تبعات شتاب در داوری از منظر قرآن کریم
کد خبر: 3969737
تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۲۱:۵۸
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) بیان کرد:

تبعات شتاب در داوری از منظر قرآن کریم

توازیانی اظهار کرد: موارد مطرح شده در سوره «ص» پندهایی برای ماست که در زندگی روزمره اقدام به داوری بدون سند و مدرک نکنیم و اجازه دهیم دیگران به خوبی از خود دفاع کنند. اگر ما هم این سوره را به خوبی مطالعه و آن را سرلوحه کار خود قرار دهیم باید در بسیاری از موارد سکوت پیشه کرده و بر اساس اطلاعات موثق قضاوت کنیم.

به گزارش خبرنگار ایکنا، زهره توازیانی، رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا(س)، امشب پنجشنبه شانزدهم اردیبهشت‌ماه، در جلسه تفسیر جزء بیست و سوم قرآن کریم به ایراد سخن پرداخت. در ادامه متن سخنان وی را می‌خوانید:

اگر نگاه ما به قرآن، کتاب هدایت است، بنابر این هر آیه و هر عبارت آن در راستای این هدایت بوده است. از آیات ۲۳ به بعد سوره «ص» اشاره‌هایی است که اگر انسان در آنها تعامل و اندیشه بورزد، می‌تواند راه هدایت را بیابد؛ از جمله آنها عبارت است از تأمل در احیاء زمین مرده و اتفاقی که در پدیده رویش گیاهان و باغ‌های میوه و جاری شدن چشمه‌ها مشهود است که اینها نمونه‌هایی محسوس از نظم در طبیعت هستند. همچنین تأمل در پدیده زوجیت گیاهان و نباتات که نشانگر هدایتمندی و جهت‌دار بودن حرکت موجودات نباتی و حیوانی است.

سومین موردی که انسان باید در آن تأمل کند تا مسیر هدایت را به خوبی بیابد گردش ستارگان و سیارات و پیدایش شب و روز و نظم حاکم بر این پدیده‌ها است. در قرآن کریم در سوره صافات نیز تصویرگری عجیبی از دیالوگ اهل بهشت و جهنم ارائه شده است؛ گویی که با خواندن آن انسان، خود را در روز قیامت حاضر می‌بیند و شاهد سخنانی است که میان دوزخیان و بهشتیان رد و بدل می‌شود.

داستانی که برای ادامه بحث لازم است به آن اشاره کنم داستان حضرت داوود در قرآن کریم است. برخی از داستان‌ها در قرآن کریم بسیار مورد توجه بوده‌اند برای مثال قصه حضرت ابراهیم و اسماعیل(ع) در میان غربیان، دوگانه عقل و ایمان را رقم زده است و خیلی از فلاسفه آنها خصوصاً فیلسوفان اگزیستانس را درگیر خود کرده است. مشخصاً می‌توان از تلاش‌های کی‌یر کگور نام برد که نوشته‌هایی هم در این زمینه دارد مانند کتاب ترس و لرز که وی در آن حیرت خود را از این مسئله آشکار می‌کند. حضرت داوود(ع) نیز در میان انبیاء بسیار خاص هستند و در قرآن کریم به داستان ایشان اشاره شده است.

در آیات ۱۷ به بعد در سوره صاد خداوند به داستان حضرت داوود شاره می‌کند و در آنجا صرااحتاً می‌فرماید که حضرت داوود قدرت جسمانی و ماورایی بسیاری داشته است. در آیه 22 سوره ص آمده است: «إِذْ دَخَلُوا عَلَىٰ دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ ۖ قَالُوا لَا تَخَفْ ۖ خَصْمَانِ بَغَىٰ بَعْضُنَا عَلَىٰ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَىٰ سَوَاءِ الصِّرَاطِ؛ هنگامی که (در محراب) بر داود داخل شدند و او از آنان سخت هراسان شد (که مبادا دشمن باشند) آنان بدو گفتند: مترس، ما دو تن (یا دو گروه) خصم یکدیگریم که برخی بر دیگری ستم کرده (و به حکومت پیش تو آمده‌ایم)، میان ما به حق حکم کن و با هیچ یک جور و طرفداری مکن و ما را به راه راست دلالت فرما» در این آیه از او به عنوان فصل الخطاب نام برده شده است، اما مسئله این است که پیامبری با چنین ویژگی‌هایی در این جریان دچار لغزش می‌شود.

ماجرا این است که حضرت داوود(ع) در محراب عبادت بودند که دو فرشته در لباس دو برادر از دیوار مهراب بالاتر رفتند و به حضرت داوود وارد می‌شود حضرت داوود وقتی آنها را می‌بیند چون به صورت ناگهانی وارد شده بودند، می‌ترسد اما آنها می‌گویند نترس چون ما برای داوری نزد تو آمده‌ایم، سپس مسئله خودشان را گفتند. اما مسئله مهم این بود که یکی از آنها گفت این شخص برادر من است که ۹۹ گوسفند دارد و من فقط یکی دارم و حالا او می‌خواهد همین یکی را هم از من بگیرد. حضرت داوود ظاهراً در صدور حکم شتاب می‌کند و بدون این که پرس و جو یا تحقیقی انجام دهد، می‌گوید کار او اشتباه است که چنین درخواستی از تو کرده است.

