سوره «توبه» به دلیل محتوای قهرآمیزش نسبت به کفار، منافقان و اهل کتاب، بدون «بسم الله» آغاز شده است. در تفسیر قرطبی از امام صادق(ع)، روایتی به این مضمون نقل شده است: «بسم الله» که تاج سورههاست، تنها در آغاز سوره برائت نیامده و این به فرموده امیرمؤمنان علی(ع) به خاطر آن است که «بسمالله» کلمه امان و رحمت بوده و اعلام برائت از کفار و مشرکان با اظهار محبت و رحمت سازگار نیست.
بیان رحمت الهی در قالبهای گوناگون نشانه اصرار به رحمت است و قرآن جلوهای از رحمت الهی است، چنانچه در موارد متعدد خود را مصداقی از رحمت خداوندی میداند. اصل آفرینش و بعثت پیامبران و به ویژه بعثت خاتم سفیران الهی نیز جلوهای از لطف و رحمت خداوندی هستند و رحمت همچون ذات او همیشگی است.
قرآنکریم بهنقل از فرشتگان بارگاه قدس میفرماید: فرشتگانی که عرش الهی را حمل میکنند و کسانی که بر گرد آن هستند، پیوسته با ستایش پروردگارشان او را تسبیح میگویند و به یکتایی او در تدبیر جهان ایمان دارند و برای کسانی که یگانگی خدا را باور کردهاند آمرزش میطلبند، میگویند؛ پروردگارا، رحمت و دانش تو همه چیز را فرا گرفته است. پس کسانی را که بهسوی تو بازگشته تو را پیمودهاند، بیامرز و از عذاب دوزخ نگاهدار.
آغاز گشتن سورهها به آیه مبارکه «بسم الله الرحمن الرحیم» اشاره به گستردگی رحمت الهی دارد و دو واژه «الرحمن» و «الرحیم» اسم هستند و از رحمت و مهر خداوند گرفته شدهاند. «الرحمن» معنای مبالغهای دارد و بهمعنای بسیار بخشنده و مهربان است. این واژه تنها در مورد خداوند متعال به کار میرود، اما اطلاق رحیم بر دیگران نیز جایز است و خداوند متعال جز پیامبراکرم(ص) بر هیچیک از پیامبران(ع) دو نام از اسماء الهی خود را اطلاق نکرده است، آن هم در فرازهای پایانی سوره «توبه» که از ابتدا با لحن تند و قهرآمیز و بدون بسم الله آغاز شده است و آنجا که میفرماید: ای مردم، پیامبری از جنس خود شما بیامد که از اوصافش این است که از خسارت دیدن شما و از نابود شدنتان ناراحت میشود، دیگر آنکه او در خیرخواهی و نجات شما چه مؤمن و چه غیر مؤمن، حریص است و او نسبت به مؤمنان رئوف و رحیم است.
در این آیه از تعبیر «من انفسکم»، به جای «منکم» استفاده شده که اشاره بهشدت ارتباط پیامبر(ص) با مردم دارد. این تعبیر در مورد پیامبران گذشته به کار نرفته جز آنکه در سوره «هود» در آیاتی چند در مورد پیامبرانی همچون هود، صالح و شعیب با تعبیر برادرشان استعمال شده است.
قرآن در این زمینه میفرماید: وَ إِلى عادٍ أَخاهُمْ هُوداً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ (سوره هود،آیه 50) خطاب این آیه تنها شامل مؤمنان نمیشود، بلکه قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (سوره اعراف، آیه 158) همه اقشار مردم از اهل ایمان گرفته تا دیگران را شامل میشود.
شدت ارتباط پیامبر اعظم(ص) با مردم به اندازهای بود که گویا پارهای از جان مردم و روح جامعه در شکل پیامبر(ص) ظاهر شده بود. او تمام دردهای آنها را میدانست و از مشکلاتشان خبر داشت و در ناراحتیها و غمها و دیگر گرفتاریها با آنها شریک بود و در نتیجه از شدت علاقه به رستگاری مردم و خوشرفتاری و احترامی که به آنها میگذاشت و با بردباری سخنانشان را گوش میداد، از روی کنایه به او «اُذن» میگفتند. اذن به معنی گوش است و به اشخاصی که زیاد به حرف مردم گوش میدهند و به اصطلاح یک گوش هستند، این کلمه اطلاق میشود.
دومین صفت پیامبر(ص) با تعبیر «حریص علیکم» بیان شده است. حریص در لغت بهمعنای شدت علاقه به چیزی است، یعنی آن حضرت به هرگونه خیر، سعادت، پیشرفت و خوشبختی شما (در دنیا و آخرت) عشق میورزد.
در فراز پایانی آیه، قرآن کریم صفت سوم و چهارم پیامبر رحمت(ص) را برمیشمارد که عبارت است، از مظهر رحمت خاص خداوندی؛ زیرا «الرحمن» به رحمت گسترده خداوند اشاره دارد که شامل همه موجودات و همه انسانها از مؤمن و کافر میشود.
قرآن، در سوره «حج» نیز به برخی از بخششها و نشانههای الهی که خداوند به همه انسانها و موجودات زنده ارزانی داشته است، اشاره میکند و میفرماید: «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ» (سوره حج،آیه 65).
سپس در فرآز آخر این آیه میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ»، دو صفت رئوف و رحیم از جمله «صفات جمالیه» خداوند هستند که در قرآن بر هیچ پیامبری جز پیامبر خاتم(ص) اطلاق نشدهاند. این دو صفت بهعنوان صفت سوم و چهارم در آیه 128 سوره توبه برای پیامبر(ص) به کار رفته است. «رأفت»، رحمتی است که به گروه ویژهای از بندگان باایمان که فرمانبردار فرامین الهی هستند، اختصاص مییابد و رحیم اشاره به مهر و محبتی است که در برابر گناهکاران شامل افراد با ایمان میشود.
قرآن در سوره «فتح» نیز درباره یکی از ویژگیهای پیامبر خاتم(ص) و یارانش میفرماید: «محمد رسول خداست و کسانیکه با او هستند، نسبت به کفار شدید و بیرحم و در میان خود رحیم و دلسوزند.» (سوره فتح، آیه 29). در این آیه، شدت و رحمت، دو صفت متضاد و از صفتهای یاران پیامبر(ص) برشمرده شدهاند.
بنابراین اگرچه خداوند در سوره توبه کلام خود را بدون «بسم الله» آغاز نمود و ظاهرا آیات سوره برائت، نشان از قهر و خشم و بیزاری دارد، اما بهواسطه فیض رحمت خود، یعنی پیامبر اعظم (ص) اشاره نموده که اگر آسمان و زمین و نعمتهای ظاهر و پنهان برای شما تسخیر شده است و دانسته و ندانسته از رحمت خداوندی بهرهمند میشوید، بهواسطه مظهر فیض ازلی و ابدی حقیقت پیامبر اکرم(ص) است، «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» (سوره انبیاء،ایه 107)
منابع: المیزان و سایت ensani.ir
انتهای پیام