر در قرآن با موضوع تدبر در سوره مبارکه «عبس» که به میزبانی مرکز قرآنی شهیدشهریاری نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه فردوسی مشهد و با همکاری مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران، به‌صورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: با نگاه اول به سوره مبارکه عبس می‌توان اینگونه برداشت کرد که این سوره آیات قابل فهمی دارد، اما نکته‌ای که مهمی که در این سوره وجود دارد، این است در این سوره به مسائل مختلفی اشاره شده که به اصطلاح، همانند نخ تسبیحی به یکدیگر مرتبط هستند.


بیشتر بخوانید:


وی ادامه داد: در آیه ابتدایی این سوره مبارکه به اتفاقی اشاره شده که در پی این اتفاق، فردی چشم در هم کشیده و روی برگردانده است و همین امر که برای خداوند بسیار مهم است، او را ناراحت کرده است و آن اتفاق این است که یک فرد نابینایی در محفل پیامبر(ص) که در حال قرآن خواندن بوده‌اند، می‌شود و یک فردی که در آن محفل بوده است از روی گردانده است. در آیه سوم خداوند در مقابل آن فرد بیان می‌‌کند که دلیل این کار تو چه بود؟ که شاید آن فرد با ورودش به این محفل بنا دارد که تزکیه شود و یا اینکه توسط آیات قرآنی که پیامبر(ص) می‌خواند او را تزکیه کند.

مسئول مجمع مدارس دانش‌آموزشی قرآن و عترت دانشگاه تهران گفت: در اینجا منظور از واژه تزکیه به معنای این است که هر امری که در زندگی انسان در سر جای درستش قرار گیرد و امورات درست خود را انجام دهد و در اصطلاح به معنای پاک بودن و پاک شدن است، در حقیقت موضوع تزکیه در سوره شمس و این سوره جزو موضوعات اصلی این سوره‌ها هستند.

معیار ارزش افراد برای ما چیست؟

ضیایی‌فر بیان کرد: با توجه به اینکه مخاطب کل قرآن رسول خداست، اما در آیه دوم این سوره مبارکه که خداوند می‌فرماید: «وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى» که منظور این است که تو از آن فرد نابینا چه میدانی و چگونه او را درک کردی، اما مخاطب این آیه رسول خدا نیست، زیرا در شأن پیامبر(ص) نیست که بخواهند چنین کاری را انجام دهند.

وی خاطرنشان کرد: با تأمل در این آیات شاید اولین برداشتی که می‌توانیم داشته باشیم این باشد معیار ارزش گذاری افراد چیست و براساس چه معیاری ارزش افراد در نزد ما بالاتر است و ما براساس چه ارزش‌هایی دیگران را تحویل می‌گیریم و یا اینکه برخی از افراد را نیز تحویل نمی‌گیریم.

مسئول مجمع مدارس دانش‌آموزشی قرآن و عترت دانشگاه تهران گفت: در آیه چهارم این سوره نیز خداوند می‌فرماید: «أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْرَى» در این آیه خداوند می‌گوید که تو به آن فردی که احساس می‌کند غنی و بی‌نیاز است، توجه نشان می‌دهی و روی خوش نشان می‌دهی و در این صورت تزکیه شدن بر تو واجب نیست، در حقیقت اینجا به امر ارزش‌گذاری‌ افراد براساس معیارهای مختلف برای دیگران، اشاره دارد.

ضیایی‌فر عنوان کرد: در واقع اگر در محفلی قرار داریم برای قرآن خواندن، از این‌رو نباید تزکیه افراد برای ما مهم باشد و بر اساس تزکیه‌ای که دارند آن‌ها را تحویل بگیریم و یا نگیریم، بلکه در این محافل معیار اول ما باید تزکیه و معیار دوم نیز سعی و خشیت باشد، در اینجا نیزمنظور از خشیت، آن حسی است که انسان نسبت به پذیرش حقیقت دارد.

وی ادامه داد: البته چه بسا که خشیت می‌تواند این مفهوم را داشته باشد که اگر فردی با وجود اینکه برای پذیرش حقیقت تلاش کرده، اما از این امر می‌ترسد که اگر اینجا ذکر نکند و نپذیرد، در این صورت باید چه کند. در حقیقت این سوره برای ما بیان می‌کند که قرآن تذکره و محل ذکر است و هرکسی که ذکر بخواهد می‌تواند از آن استفاده کند.

مسئول مجمع مدارس دانش‌آموزشی قرآن و عترت دانشگاه تهران گفت: در آیه 11 این سوره مبارکه آمده است: «كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَة»، در حقیقت ما باید حواسمان به واژه« كَلَّا» که در آیات قرآن به وفور هم آمده است، باشد، این واژه زمانی در آیه به کار برده می‌شود که بنا دارد آیات آن سوره را به دو بخش پیش از آیه و پس از آیه تقسیم کند و به برای این امر می‌آید که آن نظام ذهنی که در آیات پی از این در ذهن انسان در کنار یکدیگر قرار گرفته است را بر هم میزند و یک نوع نظام صحیحی را در کنار یکدیگر قرار می‌دهد.

ضیایی‌فر عنوان کرد: افراد با خواندن قرآن رویکردهای مختلفی دارند، به‌عنوان مثال برخی از افراد به این دلیل قرآن را می‌خوانند که حس خوبی را در وجود آن‌ها ایجاد می‌کند و برخی نیز برای آن را می‌خوانند که در برابر دیگران خود را اینگونه جلوه کنند، اما این در حالی است که رویکر ما به قرآن باید رویکرد تذکره باشد، چرا که این کتاب، کتاب تذکره است.

