عمده آیات قرآنى، زوایاى تاریخى کشف نشده‌ای دارند
کد خبر: 3974459
تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۵
زوایاى تاریخى آیات قرآنى /۲

عمده آیات قرآنى، زوایاى تاریخى کشف نشده‌ای دارند

شناخت جامعه‌‏اى که قرآن، میراث آن دوره است، مقدمه شناخت زوایایى از قرآن خواهد بود و عمده آیات آن، زوایاى تاریخى کشف نشده‏‌اى دارند و جزئیات قبایل در مکه و مدینه (قبیله‏‌شناسى) مفهوم بسیارى از آیات الهی را روشن‏‌تر خواهد کرد.

زوایاى تاریخى آیات قرآنى /2شناخت جامعه‌‏اى که قرآن، میراث آن دوره است، مقدمه شناخت زوایایى از قرآن خواهد بود و عمده آیات قرآنى، زوایاى تاریخى کشف ناشده‏‌اى دارند.

چنانچه قرآن‏‌پژوه با آداب، رسوم، عقاید، مناسک، آئین‌‏هاى مردم شبه‏ جزیره عصر جاهلى آشنا باشد، مى‏‌تواند تشخیص دهد خطاب قرآن متوجه کیست، جهتش کدام است و هدف چه بوده است. در غیر این صورت مخاطب را عامه مردمان آن دوره مى‌‏شمارد و در تحلیل خود بسیارى از عناصر را از دست مى‏‌دهد و گاه با غلتیدن در تفسیر موضوعى، از بستر و فضاى تاریخى و در نتیجه معانى آیه فاصله مى‌‏گیرد.


بیشتر بخوانید:


نباید تصور کرد که در یثرب تنها دو قبیله بت‏‌پرست (اوس و خزرج) و سه قبیله یهودى (بنى‏‌قریظه و بنى‌‏نضیر و بنى‌‏قینقاع) حضور داشتند. اوس و خزرج به قدرى بزرگ شده بودند که خود به قبایل متعددى تبدیل شده بودند. از این‌رو یثرب را باید با تیره‏‌هاى متعدد خزرجى و اوسى تصور کرد که از نظر سیاسى ـ اجتماعى، مستقل عمل مى‏‌کردند. بخشى از تیره‏‌هاى اوسى تا پنج سال پس از حضور پیامبر در مدینه همچنان بت مى‏‌پرستیدند و با قبایل یهودى بنى‏‌نضیر و بنى‏‌قریظه هم‏‌پیمان بودند و آنها پس از تبعید بنى‌‏نضیر، نبرد خندق و سرکوب بنى‏‌قریظه مسلمان شدند و از آن‏‌رو که بسیارى‏شان با حکومت پیامبر مخالف بودند، منافق خوانده شدند.

بازخوانى مفهوم منافق در آیات مدنى با توجه به بازسازى فضاى تاریخى آن، بسیار به فهم مخاطبان این آیات، فضاى آن لحظه و تأثیرات نزول وحى کمک مى‏‌کند. توجه به این نکته ضرورى است که انگیزه‌‏هاى هر یک از دسته‏‌ها در مخالفت باطنى با پیامبر تفاوت دارد و نمى‏‌توان با تفسیر موضوعى آیات نفاق به زوایاى مفاهیم این آیات رسید. برخى منافقان، قریشى بودند، برخى اوسى و برخى خزرجى. انگیزه‏‌ها، دلایل و محدوده زمانى فعالیت هر یک از این گروه‏‌ها ممتاز از گروه‌‏هاى دیگر است.

از این‌‏رو شناسایى تاریخى گروه‌‏هاى نفاق، فهم صحیح آیات را ممکن‏‌تر مى‏‌سازد. منافقانى که در سوره بقره مورد خطاب الهى قرار دارند با منافقان سوره توبه یکى نیستند و اساساً شرایط یکسان نیز ندارند. درباره سوره منافقون هم مسئله همین‌گونه است.

درباره مفهوم کفر در آیات مدنى نیز مى‏‌توان به نکاتى اشاره کرد. برای نمونه مى‌‏توان متوجه شد که اگر در آیه 75 سوره مائده از واژه کافر در کنار یهودیان اشاره شده، به چه دلیل این امر اتفاق افتاده است. واژه کافر در این آیه اشاره به تیره‏‌هاى اوسى دارد که با یهودیان یثرب هم‏‌پیمان بودند و در کنار مسلمانان در آنجا زندگى مى‏‌کردند. از این‌‏رو نمى‏‌توان تمام یهودیان یثرب را مشمول آیه دانست، چرا که بسیارى از یهودیان از حامیان پیامبر یا جزء گروه بى‏‌طرف باقى ماندند و برخى‏‌شان نیز در رکاب او شهید شدند. همچنین نمى‏‌توان همه منسوبان به اوس و خزرج را که بعدها انصار نامیده شدند، ستود.

