شرفی‌خبوشان: عاشورا منبع اصلی مفاهیم انقلاب اسلامی است
کد خبر: 4078429
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۶
معارف حسینی در جلوه‌های ادبی/ 5

شرفی‌خبوشان: عاشورا منبع اصلی مفاهیم انقلاب اسلامی است

محمدرضا شرفی‌خبوشان گفت: مفاهیم انقلاب اسلامی با مفهوم عاشورا و قیام حضرت سیدالشهدا(ع) گره خورده است و این‌ها با هم نقاط مشترک بسیاری دارند.

محمدرضا شرفی خبوشان

شعر و داستان به‌عنوان دو بال پرواز ادبیات همواره نقش مهمی در انتقال مفاهیم عاشورایی و قیام امام حسین(ع) داشته و دارند. در این میان شعر به‌ دلایل متعدد حضور و نمود بیشتری داشته، تا آنجا که برخی صاحب‌نظران این گونه ادبیاتی را در انتقال مفاهیم عاشورا و حفظ جریان مکتب حسینی موثرتر از داستان دانسته‌اند، حال اینکه برخی از اهالی فن نظری مغایر دارند و کارکرد داستان را متفاوت‌تر‌ و حوزه انتقال مفاهیم را در آن گسترده‌تر می‌دانند.

در این زمینه در ایام محرم در سلسله گفت‌وگوهایی با اهلی قلم، نظر آن‌ها را در ایکنا جویا شده‌ایم.

محمدرضا شرفی‌خبوشان در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا ضمن رد این گزاره که شعر نسبت به داستان بیشتر به عاشورا و قیام امام حسین(ع) پرداخته، عنوان کرد: در حوزه نثر و به‌ ویژه داستان و ادبیات داستانی این گزاره که نسبت به شعر کمتر کار شده یک گزاره قطعی نیست و باید آن را مورد تردید قرار داد. علت اینکه این موضوع در شعر نمود بیشتری پیدا می‌کند، کارکرد شعر در آئین‌ها و مراسمی است مرتبط با عاشورا است. که به چشم می‌آید و دیده می‌شود.

نویسنده کتاب «بی‌کتابی» ادامه داد: شعر کارکردی دارد که در مراسمات و آئین‌های مرتبط با محرم و عاشورا یکی از ابزارهای مهم و جدی و ضروری است اما نوع استفاده از حوزه داستان و روایت گسترده‌‎تر و متفاوت‌تر است، بنابراین مانند شعر دیده نمی‌شود.

پس از انقلاب پیشرفت چشم‌گیری در ادبیات عاشورایی اتفاق افتاد

شرفی‌خبوشان ضمن بیان اینکه، بعد از انقلاب همپای حضور مفاهیم و موضوعات مرتبط با عاشورا در شعر در ادبیات داستانی هم حضور داشته است، افزود: اگر از نگاه آماری و پژوهشی هم به قضیه نگاه کنید، ورود مفاهیم عاشورایی در ادبیات داستانی پس از انقلاب بسیار چشمگیر بوده است.

حضور پررنگ مفاهیم عاشورایی در ادبیات داستانی

وی ادامه داد: هم در حوزه کتاب‌های مستقل که در حوزه‌های مختلف – چه ادبیات داستانی کودک و نوجوان و چه ادبیات داستانی بزرگسال - پیرامون عاشورا و محرم نوشته شده است و هم در حوزه ورود این مفاهیم در آثار داستانی به‌طور‌کلی پس از انقلاب ظهور و پیشرفت چشمگیری شاهد بودیم. ممکن است مثلا ما اثری داشته باشیم که در حوزه ادبیات داستانی متعلق به حوزه دفاع مقدس یا ژانر تاریخی یا رمان انقلاب اسلامی باشد اما مفاهیم عاشورایی مرتبط با عاشورا در آن حضور دارد زیرا یکی از مولفه‌های این گونه‌ها و انواع ادبیات داستانی که ذکر شد، حضور و ورود مفاهیم عاشورایی است.

شرفی‌خبوشان ادامه داد: اگر شما داستان و رمانی پیرامون دفاع مقدس می‌خوانید، قطعا مفاهیم عاشورایی به‌نحوی در آن حضور دارد، زیرا به ماجرا و مفاهیم کلان دفاع مقدس گره خورده است. وقتی شما یک رمان تاریخی می‌خوانید که به انقلاب اسلامی می‌پردازد، بی‌تردید مفاهیم عاشورایی هم در آن وارد می‌شود زیرا مفاهیم انقلاب اسلامی با مفهوم عاشورا و قیام حضرت سیدالشهدا(ع) گره خورده است و این‌ها با هم نقاط مشترک بسیاری دارند.

