به گزارش کانون خبرنگاران
ایکنا،
نبأ، در ادامه سلسله گزارشات در محضر علماء و در راستای بسط و گسترش فرهنگ حوزوی و معرفی خادمان حوزه که در راستای پرورش روحانیون و مبلغان گامهای مؤثری برداشتهاند، این بار به زندگی یکی دیگر از عالمان دین علامه شهید مرتضی مطهری(ره) پرداختهایم و در این باره با حجتالاسلام والمسلمین جعفر شجونی، عضو جامعه روحانیت مبارزه مصاحبهای داشتیم.
موضوع اسلام و مقتضیات زمان از دیدگاه شهید مطهری را تشریح بفرمایید؟حجتالاسلام والمسلمین جعفر شجونی، یار صدیق امام و رهبری در گفتوگو با کانون خبرنگاران
ایکنا،
نبأ، گفت: اسلام چون دین پویایی است شرایط زمان و مکان هم در نظر میگیرد؛ آقای مطهری واقعا این منطق را احیاء کرد، مخصوصا در مورد حجاب، در یک زمانی اگر چادر یا لباسهای بلند و مختلف دستوپا گیر بود، ایشان حجاب را تبلیغ کرد ولی عقیدهاش این بود که بهترین حجاب همان حجاب حداکثری است.
وی ادامه داد: علامه شهید مطهری صاحب قلم و بیان بودند و این شخصیت واقعا یک گوهر گرانقدری بود که حضرت امامخمینی(ره) نیز ایشان را تأیید کردند و فرمودند که «بلا استثنا کتابهای ایشان قابل استفاده است» اسلام چون دین پویایی است شرایط زمان و مکان هم در نظر میگیرد؛ آقای مطهری واقعا این منطق را احیاء کرد، ایشان در حسینیه ارشاد واقعا به اسلام خدمت کردند و در همه شهرها و کشورها، فرهنگیان از ایشان استقبال و دعوت میکردند.
اگر خاطرهای از ایشان دارید بفرمایید؟
نماینده کرج در اولین دوره مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: همسر شهید مطهری نقل میکردند در فریمان که با آقای مطهری ازدواج کردیم نه فرزندی داشتیم و نه ایشان کتاب نوشته بودند ولی در همان زمان نگران بودند و میگفتند: «خدا نکند که یک روزی بیاید بنده در عالم برزخ تقاضا کنم که خدایا من را برگردان تا بچههایم را اصلاح کنم یا کتابهایم را اصلاح کنم این شخصیت بزرگی که نه کتابی نوشته بود و نه فرزندی داشت چنین آرزویی کند پیدا است که یک نبوغ خاصی دارد.
دیدار با علامه طباطباییعضو جامعه وعاظ افزود: خانه فعلی ما در قدیم کلنگی بود و خانه شهید مطهری سه چهار خیابان پایینتر از منزل ما بود؛ روزی به من زنگ زد و گفت، آقای شجونی، دلتان میخواهد علامه طباطبایی را ببینید؟ گفتم از خدا میخواهم که ایشان را ببینم؛ با ماشین به باغ سیدحسین نامی که در درکه بود رفتیم و علامه طباطبایی را دیدیم و صحبت کردیم.
عضو جامعه روحانیت مبارز گفت: در ایام انقلاب در روز عاشورا، تاسوعا و اربعین سه تا راهپیمایی تا میدان آزادی برپا بود که کمر نظام را شکست؛ یکبار در یکی از این راهپیماییها من از یک مینیبوس در میدان انقلاب پیاده شدم، یک دفعه متوجه شدم که کسی از پشت سر صدایم میکند، آقای شجونی، اوضاع خطرناک شده بیا با هم راه برویم، برگشتم دیدم که آقای مطهری است، گفتم سلام و پرسیدم حاج آقا چرا اوضاع خطرناک شده است، شهید مطهری گفت، آقا، مرگ بر شاه شروع شده است، گفتم شما از کجا شنیدید، گفتند از این مینیبوس، گفتم بنده و رفقای مؤتلفه ما شعار مرگ بر شاه میدادند، با شهید مطهری تا میدان آزادی رفتیم، روز عجیبی بود و عکس این مراسم در کتابها نیز چاپ شد.
