به گزارش ایکنا، سیدحمید خویی از نوادگان آیتالله خویی و محقق و پژوهشگر نهجالبلاغه و عضو هیئت علمی دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران است. وی در سلسله درسگفتارهای «جرعهای از کلام امیر(ع)» در خبرگزاری به بیان نکاتی درباره خصوصیات متقین از منظر حضرت علی(ع) پرداخته که قسمت بیست و دوم آن از نظر میگذرد؛
امیرمؤمنان(ع) در فراز دیگری از خطبه متقین چنین فرموده است: «أَرَادَتْهُمُ الدُّنْيَا فَلَمْ يُرِيدُوهَا وَ أَسَرَتْهُمْ فَفَدَوْا أَنْفُسَهُمْ مِنْهَا»؛ یعنی دنیا آنها را خواست، اما آنها به دنیا پشت کردند و دنیا به آنها روی آورد، اما آنها دلبسته و وابسته دنیا نشدند و خودشان را گرفتار تعلقات دنیوی نکردند، دنیا خیلی تلاش کرد که آنها را اسیر خود کند، اما آنها بر پا گذاشتن بر شهوتها و امیال، خودشان را از بند اسارت رها کردند و آزاد زیستند.
ایشان سپس فرمودند: «أَمَّا اللَّيْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ، تَالِينَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ يُرَتِّلُونَهَا تَرْتِيلًا يُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ يَسْتَثِيرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ، رَكَنُوا إِلَيْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ وَ إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ، أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ»؛ یعنی سبک زندگی عملی این پرواپیشگان این است که به پا میایستند و آیاتی از کتاب قرآن کریم را تلاوت میکنند، آن چنان که شایسته و بایسته حفظ حرمت آیات الهی قرآن است؛ تلاوتی همراه با خشوع، خضوع و حضور قلب، تدبر و بصیرت.
آنها با تلاوت قرآن حقیقت عالم را درک میکنند و دوای دردهای خود را برای شفاطلبی از قرآن جستوجو میکنند. وقتی به آیهای از آیات الهی برمیخورند که در آن وعدهها و تشویقهای الهی هست همه وجودشان برای کسب این پاداش الهی پر میزند و همه وجودشان را شوق لقای پروردگار فرامیگیرد و در طمع رحمت مغفرت، لطف و کرامت خداوند هستند و این آیات الهی را نصبالعین خویش قرار میدهند، اما وقتی به آیهای برخورد میکنند که در آن از کیفر بدکاران و بدکارگی سخن رفته است آن را با گوش دل میشنوند و در سویدای جانشان مینشانند.
سخن بر سر این است که متقین نه وعدههای خدا را سرسری میگیرند و نه وعیدهای الهی را سبک میشمارند بلکه آنچه که خداوند در لابهلای کلام وحیانی و ربانی خویش فرموده است را با همه وجود جدی میگیرند و آن را مبنای فکر و فعل خویش قرار میدهند و وعدههای الهی آنها را پر از شوق و وعیدهای پروردگار آنها را پر از خوف میکند. ایشان سپس فرمودند: «وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِي أُصُولِ آذَانِهِمْ» پارسایان واقعی در خواندن قرآن صدای جهنم را به گوششان میشنوند. این کنایه از بسیار جدی گرفتن و ادراک حقیقی و واقعی وعده و وعیدهای الهی است.
شاید قبلاً یکبار این را گفته باشم که در شبهای احیایی که یکی از آنها شب قدر است محور همه دعاهایی که اهل بیت(ع) به ما آموختند یک چیز یعنی رهایی از آتش دوزخ است. قرآن را در پیش رو میگیریم و بر سر مینهیم و خدا را به صد و چهل اسم مقدس علاوه بر قرآن، برای استجابت یک دعا سوگند میدهیم که خدایا من را از آزادشدههای دوزخ قرار بده. دعای جوشن کبیر میخوانیم و خدا را به هزار اسم مقدس قسم میدهیم و بعد از بر زبان آوردن هر ده اسم، از خدا طلب میکنیم که «سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَبِّ».
امیرمؤمنان(ع) میفرماید که از ویژگیهای متقین این است که وعده و وعیدهای قرآن را سبک نمیشمارند و این یکی از مفاهیم تدبر در آیات قرآن کریم است. خداوند در قرآن ما را به تدبر دعوت کرده و فرموده است: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا؛ آیا در قرآن از روی فکر و تأمل نمینگرند؟ و اگر از جانب غیر خدا بود در آن اختلافی بسیار مییافتند» (نساء/ 82) منظور از این آیه ژرف اندیشیدن، نیک نگریستن و فهمیدن و درک درست پیام قرآن است.
انتهای پیام