مفاهیم عاشورا؛ آبشخور اصلی انقلاب اسلامی

با تاکید بر اینکه حتی آبشخور اساسی انقلاب اسلامی و حماسه‌های دفاع مقدس، مفاهیم عاشورا است، گفت: بنابراین در این دید ما باید خوشبین باشیم؛ به این معنا که حتی اگر واقعگرا هم باشیم، نگاه آماری به ما می‌گوید ورود مفاهیم عاشورایی در نثر و به‌ طور خاص ادبیات داستانی با مفهوم گسترده آن، از شعر کمتر نبوده، بلکه بعد از انقلاب بسیار درخشان هم بوده است، به‌طوری که در بررسی ادبیات داستانی ایران پس از انقلاب می‌توان گفت یکی از مولفه‌های خاص آن حضور مفاهیم مرتبط با عاشورا است.

برگزیده جایزه ادبی جلال آل‌احمد در سال 96 با بیان اینکه برای مثال در اکثر کارهای خود من در حوزه داستان و رمان، به نحوی از انحاء عاشورا وجود دارد، عنوان کرد: می‌توان این را به هر نویسنده‌ای که در این وادی قلم می‌زند، تسری داد؛ زیرا وقتی که نویسنده وارد ارائه شکل زیستی مردمش می‌شود، یکی از آئین‌ها، باورها، اعتقادات و مفاهیمی که با زندگی مردم گره خورده است، آئین عاشورا است.

نمی‌توان عاشورا را از زیست مردم حذف کرد

وی ادامه داد: این گره‌خوردگی زندگی در شکل زندگی هم وجود دارد، یعنی شکل و محتوا آنقدر با هم گره خورده است که مردم بخشی از سال زندگی و حتی آرزوها و آمال و عشق و ارادت خود به عاشورا اختصاص می‌دهند و آن را در مظاهر زندگی خود وارد می‌کنند؛ بنابراین به هیچ شکلی نمی‌توان عاشورا را از زیست مردم حذف کرد یا گفت بخش مهمی نیست.

شرفی‌خبوشان گفت: حالا که عاشورا بخش مهمی در مظاهر شکلی و محتوایی زندگی و حتی روزمره مردم است، چطور می‌شود از ادبیات داستانی ما حذف شود؟! آن هم وقتی ادبیات داستانی ادعا دارد که شکل و زیست مردم خود را ارائه می‌کند. مردمی که در صحنه‌های مختلفی هم حضور داشته‌اند و وقایع تاریخی مهمی ازجمله انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و جریانات مرتبط با آن، حتی در روزگار نزدیک به ما جریاناتی مانند مدافعان حرم یا ستیز مردم و شکل ساختاری نظام ما با حکومت‌های سلطه‌طلب و اسرائیل، سرنوشت آن‌ها را ساخته است. اگر همه این‌ها را در نظر بگیریم می‌بینیم که ارتباطشان با مفهوم عاشورایی باعث شده که ما این روند و این شکل زیست را داشته باشیم و به‌نوعی بن‌مایه‌های رستگاری ما را ساخته و ادبیات داستانی انعکاس این بن‌مایه‌هاست.

وی در ادامه عنوان کرد: اگر بخواهیم شعر و داستان عاشورایی را با هم مقایسه کنیم و درصد بگیریم، باید همه این موارد و اینکه در ادبیات داستانی چگونه مفاهیم عاشورایی پیش رفته و خود را نشان داده است هم در نظر داشته باشیم. مسئله این است که ما باید آثاری که در حوزه نثر تولید شده را جدی بگیریم و به همان ترتیبی که به شعر عاشورایی بها می‌دهیم، به ورود این مفاهیم در نثر هم بها بدهیم زیرا این مفاهیم در داستان هم حضور و ورود دارند و نویسندگان به آن‌ها پرداخته‌اند، اینجا مسئله فقط جدی گرفتن مخاطبان و دیده شدن است.

شعر عهده‌دار روایت عاشورا است

نویسنده رمان «بی‌کتابی» ضمن تاکید بر اینکه در گذشته هم اینچنین بوده، عنوان کرد: می‌بینید که مفاهیم عاشورایی به واسطه متونی که مقتل‌ها را تشکیل می‌دهند و متون روایی که به نثر هستند و از عناصر روایی برای انتقال روایت‌های عاشورا استفاده می‌کنند؛ یعنی شعر عهده‌دار تهییج و برانگیختن عواطف و احساسات معتقدان به مفاهیم عاشورایی عمل می‌کند، اما نثر در حفظ و نقل روایت آن می‌کوشد و کارکرد ویژه و برجسته خود را دارد.

