معرفت با عشق حاصل می‌شود، نه با درس خواندن و سخنرانی شنیدن
کد خبر: 3990837
تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۵
سیدحمید حسینی:

معرفت با عشق حاصل می‌شود، نه با درس خواندن و سخنرانی شنیدن

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحمید حسینی گفت: در زیارت عاشورا می‌گوییم من با معرفت شما و دوستان شما کرامت پیدا می‌کنم. کرامت واقعی زمانی رخ می‌دهد که معرفت وجود داشته باشد و معرفت نیز با درس خواندن و سخنرانی کردن و سخنرانی شنیدن به دست نمی‌آید، بلکه فقط با عشق کسب می‌شود.

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحمید حسینی، عضو هیئت‌ علمی دانشگاه قرآن و حدیث، در  دهه اول محرم «زیارت عاشورا» و شرح آن را موضوع سخنرانی خود قرار داده است. 

متن چهارمین سخنرانی او را می‌خوانید؛

یکی از نکته‌های دیگری که در زیارت عاشورا وجود دارد، کلیدواژه کرامت است. در زیارت عاشورا دو بار یک مطلب مهمی را مورد تأکید قرار می‌دهیم و به آن افتخار می‌کنیم و آن این است که خداوند به امام حسین(ع) کرامت بخشید و به واسطه حسین(ع) به ما کرامت بخشید. می‌گوییم ‌من از خدایی درخواست می‌کنم که به امام حسین(ع) کرامت داد و به واسطه امام حسین(ع) به من کرامت کرد. یکی از نکات مهم در زیارت عاشورا این است که در اواسط زیارت می‌گوییم خدایی که من را با معرفت حسین(ع) و دوستانش کرامت بخشید. حال این کرامت چیست؟ کمتر کسی به معنای درست کرامت توجه می‌کند. وقتی می‌گوییم فلانی کریم است؛ یعنی او را اهل جود و سخا می‌دانیم. در حالی که لغت‌ها باید در فرهنگ خودش معنا شود.

معنای کرامت پیش و پس از ظهور اسلام

یکی از واژه‌های مهم در فرهنگ عرب، در صدر اسلام و پیش از اسلام، واژه کرم و کرامت بود و عرب از کریم معنای بخشنده بودن را درنمی‌یابد، بلکه معنای شرافت را می‌فهمد و می‌گوید فلانی کریم؛ یعنی شریف و بزرگ است. شاید اگر بخواهیم در ترجمه فارسی کریم را به مفهومی که عرب می‌فهمید ترجمه کنیم، می‌گوییم «بزرگوار» که دقیق‌تر از بخشنده است. کسی که نزد عرب کریم است؛ یعنی همه ارزش‌ها و مقامات را خودش دارد نه اینکه چون به دیگران می‌بخشد و ارزش پیدا می‌کند.

در فرهنگ یونانی نیز واژه‌ «آرته» به معنای کرم است. می‌گفتند آرته آن فرد چیست؟ یعنی ارزشش به چیست که ارسطو می‌گفت باید ارزش را به چهار چیز بدهیم که عبارت از علم، حکمت، شجاعت و عفت است. کاری که قرآن و پیامبر(ص) کرد و اتفاقی که برای عرب رخ داد، تحول ارزش‌ها بود و ملاک ارزش و بزرگی و شرافت عوض شد. قبل از آن، ملاک کریم بودن کسی، قبیله او بود. اما قرآن ملاکها را تغییر داد. خیلی از واژه‌های قرآن و سنت باید در جای خودش معنا شود و بسیاری از برداشت‌های اشتباه این است که کلمه را از هزار سال قبل می‌آوریم و بر اساس عرف امروز معنا می‌کنیم. قرآن نظام ارزش‌گذاری را تغییر داد و گفت که با کرامت‌ترین شما باتقواترین شماست. در آیه دیگری نیز فرمود که همه انسان‌ها کرامت دارند و ارزش به انسانیت است.

در نظام ارزش‌گذاری قرآنی و الهی هر چیزی که به خوبی‌ها و انسانیت و اخلاق که خوبی مطلق است نزدیک‌تر باشد، ارزشمندتر و شریف‌تر می‌شود. خدا در قرآن دو بار خودش را با وصف ذوالجلال و الاکرام یاد کرده و جلال به معنای بزرگی و عظمت است، ولی اکرام دارد؛ یعنی هر چقدر انسان به خدا نزدیک‌تر می‌شود کرامت بیشتری پیدا می‌کند و خدا اکرام دارد. در آیه آخر سوره الرحمن فرمود: «تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ»؛ مبارک است نام خداوندگارت که صاحب عظمت و بزرگی و صاحب اکرام است. در همین سوره و آیه 27 همین تعبیر به نحو دیگری به کار رفته است: «وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ.» در آیه آخر خدا صاحب اکرام می‌شود، اما در آیه 27 ذوالجلال و الاکرام صفت وجه است نه رب.

هرچه خدایی شد باقی می‌ماند

خدا در آیه 27 می‌فرماید که هر چیزی در این عالم از بین رفتنی است و چیزی که وجه خدا باشد باقی می‌ماند. حال وجه خدا کیست؟ وجه خدا یعنی چیزی که جلوه خدا و برای اوست و اختصاص به خدا دارد و به افراد خاصی هم منحصر نیست و می‌گوید هر چیزی که خدایی شد ارزش پیدا می‌کند و هر چیزی که خدایی نشد از بین می‌رود و بی‌ارزش است. از نظر قرآن، اگر پیوندهای خانوادگی خدایی باشد ماندگار است؛ یعنی اگر یک خانواده به خاطر خدا کنار هم باشند، روز قیامت هم دور هم جمع می‌شوند، اما کسانی که با مشرکان رفاقت دارند، خداوند می‌فرماید که روز قیامت شما را از یکدیگر جدا می‌کنیم‌.

بنابراین وقتی به امام حسین(ع) عرضه می‌کنیم که خدا به شما کرامت داد، یعنی وقتی تو همه وجودت برای خدا شد، کرامت خدایی پیدا کردی و ماندگار شدی و وقتی تو وجه خدا شدی، ذوالجلال و الاکرام می‌شوی. خورشید در یک نسبتی ذوالجلال است و آفتابی که می‌تابد نیز اکرام خورشید است. هر کسی خدایی شد بالا می‌رود و خورشید می‌شود و بعد او می‌تابد و بر دیگران کرامت می‌بخشد و هر کسی به او پیوند خورد مقام پیدا می‌کند و ماندگار می‌شود. کاری که امام حسین(ع) و یارانش کردند این بود که خود را خدایی کردند. اینکه وسط زیارت عاشورا می‌گوییم من با معرفت شما و دوستان شما کرامت پیدا می‌کنم همین است. کرامت واقعی نیز زمانی رخ می‌دهد که معرفت وجود داشته باشد. این معرفت با درس خواندن و سخنرانی کردن و سخنرانی شنیدن به دست نمی‌آید، بلکه فقط با عشق کسب می‌شود.

انتهای پیام
captcha