وی خاطرنشان کرد: در واقع قرآن یک نوع یادآوری نیست، بلکه برای ما تذکره‌ای است که از آن ذکر بگیریم، تزکیه کنیم، مسیر رشد را بپیماییم و از آن استفاده کنیم، چرا که هرکسی باید مسئول تزکیه خود باشد. نه اینگونه باشد که از آن به‌عنوان ویترین استفاده کنیم و ما باید به اندازه‌ شأن قرآن که شأن بالایی دارد، از آن استفاده کنیم

مسئول مجمع مدارس دانش‌آموزشی قرآن و عترت دانشگاه تهران گفت: باید بدانیم که اهمیت ذکر برای زندگی انسان بالاتر از هر جایگاه اجتماعی است و به‌نوعی بالاترین جایگاه اجتماعی انسان ذکر و تزکیه است. خداوند نیز در این سوره مبارکه این موضوع را برای ما مشخص می‌کند.

کفر، مانع پذیرفتن حقیقت توسط انسان می‌شود

ضیایی‌فر بیان کرد: در حقیقت موضوعی که باعث می‌شود که انسان ذکر نپذیرد، کفر است. کفر در لغات به معنای پوشاندن حقیقت است و در آیةالکرسی نیز اشاره شده که طاغوت را باید دفن کرد و آن را پوشاند. اما در اینجا این سوال ایجاد می‌شود که آیا انسان‌ها می‌توانند کفر کنند به گونه‌ای که هیچ اثری از آن‌ها نباشد؟ در حقیقت انسان‌ها نمی‌توانند بر روی همه آیات کفر کنند اما انسان این قابلیت را دارد که چشمانش را بر روی هر آن چیزی که باعث شود آیات را نادیده بگیرید، ببندد.

وی گفت: در این آیه به سیر زندگی انسان اشاره دارد و آمده است که انسان‌ها یک سیر زندگی دارند که در این سیر زندگی بسیاری از امور را خدا انجام می‌دهد، مانند مردن و... که این‌ها برای این است که خداوند امری را به پایان برساند، اما سوال اینجاست که چرا خدا در این سوره سیر زندگی انسان را بیان می‌کند؟ ما باید چه چیزی را متوجه شویم؟ چه چیزی باعث می‌شود که انسان کفر می‌کند و ذکر قرآن را نمی‌پذیرد؟ و چرا امری که به انسان داده شده را به پایان نمی‌رساند؟

مسئول مجمع مدارس دانش‌آموزشی قرآن و عترت دانشگاه تهران در ادامه در پاسخ به این چرایی‌ها اظهار کرد: در پاسخ آمده انسان باید در مسیر زندگی خود ذکر را بپذیرد، مسیر حقیقت را پیدا کرده و آن را طی کند و این کفر اوست که باعث می‌شود آن حقیقتی که حقیقتش است را نبیند و به او دست پیدا نکند. این ذکر به اندازه‌ای جایگاه بالایی دارد که به آب تشبیه شده و آمده است که همانگونه که آب برای گیاه لازم است، ذکر نیز برای مومن همانند آب برای گیاه است که اگر این امر به او نرسد نمی‌تواند به این مسیر دست یابد، در این مسیر رشد کند و تزکیه شود.

ضیایی‌فر خاطرنشان کرد: بنابراین با توجه به این موضوعاتی که اشاره شد، باید گفت که این سوره مبارکه سوره یکپارچه و یکدستی است و ذکر محوریت این سوره قرار داده شده است. رویکرد ما به قرآن محل ذکر است و هر کسی که قرآن می‌خواند به نسبت خودش شکوفا می‌شود. در این سوره تأکید شده که قرآن آمده تا اولا ذکر را متوجه شویم و ثانیا امر خود را پیدا کنیم و آن را به پایان برسانیم.

ذکر باید در روابط ما نمود داشته باشد

وی گفت: در حقیقت اگر افراد آن دسته از اصولی را که در قرآن برای ذکر و تزکیه آمده را پیدا نکند و مبنای روابط خود با دیگران قرار ندهد، تمامی مبنای این روابط، منفعت شخصی می‌شود. بدین منظور که ما نباید برای دیگران یک سری معیارهای ارزشی قرار دهیم و براساس آن معیارها با آن‌ها برخورد کنیم و همانگونه که با برادر خودمان ارتباط داریم، باید با افراد دیگر مانند کارگر نانوایی نیز همانگونه ارتباط داشته باشیم.

مسئول مجمع مدارس دانش‌آموزشی قرآن و عترت دانشگاه تهران اضافه کرد: به عبارت دیگر می‌توان گفت که ما در سوره عبس باید رویکردمان به قرآن ذکر باشد، این ذکر باید در روابط، امورات و تزکیه ما نمود پیدا کند، در حقیقت قرآن ذکر است، انسان آمده تا ذکر را بشنود و امورات خود را اصلاح کند و خود را به تزکیه برساند.

ضیایی‌فر تأکید کرد: مهمترین نکته‌ای که در این سوره باید متوجه آن شد این است که قرآن را منبع ذکر بدانیم، بدین منظور که وقتی قرآن را می‌خوانیم، باید یک احساسی درون ما وارد شود و همه نظامات درونی ما را ارتقاء دهد و باعث تزکیه ما شود، از این‌رو می‌توان ذکر را حسی دانست که وارد انسان می‌شود و باعث می‌شود که همه تعاریف انسان اصلاح شود و یک پله ارتقا پیدا کند.

انتهای پیام
captcha