شرفی‌خبوشان اضافه کرد: البته شعر و داستان عاشورایی با هم قابل مقایسه نیستند بلکه مانند دو رودخانه‌ای هستند که از یک منبع و آبشخور سرچشمه می‌گیرند و از دو مسیر متفاوت به سمت دریا روان می‌شوند. وجود هر دو برای آن سرزمینی که در آن جریان پیدا می‌کنند، لازم است و کارکردهایی بنا به ویژگی‌های خود دارند.

وی افزود: شعر کارکردهای ویژه خود را دارد و وجود آن لازم است، داستان هم کارکردهای خودش را دارد و وجودش به نحوی دیگر لازم است. روایت در حیطه خودش و از همان سال 61 هجری به بعد خوب عمل کرده است. شعر هم از همین روایت استفاده کرده، مزیت قالب‌های مختص به خودش را به آن اضافه و این محتوا را انعکاس کرده است.

وی با اشاره به این گزاره که گستره شعر عاشورایی و محرم از داستان وسیع‌تر است و ممکن است مانند داستان با برخی محدودیت‌ها و خط‌قرمزها مواجه نشود، عنوان کرد: برای مثال گفته می‌شود که در شعر شاید آن‌طور که در داستان نیاز به صحنه‌پردازی و شخصیت‌پردازی است یا پرداخت جزئیات سروکار نداشته باشیم. اما اگر از همین منظر نگاه کنیم، درست است که داستان خط‌قرمزهایی دارد اما آنقدر فرصت‌ها و گستره‌های وسیعی دارد که می‌توان از این گستره‌های وسیع روایی استفاده کرد تا با تکنیک و دانش روایی داستان‌هایی پدید آورد که در ذهن و روان مخاطب تاثیر خود را بگذارد.

شگرد و ابزاری جدید در روایت عاشورا

شرفی‌خبوشان پرداختن به واقعه عاشورا از زبان راویانی غیر از حضرت سیدالشهدا(ع) و اهل‌بیت ایشان، مانند یاران امام حسین(ع) در ادبیات داستانی معاصر را یک شگرد و شیوه‌ای خواند که بیش از آنکه به دلیل محدودیت پرداختن به شخصیت‌های مقدس حضرت حسین(ع) و اهل بیت ایشان باشد، یک ابزار درست و تاثیرگذار است.

او ادامه داد: به‌جای اینکه بگوییم نویسنده به دلیل محدودیت‌ها و خط‌قرمزها سراغ زبان یا ترسیم شخصیت‌های فرعی عاشورا می‌رود، بهتر است بگوییم این یک ابزار داستانی است، اتفاقا ابزار خوبی هم هست زیرا بیان آن اصل و متن به‌وسیله حاشیه متن و اشخاص و ماجرای فرعی یا خرده‌روایت‌ها، خیلی موثرتر است تا اینکه مستقیم سراغ ماجرای اصلی برویم. این خاصیت فضای داستان و روایت است. هرجا که نویسنده‌ها خوب از راویان فرعی استفاده کرده، غیرمستقیم به ماجرا وارد شده و شگردهای مختلف داستانی را به کار گرفته‌اند، اثرگذاری بیشتری داشته‌اند.

در پرداخت داستان عاشورایی ابتدای راه هستیم

شرفی‌خبوشان در بخش پایانی صحبت‌های خود درباره جایگاه ادبیات داستانی عاشورایی و لزوم ادامه این راه عنوان کرد: به نظر من ما در پرداخت داستان عاشورایی تطبیق آن با قالب‌های جدید ادبیات داستانی تازه ابتدای کار هستیم. درواقع پیش از انقلاب که زیاد به این مضمون پرداخته نشده بود و به غیر از چند اثر شاخص یا برداشتی نمادین مانند سووشون که می‌توان گفت برداشتی نمادین و سمبلیک در خود رمان است و یک نوع شکوه طغیان کردن علیه ظلم است که آدم را یاد واقعه عاشورا هم می‌اندازد، اثر چندانی تولید نشده بود و پس از انقلاب است که این جریان شکل گرفته است. در طی این مدتی هم که این جریان شکل گرفته، می‌توان گفت که تازه ما به بخشی از این کارکردها و ظرفیت‌ها پی بردیم.

وی افزود: رفته رفته دانش و تجربه ما بیشتر می‌شود و این یک مسیری است که در فرایند سال‌ها و دهه‌های متمادی پخته می‌شود و آنچنان بن‌مایه‌های روایی آن گسترده است که استعداد این را دارد که همواره افق‌ها و چشم‌اندازهای تازه‌تری برای داستان‌نویس باز کند و همیشه داستان‌نویس از این آبشخور می‌تواند آثار شگفت و تاثیرگذاری خلق کند.

انتهای پیام
captcha