نقش تنوع قرآن‌بنیان در افزایش اتحاد اسلامی
کد خبر: 4006089
تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱۴۰۰ - ۰۹:۲۲
حبیب‌الله بابایی مطرح کرد:

نقش تنوع قرآن‌بنیان در افزایش اتحاد اسلامی

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه تنوع قومی قبیله‌ای، فرهنگی و زبانی نه تنها اختلاف‌آفرین نیست، بلکه می‌تواند وحدت هم ایجاد کند و اگر ما نسخه قرآن را برای وحدت در جوامع اسلامی اجرا کنیم، قطعا تمدن اسلامی ایجاد خواهد شد.

حجت الاسلام حبیب بابایی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین حبیب‌الله بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 26 مهر در نشست «تنوع و تمدن در اندیشه اسلامی» که از سوی این پژوهشگاه برگزار شد، گفت: از مسائل مهمی که از دیرباز در بین اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان در بحث تمدن مطرح بوده، تنوع در بین بشر است. نویسنده کتاب «وحدت و تنوع در تمدن اسلامی» به این بحث پرداخته که آیا ما در تمدن اسلامی با نوعی تکثر مواجهیم یا شاهد وحدت و یگانگی هستیم. شبیه این سخن را شهاب احمد در کتاب «اسلام چیست» مطرح کرده است.

وی افزود: سؤال اصلی کتاب این است که اگر در اسلام تکثر و خوانش‌ها متعدد است، پس اسلام چیست؟ وی این تنوع را نشان داده و نگاهی انتقادی دارد، برخلاف کتاب اعجاز اسلامی که نویسنده آن به دنبال جمع بین وحدت و کثرت در تاریخ تمدن اسلامی است، او می‌گوید که تنوع و تعدد زبانی، قومی و فرهنگی از اندلس و چین گرفته تا حجاز و ایران و ... چگونه می‌تواند یک تمدن اسلامی را ایجاد کند. وی قرآن را واجد جهان‌بینی، زبان و ارزش‌هایی می‌داند که توانسته تنوع گسترده امت اسلامی را به وحدت تبدیل کند و قرآن مورد اتفاق همه مسلمین است و آن را می‌خوانند و تفسیر می‌نویسند و در سطح اجتماعی و فرهنگی هم کاربرد دارد.

بابایی بیان کرد: در بین سیاستمداران و اندیشمندان اسلامی هم این تنوع و تعدد گاهی به صورت چالش و گاه به صورت ظرفیت دیده شده؛ مثلاً در جایی که صحبت از تقریب مذاهب است تأکید می‌کند که واقعیت جهان اسلام چندمذهبی است و باید با محور قرار دادن اشتراکات، معضلات جامعه اسلامی را حل کنیم. زکی میلاد بر تعارف بین تمدن‌ها تأکید می‌کند، برخلاف هانتینگتون که به برخورد تمدن‌ها اعتقاد دارد و برخلاف دیدگاهی که صرفاً به گفت‌وگوی تمدنها باور دارد.

وی گفت: وقتی سخن از تعامل و تعایش اجتماعی و تساهل و تسامح به میان می‌آید، ما با پروژه‌های متفاوتی در تبیین تنوع و تمدن و تنوع و توحید و ... مواجه هستیم. بنده در کتاب «تنوع و تعدد در تمدن اسلامی»، برخلاف برخی آثار که جنبه تاریخی دارد، بر جنبه الهیاتی تأکید می‌کنم و با این رویکرد به بحث پرداخته و سعی کرده‌ام که تنوع به مثابه ظرفیت از تنوع به مثابه یک مشکل تفکیک شود. می‌خواهم نشان دهم که برخی تنوعات در شکل‌گیری تمدن اسلامی و همه تمدن‌ها، ظرفیت است؛ مثلا زبانها، فرهنگ و تاریخ و نیز آفرینش متفاوت در قالب جنس زن و مرد و سیاه و سفید و ... می‌تواند ظرفیتی برای رشد و ارتقا و وحدت بیشتر تمدنی باشد.

پذیرش تنوع قرآن‌بنیان اتحاد اسلامی

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: البته متاسفانه برخی تنوعات ساخته‌شده به دست بشر به جای ظرفیت باعث بیشتر شدن شکاف اجتماعی و تنش در تمدن اسلامی می‌شود و بحران‌آفرینی می‌کند. اگر ما بتوانیم تنوعی را بر بنیان اندیشه قرآنی و اسلامی ایجاد کنیم، می‌توانیم از تعدد در افکار و سلایق و زبان و تاریخ و مذاهب به عنوان ظرفیت و فرصت برای تراکم اخلاقی و انسانی و حتی تراکم توحیدی در ایجاد تمدن اسلامی استفاده کنیم.

