محمدعلی چلونگر، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با بیان اینکه علامه مجلسی از پرتألیفترین علمای شیعه در قرن ۱۱ و آغاز قرن ۱۲ بود، اظهار کرد: یکی از مهمترین ویژگیهای ایشان، تألیفات بسیار بود، بهطوری که میتوان گفت مذهب شیعه را تألیفات علامه مجلسی غنا بخشید. ایشان چون معتقد به محوریت اخبار ائمه(ع) در علم و دانش بود، در همین زمینه فعالیت میکرد و به گردآوری روایات ائمه(ع) میپرداخت.
وی افزود: یکی از اقدامات مهم علامه مجلسی، شرح و تفسیر کتب اربعه شیعه، از جمله شرح اصول کافی و التهذیب الاحکام بود و در کنار آن باید به جمعآوری روایات شیعه در بزرگترین دایرةالمعارف حدیثی شیعی يعنی بحارالانوار اشاره کرد. علامه، آثار شیعی را که بسیاری از آنها در کتابهایی دور از دسترس علما بود، جمعآوری کرد، به شرح و تفصیل این آثار و روایات پرداخت و بحارالانوار را به مرجعی برای اصول اعتقادی شیعه، تاریخ ائمه(ع)، احکام و اخلاق تبدیل کرد. همین اقدامات ارزشمند بود که دوره ایشان را به عصر زرین حدیث شیعه بدل ساخت، عصری که مهمترین محصول آن، بحارالانوار بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با بیان اينكه حرکت مهم و شاخص علامه مجلسی در زمینه علوم و روایات شیعه، فارسینگاری آثار بود، گفت: پیش از این، اکثر آثار مهم و شاخص به زبان عربی نگاشته میشد و مخاطب آن، نخبگان جامعه و علما بودند، در حالی که علامه مجلسی(ره) در اقدامی بیسابقه، ضمن اینکه مخاطب بعضی از آثار خود، از جمله شرح اصول کافی را علما و نخبگان قرار داد، اثر مهم خود یعنی بحارالانوار را برای عامه مردم به رشته تحریر درآورد. همین اقدام باعث شد تا علوم ائمه(ع)، روایات، احکام و احادیث در میان عامه مردم جاری شود و به بدنه جامعه شیعی راه پیدا کند. ایشان با تألیف حدود ۵۰ کتاب باعث تداوم تحول در جامعه شیعه فارسیزبان شد و این نکتهای است که علامه مجلسی را از دیگر علما متمایز میکند.
وی با تأکید بر اینکه علامه مجلسی مشربی میان عقلگرایی و اخباریگری را برگزید، بیان کرد: ایشان نه مانند اخباریون، عقل را بهطور کلی کنار میگذاشت و نه همچون فلاسفه و منطقیون، فقط به عقل تکیه میکرد، بلکه راهی میانه را برمیگزید که در کتب متعددش نیز نمود دارد، مانند شرح اصول کافی که بهعنوان یک کتاب روایی با شیوههای عقلانی و استدلالی نیز همراه است. بنابراین، با توجه به این مشرب و نگاه متفاوت علامه مجلسی که روایات را به صرف حضور در کتب روایی و بدون بررسی نقل نمیکرد، میتوان ایشان را یکی از متفکران شیعه دانست که بر احیای اخبار ائمه(ع) با نگاه عقلانی تأکید داشت.
چلونگر به انتقادات مطرح شده از سوی مستشرقان نسبت به علامه مجلسی اشاره کرد و گفت: معمولاً مستشرقانی که مغرضانه و با پیشزمینههای فکری به سراغ علامه رفتهاند، دچار سوءبرداشت و قضاوت اشتباه از شخصیت ایشان شدهاند، برخی مثل ادوارد براون و دیگران، علامه را در سقوط اصفهان در عصر شاه سلطان حسین دخیل میدانند و معتقدند همزمان با سقوط اصفهان در عصر صفوی، علامه مجلسی در شهر حضور داشت، در حالی که وفات ایشان ۲۵ سال پیش از سقوط اصفهان بود و این قبیل قضاوتها به اشتباهات تاریخی و پیشزمینه فکری مستشرقان برمیگردد.
وی ادامه داد: برخوردهای علامه با فرقههای ضاله باعث شد که عدهای، ایشان را به صوفیکشی و مدارا نکردن با مخالفان بهویژه اهل سنت متهم کنند، در حالی که علامه مجلسی اصل تصوف را بهعنوان یک حرکت و عقیده پذیرفته بود و پدرشان نیز مشرب تصوف داشت، ولی علامه با رفتارهایی که بهعنوان تصوف انجام میشد و مخالف مبانی اعتقادی اسلام بود، برخورد میکرد. در واقع، برخورد ایشان با کسانی بود که به زعم وی، شریعت و چهارچوب آن را زیر پا گذاشتهاند، مثل گروههایی از صوفیان هند که در اصفهان بتخانههایی ایجاد کرده بودند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تأکید کرد: علامه مجلسی فقط با گروههایی برخورد قهری داشت که رفتار، عمل و مخالفت صریح با مبانی دین و اعتقادات اسلامی داشتند و متعصب و صوفیکش نامیدن ایشان از سوی عدهای مثل شرقشناسان، از نبود شناخت دقیق، پیشفرضهای غلط و بعضاً نگاههای مغرضانه ناشی میشود.
گفتوگو از پریسا عابدی
انتهای پیام