شهید آیتاللّه محمد صدوقی از یاران صدیق، باوفا و قدیمی امام امت بود. او یار امام در تمامی صحنههای انقلاب و یاور ملت محروم بود که به حق در عمل نیز این چنین بود. او مردی از سلاله پاک تشیع علوی و ادامهدهنده راه حضرت علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و ائمه معصومین(ع) بود.
شهید صدوقی، عابدی مخلص و زاهدی بیریا بود. از کار شبانهروزی و در خدمت مردم بودن هیچ احساس خستگی نمیکرد و بسیار مقاوم بود. در مبارزه با طاغوت و طاغوتیان بسیار شجاع و فعال بود. او، همچنین حافظهای بسیار قوی و خوب داشت که زبانزد همگان بود. این مرد پاکطینت و نیکوسیرت دارای چنان جاذبه قوی و نیرومندی بود که در همان برخورد نخست، افراد را نسبت به انقلاب و اسلام و امام جذب میکرد.
روح شهید صدوقی روح ناآرام و پرخروشی بود. سستی و آسودهطلبی در شخصیت او جای نداشت. آن فرزانه والامقام و بلنداندیش برای کوشش، خدمت به مردم محروم و مبارزه علیه ستم و استبداد آفریده شده بود. مبارزه این اندیشمند صادق از زمان رضاخان آغاز شده بود. دسیسههای رضاشاه ضربههای سختی بر تشکیلات مذهبی و حوزههای علمیه وارد ساخت و از این طریق فشارهای بسیاری را بر روحانیان تحمیل کرد.
در این جو خفقان و وحشت، شهید صدوقی چهره پرشور و مقاوم حوزه بود که در جلسات، روح امیدواری، نشاط و ستمستیزی را در طلاب جوان میدمید و از این رهگذر آنان را برای مبارزه و قیام علیه استبداد ستم شاهی فرا میخواند. این ویژگی شخصیتیِ ایشان را بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران یادآور شده و در شرح زندگی آن عالم حق کیش و ستمکُش بیان کردهاند.
شهید بزرگوار آیتاللّه صدوقی در ایام حیات پربرکت علمی خویش در محضر استادان بسیاری زانوی ادب زده و در دروس مختلف از آنان کسب فیض کرده است که به بعضی از آنها اشاره میشود: شخصیت آیتاللّه صدوقی تأثیرپذیری فراوانی از امام خمینی(ره) داشته است و امام در زمره استادان این اندیشمند متعهد و صادق بهشمار میرود. او همچنین از محضر بزرگانی همچون آیتاللّه شیخ عبدالکریم یزدی، آیتاللّه سیدصدرالدین صدر، آیتاللّه سیدمحمدتقی خوانساری، آیتاللّه سید محمد حجت کوه کمرهای، سیدعلی محمد کازرونی و شیخ غلام رضای فقیه خراسانی خوشههای دانش و فضیلت چیده و بهرهها جسته است.
شهید والا مقام آیتاللّه صدوقی دارای فضایل اخلاقی فراوانی بود. او مظهر صداقت و پاکی بود. درون و برونش یکی بود. به آنچه میخواند و میفهمید عمل میکرد. قرآن کتابی بود که هیچگاه از او جدا نمیشد. ادب و متانت او زبانزد عام و خاص بود و روزهای عید وقتی که مردم و مسئولان به دیدارش میرفتند، بدون استثنا برای همه برمیخواست و این کار را نه از روی اکراه و بیمیلی، که با نشاط و شوقِ وصفناپذیر انجام میداد.
آیتاللّه صدوقی از حامیان گروه فداییان اسلام بود. او در حمایت از این گروه از هیچ کاری فروگذاری نکرد، به طوریکه سیدعبدالحسین واحدی برای پنهان شدن به خانه او پناه میبرد. شهید صدوقی او را دو روز پشت آینه دیواری اتاق پنهان میکند و او را از دست مأموران رژیم نجات میدهد. شهید صدوقی همچنین پس از فوت شیخ غلام رضا فقیه خراسانی، رهبر مذهبی یزد، عالم پرهیزگار و پرآوازه با درخواست مردم و توصیه حضرت امام خمینی(ره) به یزد هجرت کرد و در آنجا مبارزات خستگیناپذیر خویش را ادامه داد. او در این شهر چنان وسیع و فراگیر عمل کرد که تمامی استان یزد و بخشی از مناطق دیگر ایران به صحنه مبارزه علیه رژیم تبدیل شد. از آن پس در اکثر مقاطع مهم روحانیان یزد همراه با شهید صدوقی علیه رژیم مستبد و ستمگر اعلامیه میدادند و به افشاگری میپرداختند.
آیتاللّه صدوقی تنها مرد تحقیق و نگارش نبود، بلکه در تدریس و تربیت شاگردان از مردان موفق زمان خود بهشمار میرفت. درس وی یکی از باشکوهترین حلقههای درسی حوزه بود. شهید صدوقی تدریس علوم دینی را در اولویت زندگی خویش قرار داده بود و حقیقتاً در مسند تدریس از استادان برجسته و ارزشمند حوزه بهشمار میآمد. او در مدت تدریس، شاگردان فراوانی تربیت کرد که بعدها هریک منشأ خدمات اجتماعی و علمی فراوان شدند. از شمارِ بسیارِ شاگردان و آنان که از محضر وی کسب فیض کردهاند میتوان به این افراد اشاره کرد: استاد علامه محمدتقی جعفری تبریزی، شهید مرتضی مطهری و شهید قدوسی.
منبع: Hawzah.net
انتهای پیام