درباره اینکه چگونه حضرت داوود به اشتباه خود پی می‌برد در این داستان سکوتی وجود دارد اما وی متوجه اشتباه خود می‌شود که در این کار عجله کرده است. سپس استغفار می‌کند و این نشان می‌دهد که حتی یک فرد همانند حضرت داوود با آن همه علم و حکومت هم ممکن است دچار خطاب شود. لذا داوری باید به حق باشد و قاضی باید همزمان به دو فاکتور اساسی توجه داشته باشد که یکی فاکتور بیرونی است که همان جمع آوری ادله و مدارک کافی است که می‌تواند به وی در انجام امر قضاوتِ به حق کمک کند و دیگری هم فاکتوری درونی همانند پاک کردن خود انسان از احساس و هوای نفس است.

عدم توجه به همزمان به هر دو فاکتور منجر به قضاوت ناعادلانه می‌شود و داوری ناعادلانه هم گمراهی را برای انسان در پی خواهد داشت و منجر به عذاب شدید خواهد شد. بنده این سخن را اعتبار آیات قرآن کریم می‌گویم که درباره حضرت داوود گفته شده است. در قرآن کریم نیز اشاره شده که شتاب کردن در داوری نتیجه خوبی در پی ندارد. در آیه ۲۶ سوره ص آمده است: «يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ؛ (و او را گفتیم که) ای داود، ما تو را در روی زمین مقام خلافت دادیم، پس میان خلق خدا به حق حکم کن و هرگز هوای نفس را پیروی نکن که تو را از راه خدا گمراه سازد و آنان که از راه خدا گمراه شوند چون روز حساب و قیامت را فراموش کرده‌اند به عذاب سخت معذّب خواهند شد» اگر کسی واقعاً این آیه را بخواند و بدون توجه به الزامات آن اقدام به داوری کند باید تن و بدنش بلزد. خداوند از حضرت داوود می‌خواهد داوری به حق کند و تابع هوای نفس نباشد چرا که تبعیت از هوای نفس و عواقب بسیاری برای انسان در پی دارد.

در فراز ۲۸۹ از کلمات قصار در نهج البلاغه نیز می‌خوانیم که ایشان به خصوصیات یک انسان مؤمن و خدایی در حدود ده تا دوازده پارامتر اشاره کرده و می‌فرمایند: کوچکی دنیا در نظر چنین فردی، او را در نظر من بزرگ می‌کند یعنی آنقدر به دنیا نگاه کوچکی دارد که باعث می‌شود من بزرگ شوم و یکی دیگر از خصوصیات این است که تحت سلطه شکمش نیست، خصوصیت دیگر این است که آنچه را که نمی‌یابد، آرزو نمی‌کند و اگر هم ‌یافت آن را فراوان به کار نمی‌برد، بیشتر مواقع سکوت می‌کند و اما اگر بنا بر سخن گفت داشته باشد دیگر گویندگان را از سخن باز میدارد.

ایشان همچنین می‌فرمایند که چنین شخصی از دردِ زیاد شکوه نمی‌کند، آنچه را انجام می‌دهد می‌گوید نه آنچه را انجام نداده است؛ برخلاف بعضی‌ها که فهرست بلندبالایی از کارهایی که می‌خواهند انجام دهند را مطرح می‌کنند، اما هیچ کاری از سوی آنها انجام نمی‌شود. امیرالمؤمنین(ع) می‌گوید چنین شخصی بیشتر ترجیح می‌دهد بشنود تا اینکه سخن بگوید، اگر دو کار برای او پیش بیاید سبک و سنگین می‌کند و آنچه که به هوای نفسش نزدیکتر باشد را کنار می‌گذارد. در همین فراز از این سخنان، آن حضرت دو موضوع را مطرح می‌کند که با بحث ما مرتبط است؛ یکی از این موارد این است که می‌فرماید خصوصیت این مرد خدایی این است که تا نزد قاضی نرفته، حجت و دلیل نمی‌آورد ویژگی دیگر این است که تا نظر دیگران را نشنود آنها را سرزنش نمی‌کند.

همه این موارد پندهایی برای ماست که در زندگی روزمره اقدام به داوری بدون سند و مدرک نکنیم و اجازه دهیم دیگران به خوبی از خود دفاع کنند. اگر ما هم این سوره را به خوبی مطالعه و آن را سرلوحه کار خود قرار دهیم باید در بسیاری از موارد سکوت پیشه کرده و در بسیاری از موارد بر اساس اطلاعات موثق قضاوت کنیم.

انتهای پیام
captcha