فراخنای فکری نهضت 15 خرداد
کد خبر: 4146122
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۸:۱۸
استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تبیین کرد؛

فراخنای فکری نهضت 15 خرداد

استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: اثرات روحی و معنوی امام خمینی (ره) و فراخنای فکری که نهضت 15 خرداد دنبال می‌کرد، طیف وسیعی از افکار و عقاید را در کنار هم گرد آورد.

قیام 15 خردادبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی غلامرضا جلالی، استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در نشست تخصصی به مناسبت بزرگداشت مقام شامخ علمی، معرفتی و تمدنی حضرت امام خمینی(ره) که به همت اداره کل پژوهش و پژوهشگاه اسلام تمدنی به صورت حضوری و مجازی، امروز 16 خرداد در محل پژوهشکده اسلام تمدنی برگزار شد، درخصوص «جایگاه حوزه علمیه مشهد در نهضت خرداد 42» اظهار کرد: خراسان در رابطه با نهضت‌ها و جریانات سیاسی، انقلابی، فکری و فرهنگی، به ویژه از دوره قاجار به بعد، تابع جریانات تهران بوده و به ندرت نهضتی را می‌توانیم نام ببریم، مانند نهضت گوهرشاد که راساً وارد گود شده و جهت‌دهی کرده و در خاطرات تاریخ آن را منعکس کرده است. لذا برای بررسی هر یک از موضوعات از نهضت تنباکو، مشروطه، ملی و خرداد لازم است مدام ارجاعاتمان را به سمت تهران ببریم.

وی در شکل‌گیری  جریان 15 خرداد 42، وضعیت ایران در دهه چهل را مد نظر قرار داد و گفت: ایران در آن زمان به عنوان کشوری تقریباً سرسپرده و تابع سیاست امریکا در منطقه عمل می‌کرد و پیمان سنتو ایران، ترکیه و پاکستان را به عنوان متحدانی در می‌آورد که دیواری در برابر حوزه و دخالت‌های شوروری باشند.کندی به این نتیجه رسید که باید اصلاحاتی در این کشورها مخصوصاً در ایران اتفاق بیفتد تا به دلیل این اصلاحات امکان نفوذ مارکسیست در ایران کاهش یابد.

جلالی یادآور شد: در شرایطی که وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم ایران بسیار رقت‌انگیز بود. در سیستم ارباب رعیتی آن دوران، سرنوشت مردم روستا به دست اربابان رقم می‌خورد و اربابان با یکدیگر اجتماعاتی داشتند و بزرگانی را در منطقه داشتند که با خود نظام مرتبط بودند. بدین معنا مردم، قدرت تصمیم‌گیری راجع به آینده خودشان را نداشتند. تبعیضات طبقاتی، به غارت بردن اموال، دزدی‌های سفارشی از مردم از طریق ایادی خودشان به بهانه عدم تبعیت، تابع بودن نیروهای امنیتی از خانات مناطق، از جمله مواردی است که زندگی را بر مردم روستاها در آن دوران دشوار می‌کرد. البته اگر روستاهایی بودند که به دلیل حضور همپاها استقلال مالی بیشتری داشتند، نفوذ ارباب‌ها در آنجا کاهش پیدا می‌کرد.    

استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به تلاش‌هایی که در سال 41 در خصوص اعمال لوایح ششگانه، بیان کرد: در واقع لغو نظام ارباب رعیتی یکی از قدم‌هایی بود که می‌خواستند برای اصلاح نظام اقتصادی ایران بردارند، بدین ترتیب مباحث اقتصادی به صورت مستقل و مرتبط با خود دولتمردان باشد. به همین دلیل تقسیم اراضی به عنوان یک مسئله با اهمیت مطرح شد. افرادی هم که می‌خواستند از علما در این زمینه در مشهد یا قم یا تهران تصمیم گیرند، نوساناتی را در برخی تصمیم‌گیری‌های علمای دینی در خود مشهد شاهد هستیم که تحت تأثیر نفوذ نظام ارباب رعیتی است. به همین دلیل اگر بخواهیم مشهد را به لحاظ دینی و نفوذ حوزیان در اجتماع دسته‌بندی کنیم، می‌توان گفت جریان اصلی به دست مرحوم آیت‌الله سیدمحمدهادی میلانی بود؛ جریان مهم دیگر به دست افرادی مانند آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی، شاگردان و توابع ایشان بود، جریان دیگر به روحانیونی ارتباط داشت که با نظام حاکم، همکاری داشتند، مانند آیت‌الله سبزواری و آیت‌الله کفایی که فرزند آخوند خراسانی بود، جریان روحانیون درباری هم وجود داشت که موقعیت و منزلتی در بین مردم نداشتند و مردم از آن‌ها دوری می‌کردند.

