«تاریخ انگاره شیعی زیارت»؛ کوششی برای بازسازی آثار زیارتی شیعه
کد خبر: 3984635
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۴۰۰ - ۱۸:۳۰

«تاریخ انگاره شیعی زیارت»؛ کوششی برای بازسازی آثار زیارتی شیعه

حامد خانی به ارائه توضیحاتی در خصوص کتاب تازه تألیف خود با عنوان «تاریخ انگاره شیعی زیارت بر پایه بازسازی کتاب المزار اشعری» پرداخت و گت: اگر بخواهیم زیارت را در خارج از فرهنگ شیعی مطالعه کنیم، به‌ سبب تأثیر فرهنگی عمیقی که شیعیان بر جهان اسلام داشته‌اند، باید متون زیارتی کهن شیعی در اختیار ما باشد که با ابداع یک روش نوین، طرحی را برای بازسازی این آثار درافکنیم.

به گزارش ایکنا، کتاب «تاریخ انگاره شیعی زیارت بر پایه بازسازی کتاب المزار اشعری»، تازه‌ترین اثری است که حامد خانی (فرهنگ مهروش)، دین‌پژوه و دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی گرگان، به رشته تحریر درآورده و از سوی انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) روانه بازار نشر شده است. به همین مناسبت، مؤلف کتاب با حضور در شبکه رادیویی زیارت، به ارائه توضیحاتی درباره این کتاب پرداخت که مشروح این سخنان از نظر می‌گذرد؛

زیارت برای همه ما مفهومی بسیار آشناست و این مفهوم نه‌ فقط برای ما مسلمانان، بلکه در همه ادیان چنین است و معمولاً در ادیان مختلف مسافرت‌هایی به مراکز دوردست معنوی که از دوران‌ بس دور برخوردار از قداست بوده‌اند، وجود دارد. اگر این پدیده را در تعریف زیارت، ولو به صورت متساهلانه، لحاظ کنیم و بگوییم هر عملی که در آن یک تحرک و جابه‌جایی با هدف دینی صورت بگیرد و به سمت یک مرکز معنوی انجام شود، زیارت است، باید قبول کنیم که این رفتار عملی است که در بین اقوام متعددی دیده می‌شود.

رواج زیارت بین ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی

در حقیقت، زیارت به همان میزان که در جوامع عصر ما و در میان پیروان ادیان بزرگی مانند اسلام، مسیحیت و یهود و حتی ادیان غیرابراهیمی مانند هندو و بودیسم رواج دارد، تا جایی‌که شواهد مردم‌شناختی به ما اجازه قضاوت می‌دهند، در میان ادیان قبیله‌ای و بدویِ بازمانده تا دوران معاصر هم از رواج کامل برخوردار است و این نشان می‌دهد که به احتمال قوی، زیارت یک پدیده بسیار مهم در فرهنگ ادیان مختلف است و باید ارتباط وثیقی با جوهره ادیان داشته باشد.

همچنین نباید تصور کنیم که مصادیق زیارت منحصر در این قبیل تحرکات در مسیرهای مادی و جغرافیایی می‌شود. یک مثال ساده این است که ما شیعیان پس از نمازهای روزانه خود، خواه در مساجد و به صورت جمعی یا فردی، از جا بلند می‌شویم و به سمت قبله می‌ایستیم و بر اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین سلام و درود می‌فرستیم و با این کار ارتباطی قلبی و معنوی با اولیاءالله برقرار می‌کنیم. به تعبیر پروین اعتصامی، در چنین حالتی می‌توان گفت: «من سفر دیده ز دل کرده‌ام»؛ یعنی بدون اینکه از جای خود حرکت کنم، همچنان که خلوت گزیده‌ام، در یک محضر معنوی حضور پیدا می‌کنم.

نزدیکی دعا به زیارت

بر این اساس، زیارت در برخی اَشکال خود به رفتار دینی مهم دیگری یعنی دعا نزدیکی زیادی پیدا می‌کند و در اینجا یک سؤال مهم پیش می‌آید و آن اینکه مرز میان زیارت و دعا چیست؟ برخی از استادان و فضلای معاصر کشورمان با نظر به مصادیق مختلف زیارت در فرهنگ اسلامی، در بیان تفاوت دعا و زیارت گفته‌اند که دعا عبارت از ارتباط با خدا، اما زیارت به معنای ارتباط با ولی خداست. اگر بخواهیم اغلب مصادیق زیارت و دعا در فرهنگ اسلامی را پذیرا شویم و در نظر بگیریم، این تعریف درست است، اما حتی در فرهنگ اسلامی نیز پذیرش این تعریف باید با قدری تسامح و تساهل همراه باشد.

