سیدمحمدحسین ابوترابی، شاعر آیینی و صاحب مجموعه شعرهای «اینجا کلمات سبز و سرخاند» و «از آسمان برای زمین»، در گفتوگو با ایکنا از قزوین، ضمن اشاره به تعریف ادبیات آیینی اظهار کرد: با توجه به اینکه ادبیات آیینی در قالب نظم و نثر از مهمترین شاخههای ادبی است تعریفهای زیادی از این نوع ادبی مطرح است. در تعریف شعر آیینی دیدگاههای متفاوتی وجود دارد، یک دیدگاه این است شعری که مبتنی بر اعتقادات مکتبی و ارزشهای آیینی باشد را شعر آیینی بگوییم که یک تعریف خیلی گسترده و عام است. نگاه دوم شعری است که مبتنی بر شخصیتهای والای دینی و ائمه اطهار(ع) باشد که این تعریف هم دایره شعر آیینی را خیلی خاص میکند.
وی افزود: نگاه سومی وجود دارد که به نظرم دیدگاه منطقیتر است و پیوند دو نگاه اولی و دومی است و اینکه شعر آیینی شعری است که مبتنی بر ارزشهای آیینی و آموزههای دینی و در ثنا و رثای ائمه اطهار(ع) باشد.
وی با تعریف دیگری از شعر آیینی، اظهار کرد: شعر آیینی ترکیبی از شعر و آیین است. شعر که مشخص است ویژگیهای یک زبان بلیغ را دارد با عنصر خیال، احساس، عاطفه و صنایع ادبی که توسط شاعر بهکارگیری میشود و آیین که منظور همان نمادهای ارزشی و فرهنگی یک مذهب و دین است که در آن قرار میگیرد.
این شاعر قزوینی خاطرنشان کرد: شعر آیینی با شعر غنائی متفاوت است. شعری که در خصوص دفاع از آیین، مدح و مرثیه و شخصیت والای اهلبیت(ع) سروده میشود؛ خیلی متفاوت از شعر عاشقانه است. در شعر آیینی نوع بیان متفاوت است؛ لذا زبان شاعر باید ارجمند و فاخر باشد. شناخت ظرفیت کلمات و گزینش آنها در شعر آیینی خیلی مهم است لذا هر کلمهای مناسب نیست که در شعر آیینی به کار برده شود.
وی به عنوان نمونه با ذکر مثالی گفت: اگر واژه زلف را در شعر آیینی به کار میبریم خیلی متفاوت است از اینکه همین واژه در شعر عاشقانه به کار رود. به این نکته باید توجه داشت که واژه زلف را کجا و به چه شکلی به کار میبریم.
این شاعر ادامه داد: قاسم صرافان از شاعران معاصر در مدح امام زمان(عج) گفته: لب ما و قصهی زلف تو، چه توهمی چه حکایتی/ تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی چه عنایتی، اما مهدی مظاهری برای معشوق زمینی اینگونه میگوید: زلف را شانه مزن شانه به رقص آمده است/ من که هیچ... آینه خانه به رقص آمده است، پس نوع بیان برای معشوق آسمانی و زمینی چقدر باید متفاوت باشد.
وی با اشاره به مقوله ظرفیتهای کلامی و زبانی به فردوسی اشاره کرد و افزود: وقتی شعر فردوسی بررسی میشود باید از ظرافتها و ظرفیتهای زبانی و کلامی شاعرانه کهن که گنجینهای برای ماست بهرهمند شد. بهعنوانمثال فردوسی وقتی میخواهد نبرد بین رستم و اسفندیار را توصیف کند، میخواهد بیان کند که هر دو سپاه منتظرند که کدام اسب بدون سوار به نشانه شکست سوی لشکرش برمیگردد. در خصوص اسفندیار میگوید: ببینیم تا اسب اسفندیار/ سوی «آخور» آید همی بیسوار، یعنی با یک نگاه ذلیلانه به اسفندیار نگاه میکند؛ ولی آنجا که میخواهد رستم را توصیف کند میگوید: و یا بارهی رستم جنگجوی/ به «ایوان» نهد بی خداوند روی.
ابوترابی در ادامه توضیح داد: واژه خداوند را در خصوص رستم به خاطر جنگاوری به کار میبرد و مکان را ایوان که یک جای بلندمرتبهای در کاخ هست بیان میکند ولی از آنسو اسفندیار را اینگونه توصیف میکند که سمت آخور اسبش میآید. گزینش لغات خیلی مهم هست. بنابراین شاعر شعر آیینی باید ظرایف و ظرفیتهای زبانی و محتوایی را به خوبی بشناسد و بداند که کجا و در چه مقطعی باید از آن ظرفیتها با بار منفی یا مثبت کلام بهره ببرد.
