طیبه هادی، حافظ کل قرآن است و تحصیلات خود را در رشته کارشناسی کاردرمانی گذرانده و همیشه گمان میکرده است که حفظ قرآن دشوار است و فقط مختص افراد خاص و خانوادههای قرآنی است. اعتماد به نفس چنین کاری را نداشته است تا اینکه ازدواج میکند و آشنایی او با مادر همسرش که حافظ قرآن بوده، باعث میشود انگیزهای پیدا کند تا در این مسیر گام بردارد و به نوعی او، مادر همسرش را الگوی خود در این مسیر میداند و بر این باور است که با حفظ قرآن کریم به آرامشی خاص و حسی خوب دست پیدا کرده است.
گفتوگوی ایکنای خراسان رضوی، با وی در خصوص تجربیات قرآنی و مسیری که برای حفظ قرآن طی کرده است را در ادامه میخوانیم:
این حافظ کل قرآن کریم اظهار کرد: همیشه بر این باور بودم که حافظان قرآن شرایط ویژهای دارند و از یک خانواده بزرگ قرآنی برخوردار هستند که توانستهاند این کتاب ارزشمند را حفظ کنند و این هدف بزرگ را در زندگی خود داشته باشند، اما پس از اینکه وارد این مسیر شده متوجه شدم که این کار آنگونه که پیش از این فکر میکردم دشوار نیست و تمام ذهنیتی که نسبت به این موضوع داشتم، تغییر کرد.
بیشتر بخوانید:
هادی گفت: دانشآموخته رشته کاردرمانی دانشگاه شهید بهشتی هستم و یکی از اساتیدم تأثیر بسزایی در زندگی من و بهویژه در گام برداشتن من در این مسیر داشت. ایشان کلاسهای تفسیر قرآن برگزار میکرد و در این کلاس شرکت میکردم. تفسیرهایی که از قرآن در این کلاس بیان میشد برایم جالب، زیبا و البته تأثیرگذار بود و همین امر سبب شد که دورههای تفسیر کل قرآن کریم را بگذرانم، اما وقتی در این دورهها شرکت میکردم پس از مدتی وقتی با مباحث جدیدی آشنا میشدم مباحث گذشته را فراموش میکردم و این موضوع برایم ناراحت کننده بود. این موضوع را با استادم در میان گذاشتم و مشورت کردم. ایشان گفتند که حفظ قرآن به نوعی در تدبر قرآن کمک میکند و در حقیقت به من این پیشنهاد را دادند که اگر میخواهم تفاسیر قرآن را فراموش نکنم و به درک بیشتری از آنها دست یابم، باید به حفظ قرآن روی آورم، چرا که این کار به درک و فهم تفسیر قرآن کمک میکند، اما متأسفانه از آنجایی که اعتماد به نفس چنین کاری را نداشتم این کار برایم دشوار بود و نمیتوانستم این هدف را در زندگی خود داشته باشم.
وی ادامه داد: با وجود اینکه این هدف داشتم، اما در حقیقت باید بگویم که اعتماد به نفس این کار را نداشتم تا وارد این مسیر شوم، اما پس از اینکه ازدواج کردم و متوجه شدم که مادر همسرم حافظ قرآن هستند، دریافتم این کار، میتواند شدنی و البته آسان باشد و همان زمان تصمیم گرفتم که وارد این مسیر شوم و به تصمیم خود پایدار ماندم، اما این در حالی است که حتی پیش از این زمان من یک دور قرآن را هم روخوانی نکرده بودم، اما خوشبختانه توانستم طی سه سال قرآن کریم را حفظ کنم و از این بابت خداوند را واقعاً شاکر هستم که مادر همسرم را سر راهم قرار داد تا بتوانم وارد این مسیر شوم.
