برخی حروف مقطعه را عبارت از حروف سادهای میدانند که خداوند متعال با افتتاح بعضی از سورهها با آنها، قصد داشته بفهماند که قرآن از همین حروف تشکیل شده است و اگر شما هم میتوانید با کمک این حروف چیزی مانند قرآن بیاورید. برخی دیگر این حروف را غیرقابل درک دانسته و آنها را اسرار ناگشودنی قرآن، به حساب آوردهاند. عدهای دیگر آنها را نامهای قرآن یا اسامی برخی از سور دانستهاند و گروه دیگری این حروف را رمزی از اسماء اعظم الهی دانسته و میگویند که خداوند با این حروف به نام خود سوگند خورده است.
احتمال دیگری که رابطه مستقیمی با تناسب این سور دارد، نظریهای است که به وجود ارتباط بین حروف مقطعه و موضوعات مطرح شده در سورههای مربوطه میپردازد. براساس این نظریه مضمون سورههایی که با حروف مقطعه آغاز میشوند، به یکدیگر شبیه بوده و در سورههایی که حروف مقطعه آنها از یک نوع است، شباهت بیشتر و اغراض، کاملاً به هم نزدیکند.
یکی از مفسرانی که این نظریه را طرح کرده، علامه طباطبایی(ره) است. ایشان در این باره میگویند: «اگر کسی در سوری که سر آغازش یکی است، مانند سورههای «الم» و «المر» و سورههای «طس» و «حم» دقت کند، خواهد دید سورههایی که حروف مقطعه اول آنها یکی است، از نظر مضمون به هم شباهت دارند و سیاقشان یک سیاق است، به طوریکه شباهت بین آنها در سایر سورهها دیده نمیشود.
مؤکد این معنا شباهتی است که در آیات اول بیشتر این سورهها مشاهده میشود، مثلاً در سور حوامیم، آیه اول آن با عبارت «تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ» است، یا عبارتی دیگر که این معنا را میرساند و نظیر آن آیههای اول سورههایی است که با «المر» افتتاح شده و یا به عبارتی در همین معنا و نیز نظیر این در «طس» مشاهده شده یا سوری که با «الم» آغاز شده است. با در نظر گرفتن این شباهتها، ممکن است آدمی حدس بزند که بین این حروف و مضامین سورهای که با این حروف آغاز شده است، ارتباط خاصی باشد و مؤید این حدس آن است که میبینیم سوره اعراف که با «المص» آغاز شده و مطالبی را که در سورههای «الم» و سوره «ص» است، در خود جمع کرده و نیز میبینیم سوره «رعد» که با «المر» افتتاح شده است، مطالب هر دو قسم سورههای «الم» و «المر» را دارد.
چه بسا اگر اهل تحقیق در مشترکات این رموز دقت کنند و مضامین سورههایی که بعضی از این حروف در ابتدایش آمده را با یکدیگر مقایسه نمایند، رموز بیشتری بر ایشان گشوده میشود و چه بسا معنای آن روایتی هم که اهلسنت از علی(ع) نقل کردهاند، همین باشد که برای هر کتابی نقاط برجسته و چکیدهای است و چکیده قرآن حروف مقطعه است.
چکیده و خلاصه بودن حروف مقطعه و نیز اشتراک مضامین سورههای مشتمل بر این حروف، مبنای تحقیق و بررسی یکی از قرآنپژوهان معاصر قرار گرفته است. وی با تأکید بر نقش سمبلیک و رمزی این حروف که عصاره و خلاصهای از مضامین سوره به شمار میروند، به این نتیجه رسیده که سورههای آغاز شده با حروف مقطعه، دارای سه مشخصه اصلی هستند. غالباً در اولین آیه آنها اشارهای به نزول کتاب، قرآن، وحی و تلاوت آیات شده است. مقدمه سوره، اعراض، ناباوری و تکذیب بیشتر مردم را نشان میدهد. مخاطب سوره، شخص پیامبر(ص) است و عمدتاً ضمیر «ک» در ابتدای سوره به چشم میخورد. در بیشتر 29 سوره که دارای حروف مقطعه هستند، تجربه رسالت یک یا چند تن از رسولان گذشته یادآوری شده تا حضرت خاتمالنبیین با مشاهده اعراض و تکذیب مردم و صبر و شکیبایی آن رسولان، پیروزی و موفقیت نهایی پیامبران و پیروان آنها را بداند و در برابر مشکلات عظیمی که همانند آنان در پیش دارد، استوار و صابر شود.
بنابراین هر کدام از این حروف معمولاً اشاره به جریان رسالت یکی از پیامبران و یا تجربه و عبرتی از تاریخ و سرگذشت اقوام گذشته دارد.
بدرالدین محمد زرکشی، فقیه شافعی و کاتب مصری و جلالالدین سیوطی، از عالمان اهلسنت، به گونهای دیگر به ارتباط بین حروف مقطعه و مضامین سورهها اعتقاد دارند. آنها میگویند: بین حروف ابتدایی سوره با کلمات بهکار رفته در آن رابطه معناداری وجود دارد. به این شکل که در سوره «ق»، از کلماتی که مانند یاد قرآن، خلقت، قرب به فرزندان آدم، رقیب و سایر کلماتی که مشتمل بر حرف قاف هستند، استناد شده است و در سوره «یونس» که با «المر» آغاز شده است، نیز بیش از دویست کلمه با حروف (ا ـ ل ـ ر) وجود دارد. این شواهد نشان میدهد، هر سورهای که با یکی از این حروف آغاز شده باشد، بیشتر کلمات و حروفش همانند آن است.
این نظریه تلاشهای رشاد خلیفه را در ذهن تداعی میکند که در نظر داشت، اعجاز عددی قرآن را ثابت نماید و بر رابطه آماری بین حروف مقطعه و کلمات بکار رفته در سوره تأکید داشت. باید توجه کرد، اگر چه این مقایسههای آماری ممکن است، اعجاز عددی قرآن را اثبات کند، اما مشکلی را در مسیر یافتن غرض سوره حل نمیکند، مگر اینکه بتوان بین کلمات مشتمل بر یک حرف مشخص از نظر موضوعی نیز نوعی ارتباط برقرار نمود. البته به شرطی که به وادی تکلف و تحمیل سلیقه بر قرآن گام ننهیم.
منابع: کتب مجمعالبیان، نظم قرآن و ensani.ir
انتهای پیام