وی ادامه داد: در مسیر راهپیمایی مقداری از راه را با مینیبوس با گروه مؤتلفه رفتیم، دوستان من در مینیبوس شعار مرگ بر شاه میدادند، از کالج تا میدان انقلاب دو ایستگاه بود، شخصی آمد و در ماشین را زد و گفت آقای شجونی، چهار راه بعدی چهار هزار چماق به دست آمدهاند ما را بُکشند، این حرف باعث شد که روحیه مؤتلفه ضعیف شود، من خیلی ناراحت شدم، میکروفن را گرفتم و گفتم این خبر تکذیب میشود و چهار راه بعدی هیچ خبری نیست و هیچ خبری هم نبود، تا اینکه به میدان انقلاب رسیدیم، به رفقا گفتیم دیگر برویم در جمع مردم قرار بگیریم که صدای آقای مطهری را در حال سخنرانی شنیدیم.
من در این خانه با آقای مطهری زندگی میکنمعضو جامعه روحانیت مبارزه عنوان کرد: ما در سال یک روز به منزل خانواده شهید مطهری میرفتیم و از خانواده ایشان دیدار میکردیم، چند سال پیش همسر شهید مطهری نگران بودند که این خانه را به عنوان موزه در آوردند، لذا خانه دیگری در خیابان دولت بهصورت موزه درست کردند؛ همسر آقای مطهری میگفت من چطور این خانه را ترک کنم، من دارم در این خانه با آقای مطهری زندگی میکنم، من گفتم منظورتان چیست؟ گفت؛ آقا، من اینجا کأنه آقای مطهری را میبینم.
حجتالاسلام والمسلمین شجونی اضافه کرد: همسر شهید مطهری نقل میکردند که من تسبیح خیلی زیبایی داشتم و آن را گم کرده بودم، خیلی نگران و پریشان بودم، تمام این خانه را گشتم و تسبیح را پیدا نکردم، تا اینکه آقای مطهری را خواب دیدم، به من گفت خانم برای تسبیح نگران هستی برو فلان پنجره را باز کن، کتاب عدل الهی را بردار، تسبیح تو زیر کتاب است، همسر شهید مطهری گفت، رفتم پنجره را باز کردم، پشت پنجره کتاب عدل الهی بود، برداشتم تسبیح من آنجا بود.
توجه به ولایت فقیه در نظر استاد مطهریوی در پاسخ به این سؤال که اگر امروز استاد مطهری زنده بودند چه مسائلی را مسائل اصلی میدانستند و به آن ورود میکردند، گفت: اگر استاد مطهری زنده بود، مقام معظم رهبری را کمک میکردند و خواص بیبصیرت را تنبیه میکردند؛ چون علامه شهید مطهری خیلی مرد بزرگ و باشخصیتی بود.
چرا گروهک فرقان دست به ترور علامه شهید مطهری زدند؟
عضو جامعه روحانیت مبارز گفت: خدا لعنتشان کند، آدمهای پست و پلیدی بودند؛ اکبر گودرزی(قاتل شهید مطهری) را از 7 و 8 تا مدرسه علمیه از جمله مدرسه علمیه مجتهدی، چهلستون و شیخ عبدالحسین، بیرون کردند؛ انسان مبارز و تحت تعقیب بود؛ در یکی از اتاقهای مسجد قبا اکبر گودرزی رهبر فرقان اقامت کرده بود و مرحوم حاج آقا تقی آشترخانی که خانهاش روبهروی مسجد قبا در کوچه معنوی بود، برای اکبر گودرزی شام و نهار میآورد، گاهی هم همسر حاج آقای آشترخانی غذا میبرد.
وی ادامه داد: این ملعون(اکبر گودرزی) حاج آقا تقی آشترخانی را درخانهاش ترور کرد و کشت، برای اینکه بعد از پیروزی انقلاب به آقای تقی آشترخانی گفته بود پانصد هزار تومان باید به من بدهید؛ حاج آقای آشترخانی میگفت من پانصد هزار تومان به چه دلیلی باید بدهم، گودرزی میگفت: میخواهیم انقلاب کنیم، آقا تقی آشترخانی میگفت، ما که انقلاب کرده بودیم، گودرزی میگفت، این انقلاب فایدهای ندارد باید انقلاب واقعی کنیم، حاج آقا تقی آشترخانی گفت: من پول برای انقلابی که تو میخواهی ندارم، ما انقلاب کردیم و رهبرمان هم امام(ره) است، این جنایتکار همین جا اسلحهاش را در آورد و حاج آقا تقی را کشت، حاج آقا تقی خیلی انسان خوبی بود به بعضی از نزدیکان اعلامیه میدادیم نمیگرفتند، حاج آقا تقی اعلامیه را میگرفت چاپ و تکثیر میکرد.