وی در پاسخ به این سؤال که مفاهیم آیینی در ادبیات معاصر با ادبیات کلاسیک چه تفاوتهایی دارد، اظهار کرد: در تفاوت مفاهیم در این نوع از ادبیات، یکی بحث فرم و ساختار است که بهنوعی قالب تعبیر میشود. سرودههای کهن اغلب در قالبهای مثنوی، قطعه و ترکیببند و ترجیعبند سروده میشد و ما در قالب غزل کمتر کار آیینی مشاهده میکنیم. اما در شعر معاصر از قالب غزل بیشتر بهره گرفته شده از قالبهای نو اعم از نیمایی و سپید استفاده شده، رباعی، مثنوی و غزل مثنوی، قالب مسمط، ترکیببند از نوع مربع، مخمس، چارپاره نیز در شعر آیینی راه پیدا کرده است.
این شاعر افزود: شعربلند نیمایی «ظهر دهم» اثر قیصر امینپور که شعر ماندگاری است برای نوجوانان و همچنین شعر سپید «خط سرخ» سیدعلی موسوی گرمارودی از نمونههای موفق در شعر آیینی است. شعر سپید «گنجشک و جبرئیل» از مجموعه شعر سید حسن حسینی و مجموعه شعر «از شرابههای روسری مادرم»، شعرهای طاهره صفارزاده از نمونههای موفق شعر سپید در روزگار ما هستند.
وی یادآور شد: یک تفاوت دیگر در بحث مفهوم آیینی این است که در شعر کهن بیشتر به وجه سوگمندی و رثای اهل بیت(ع) پرداخته شده و کمتر دیده میشود که به وجه اجتماعی، حماسی و عدالتخواهی، رشادتهای اهل بیت(ع) خصوصا در واقعه عاشورا توجه شده باشد البته باید استثنا کرد، آثاری مثل «گنجینه الاسرار» عمان سامانی که یک مثنوی بلند عرفانی و حماسی است که از این دست آثار ما کمتر سراغ داریم که به این شکل نمونههای موفق و برجستهای باشند.
ابوترابی با اشاره به خصوصیت شعر محتشم کاشانی بیان کرد: اخلاص از نظر معنوی و فاخر بودن از نظر ادبی ویژگی شعر محتشم است، بیش از چهارصد نظیره نیز بعد محتشم در قالب ترکیببند سروده شده، نمونههایی مثل ترکیببند وصال شیرازی، یغمای جندقی، وحشی بافقی، صباحی بیدگلی، حزین لاهیجی، بهاالدین خرمشاهی، علی موسوی گرمارودی، سیدجلال موسوی و بسیاری دیگر که شگفتی آفریدهاند.
وی ادامه داد: ترکیببند محتشم کاشانی هم توصیف واقعه عاشوراست، هرچند جانگداز و تأثیرگذار است ولی مفاهیم، بیشتر نوحهسرایی و توصیف واقعه کربلاست در صورتیکه در شعر آیینی معاصر بیشتر به وجه حماسی عاشورا، عدالتخواهی، اعتراض به وضع موجود، بحث انتظار و مهدویت با الهام از سیره و قیام اهل بیت(ع) پرداخته شده است.
این شاعر خاطرنشان کرد: پیوند دادن شعر عاشورایی با مفاهیم ارزشی مانند انقلاب اسلامی، مقاومت ملل، دفاع مقدس یکی دیگر از ویژگیهای شعر معاصر است و شاعر موقعیتهای مختلف صحنههای جنگ را با صحنههایی از عاشورا تطبیق میدهد.
وی گفت: به عنوان مثال در اشعاری پیروزی انقلاب به نهضت امام حسین(ع) اشاره شد. برای نمونه شعر «خوشدل تهرانی» که فلسفه قیام امام حسین (ع) را مطرح میکند و پیام قیام در برابر ظلم را با خود دارد: بزرگ فلسفهی قتل شاه دین این است/ که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است/ نه ظلم بکن به کسی نی به زیر ظلم برو/ که این مرام حسین است و منطق دین است/ همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافی است/ اگرچه بر آلام قلب تسکین است/ ببین که مقصد عالی وی چه بود ای دوست/ که درک ان سبب عز و جاه و تمکین است.
ابوترابی با ذکر مثالی دیگر گفت: یک نمونه دیگر که شعر سپید است و مفهوم حماسه کربلا در آن متجلی شده، شعر «خط سرخ» از موسوی گرما رودی افتخار قزوین است. هیچ گودالی چنین رفیع ندیده بودم/ در حضیض هم میتوان عزیز بود/ از گودال بپرس/شمشیر که در گلوی تو آمد/ هرچیز و همهچیز را در کائنات به دو پاره کرد/ هرچه در سوی تو حسینی شد/ دیگر سو یزیدی.
وی افزود: غزلی زیبا از شاعر قزوینی سید جلال موسوی از مجموعه شعر در «کربلا همایش گلهای پرپر است» که در قالب ترکیببند سروده شده و نمونه بارزی از حماسهسرایی و روحیه اصلاحطلبی است و شعر حالت پویا دارد و مخاطب را به اندیشه و حرکت وا میدارد، به این شرح است: در انتخاب خطر استخاره ممنوع است/ کلام هیچ که حتی اشاره ممنوع است/ نوشتهاند به طومار جاده با خط سر/ برای مرد عبور از کناره ممنوع است... در این غزل هم به قیام امام حسین (ع) اشاره شده و هم اینکه عنصر حماسه در شعر موج میزند.