برای نمونه، همه ما به زیارت خانه خدا می‌رویم؛ یعنی حج عمره یکی از اقسام سفر زیارتی در جهان اسلام است و اهمیت بالایی دارد، اما زیارت در حج، معطوف به ولی خدا نیست. بنابراین این تعریف نیازمند قدری اصلاح و بازنگری است؛ حتی اگر فقط به مصادیق اسلامی زیارت توجه کرده باشیم. اگر به مصادیق غیراسلامی زیارت بنگریم نیز مسئله متفاوت می‌شود و اگر بخواهیم از موضع یک دین‌شناس که پدیده دین را در ادیان مختلف مطالعه می‌کند، مرزی میان زیارت و دعا بگذاریم، کار مشکل‌تری در پیش خواهیم داشت.

«فریدریس هایلر» و تعریف دعا

در اوائل قرن بیستم یک دین‌شناس به نام «فریدریس هایلر» کتابی بسیار ارزشمند و معنوی در مورد دعا و ارزش آن در ادیان مختلف دارد و با نام «نیایش» به زبان فارسی هم ترجمه شده است. نخستین‌بار، خلاصه‌ای از آن را در کتاب «گسترده دعاپژوهی» به چاپ رساندم و بعد، تمام اثر را یکی از فضلا به فارسی ترجمه کردند. در این اثر، این مسئله را شاهد هستیم که وقتی می‌خواهد در مورد دعا بحث کند و تعریفی از دعا ارائه دهد، می‌گوید که هرگونه ارتباط با عالم قدس را دعا می‌گوییم؛ یعنی هر وقت کسی با موجوداتی از جنس قدسیان وارد ارتباط شود و وارد گفت‌و‌گویی هم نشود، بلکه صرفاً یک ارتباط قلبی پیدا کند، دعا را انجام داده است. کمااینکه در برخی از ادیان دعایی از جنس مراقبه داریم که افراد می‌نشینند و دل را به جانب خدایی که می‌پرستند روانه می‌کنند و در حضورش سکوت می‌گزینند. اینها همه اَشکال مختلف و متنوع دعا در ادیان است. بنابراین، «هایلر» می‌گوید که هر نوع ارتباط با علم قدس، دعا محسوب می‌شود.

حال اگر این تعریف را پذیرا شویم، باید بگوییم که هیچ مرزی میان دعا و زیارت وجود نخواهد داشت؛ چون در زیارت هم داریم با عالم قدس ارتباط برقرار می‌کنیم. به نظر می‌رسد مقداری این تعریف هم دقیق نباشد و نمی‌تواند مرزی را که در ادیان مختلف بین دعا و زیارت می‌بینیم، توضیح دهد. ما با یک واقعیت اجتماعی روبه‌رو هستیم که در ادیان مختلف، یک رفتار دینی به اسم دعا و یک رفتار دینی دیگر به اسم زیارت وجود دارد.

تفاوت دعا و زیارت در ادیان ابراهیمی

برخی از این ادیان نیز سابقه چندهزار ساله دارند و اگر به‌راستی میان دعا و زیارت مرزی وجود نداشت، می‌توانستیم انتظار داشته باشیم که در این دوره دوهزار ساله فرهنگ مسیحی یا این هزار و چهارصد سال فرهنگ اسلامی، بالاخره در گذر زمان این دو؛ یعنی زیارت و دعا کاملا مترادف شوند و مثلاً لفظ دعا به جای زیارت به کار رود و لفظ زیارت به جای دعا استعمال شود یا یک لفظ، حذف شود و مثلاً به همه این اعمال دعا یا زیارت بگویند. اما چنین اتفاقی نیفتاده است؛ به خاطر اینکه تک‌تک متدینان در تجربه‌های دینی خود مرزی میان دعا و زیارت احساس می‌کنند و باید این مرز را شناسایی کنیم.

