شفیعی: ادبیات خارج از زندگی تشریفاتی است
کد خبر: 4086184
تاریخ انتشار : ۲۸ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۵
شعر و ادب فارسی از منظر اهل قلم / 1

شفیعی: ادبیات خارج از زندگی تشریفاتی است

سید ضیاالدین شفیعی گفت: تا ادبیات را در سازوکار کاربردی زندگی وارد نکنیم، همینطور تزیینی و تشریفاتی باقی می‌ماند.

در امتداد روز شعر و ادب فارسی، خبرگزاری ایکنا گفت‌وگوهایی از خبرگان ادب با پرسش‌‌هایی مشابه انجام داده تا نظر حقیقی آنها را درباره اوضاع کنونی ادبیات، آسیب‌ها و راهکارهای برون‌رفت از وضعیت نامطلوب موجود جویا شود. بخش اول این گفت‌وگو به سید ضیاءالدین شفیعی تعلق دارد.

سید ضیاءالدین شفیعی؛ شاعر، نویسنده و روزنامه‌نگار پیشکسوت ایرانی و دارای مدرک دکترای ادبیات فارسی و مدیر نشر ‫هنر رسانه اردیبهشت است.

«سرود مرد غریب» نخستین کتاب منتشر شده از وی در سال 1372 است و پس از آن بیش از بیست کتاب در زمینه ادبیات از وی منتشر شده است که ازآن‌جمله می‌توان به «چهار عنصر بیدل»، «خیال‌های شهری» و «من مرگ را او خطاب می‌کنم» اشاره کرد. 

با توجه به اقیانوس ادبیات ایران و آثار زیادی که مهجور مانده‌اند آیا توجه به شعر و ادب فارسی در دو روز نام‌گذاری شده در سال کافی است که یکی به حکیم فردوسی و دیگری به استاد شهریار تعلق دارد؟

من بر این باورم که با نام‌گذاری (حتی اگر همه‌ روزهای سال را در برگرفته باشد) کاری پیش نمی‌رود و ادبیات را تا حقیقتاً در سازوکار کاربردی زندگی وارد نکنیم (یا نکنند، چون خلق که ابزاری در اختیار ندارند) مشت همان است و سندان همان: تزیینی و تشریفاتی و اکسسوار قدرت و ... است.

نام‌گذاری چنین روزهایی را بیشتر از سر تعارف و رفع مسئولیت دولتمردان می‌بینید یا واقعاً تأثیری در ترویج ادبیات ایران دارند؟

همان‌که عرض شد؛ شعر، ادبیات و بزرگتر از آن؛ همه فرهنگ، دستمال‌کاغذی قدرت شده است و نه حتی دستمال سنتی که نمی بر آن بزنند و لااقل تبی را با آن فرو بنشانند!

عده‌ای از اهالی ادب بر این نظرند که ادبیات امروز ایران قطره‌ای از دریای ادبیات متقدمین ماست و بدون آثار گذشته ادبیات متأخرین حرف چندانی ندارد و تقلید روزهای رفته است. نظر حضرت‌عالی به عنوان یک کارشناس خبره در این زمینه چیست؟

اگر ادبیات بخواهد موجود زنده‌ای باشد (با هر لباس و صدایی) باید که از ریشه جدا نیفتاده باشد؛ زیباترین گل‌ها هم در دسته‌گل‌های گرانقیمت ، خیلی زود پژمرده می‌شوند.

کتاب‌های درسی ادبیات به ویژه در دانشگاه‌ها نزدیک نیم قرن است که تغییر بنیادینی نداشته‌اند و با وجود تذکرات مختلف استادان و دانشجویان حتی غلط املایی آنها تصحیح نشده است. دلیل این موضوع را در چه می‌دانید و چه تأثیرات سوئی بر آموزش دانشجویان به عنوان استادان آینده و در کل بر ادبیات خواهد گذاشت؟

اداره ملوک‌الطوایفی و مدیریت انتصابی مراکز سرنوشت‌سازی مثل نظام آموزشی کشور، این سرزمین دلتنگ از امروز و جدا شده از دیروز را متأسفانه، منقطع از فردا و روبه‌زوال کرده است.

چه طور کسانی که خود مرتبه‌ای برای درک میراث ادبی و هنری این سرزمین ندارند می‌توانند دلسوز و برنامه‌ریز و مدیر نسل آینده باشند؟!

شعر یکی از کفه‌های ترازو برای سنجش ادبیات یک زبان است و در کفه دیگر بقیه آثار ادبی قرار می‌گیرند. با این قیاس وزنه شعر ادبی ایران را سنگینتر می‌بینید یا سبکتر؟ لطفاً توضیح دهید.

شعر را اگر که در یک نگاه بزرگ ببینیم؛ یعنی سرجمع هر آنچه که در این سال‌های فارسی‌زبانان ما و دیگر ملل رخ داده، هنوز برای ما و خودش پهلوانی است، اما و اگر تعریف ما جزیره‌ای و محفلی باشد این‌طور نیست.

در وجوه غیرشعری ادبیات، نظیر رمان، ادبیات ترجمه به شدت جایگزین ادبیات فارسی شده است. آیا در شعر هم همین اتفاق خواهد افتاد؟

ما سال‌هاست در شعر با آثار ترجمه شده همنفس بوده‌ایم و تا زمانی که خاصیت ممتاز خود را یعنی قدرت مصادره، از یاد نبرده و از دست نداده باشیم می‌توانیم و همین‌طور هم هست که از آثار ترجمه شده در شعر بی هیچ  واهمه‌ای بهره‌مند خواهیم بود.

چه دلایلی موجب تضعیف ادبیات امروز ایران شده‌اند؟

اگر فرهنگ و ادبیات یعنی این کودک گریان را دایگان سیه‌چرده و متظاهر به مهربانی، زمین بگذارند، آرام خواهد شد و راه خواهد افتاد!

با تشکر از شرکت در این گفت‌وگو لطفاً اگر صحبتی باقی مانده است بفرمایید.

خدایا ما را به گذشته برنگردان اما آینده ما را رنگی از افتخارات گذشته بده!

گفت‌وگو: عباس کریمی عباسی

انتهای پیام
captcha