ملاصدرا میان عرفان و برهان رابطه برقرار کرد
کد خبر: 3973038
تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۳
عبدالرسول عبودیت:

ملاصدرا میان عرفان و برهان رابطه برقرار کرد

استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، گفت: ملاصدرا معتقد است که برای اثبات یک مسئله نمی‌توان به کشف و شهود و عرفان تمسک کرد، زیرا روش ما برهان است؛ البته ایشان در عین حال مکررا گفته برای عرفا احترام قائل است.

ارسال/به گزارش ایکنا، عبدالرسول عبودیت، استاد فلسفه و کلام مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) اول خردادماه در نشست بزرگداشت ملاصدرا با عنوان بررسی جریان نوصدرایی که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد، گفت: یکی از مسائل فلسفی، علم خداوند به اشیاء است. ملاصدرا در تبیین آن می‌گوید: وجود خدا، عین علم حضوری به خود، علم به اشیاء هم دارد.

وی با اشاره به دیدگاه ابن سینا درباه نفس و قوای آن افزود: قطب‌الدین شیرازی که به ابن سینا ارادت زیادی دارد، معتقد است رابطه نفس با قوای نفس تباینی است، ولی ملاصدرا معتقد است که می‌توان رابطه شأنی و مرتبه‌ای را در اینجا بیان کرد، یعنی قوای نفس، مراتب نفس هستند.

عبودیت بیان کرد: مرتبه یعنی اگر ما دو شی الف و ب را داشته باشیم و رابطه آنها طوری باشد که فعل الف و وصف آن، فعل ب باشد، مرتبه‌ای از آن است؛ ایشان اثبات می‌کند، قوای نفس که ابن سینا گفته، مراتب نفس هستند و رابطه آنها تباینی نیست. ملاصدرا بحث نفس را واقعا حل کرده است، گرچه نوع مطرح کردن آن طوری است که انسان تصور می‌کند شبیه ابن سیناست.  

عبودیت با بیان اینکه قوام حکمت متعالیه به این دسته از مسائل است وگرنه مسائل مشترک در مکاتب فلسفی تفاوتی ندارد، اظهار کرد: اصالت وجود، اگر درک شود خیلی ساده است، ولی همین مسئله در مکاتب فلسفی با دشواری روبرو بود ولی ملاصدرا این مسئله را هم حل کرد؛ او معتقد است که اصالت وجود نورافکن مرز بین ذهن و خارج آن است؛ البته تبیین این موضوع مدیون فعالیت علمی دهه‌های متمادی آقا ملاعلی نوری است؛ او کسی است که فلسفه صدرا را اشاعه داد آن هم در دوره میرزای قمی که ملاصدرا را یا فاسق یا کافر می‌داند؛ با اینکه میرزا اهل هوای نفس نبوده و از قبرش شفا می‌گیرند.

عبودیت اضافه کرد: تقریری که ایشان(ملاعلی نوری) از اصالت وجود ملاصدرا دارد، بنده همان را مبنا قرار داده‌ام؛ او معتقد است که شأن ماهیت، شأن ذهنیت است؛ پس هویت خارجی از جنس ماهیت نیست، بلکه تصویر آن در ذهن شکل می‌بندد و ذهن، حکایت از خارج می‌کند و ما از همین طریق آنها را توصیف می‌کنیم.

راه حل ملاصدرا برای رفع 300 سال دعوا بین فلاسفه

استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: 300 سال بر سر مسئله تشکیک میان فلاسفه دعوا بود؛ 20 – 30 صفحه در شفا در مورد آن بحث شده است و مشاء و اشراقیون هم به آن پرداختند؛ ملاصدرا مسئله را با اصالت وجود حل کرد؛ ملاصدرا معتقد است، فلاسفه قبلی عمدتا مرزی میان ذهن و خارج قائل نبودند، لذا گرفتار تشکیک شدند.

وی با بیان اینکه اصالت وجود گرچه یک اصل نیست ولی همین مسئله مبنای حکمت متعالیه شد، اضافه کرد: تصویر باشکوه ملاصدرا از معاد هم در همین راستا قابل تحلیل است.

عبودیت با بیان اینکه برخی ملاصدرا را متهم به التقاط کرده‌اند، گفت: ملاصدرا جابجا در آثارش به کشف عرفا تمسک کرده و مطالبی از ابن عربی، قونوی و ... آورده است؛ به وفور از آیات و روایات استفاده کرده است؛ 500 بار اسم ابن سینا و به تعداد زیادی نام افلوطین را آورده است؛ ایشان مکررا گفته است که برای عرفا احترام قائلم ولی در عین حال تاکید کرده که نظرات آنها را در کتب حکمی آنها نمی‌آوریم.

وی در توضیح چرایی این نظر ملاصدرا تاکید کرد: او معتقد است که برای اثبات یک مسئله نمی‌توان به کشف و شهود و عرفان تمسک کرد زیرا روش ما برهان است؛ برهان هم پذیرش مقدمات عقلی است، بنابر این وقتی در فلسفه کار می‌کنیم روش فلسفه عقل است؛ به باور وی، عرفا کشف قوی داشتند ولی حدس قوی ندارند؛ او می‌گوید: فلاسفه قبل از من حدس قوی داشتند ولی کشف قوی نداشتند؛ خدا این خصوصیت را به من داده که واجد هر دو هستم و من چیزهایی کشف کردم که به من الهام شد و خدا فرمود: بنویس و من زره عقل به آن پوشاندم. 

عبودیت با بیان اینکه قبل از ملاصدرا وحدت شخصی قابل تصور نیست، گفت: در برنامه «زندگی پس از زندگی» خیلی از افراد تکرار می‌کردند که ما نمی‌توانیم بفهمیم رنگ آنجا چه طور بود، رنگ وجود داشت، ولی نمی‌دانستند بگویند چه رنگی است؛ اینها مردند و به این مسائل پی بردند، ولی عرفا در زندگی، به آن پی می‌برند.

تحلیل حوادث برنامه زندگی پس از زندگی، از نگاه صدرا

عبودیت افزود: ملاصدرا نه کثرت و نه وحدت شخصی را منتفی نمی‌داند؛ او معتقد است که لازم نیست بین خدا و پیامبر و وحدت شخصی ناسازگاری قائل و منکر شویم؛ کار ایشان این است که بین عرفان و برهان رابطه برقرار کند. وی از متون دینی هم شاهد می‌آورد نه اینکه به متون استدلال کند، روش ایشان همان شیخ اشراق و ابن سینا و ... است ولی برهان می‌آورد تا دیگران هم چیزهایی که او دیده‌اند، بفهمند و تصور کنند.

عبودیت بیان کرد: در همین برنامه زندگی پس از زندگی، تجربه‌‌گران مرگ می‌گفتند: ما چشم و گوش نداشتیم ولی همه جا و بالا و پایین را می‌دیدم؛ این همان است که ملاصدرا گفته یعنی علم نفس نسبت به قوا مانند علم خدا نسبت به مخلوقات است؛ خود نفس بینایی و شنوایی است و شنوایی آن غیر از بینایی نیست.

انتهای پیام
captcha