«تاریخ انگاره شیعی زیارت بر پایه بازسازی کتاب المزار اشعری»؛ کوششی برای برای بازسازی زیارتی شیعه

پیدا کردن مرز دعا و زیارت در ادیان متکاملی مانند اسلام و مسیحیت یا دیگر ادیان ابراهیمی که پیروان فراوانی دارند و اندیشمندان زیادی سعی کرده‌اند رفتارهای دینی آنها را به صورت عمیق تحلیل کنند، کار دشواری است. اگر به چند هزار سال قبل برگردیم و بخواهیم براساس شواهد مردم‌شناسی و باستان‌شناسی موجود مرز بین دعا و زیارت را در ادیان کهن‌تر؛ یعنی در ادیانی که شکل خامی دارند و صورت‌های تحریف‌شده ادیان اصیل محسوب می‌شوند و مثلاً در جزیره دورافتاده‌ای رشد کرده‌اند که ارتباط فرهنگی با فرهنگ‌های مختلف نداشته‌اند و اندیشمندان بزرگی هم در میان آنها ظهور نکرده‌اند، بجوییم تا مفاهیم دینی را تبیین کنیم، می‌توانیم شکل‌های ساده‌تری از رفتارهای دینی را در آنجا شاهد باشیم. به دیگر سخن، اگر به سراغ این شواهد برویم و بخواهیم براساس اینها مرز بین دعا و زیارت را بفهمیم، شاید کار ما ساده‌تر باشد.

برای نمونه ما بین پیروان این ادیان مطالعه می‌کنیم و می‌بینیم که از نظر اعراب پیش از اسلام که خیلی از آنها بت‌پرست هستند یا اَشکال مختلفی از ادیان تحریف‌شده را دارند، خدایان مختلفی را برای خود برگزیده‌اند که از جمله خدای عشق، خدای برکت و ... هستند و برای هریک از این خدایان نیز قلمروی قائل هستند؛ یعنی انواع رب‌النوع‌ها را دارند که مورد پرستش قرار می‌گیرند و بر پایه اعتقادات خود برای هریک نیز حوزه نفوذی قائل هستند. حال تصور کنید که یک بت‌پرست در وسط بیانان نیازی پیدا می‌کند و می‌خواهد به خدای خود متوسل شود، در حالی‌که از سرزمین خود هم دور شده و در جایی حضور دارد که در باور دینی خودش جزو قلمرو آن خدایی نیست که می‌پرستد. طبیعتاً در این فضا، دعا به معنای دعوت کردن معنا دارد؛ یعنی این آدم باید بیاید و از خدایی که می‌پرستد دعوت کند تا در این منطقه حاضر شود و به داد او برسد. حال ممکن است همین آدم یک رفتاری برعکس این هم داشته باشد و خودش برود و در مبعد آن خدا حاضر شود و به خدمت آن خدا برسد و زیارتی به‌جا آورد.

اینجاست که مرز دعا و زیارت را در بین ادیان تحریف‌شده می‌شود به‌راحتی احساس کرد. در بین این افراد، دعا یعنی فرد بیاید و از خدایی بخواهد که در جایی حاضر شود، در حالی که زیارت یعنی خود فرد در یک مکان معنوی حاضر شود. البته طبیعی است که پیامبران الهی بیایند و بکوشند که این تحریف‌ها را اصلاح کنند و نتیجه این باشد که می‌بینیم در ادیان متکامل، صورت‌های این دو رفتار دینی به‌هم نزدیک شوند؛ به‌نحوی که کشیدن مرز میان اینها کار دشواری باشد. اگر به این توجه کنیم که زیارت یعنی اینکه فرد در یک مرکز دینی مقدس حضور پیدا کند، می‌توانیم راحت‌تر پدیده زیارت را در ادیان مختلف تبیین کنیم.