وی با طرح این سؤال که چه تناسبی بین توحید و تنوع در شکل‌گیری تمدن اسلامی وجود دارد، گفت: اگر گونه‌ای از تکثر و تعدد فرهنگی را در بین مسلمین شاهدیم، ببینیم چگونه می‌تواند منجر به توحید شود. بنده تمدن را کلان‌ترین نظام مناسبات انسانی بین گروه‌های متعدد و متکثر بشری می‌دانم که پیوسته در حال تسری به سایر تمدنهاست و بر تکثر و تنوع واحدهای اجتماعی در یک تمدن تأکید می‌کنم. در یک تمدن، سخن از یک زبان و مذهب و دین و تفکر وجود ندارد. کارکرد تمدن ایجاد ارتباط انسانی و عادلانه در میان همه برای ایجاد تمدنی معقول و اخلاقی است. نکته مهم اینکه آنچه تمدن را می‌سازد واحدهای گوناگون اجتماعی و نه ضرورتاً افرادند. اگر فردی بتواند تاثیر تمدنی داشته باشد، فرد عادی نیست، بلکه فردی در حد یک گروه و امت است. لذا برای صورتبندی تمدن باید افراد را برای بزرگ شدن و بزرگ بودن تربیت کرد و نظام آموزشی و پرورشی کشور باید برای تربیت چنین نسلی برنامه‌ریزی کند.

رابطه بین سبل و صراط مستقیم

استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: در قرآن کریم یک صراط مستقیم داریم و در دل آن راه‌ها و سبیل‌هایی داریم و تناقضی بین سُبل و صراط وجود ندارد. صراط یک شاهراه و سبیل راه باریکه است و سبل در عین تنوع و تعدد باید در چارچوب یگانگی شاهراه باید حرکت کنند. یعنی هر راه باریکه نمی‌تواند در دل سبل و صراط جا بگیرد، زیرا در دل آن سبیل باید روح صراط و همخوانی و همخونی و صراط توحیدی و سبیل توحیدی وجود داشته باشد. لذا در کتاب بین سبل الهی با سبل اجتماعی تفکیک قائل شده‌ و بر این نکته تأکید کرده‌ام که هر قدر تراکم سبل الهی در جامعه بیشتر باشد، جامعه بیشتر و راحت‌تر به سمت صراط الهی در حال حرکت خواهد بود.

بابایی اظهار کرد: غیر از راه الهیاتی می‌توانیم سخن از راهکار سیاسی هم داشته باشیم که همان دولت تمدنی در درون یک سرزمین است؛ مثلاً در ایران دولتی ایجاد می‌شود که می‌تواند از همه ظرفیت‌های دینی و فکری و فرهنگی برای نظم‌دهی به جامعه استفاده کند. در نگاه دیگر این دولت می‌تواند ا‌م‌القری باشد. در این دولت با ایجاد مدل و الگوهای برتر در نظم تمدنی نه تنها حل مسئله در جامعه صورت می‌گیرد، بلکه برای کل جهان اسلام هم مدل و الگو درست می‌شود تا به ام‌‌القری تبدیل شود. الگوی دیگر هم شکل‌دهی ائتلاف و اتحاد تمدنی بین برخی از کشورهای اسلامی از شبه‌قاره گرفته تا ترکیه و آفریقا و حجاز و ... است که می‌تواند به دولت فراسرزمینی منجر شود.

استفاده از مناسک تمدنی برای ارتقای وحدت اسلامی

بابایی در ادامه اضافه کرد: ما در ایجاد وحدت تمدنی مسلمین می‌توانیم یکسری راهکارهای قدیمی و جدید را فعال کنیم تا بتوانیم خلأها و حفره‌ها و شکاف‌های تمدنی را پوشش دهیم. مناسک تمدنی مانند حج، نمازهای جمعه و جماعات و اربعین و مناسک عاشورا، ماه رمضان و ... باعث چسبندگی اجتماعی می‌شود و مسلمین را با همه تنوعات در کنار هم جمع می‌کند. مثلا عاشورا کارکرد انسجام‌بخشی در چارچوب توجه به مصائب دیگری را به دنبال دارد. همچنین انسجام اخلاقی را در جامعه با اصول اخلاقی رخ می‌دهد و اصول اخلاقی با صور مختلف متجلی می‌شود و موجی از نیکی و خیر را در جامعه ایجاد می‌کند، مثلاً اگر جامعه اسلامی اصل قرآنی وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ را عمومی کند و همه بدی را با خوبی دفع کنند، بسیاری از تنش‌های اجتماعی در محلات و خیابانها و ادارات و منازل و نهادهای اجتماعی کمتر خواهد شد و امکان تحمل دیگری برای ما آسان‌تر خواهد شد.

بابایی با بیان اینکه اخوت انسانی، دینی، اسلامی و شیعی از جمله مراحل مختلف اخوت هستند، تصریح کرد: اخوت انسانی بر پایه انسان رخ می‌دهد و هر انسانی در دایره این اخوت قرار می‌گیرد. البته اخوت و برادری فقط در بین مسلمین مطرح نیست و در بین ادیان دیگر هم در شکل‌گیری تمدن مؤثر است. مثلاً در بین یهودیان تشکیلاتی با عنوان برادری وجود دارد و از آن برای تقویت دوستی بین خود بهره می‌برند. بین اخوت انسانی، دینی، اسلامی و شیعی رابطه قائل هستم و اخوت اسلامی نوع پیشرفته‌تر اخوت انسانی است و وقتی اخوت ایمانی مطرح شود، نسخه پیشرفته‌تری از انواع‌ دیگر است. 

انتهای پیام
captcha