این شاعر قزوینی در ادامه گفت: مفاهیم عرفانی و توحیدی نیز از جلوههای شعر آیینی است که متأسفانه در شعر معاصر آن طور که باید و شاید به آن توجه نشده است. اندک شاعرانی هستند که در این حوزه کارکردند و انتظار میرود که در سنجش و ارزیابی قرار بگیرند. در ادبیات کهن و کلاسیک ما فراوان شعر عرفانی و توحیدی وجود دارد.
وی تصریح کرد: شاعران بر خود فرض میدانستند که در مطلع دیوانهای خود حتماً ولو شده یک غزل، یک مثنوی، یک قصیده با مضمون توحید داشته باشند ولی متأسفانه شاعران آیینی معاصر کمتر به وجه شعر توحیدی میپردازند. در بیشتر آثای آیینی چه مستقیم و چه غیرمستقیم در قالب ستایش اهل بیت(ع) اصلاً به توحید اشاره نشده است.
ابوترابی درباره شعر هیئتی نیز اظهار کرد: در شعر هیئتی بیشتر بحث شورانگیزی و برانگیختن عواطف مخاطب مطرح است، چه در تولد اهل بیت(ع) و چه در مصیب و سینهزنی، این خود یک آفت است، شاعر آیینی در کنار شورمندی باید به وجه شعور مخاطب بیندیشد و مخاطب را به اندیشه در سبک زندگی و سیره اهل بیت(ع) و خدامحور بودن آنان وا دارد.
وی با اشاره به اینکه شعر آیینی بیان نگرشی از وقایع تاریخی است و میتواند از عواملی تربیتی و انتقالدهنده ارزشها باشد خاطرنشان کرد: شاعر آیینی در ستایش اهل بیت(ع) باید به سبک زندگی ایشان بپردازد. برای نمونه کلیدواژهها در بیان شهادت حضرت زهرا(س) تنها به دیوار و در، میخ و آتش و سیلی و پهلوی شکسته محدود است درحالیکه شاعر آیینی باید به سبک زندگی آن حضرت در ازدواج، جهیزیه، تربیت فرزندان، اجتماع، دفاع از حق و ولایت و سایر وجوه هم بپردازد.
این شاعر گفت: اشعار آیینی به چند دلیل به دل مینشیند، اول عامل اخلاص در شعر آیینی است که اگر برای خودنمایی باشد، جذابیتی ندارد و ماندگار نمیشود. شعر آیینی باید از سر اخلاص و با توسل اهل بیت(ع) سروده شود. دوم عامل اندیشه است، شعری که عمیق باشد، اندیشه در آن باشد و هنرمندانه سروده شود، ماندگار میشود. عامل سوم یافتن سوژهها و مضمونهای بدیع است تا برای مخاطب جذابیت داشته باشد. آنچه در شعر آیینی معاصر شاهدیم آن است که نسبت به گذشته تعداد اشعار آیینی بسیار زیاد شده است ولی نباید از آفت تقلید و کپیکاری غفلت کرد.
وی افزود: شاعر برای ایجاد جذابیت در شعر باید به منابع دست اول تاریخی وصل باشد. یعنی تاریخ اهل بیت(ع) را مطالعه کند و آموزههای دینی را از منابع اصلی و درست تشیع استخراج و استفاده کند تا اثری را که به جامعه در قالب مضمونهای بدیع ارائه میکند درست و قابل ارجاع به منابع تاریخی باشد. شاعر آیینی برای ارتقای مخاطبان و بازتاب مفاهیم دینی در قالبهای جدید شعری باید زبان امروز داشته باشد زیرا نمیتواند با زبان کهن با مخاطبان روزگار خودش صحبت کند. علاوه بر این شاعر آیینی باید به گزینش درست لغات و مضمونیابی توجه ویژه داشته باشد ضمن اینکه به مفهوم شعر و ایجاد جذابیت برای مخاطب و استفاده از عناصر زبانی توجه کند و در نهایت به نقد هم گوشه چشمی داشته باشد. شاعر آیینی نباید با کسب چند رتبه در جشنوارههای شعر به خود مغرور شود و خود را از نقد و بررسی محروم کند زیرا نقد موجب رشد شاعر آیینی میشود.
ابوترابی در پایان تصریح کرد: استفاده از قالبهای نو برای سرودن شعر آیینی مغفول مانده است، هرچند در شعر کلاسیک نمونههای بسیار موفقی داریم و کمیت بالاست ولی به مفاهیم آیینی در قالب شعر نو کمتر توجه شده و میطلبد شاعرانی که صاحب سبک هستند در این خصوص وارد میدان شوند و آثار ارزشمندی را در قالبهای نو خلق کنند و یک جریان جدید در شعر نو آیینی رقم بزنند.
گفتوگو از فریبا رحیمی
انتهای پیام