وی در خصوص تأثیر قرآن در زندگی شخصی خود بیان کرد: حضور قرآن در زندگی من تأثیرات بسیاری داشته است و یکی از آن این بوده که امروز میتوانم با آرامش بیشتری با موضوعات مختلفی که در زندگی مواجه میشوم برخورد کنم و رفتار مناسبی نیز با آنها داشته باشم. البته که باید بگویم از سایر انسانها مستثنی نیستم و قطعاً در زندگی خود با ناملایمات و مشکلاتی مواجه شدهام و به اوج ناامیدی هم رسیدهام، اما در همان اوج ناامیدی شاید بتوانم بگویم که یک قانونی دارم و آن اینکه همان لحظه قرآن را باز میکنم و خواندن یک آیه برای من کافی است که از آن حال نومیدی خارج شوم و به خدای متعال توکل کنم. به عنوان مثال در یکی از همین روزهایی که حال دل خوبی نداشتم قرآن را باز کردم و آیه «وَاللّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ» برایم آمد و همین یک آیه باعث شد آرامش خاصی در وجودم احساس کنم و به نوعی احساس کردم که خداوند به من هشدار داد که ناشکری نکنم و تلنگری برایم بود که با وجود چنین خدای بزرگی نباید در هیچ زمانی و در هیچ لحظهای ناامید شد.
هادی بیان کرد: همانگونه که گفتم تا پیش از حفظ قرآن، برایم پیش نیامده بود که بخواهم قرآن را به صورت کامل بخوانم و در حقیقت این اتفاق برایم بسیار ناراحتکننده بود، اما پس از اینکه قرآن را به صورت کامل حفظ کردم نمیدانم تاکنون چند بار قرآن را ختم کردهام. به نوعی تا پیش از حفظ، احساس میکردم که خداوند اولین سؤالی که از من میکند این باشد که کتابهای مختلفی خواند در نهایت به چه نتیجهای رسیدی؟ حفظ قرآن برایم آرامکننده بود و توانستم حداقل این کار را انجام دهم و اگر خداوند چنین سؤالی از من پرسید جوابی داشته باشم. در حقیقت باید بگویم اکنون که در این نقطه از زندگی قرار دارم بیش از پیش حضور خداوند را حس میکنم و یاد خدا آرامش خاصی به من میدهد که این آرامش را با هیچ کلمه و جملهای نمیتوانم توصیف کنم، اما فقط میتوانم بگویم که این آرامش و احساس خوب را در تمام لحظات زندگیام حس میکنم و خدا را از این بابت که میتوانم چنین حسی را تجربه کنم شاکر هستم.
این حافظ قرآن بیان کرد: همیشه میدانستم که قرآن در خصوص همه آنچه که ما در زندگی خود با آنها مواجه میشویم نکات بسیاری دارد و هیچ موضوعی نیست که به آن اشاره نکرده باشد، اما در کنار حفظ قرآن، دغدغه تدبر در قرآن را هم داشتم، چراکه میخواستم این نکات را با توجه بیشتر و بهتری لمس و درک کنم و در کنار کلاسهای حفظ نیاز به کلاسهای تدبر هم داشتم تا در لفظ کلمات غرق نشوم که البته این کلمات خود از جنس نور هستند، اما واقعاً برگزاری چنین کلاسهایی برای ما حافظان قرآن بسیار لازم است تا بتوانیم به عمق این کتاب ارزشمند دست یابیم.
هادی اظهار کرد: قرارگیری در مسیر حفظ قرآن به نوعی باعث شده با وجود اینکه مانند همه افراد دیگر تلاطمهای درونی و استرس داشته باشم و مسائل مختلفی را در زندگی خود تجربه کنم، اما حفظ قرآن کمک کرده تا بتوانم در انتخابهای زندگی بیشتر عمیق شوم، فکر کنم و ارتباطات خود را با اطرافیانم بیشتر کنم، چرا که این ارتباطات به من کمک میکند تا بتوانم اعتماد به نفسم را تقویت کنم.
وی ادامه داد: این عادت را در زندگی دارم که همیشه کارهای سختی را در زندگی انتخاب میکنم و مدام در حیطههای مختلفی فعالیت دارم و بخشهای زیادی را در زندگی برای خود به وجود میآورم، زیرا معتقدم این سختیها تمام میشود و پس از هر سختی قطعاً آسانی خواهد بود و همیشه سعی میکنم تا بتوانم شرایط سختی را در زندگی انتخاب کرده و به نوعی آنها را تحمل کنم. شاید از نظر اطرافیان هیچ تغییری در من به وجود نیامده باشد، اما باید بگویم که این تغییر واقعاً وجود دارد و من نسبت به این تغییرات کاملاً آگاهی دارم و آن را احساس میکنم به گونهای که در روابط با فرزند و همسرم نیز کاملاً قابل لمس است.