با دانستن جزئیات ارتباطات اجتماعى و فرهنگى یثرب در آغاز حضور پیامبر در آنجا، مثلث یهود، کفار و مسلمانان و روابط متقابل آنان با هم، بیش از نیمى از آیات سوره بقره رمزگشایى مى‏‌شود و شاید با شناخت بهتر آیات این سوره دانست چرا پیامبر هنگامى که انصار در جنگ حنین همراه با دیگر مسلمانان پا به فرار نهادند، آنان را با عبارت «یا اصحاب سورة البقرة» فرا خواند.

در بسیارى از آیات، گزارش‏‌هاى تاریخى مفسران ناکافى است. از این‌رو پژوهشگران این دوره را به بیش از آنچه مفسران دوره‏‌هاى پیشین دریافته‏‌اند رهنمون نمى‏‌کند. علاوه بر اینکه گاه پژوهشگر در میان داده‌‏هاى متفاوت ابن عباس، قتاده، سدّى، مجاهد، حسن بصرى و... متحیر مى‌‏ماند، در حالى‏‌که واقعیت تاریخى با مطالعات تاریخى در دسترس است.

البته آسیب‌‏شناسى منابع تفسیرى به همین قدر نیز محدود نمى‌‏شود، بلکه عموم راویان روایات تفسیرى فاقد نگاهى تاریخى به مسائل بوده‌‏اند و صرفاً پس از اطمینان از سند حدیث، از آن بهره مى‌‏برده‌‏اند. حتى طبرى هنگامى که تفسیر مى‏‌کند از اطلاعات تاریخى خود کمتر استفاده مى‏‌کند. 

علاوه بر مطالعات تاریخى، بسیارى از دانش‌‏هاى تاریخ مى‌‏تواند به مدد مطالعات قرآنى بیاید. باستان‏‌شناسى، کتیبه‌‏شناسى، زبان‌‏هاى باستانى و... همگى علومى هستند که مى‏‌توانند در خدمت قرآن‏‌پژوهى قرار گیرند؛ به‏‌ویژه در شناخت گزارش‏‌هاى قرآنى از اقوام و ملل گذشته کارایى فراوان دارند.

بحث از زبان‏‌هاى رایج در دوره نزول آیات و کاربرد واژگان و دامنه معانى آنها به مباحث زبان‏‌شناسى تاریخى باز مى‏‌گردد. اینکه چرا خداوند در سخنان خود از واژگان جوامع و قبایل متعددى بهره برده است، بى‏‌نیاز از مباحث زبان‏شناسانه و تحلیل‏‌هاى تاریخى نیست. برای نمونه در آیات سوره حشر زمانى که خداوند به درخت خرما مى‏‌خواهد اشاره کند، از کلمه «لینة» استفاده مى‏‌کند که مختص قبایل اوسى است.

چرا واژه‌‏اى که کاربرد گسترده‌‏ترى دارد به کار نرفته است و این نوع کاربرد حاکى از چه مسائلى است؟

در همین سوره که بنا به روایت ابن عباس نام دیگر آن سوره بنى‌‏نضیر است و درباره پیکار یهودیان بنى‏‌نضیر با پیامبر نازل شده است، به حصن یا قلعه اشاره شده است. آیا داده‏‌هاى باستان‌‏شناسانه چنین مدعایى را اثبات مى‏‌کند؟ آیا در مدینه قلعه‌‏هاى متعدد وجود داشته؟ «قُرَى محصنه» در این سوره به چه معنا است؟ به معناى برج و بارو و دیوارهایى است که گرد روستایى کشیده شده است؟ آن روستاهاى مستحکم، کجا و به چه نام بوده‌‏اند و اکنون چه نشانى از آنها باقى مانده است؟

علاوه بر گزارش‌‏هاى قرآنى از جامعه صدر اسلام، برخى داستان‌‏هاى انبیاء نیز هنوز در پرده ابهام قرار دارند. به هر حال هر جامعه‌‏اى در زمان و مکان مشخص زندگى کرده‌‏اند وگرنه مورخان حکایات فاقد زمان و مکان را افسانه مى‏‌خوانند. اما قصص قرآنى گزارش‏‌هاى حقیقى از جوامع پیشین‌‏اند؛ جوامعى که وجود داشته‌‏اند و غالب آنچه درباره برخى از آنان کشف شده، گزارش‌‏هاى قرآنى را تأیید مى‏‌کنند.

منابع: کتب طبقات الکبری و تاریخ مکه و ensani.ir

انتهای پیام
captcha