وی افزود: بیت آیت‌الله میلانی با جبهه ملیون و چهره‌های روشنفکر ارتباط بیشتری داشت و آن‌ها خدمت‌گذاری کردند تا ایشان به عنوان پایگاه محکم دینی در شهر بمانند. سال‌ها قبل و بعد از ایشان شخصیت علمی همانند آیت‌الله میلانی نداشتیم که تمام ابعاد معرفتی جدی اسلامی از عرفان، حکمت، فلسفه، فقه و ادبیات را مسلط باشد و مرجعیت واقعی داشته باشد. شخصیت‌‎هایی همچون علامه طباطبایی در تابستان‌ها به خدمت ایشان می‌آمدند، لذا ایشان موقعیت خوبی داشت.        

جلالی بیان کرد: جریان 15 خرداد و موضع‌گیری روشنگرانه امام خمینی راجع به اندیشه‌های سیاسی تشیع و کاربردی کردن فقه سیاسی شیعه به گونه‌ای پیش رفت که این جریانات با همدیگر متمایل شدند و نسبت به هم انعطاف نشان دادند. با دیدن اسناد آن دوره شاهد این نکته بودم که آیت الله سبزواری و کفایی کاملاً با بدنه حوزه همکاری داشتند که افرادی که دچار مشکلات می‌شدند و در جریان نهضت خرداد بازداشت می‌شدند، از لحاظ اقتصادی و مالی از اینان کمک می‌خواستند و ایشان از نفوذ خود نزد شاه و دربار برای رها کردن آن افراد استفاده می‌کردند. تعداد بسیاری از شخصیت‌های انقلابی برجای مانده که بعداً منشاء اثرات فراوانی در جامعه شدند، با حمایت و دخالت مستقیم آن‌ها حیات‌شان حفاظت شد. 

استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تأکید کرد: کسانی که در رأس این هرم در سال 57 قرار داشتند از مقام معظم رهبری تا شخصیت‌هایی مانند آیت‌الله واعظ طبسی، شهید هاشمی‌نژاد، شیخ علی تهرانی و امثالهم در مدار دو سه دهه پویایی انقلابی به کنشگران ماهری تبدیل شده بودند. امروز باید تکلیف خودمان را در رابطه با اتفاقات 15 خرداد 42 بدانیم، یکی از نکاتی بسیار اهمیت دارد و ابن خلدون در نگاه تبارشناسانه به مطالعات تاریخی خودش مدام آن را گوشزد می‌کند، نسل شما بدون ریشه نمی‌توانید به فهم تاریخ و مطالعات تاریخی دست یابید. یک بعد فهم ریشه به مطالعات خاندانی بازمی‌گردد، یعنی وابستگی‌های خاندانی، جریان‌های تاریخی را برای ما مشخص می‌کند، همچنین وابستگی‌های فکری استاد شاگردی و مکتبی هم جریان‌های تاریخی را روشن می‌کند.

وی ادامه داد: در رابطه با خط مشی سیاسی 15 خرداد 42 مشهد کاملاً تابع مکتب قم بود. اینکه چرا این تقید اتفاق می‌افتد؟ زیرا اکثر شخصیت‌هایی که نام بردیم، مستقیم تحت تأثیر مکتب امام خمینی قرار داشتند، مقام معظم رهبری و شهید هاشمی نژاد از آن جمله‌اند. آیت الله واعظ طبسی با واسطه در جریان مکتب قم قرار گرفته بود و تحلیل‌هایی را داشتند که در حقیقت نهضت 15 خرداد 42را بومی‌سازی می‌کردند. به لحاظ میزان انسجام انقلابیون و میزان کاربرد و تأثیر آن و خدمات پسینی که از این طریق اتفاق افتاده می‌توان گفت تاریخچه جریان نهضت خرداد مشهد، عنوان این نهضت در قم است و به همین خاطر بزرگترین و نخستین اجتماعی که پس از 15 خرداد 1342 برخاستند، مجموعه‌ای از مشهد بود که به پیشگامی مرحوم آیت الله مجتبی قزوینی به دیدار امام در قم رفتند، در  آنجا آیت‌الله واعظ طبسی سخنرانی کردند که به محض بیرون آمدن از بیت امام بازداشت شدند.  