جامعیت آثار استاد مطهری در حوزههای فلسفی، فقهی، کلامی، تفسیر، عرفان و ادبیات را چطور ارزیابی میکنید؟
نماینده کرج در اولین دوره مجلس شورای اسلامی تشریح کرد: حوزههای ما از اول عادت کردند فقه و اصول بخوانند، من خودم یادم هست طلبه قم بودیم، تفسیر قرآن نبود، اگر هم بود خیلی کم بود، شیخ ابوالفضل زاهدی در فیضیه قم تفسیر میگفت، 10 نفر دورش جمع میشدند؛ اما اکنون کتابهای آقای مطهری در همه زمینههای فلسفی، فقهی، کلامی، تفسیر، در کتابخانههای حوزههای علمیه موجود است و باید طلاب بخوانند تا بدانند، الان هم علامه جوادیآملی و دیگران آمدهاند تفسیر میگویند.
وی با تأکید بر اینکه وقتی به تفسیر مسلط نباشیم در منبر و سخنرانی نمیتوانیم تبلیغ کنیم، گفت: طلاب و مردم باید راه شهید مطهری را دنبال کنند.
ویژگی برجسته شهید مطهری
عضو جامعه روحانیت مبارز گفت: ویژگی که از آقای مطهری درک کردم دردمندی ایشان بود، الان هم مقام معظم رهبری میفرمایند، «که من دیپلمات نیستم، من انقلابی هستم»، آقای مطهری روحانی کاسبی نبود، دردمند بود، میخواست مملکت را متحول کند، شهید مطهری، تک است و دومی ندارد و خداوند توفیق به ایشان داد که تمام کتابهایش مفید و با ارزش باشند، به هر حال ایشان یک عالم ربانی، زاهد صمدانی و شخصیت برجستهای بود.
یار دیرین امام و رهبری گفت: شاعر عرب میگوید، «وهُدى التجارب في الشيوخ وإنما أمل البلاد يكون في شُبانها» یعنی کار کُشتگی و تجربه در پیرمردها است و امید مملکت در جوانان مملکت است.
وی ادامه داد: امام صادق(ع) شاگردی داشت به نام هشام بن الحکم که مبلغ بود ایشان را میفرستادند در شهرها تا تبلیغ کند، امام میگفتند، هشام در کار تبلیغ پیشرفتی داری؟، میگفت: نه آقا، پیرمردهای جاهل را چه طور میشود برگرداند، امام صادق(رع) دوبار فرمودند «علیکم بالأحداث» پیرمردها را رها کن با جوانان صحبت کن؛ جوان مملکت به عهد خدا نزدیک است و جوان قلبش صاف، بیغرض و بیمرض است، لذا نسل جوان را باید آموزش و پرورش، دانشگاه، حوزههای علمیه و روحانیت هدایت کنند، به هر حال نسل جوان مملکت امید مملکت است و آینده مملکت دست ایشان است.
عضو جامعه روحانیت مبارز اضافه کرد: جوانان باید بدانند که آینده مال آنها است، این همه خدا لطف کرده است که خاندان پلید شاه را واژگون کرده است و تمام ارث و میراث آنها را دست انقلابیون داده است؛ جوانان هم باید انقلابی باشند، دنبال سیگار و تریاک، هرزگی و ... نروندۀ بیشتر دنبال دانش، درس، کتاب و علم باشند زیرا علم آدم را زنده میکند و این باعث میشود که جوانان بتوانند راه امام و شهدا ادامه داده و منویات رهبر را به ثمر برسانند؛ همچنین جوانان توجه کنند که کتب شهید مطهری را در رأس قرار دهند و بخوانند.
علامه شهید مرتضی مطهری در یک جمله
حجتالاسلام والمسلمین جعفر شجونی در یک جمله شهید مطهری را معرفی کرد و افزود: همین لغت علامه لغت مقدسی است، واقعا ایشان علامه بودند و چه بهتر که انسان از علامه چیزی بیاموزد و کتاب علامه را بخواند و درس علامه را برود و مبارز و دردمند باشد شاعر هم میگوید، مرد را دردی اگر باشد خوش است/ درد بی دردی علاجش آتش است.
*علیرضا برومند