بررسی تحولات فقهی حوزه در صد سال اخیر و شرایط نهی از منکر
کد خبر: 4089740
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۴۰۱ - ۰۰:۱۰
سرویس معارف ایکنا در هفته‌ای که گذشت

بررسی تحولات فقهی حوزه در صد سال اخیر و شرایط نهی از منکر

«حوزه از تحولات دنیا و کشور عقب مانده است؟» و «اهمیت رعایت مقدمات و شرط زمان و مکان در نهی از منکر» از عناوین مهم سرویس معارف خبرگزاری ایکنا در هفته گذشته هستند.

سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفته‌ای که گذشت گفت‌وگوها و گزارش‌های متعددی را منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را بررسی می‌کنیم. 
 
 
سیدعباس سیدنژاد، دبیر راهبری عفاف و حجاب حوزه‌های علمیه
ما پیشنهاد داده‌ایم حتی شکل ظاهری ماشین گشت ارشاد و داخل آن هم باید متفاوت باشد. طرح «حس خوب» یکی از طرح‌هایی است که پیشنهاد دادیم و اجرا شد و افرادی که مورد ارشاد قرار می‌گرفتند در فضای دوستانه و کاملا زنانه به آنها تذکر داده می‌شد. یکی از شروطی که حوزه اعلام کرده این است که اگر در جایی گشت ارشاد احساس کرد فعالیت او هزینه برای نظام دارد باید از ارشاد، پرهیز کند زیرا ما مخاطب‌شناسی لازم را نداریم، ممکن است دختری که ما با او  مواجه شویم گرفتار چندین مسئله و مشکل از جمله اعتیاد پدر خانواده، ناسازگاری با شوهر و دعوا با همسر، قبول نشدن در کنکور و ... باشد و به محض اینکه کسی به او تذکر دهد آماده انفجار است و توصیه اسلامی این است که در این موارد صرفا به تذکر ساده بسنده شود. وقتی سربازی به عنوان راننده در ماشین گشت نشسته است و می‌بیند مادری جلوی او را گرفته باید مخاطب‌شناسی کند و احساس کند آن زن، مادر خود اوست و برخورد مناسب داشته باشد.
 
 
زهرا راستی، عضو شورای سیاستگذاری حوزه‌های علمیه خواهران
خواهران حوزوی در این مسیر وظیفه بزرگی برعهده دارند؛ اینکه پیامبر(ص) فرمودند: «کسی که به امور مسلمین اهتمام نداشته باشد مسلمان نیست» اطلاق دارد و زنان را هم شامل می‌شود و ما خواهران و استادان حوزه، حتما مخاطب این بیان شریف حضرت هستیم و برای داشتن اهتمام به امور مسلمین وظایفی داریم. در همین فتنه اخیر از یکی از احکام ضروری در باب زنان شروع کردند و خود زنان محور فتنه قرار گرفتند و خواهران طلبه وظیفه دارند با تخلق به اخلاق الهی، تهذیب نفس و پیمودن عرصه‌های علمی جامعه را به سمت دینداری تقویت کنند. برخی از وظایف ما حالت شعاری پیدا کرده است ولی واقعا جزء وظایف ماست. اولین وظیفه؛ تولید علم و بسط مرزهای دانش و استخراج نگاه نظام‌مند و دقیق به دین است، اگر از پنجره فقه که بنیاد و بنای حوزه است، به مسئله نگاه کنیم باز اقدامات زیادی انجام نشده و باید فعالیت‌ها در این زمینه را سرعت ببخشیم.
 
پاسداشت سنگرهای دینی نیازمند آن است که آموزه‌های دینی وارد بطن زندگی و سبک زندگی مردم شود. باید برای تبلیغ آموزه‌های دینی در محله و منطقه و شهر و خانه برنامه‌ریزی کنیم و هر استادی بعد از آموزش، باید برای پیاده‌شدن آموخته‌ها در زندگی شخصی و خانوادگی و جامعه به طلبه کمک کند. طلبه باید مجهز و مسلط به مسائل اجتماعی باشد تا در برابر فتنه‌ها، ساکت نباشیم. یکی دیگر از نیازها توجه به روش‌های جدید تبلیغ و متناسب با نیازهای جامعه است و نباید از این مسیر هراس داشته باشیم زیرا خداوند فرموده است که مبلغان راستین دین، از هیچ کسی هراس ندارند و فقط از خدا می‌ترسند. باید سری به فضای مجازی بزنیم، در این صورت موضوعات و عرصه‌های کاری بیشتری فراروی ما باز خواهد شد و بهتر می‌دانیم که عمده شبهات فکری مردم در چه مواردی است.
 
 
احمد اولیایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
در نظر بیشتر اندیشمندان عدالت‌پژوه، عدالت اجتماعی یک جنبه از عدالت توزیعی است و این دو به جای هم به کار می‌روند. استوارت میل و ... هم از عدالت اجتماعی یاد کرده‌اند، بدون اینکه تفاوت آن را با عدالت توزیعی مطرح کنند. بحث بنده این است که انحصار عدالت اجتماعی به عدالت توزیعی در عرصه فرهنگ ما را گرفتار تقلیل‌گرایی و چند خطا می‌کند؛ ابتدا سبب می‌شود تا عرصه فرهنگ را به سمت یک عرصه اقتصادی ببریم و آن را کاملاً اقتصادی کنیم به جای اینکه ببینیم چه چیزی عامل رشد انسان می‌شود. به همین دلیل عرصه رسانه، فضای مجازی و کالاهای فرهنگی و حتی عرصه کتاب، عرصه تجارت و کسب درآمد است.
 