جلالی با اشاره به تعارضات میان این جریانات که همیشه مسئله بوده بیان کرد: به طرز حیرت آوری با اتفاق 15 خرداد 42 تصمیم می‌گیرند به سراغ آیت الله خمینی بروند و به ایشان کمک کنند. با قاطعیت در حمایت از ایشان حکم می‌کردند که متضرر نمی‌شوید و موفق خواهید شد.

وی با اشاره به نزدیکی جریانات و شرکت آن‌ها در جلسات مشترک پس از تبعید امام خمینی ادامه داد: تعیین تکلیف، چگونگی حمایت و برگرداندن  امام از اهداف و عمده مسائلی بود که در مشهد پیش آمد و با جریانات فکری، دینی و اعتقادی حاکم در مشهد رابطه مستقیمی داشت.

استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به وقایع انقلاب سفید و مشارکت زنان در انتخابات، فجایعی که در فیضیه قم علیه طلبه‌ها از سوی مأمورین دولت رخ داد، بیان کرد: تدریجاً اعتراضات امام خمینی به انقلاب سفید هم دامن باز کرد. امام خمینی در همان روزی که به مدرسه فیضیه حمله کردند، در خانه خودش صحبت کرد، بازتاب عظیمی از شجاعت امام، روحیات و تفکر اوست.

وی با بیان عدم همسازی دیدگاه آیت الله میلانی با جریان تبعید گفت: در عین اینکه جریان تبعید از نفوذ معنوی خوبی در مشهد برخودار بود و بسیاری از افراد تحت تأثیر جریان 15 خرداد 42 پای شان به جریانات سیاسی کشیده شد. بسیاری افراد دخالت مستقیم در آن جریان داشتند. کسانی همچون محمدرضا حکیمی حداقل دو دهه با لبه‌های تیز این جریانات در تهران ارتباط مستقیم داشتند و آن دستاوردها را به حوزه انتقال می‌داد و باعث تقویت حوزه می‌شد. باید گفت 15 خرداد اثر خودش را گذاشته بود.

جلالی با اشاره به سخنی از آل احمد مبنی بر ناموفق بودن عملکرد هریک از روشنفکران و روحانیون به صورت تنهایی بیان کرد: منظور ایشان از جریانی که روشنفکران تنهایی عمل کردند و علما حمایت نکردند، نهضت ملی به نتیجه نرسید و مصدق شکست خورد، همچنین در جریان 15 خرداد که فقط با دخالت مستقیم علما به رهبری امام خمینی اتفاق افتاد، روشنفکران شرکت نکردند، به همین دلیل در تعابیر داریم که ضرب و شتم تمام این نهضت بر تن و جان روحانیون وارد شد. این قضیه بسیار برای روحانیت و آن قضیه برای روشنفکران قابل تأمل بود. تحقق جریان انقلاب اسلامی 57 را وام دار این دو حلقه روشنفکری و روحانیت هستیم و کسی که می‌توانست این قضیه را به سامان برساند، فردی همچون امام خمینی با مرجعیت و جایگاه بسیار والا بود.

وی تصریح کرد: اثرات روحی و معنوی امام خمینی  و فراخنای فکری که نهضت 15 خرداد دنبال می‌کرد، طیف وسیعی از افکار و عقاید را در کنار هم گرد آورد. جریانی که هم از سوی شوروی و هم از سوی آمریکا رد می‌شد، زیرا نمی‌خواستند ایران از هویت خودش استفاده کند و مردم پیوندشان با روحانیت به یک انسجام معنی‌دار نرسد.  

استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: اما از قضا قدرت ایران از دل این جریان درآمد، امام خمینی توانست به این انسجام بیندیشد و این انسجام را در حدی برگزار کرد که هم توانست افراد روشنفکر در همه صحنه‌های 15 خرداد به توده‌های مردم نزدیک کند و روابط آنان را با روحانیت التیام بخشد.

انتهای پیام
captcha