تقریری بر پیوند میان زیارت و طی طریق

در اینجا یک سؤال مهم مطرح می‌شود و آن اینکه، پیوند میان زیارت و طی طریق و گذران مسیر چیست؟ برخلاف زیارات برخی ادیان مانند مسیحیت که تمرکز عمده آیین‌های آنها معطوف به گذران مسیر است، آیین‌های زیارتی جهان اسلام بر حضور در بارگاه قدسی متمرکز است. اصلاً در فرهنگ مسیحی یا در فرهنگ خیلی از ادیان، زیارت به معنای سفر است و خیلی اوقات زیارت را به‌صورت مجازی به‌معنای سفر به‌کار می‌برند؛ یعنی خیلی مهم نیست که طرف در آخر خط به کجا برسد، بلکه مهم این است که از جای خودش حرکت کند و یک سفر معنوی را تجربه کند. اما در دین اسلام این‌طور نیست؛ یعنی اینکه وقتی می‌بینیم برخی از دین‌شناسان معاصر در تعریف زیارت می‌گویند زیارت یعنی جابه‌جایی نمادین بدن‌ها در مسیرهای جغرافیایی نمادین، خیلی با مصادیق اسلامی عمل زیارت تناسب ندارد؛ چون از نگاه غالب مسلمانان، زیارت بیشتر از آنکه نوعی سفر باشد، شیوه‌ای برای ارتباط قلبی با بزرگان دین و حضور در محضر آنها و ابراز شیفتگی به محضر ایشان است؛ خواه این حضور از طریق حاضر شدن در مکان‌های منتسب به این بزرگان حاصل شود، خواه با به‌جای آوردن آیین‌هایی از راه دور؛ مانند اینکه یک نفر به پشت بام منزل خود برود و از دور سلامی به اهل بیت(ع) بفرستد. آنچه از نظر ما مسلمانان اهمیت دارد، اصل برقراری این ارتباط معنوی است و آن فردی که زیارت می‌شود، ممکن است  زنده یا درگذشته باشد. بنابراین اگر بخواهم تعریف زیارت را اصلاح کنم، باید بگویم که زیارت مسلمانان یک نوع حضور در بارگاه قدسی است؛ اعم از اینکه فیزیکی یا نمادین باشد.

کاوش در شواهد مختلف توجه به زیارت در فرهنگ اسلامی

سعی کرده‌ام در کتاب «تاریخ انگاره شیعی زیارت» با آغاز بحث از همین نقطه که تبیین کردم، شواهد مختلف توجه به زیارت را در فرهنگ اسلامی بکاوم و ببینم درک مسلمان‌ها از پدیده زیارت چیست و نکته دیگر اینکه به این سؤال پاسخ دهم که درک مسلمانان، خاصه شیعیان، از مفهوم زیارت چه تحولاتی در گذر زمان پیدا کرده است؛ چه‌اینکه پدیده زیارت به‌عنوان یک رفتار اجتماعی، مانند هر رفتار اجتماعی دیگری، در طول زمان با فرازونشیب‌هایی همراه می‌شود.

سؤال من این بود که زیارت چه مراحلی را پشت سر گذاشته است؟ در مسیر پاسخگویی به این سوال کوشیدم و بحث را تا جایی پیش بردم که دریافتم بدون در اختیار داشتن متون کهن زیارتی شیعیان، پاسخ به این سؤال ممکن نیست؛ یعنی اگر بخواهیم زیارت را در خارج از فرهنگ شیعی هم مطالعه کنیم، به‌خاطر تأثیر فرهنگی عمیقی که شیعیان بر کل جهان اسلام از دیرباز داشته‌اند، لازم است که این متون زیارتی کهن شیعی در اختیار ما باشد، اما متأسفانه خیلی از متون در نگاه اول به نظر می‌رسد که از بین رفته‌اند و به هر کتابی که مراجعه کنید، نسخه‌ای از بسیاری از این آثار نمی‌بینید.

سعی کرده‌ام با کاربرد مجموعه‌ای از روش‌های علمی به این مشکل غلبه کنم و در حقیقت، با ابداع یک روش نوین، طرحی برای بازسازی این آثار درافکنم. به عنوان اولین نمونه، کتاب «المزار» نوشته سعد بن عبدالله اشعری را که عالم بزرگ شیعی در سده سوم هجری است و در اوائل سده چهار هجری از دنیا رفته را بازسازی کردم و فکر می‌کنم با کاربست همین روش، دانشجویان عزیز و اهل علم می‌توانند سایر متون زیارتی کهن را بازسازی کنند و هر زمانی که این داده‌ها برای ما فراهم شد، فرصت می‌کنیم که نگاه تازه‌ای به پدیده زیارت در جهان اسلام بیفکنیم و حتی در سطح جهانی نگرش‌های دین‌شناسانه به پدیده زیارت را اصلاح کنیم.

انتهای پیام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
سیدعباس محدث نیا
|
Japan
|
۱۴۰۰/۰۴/۳۰ - ۰۹:۵۰
0
0
باتشکر
ازجنابعالی بسیارقابل استفاده بود
ای کاش فایل کامل مصاحبه را قرار میدادید .
ممنون ازلطف شمااستادعزیز
captcha