 
آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست، استاد درس خارج حوزه قم
باید برایند و نتیجه درس خارج، اجتهاد باشد، یعنی اگر درس خارجی وجود داشته باشد که انسان به اجتهاد نرسد یا فاعلیت فاعل یا قابلیت قابل، دچار اشکال بوده است. البته منظورم از اجتهاد به معنای عام است. اجتهاد خاص، در فقه و اصول و مجتهد شدن است، ولی خروجی اجتهاد عام، مفسر مجتهد، متکلم مجتهد و فیلسوف مجتهد است و ما امروز به اجتهاد به این معنا نیاز داریم.
 
کسی که ادله را بیابد و نتواند به خصوص در تعارضات مدیریت کند مجتهد نیست. آیات قرآن گاهی در تناقض ظاهری هستند و روایاتی داریم که متضاد هستند و مجتهد باید این ادله‌ها را مدیریت کند. مثلا در روایت داریم که هر کسی محبت علی(ع) را داشته باشد سر تا پای او گناه هم باشد اهل نجات است. بنده بعد از چندین ساعت مطالعه ده‌ها روایت و آیه در این زمینه به این نتیجه رسیدم که ما نه ده دلیل بلکه ده گروه دلیل داریم و باید از بین آنها نتیجه درست را برای اثبات این مسئله بیابیم.
 
 
احمد رهدار، استاد حوزه و دانشگاه
زحمات زیادی در حوزه کشیده شده ولی به نتیجه مطلوب نرسیده‌ایم. استادانی را می‌شناسم که یک عمر در حوزه فقه زحمت کشیده‌اند، ولی روی روش‌هایی تمرکز کرده‌اند که امروز نمی‌توانیم آنها را صورتبندی کنیم. به همین دلیل این حس که در کل جامعه و جامعه حوزوی وجود دارد که حوزه از تحولات دنیا و کشور عقب مانده است حس غلطی نیست.
 
 
محمد مبشری‌عارف، استاد حوزه و دانشگاه
در مسئله حجاب، باید اول آن را معروف کرد در این صورت امر به معروف ضمانت اجرایی پیدا می‌کند از سوی دیگر باید بدحجابی را منکر کرد چراکه در این صورت است که خود به خود، نهی از منکر ما ضمانت اجرایی پیدا می‌کند. سؤال این است که چرا در اسلام نسبت به زن کهنسال، التزام به حجاب وجود ندارد؟ چون تابع عنصر زمان و مکان است لذا چنین مواردی این فرصت را به مکلف می‌دهد که نسبت به احکام الله تامل کند. مسئله حجاب و معروف کردن آن نیازمند ساعت‌ها کار فنی از زمان ابتدایی تا دانشگاه است و در این راستا حساسیت نسبت به تربیت اساتید، بسیار موثر است. 
 
 
مهدی مجتهدی، استاد تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد
از نظر من آنچه به خاندان پیامبر(ص) روا داشته شد تاوانی بود که به جهت برخورد با خود رسول خدا(ص) بر آنها روا داشته شد و ناشی از کینه و حسد نسبت به خود رسول خدا(ص) بود که بر خاندان او روا رفت. جالب است که مطالعات تاریخی نشان می‌دهد در قرون اولیه خصوصا دو قرن اول، مسلمانان آنچنان که ما تصور می‌کنیم به پیامبر(ص) توجه نداشتند و این امر ناشی از سیاست پیامبرزدایی است که دستگاه حکومت در پی گرفته بود. 
 
 
علیرضا قائمی‌نیا، استاد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
من بومی‌سازی را در بخشی می‌پذیرم و می‌شود مباحثی که آنها دارند به زبان سنت ما ترجمه شود، ولی خیلی از مباحث این قابلیت را ندارند و بدون سابقه هستند. به همین جهت بومی‌سازی به این معنا که شما علم جدید را به زبان سنت ترجمه کنید همیشه امکان‌پذیر نیست. گویا خود پیش‌فرض بومی‌سازی این است هر چه در علم جدید می‌آید قابل برگرداندن به چیزی است که در تراث ما وجود دارد. من این را نمی‌پذیرم. بله، در بخشی می‌شود این را انجام داد، ولی در مورد همه علم جدید نمی‌شود این کار را انجام داد.
 
مشکل اساسی کسانی که این حوزه را بنیاد کردند این است که با تفکر جدید آشنایی جدی ندارند. معنا ندارد چیزی را که نمی‌شناسید اسلامی‌سازی کنید. کدام یک از این آقایان در علوم انسانی جدید تخصص دارند، کار کردند، حرف‌های غربی‌ها را فهمیدند تا بخواهند آن را نقد کنند و اسلامی‌سازی کنند. با این کارها علم درست نمی‌شود! علم را باید جامعه علمی دنیا بپذیرد. اگر شما یک نظریه اسلامی خوب درباره جامعه داشته باشید مورد توجه قرار می‌گیرد. اینطور نیست که آنها با همه چیز برخورد سکولار داشته باشند. اگر علم، علم باشد آنها دنبالش می‌آیند.
انتهای پیام
captcha