هادی بیان کرد: معتقد هستم که هنوز در ابتدای مسیر هستم و راه بسیاری در پیش روی من قرار دارد تا بتوانم به آن برسم و نباید به این بسنده کنم حال که قرآن را حفظ کردهام دیگر تمام شده است، در حالیکه اینگونه نیست و باید این راهی که انتخاب کردهام را با تمام جزئیاتش پیش برم و آن را به پایان برسانم، گرچه شاید بتوان گفت این راه هیچ پایانی ندارد و هرچه پیش روی باز هم تشنهتر خواهی بود.
وی تصریح کرد: زمانی که تصمیم گرفتم قرآن را حفظ کنم، بسیاری از اطرافیان، اقوام و دوستانم با اینکه افراد مذهبی بودند، اما دیدگاه اشتباهی نسبت به حفظ قرآن داشتند و میگفتند که چرا میخواهی قرآن را حفظ کنی و میتوانی کلاسهای تفسیر را جایگزین کنی، اما جوابی که من در مقابل آنها داشتم این بود که حفظ قرآن مقدمه است و پس از عبور از این مرحله، دیگر این راه پایانی نخواهد داشت و همواره بدون توجه به این ابراز عقیدهها به راهم ادامه دادم و پس از آن به مباحث قرآنی ورود پیدا کردم و خوشبختانه خداوند هم دستم را گرفت و توانستم به خوبی و آنگونه که توانستم و میخواستم در این مسیر گام بردارم.
این حافظ قرآن بیان کرد: به عقیده من، همینکه قرآن انسان را به تفکر وا میدارد، خود بزرگترین دستاورد است و این تفکر به جایی میرسد که موجب هدایت انسان نیز میشود و در نهایت هم موجب میشود انسان پله پله پیش رود و در پایان که به پشت سرش نگاه میکند متوجه میشود این راه زیبا را با تمام سختیها، آسانیها و شیرینیهایش و البته با کمک خداوند پیموده است و برایش دلنشین خواهد بود.
هادی اظهار کرد: در دوران دانشجویی با استاد غلامی آشنا شدم که به جرئت میتوانم بگویم ایشان یکی از تأثیرگذارترین افراد زندگی من بودند، چرا که کمک بسیاری در مسیر تغییر روند زندگی من داشتند و باعث شدند من به سیر مطالعاتی شهید مطهری علاقهمند شوم و به نوعی آشنایی با ایشان نعمت بزرگی در زندگی من بود.
وی ادامه داد: یکی از کارهایی که همیشه علاقه داشتم به آن بپردازم ورود به مباحث مهدویت بود، زیرا میخواستم بدانم برای اینکه یار امام زمانمان باشیم باید چه کارهایی انجام دهیم و همین دغدغه باعث شد که در مؤسسههای مختلفی که در مشهد دورههای مهدویت را برگزار میکنند ثبت نام کنم و در کنار مباحث مهدویت، مباحث حفظ را هم داشتند، اما متأسفانه مدل کارشان را دوست نداشتم زیرا معتقد بودم که منعطف نیستند و نمیتوانستم ارتباط خوبی با آنها برقرار کنم و پس از آن به مؤسسههای مختلفی رفتم، اما باز هم نتوانستند آنگونه که میخواهم باشند تا اینکه مؤسسه قرآنی شهید شهریاری را به من معرفی کردند. از این بابت خوشحال هستم که به این مؤسسه ورود پیدا کردم، زیرا در اینجا توانستم با افراد خوب و بسیاری آشنا شوم که یکی از این افراد خانم شایسته است که استاد من در کلاسهای حفظ بودند و به نوعی یکی از بهترین افراد زندگی من هستند و همچنان هم با ایشان ارتباط دارم، به گونهای که در مسائل مختلف زندگیام نیز با ایشان مشورت میکنم و از ایشان کمک میخواهم.
وی تأکید کرد: در پایان باید بگویم که قرآن برای من همیشه تازگی دارد و هر زمان و هر لحظهای که احساس خستگی و نومیدی میکنم، با خواندن چند صفحه از قرآن احساس خوب، راحتی و تازگی کرده و باز هم تأکید میکنم از اینکه توانستم در این مسیر قرار گیرم و آن چه را که در یک زمانی گمان میکردم شدنی نیست، برایم رخ داد خداوند را هزاران بار شاکر هستم.
انتهای پیام