به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، روحالله اسلامی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، شامگاه دوم مهرماه، در نشستی مجازی با عنوان «ایران فرهنگی و مسئله افغانستان» که به همت مرکز پژوهشهای علمی مطالعات استراتژیک خاورمیانه و گروه مطالعات سیاست و تمدن ایرانی، برگزار شد، اظهار کرد: یکی از بدشانسیهایی که افغانستان داشت این بود که صحنه بازی قدرتهای بزرگ قرار گرفت و این صحنه به معنای راه افتادن حرکتها و جنبشهایی که از بیرون حمایت میشد و حتی سیاستگذارانی که در درون آن حکومت وابسته به پاکستان، انگلستان، روسیه، ایران و سایر کشورها هستند است.
وی بیان کرد: در واقع طالبان توانست با سرعت بسیاری علیرغم مقاومتهایی که در مقابل آنها صورت گرفت؛ افغانستان را بگیرد. در حقیقت اصل بر این بود که حکومت افغانستان یکپارچگی خود را حفظ کند و ارتش این کشور نیز در مقابل طالبان مقاومت کند، اما این در حالی است که حتی انگلستان توقع داشت ارتشی که پرورش داده است بتواند حداقل به مدت دوسال در مقابل آنها ایستادگی کند، اما این اتفاقات رخ نداد و سرعت تحولات به اندازهای بود که آمریکا هم از این حرکت طالبان غافلگیر شد.
استادیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: در مقابل نیز حتی طالبان هم از اینکه توانستند به راحتی این کشور را به دست بگیرند غافلگیر شدند و بر همین اساس است که آنها هیچگونه قانونی برای این کشور ندارند و نمیدانند که باید چه کنند و از اینرو باید گفت که افغانستان با یک حکومتی درمانده مواجه شده است.
اسلامی اظهار کرد: در حقیقت افغانستان را میتوان بر اساس چرخه ابن خلدون تحلیل کرد. ابن خلدون بر این باور است که پیوند سه عامل قبلیه، تحول دینی و غنیمت تحولات اسلام و کشورهای اسلامی را شکل میدهند، بر این اساس آنچه که رخ میدهد این است که طالبان یک نیروی قبیلهای جهادگر هستند و به گفته ابن خلدون جنگجویان ساده زیستی که هیچکس نمیتواند بر روی آنها تأثیرگذار باشد به سختی زندگی میکنند.
وی تصریح کرد: این نیروی قبیلهای توان بسیاری برای انجام حرکتهای جنگی دارد و به یک عقیده دینی پیوند خوردهاند و آن اینکه هیچگونه ابایی برای از دست دادن جان خود ندارند و معتقد هستند که اگر جانشان را از دست بدهند چون طبق دستورات خداوند عمل میکنند، بر همین اساس خداوند یارشان خواهد بود، به بهشت راه پیدا خواهند کرد و با پیغمبر(ص) همنشین خواهند شد.
عضو هیئت علمی گروه سیاست دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: اما آنچه که در حال حاضر وجود دارد این است که شرایط افغانستان تغییر پیدا کرده و ویژگیهایی که در دوران قدیم داشت و آن نیرو میتوانست حکومتی تشکیل دهد، امروزه تا حدی در افغانستان فرو پاشیده اما در این میان کنار رفتن آمریکا و قدرت گرفتن طالبان، ما را به این نتیجه میرساند که همچنان همان چرخه ابن خلدون برپا است، آن چرخه این است که نیروهای بدوی قدرتمند میشوند و مدت بسیاری میطلبد تا این نیروهای بدوی بتوانند خود را با جامعه وفق دهند، اما در نهایت پس از چند سال سرکوب میشوند و جای خود را به جماعت دیگری خواهند داد.
اسلامی ادامه داد: در حقیقت آنچه که شاهد آن هستیم این است که جنبشی که در گذشته اشرار راهزنی بودند، امروزه یک عمارت اسلامی تشکیل دادهاند و مدعی هستند که تصمیم دارند امنیت و صلح را در جامعه حاکم و فساد را که به نظر آنها یک مقوله مدرنی است نابود کنند. در حقیقت آنها هر چیزی که بهعنوان دانشگاه، بروکراسی و روابط پیچیده یکجانشینی مبتنی بر تقسیم کار مطرح میشود را گناه، فساد و به نوعی برهم زننده نظم موجود میدانند و سعی میکنند با این فسادها مقابله کنند.
وی افزود: اگر در این کشور، عمارت اسلامی با مکانیزمهای بیعت و اجرای احکام اسلامی شکل بگیرد، شاید میان 60 تا 80 سال زمان نیاز باشد تا این گروه به زندگی شهرنشینی، یکجانشینی و الزامات تکثرگرایی، حکومت و قانون عادت کنند، اما این کار، کار راحتی نیست و شاید بتوان گفت که همسایگان این کشور با دادن منافعی به این گروه در جهت به رسمیت شناختن خود، دست به ساخت چنین عمارت اسلامی نزنند.
استادیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: در مقابل نیز ایران پیش از خارج شدن آمریکا از منطقه، حضور نیروهای این کشور را در منطقه خطر بزرگی برای خود میدانست، چرا که آمریکا با ادعاهایی که داشت میتوانست حمله خود را علیه ایران آغاز کند، اما زمانیکه از منطقه خارج شد، تهدید بزرگی که پیش روی کشور ما قرار داشت کنار رفت، اما عمارت اسلامی به این شکل موجود به جا مانده از خود به گونهای است که با اندیشه ایرانی و فرهنگ خراسانی ناسازگار است.
اسلامی تصریح کرد: در حقیقت اندیشه ایرانی به شکل حکمت خراسانی به دلیل حضور افرادی چون فردوسی بزرگ، ابوعلی سینا و متفکران بزرگ در خراسان است که اغلب آنها نوعی ادب، زندگی مبتنی بر عدم آزار و اذیت دیگران و اخلاق را در جامعه خود ترویج میدادند و تأکید خاصی بر زبان فارسی داشتند، مسلماً عمارت اسلامی با این موارد مشکل خواهد داشت و با این تفکری که دارند به نظر میرسد که جابهجایی جمعیتی انجام خواهد داد.
وی تصریح کرد: بنابراین اگر از اینگونه تفکرات و تصمیماتی که طالبان در سر دارند، جلوگیری نشود، آنها اقدامات مختلفی را در راستای محدودسازی فرهنگ ایران و تشیع انجام خواهند داد، چرا که آنها به لحاظ فکری با تشیع مشکل دارند، زیرا این مذهب را به رسمیت نمیشناسند و به نوعی این مذهب را نوعی انحراف میدانند که توسط ایرانیها ایجاد شده است و بر این باور هستند که با تشیع باید مقابله شود، زیرا این تفکرات عامل شکست جهان اسلام بهشمار میرود.
این استاد دانشگاه یادآور شد: البته که شاید خارج شدن آمریکا از منطقه مزیتی برای ایران باشد، اما در بلندمدت میتواند حلقه محافظتی که اطراف ایران بوده و ارتباطاتی که با کشورهای همسایه داشتهایم و یکسانی که میان ما و افغانستان وجود دارد را بسیار کمرنگ و تغییرات جمعیتی و زبانی را ایجاد کند.
اسلامی اظهار کرد: در واقع ما باید مؤلفههای فرهنگی خود را که اشتراکات بسیاری با ترکیه، افغانستان و غیره وجود دارد را نه از منظر تکثرگرایی و یا امنیتی بلکه باید از منظر فرهنگی فعال کنیم و فعال کردن این فرهنگها یعنی اهمیت دادن به ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، فردوسی، حافظ، سعدی و مولوی، که در حقیقت این امر میتواند ما مردمی که در فلات ایران زندگی میکنیم، همسایگانمان را که فرهنگشان مبتنی بر یکجانشینی و به دور از هرگونه تعصب است، در کنار خود قرار دهیم.
وی با تأکید بر اینکه همواره ما باید بدانیم که جنگ، راه حل نیست و میتواند در آخرین مراحل مورد استفاده قرار گیرد، اظهار کرد: در حقیقت ما باید دیپلماسی منطقهای خود را فعال کنیم و نیروهای محافظتی ایران فرهنگی را از دست ندهیم، زیرا طالبان دچار اختلافات داخلی هستند و بر همین اساس توانایی اداره کشور را ندارند، از نیروی انسانی لازمی برخوردار نیستند و بر اساس یک حرکت سنتی پیش میروند، بنابراین اگر کشورهای همسایه وارد شوند و ایران بتواند دیپلماسی موفقی را از خود نشان دهد، در این صورت میتواند هم به مردم افغانستان و ثبات این کشور و هم به وضعیت خودمان کمک کند.
عضو هیئت علمی گروه سیاست دانشگاه فردوسی مشهد افزود: اما اگر ما این کار را انجام ندهیم، تشیع و زبان فارسی در معرض خطر خواهد بود، مهاجران بسیاری وارد ایران خواهد شد و شکافهای قومیتی و اقدامات تروریستی فراوانی در ایران شکل خواهد گرفت، بنابراین در جهت حفظ منافع ملی ایران باید دیپلماسی ایرانی فعال شود و ما کمک کنیم که به جای عمارت اسلامی، یک دولت ملت در افغانستان شکل بگیرد که این کار، کار بسیار سختی است.
انتهای پیام