به گزارش ایکنا از خراسان رضوی دکتر علی یوسفی امروز در نشست دوم از سلسله گفتوگوها پیرامون «سازگاری یا ناسازگاری اسلام و دموکراسی» تحت عنوان گونهشناسی فهم از اسلام و دموکراسی در دانشکده ادبیات و علومانسانی دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: در میان محققان علوم اجتماعی و کسانی که مطالعات دینی انجام میدهند، توافق جامعی در تعریف از دین، اعم از اسلام وجود نداشته اما از مجموع تعاریف جامعهشناسی دین میتوان نتیجه گرفت تعریفی چند بعدی از دین بیشتر مورد توافق است تا تعاریف کارکردی و ذاتی آن چرا که تعریف چند بعدی اولیتر و بیشتر مورد توافق محققان دین، خصوصا در مطالعات دینی قرار گرفته است.
وی ادامه داد: در مطالعات دینی، تمایلات تئوری و نظری محققین در انتخاب تعریف و تاکید بر عناصر تعریفگر دین دخیل است. همچنین میان مقاصد نظری محققین و تعریفی که از دین ارائه میشود، جاذبهای وجود دارد. به غلط تصور میشود تعریف دقیقی از دین میان محققین وجود دارد اما چنین چیزی نیست؛ با این حال توافق نسبی در تعاریف چند بعدی از دین وجود دارد.
یوسفی عنوان کرد: در میان این تعاریف چند بعدی که در ایران هم رواج دارد و مورد نقد و بررسی قرار گرفته، تعریفی است که معتقد است همه ادیان جهان شمول از 5 بعد برخوردار است؛ نخستین بعد، بعد «ایدئولوژیک» است که دلالت بر وجود عقاید در ادیان و بیشتر تمرکز بر عقاید دنیایی دارد؛ دومین وجه، بعد «مناسکی» است که شامل مجموعه آدابی می شود که در زمره عبادات قرار دارد؛ سومین وجه، بعد «احساسی عاطفی» دین است که ناظر بر احساسات و عواطف مذهبی است؛ چهارمین وجه نیز بعد «شناخت مذهبی» است که مرتبط با عمق شناخت افراد معتقد و غیرمعتقد نسبت به دین معین است و پنجمین بعد، وجه «پیامدی» است که شامل اخلاقیات و آثار و نتایج دین می شود.
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی اضافه کرد: 4 بعد یاد شده در عرصه و عمل اجتماعی نمود، پیدا میکند اما بعد اخیر بیشتر بر پایه اتکا و اخلاق است. این 5 بعد برهم کنش دارد؛ بنابراین برای یک دین جامع میتوان این 5 بعد را در نظر گرفت و اغلب تعاریف تجربی اهل شیعه و سنت را پوشش میدهد.
یوسفی با بیان اینکه بخش فهم و شناخت دینی یکی از ابعاد پنجگانه دین ورزی است، اظهار کرد: این فهم دینی با یک برهم کنشی با سایر ابعاد دین ورزی قرار میگیرد و تقسیم بندی که از فهم و شناخت دینی وجود دارد، به یک معنا باید به تقسیم بندی در جنبههای عقیدتی، مناسکی و پیامدی دین بیانجامد اما تمرکز ما بر روی شناخت و فهم دینی است. در ادبیات و مطالعات تجربی دین، فهم دینی به معنای دین ورزی تلقی شده و این فهم به جای دینورزی قرار گرفته است.
وی خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم دستهبندی از گونه شناسی دینورزی در مطالعات دین از جمله اسلام و شیعه داشته باشیم، میتوان به دینورزی «سنتی و مدرن»، «درونگرا و برونگرا»، «رسمی و خصوصی»، «شمولگرا و اعضاگرا» و «فردگرایانه و جمعگرایانه» اشاره کرد که از معروفترین این تقسیمبندی، می توان از گونهشناسی دین ورزی «مصلحتاندیش، معرفتاندیش و تجربتاندیش» نام برد که بیشترین تکیه را بر روی این نوع گونهشناسی دارد.
یوسفی افزود: در این سه گونهشناسی دینورزی، مرزبندی نسبتا روشن میان آنها ترسیم شده است. براساس این تیپولوژی، فهم و تفسیری که معتقدین و مسلمانان و به عنوان نمونه شیعیان از مقولات اساسی دین مانند فهم از خدا، توحید، گناه، رستگاری، قسمت، لذت و... دارند، متفاوت است. به این معنا این سه نوع فهم، معانی متفاوتی را شامل میشود. فهم از عناصر بنیادی دین به روایت اهل سنت توحید، نبوت و معاد و به روایت شیعه عدل و امامت هم به آن افزوده میشود؛ همانطور که در این تیپولوژی فهمهای افراد از این مقولات بنیادی متفاوت است.
وی بیان کرد: سازگاری و ناسازگاری و فهم از دموکراسی براساس این دستهبندی سه گانه دین و متناظر فهم از دموکراسی قابل حصول خواهد بود. در اینجا با دو نوع سازگاری رو به رو میشویم. نخست سازگاری منطقی؛ به این معنا که چنین فهمی از دین به چنین فهمی از دموکراسی میانجامد و ملازمه منطقی باید میان این دو فهم قائل باشیم و تعارض منطقی را مشاهده نکنیم. یعنی این دو فهم کاملا هم را برمیگزینند و یکی به دیگری منجر میشود. همچنین در تعریف وبری که تحت عنوان انتخاب و تجاذب مطرح میشود، این دو یکدیگر را برمیگزینند و ملازمه همزمانی در حضور آنها وجود دارد.
صوفیگرایی نقطه اوج دینورزی مصلحتاندیش است
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی تصریح کرد: در دینورزی «مصلحت اندیش» هدف، کنش، عمل و پیامد عمل چه «این جهانی» و «آن جهانی» برای فرد معتقد مهم است و بر همین اساس این نوع دینورزی دو وجه «آن جهانی» و «این جهانی» پیدا میکند و تفاوت اساسی با هم دارند. در نسخه «آن جهانی» به خالصترین نمونه و وجه عرفان و صوفیگرایی میانجامد و صوفیگرایی نقطه اوج دینورزی مصلحتاندیش است.
یوسفی اضافه کرد: در این میان دین ورزی «این جهانی» گرایش سیاسی پیدا میکند و به عنوان مثال به تشکیل دولت میانجامد. در این خصوص در سمتی احساس و در سمت دیگر عقلانیت علمی قرار میگیرد. در این حالت تکیه بر اطاعت، تقلید، روحانیت، شریعت، فقه و... زیاد است. به دلیل این خصوصیات این دین ورزی به سمت نوعی جزماندیشی سوق داده میشود. این نوع دین مستعد تعصب است و ظرفیت مدارا با مخالف در آن به حداقل میرسد. در این نوع دینورزی تصویری که از خدا وجود دارد مانند تصویر سلطان و تصویر بنده همانند برده است.
وی گفت: در این مدل عموما از سوی توده مردم نگاه وسیعی از جنس مصلحتاندیشانه «این جهانی» و «آن جهانی» وجود دارد اما دینورزی «این جهانی» خصلت نخبگانی پیدا میکند و در اینجا دین در خدمت مقاصد مختلف و سروسامان دادن اجتماعی قرار میگیرد. صاحب نظران این حوزه سیدجمال آشتیانی و دکترعلی شریعتی هستند که دین ورزی مصلحت اندیش «این جهانی» دارند و در آثارشان این نکته برجسته است.
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی تصریح کرد: همچنین در دینورزی «معرفتاندیش» تعقل و استدلال وجود دارد و جزمیت جای خود را به شک، تردید و سرگردانی میدهد و بر تواناییهای فرد تاکید میشود؛ یعنی هر فرد عاقل میتواند به فهمی از دین برسد که ماحصل تامل، مطالعه بازاندیشی و... است. در واقع در این دینورزی تکیه بر ابعاد وجودی فرد است و جنبههای پیروی و اطاعت تضعیف میشود و ابعاد دیگری از پیروی و اطاعت شکل میگیرد.
یوسفی اضافه کرد: در این نوع دینورزی، فهم با دستیابی به دانشهای جدید دستخوش تحول میشود. نگاه فرد معتقد به دین اینگونه است که خداوند را مظهر عقلانیت و نه سلطان میداند. در چنین فهمی نوعی آزادی عمل وجود دارد؛ آزادی عملی که نتیجه آزادی در تصمیم گیری، انتخاب و مطالعه است که فهم متفاوتی را رقم میزند. در چنین فهمی از دین، تنوع فهم و تفسیر از دین وجود دارد و با نوعی کثرت در عقیده مواجه میشویم که زمینه را برای مدارا و تحمل غیر فراهم میکند. این موضوع زمینه را برای سازگاری با عناصر غیر دینی یعنی دموکراسی فراهم میکند. از جمله کسانی که چننی تلقی از دین داشتند میتوان به فخرالدین رازی و علامه طباطبایی اشاره کرد.
وی ادامه داد: در دین ورزی «تجربت اندیش» نیز بحت در خصوص قلب، درون، شهود و تجربههای ناب است. دیدن و رویت کردن در این نگاه مرکزیت دارد و شکی که در دین ورزی معرفت اندیش وجود دارد، جای خود را به اطمینان میدهد. در اینجا مسیرهایی که برای رسیدن به چنین فهمی طی میشود، کاملا متفاوت است. این فهم بسیار شخصی است و بر قابلیتهای فرد متکی اما نهایت و فرجام آن اطمینان خواهد بود و عشق، دلدادگی و... در این فهم جای میگیرد. خدا در این نوع دین ورزی بسیار لطیف است و میتوان به آن عشق ورزید و حتی مواردی دیگر مانند گناه، اطاعت و... معنایی متفاوتی پیدا میکند. مولانا جلالالدین رومی منش و نگاه دینورزی تجربت اندیش داشت و دکتر سروش نیز بیشتر به این نوع نگاه گرایش دارد.
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی گفت: بنابراین باید گفت سه نگاه از دین در این سه فهم و در تعریف خدا، پیامبر و سایر مقولات دینی معنای متفاوتی پیدا میکند و در عرصه عمل و اجتماع فرد را به سمت و سوی متفاوتی میکشاند.
انتهای پیام