در روزهای کرونایی عدهای در قرنطینه بودیم و عدهای برای تأمین مایحتاج ضروری مردم مشغول کار، اما در این بین افرادی بودند که در خط مقدم مبارزه بودند و برای سلامت هموطنانمان از جان مایه گذاشتند، برای اینکه بدانیم بر حال و روز کادر درمان در روزهای شیوع چه گذشته و میگذرد به سراغ یک پزشک مشهدی رفتیم که این روزها در یکی از بیمارستانهای خارج از استان و دور از خانواده در حال خدمت در خط مقدم دفاع از سلامت است.
زهرا صباغ، پزشک مشهدی که در بیمارستان شهیدصیاد شیرازی استان گلستان مشغول بهکار است، در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی در خصوص خاطرات روزهای کرونایی خود میگوید: اوایل اسفندماه که از شیوع کرونا مطلع شدیم از آنجا که شناختی هم از روشهای درمان نداشتیم و دارویی هم برای این بیماری وجود ندارد، دچار اضطراب و تشویش بودیم.
وی ادامه میدهد: مراجعه بیماران مبتلا در روزهای اول شیوع بسیار بالاتر از امکانات بیمارستان بود و این بر سختی کار کادر درمان میافزود. باید به بیماران و همراهانشان امید میدادیم و تنها امیدمان فقط به خدا بود. من به شخصه در هنگام ویزیت بیماران زیر لب به خدا میگفتم من که کاری از دستم بر نمیآید خودت کمک کن.
صباغ بیان میکند: شاید بسیاری از افراد تصور کنند که سختترین موارد برای کادر درمان دور بودن از خانواده و پوشش مخصوص و استفاده زیاد از ماسک است، اما آنچه اکثریت پزشکان، پرستاران و سایر کادر درمان را آزار میدهد، فشار روانی ناشی از افزایش مبتلایان و میزان فوتیها بر اثر ابتلاء به بیماری است.
این پزشک مشهدی اضافه میکند: یکی از سختترین شرایط برایم وقتی بود که اکسیژن خون بیمارانم از حد نرمال پایینتر میآمد، ایست تنفسی پیدا میکردند و نیاز به احیاء داشتند و از آنجا که در ابتدای شیوع ویروس آمار مبتلایان بالا بود در بیمارستان اغلب با کمبود دستگاه تنفسی مواجه بودیم و این نیز کار را برایمان سختتر میکرد.
وی ابراز میکند: فوت بیمارانم خاطرات تلخ به جای مانده از این روزهاست که از ذهنم پاک نخواهد شد. یکی از آن تلخترینها هنگامی بود که یک مادر 50 ساله همراه دختر جوانش برای بستری شدن مراجعه کرده بود و در حالی که ظاهراً حال عمومی خوبی داشت و مشغول صرف چای همراه با دخترش بود، اما 20 دقیقه بعد با تنگی نفس شدید مواجه و این امر نیز منجر به فوتش شد.
صباغ اظهار میکند: این ویروس ناشناخته هر روز علائم جدیدی از خود نشان میدهد و این از دیگر عواملی است که کار را برای کادر درمان مشکل کرده است.
این پزشک مشهدی میگوید: در روزهای اول شیوع که اطلاع قبلی نداشتیم، تعداد زیادی از کادر درمان با علائمی از جمله تب شدید روبهرو شده و پس از قرنطینه و مراقبت در خانه به محل کار بازگشتند؛ اما متأسفانه یکی از بهترین اساتید خود یعنی استاد عباسی را از دست دادیم و این خیلی برایمان سنگین و تلخ تمام شد.
وی که به دور از خانواده زندگی میکند، میافزاید: پدر و مادرم نگرانی خود را داشتند، از یک طرف دوری و از طرف دیگر خطر این بیماری باعث نگرانی خانوادهام بود، اما همیشه مرا در مسیر خدمت تشویق میکردند.
صباغ از دلتنگیهای مادرش میگوید و تصریح میکند: در این مدت توانستم فقط یک بار به مشهد بروم و چون سفرم سرزده بود و دیر وقت به خانه رسیدم، مادرم خواب بود و وقتی آهسته بیدارش کردم اول که باورش نمیشد اما بعد که کاملاً خواب از سرش پرید، با چشمانی اشکبار و بغضی در گلو گفت از شدت دلتنگی هنگام خواب از خدا خواستم که تو را ببینم و خدا را شکر میکنم که خدا دعایم را مستجاب کرد و سلامت میبینمت.
این پزشک مشهدی بیان میکند: آنچه از این روزهای پر استرس و دلهره برایم بهعنوان خاطرات شیرین برجای مانده، بهبود بیماران بهویژه بیماران بدحالی است که به زنده بودنشان امیدی نداشتیم، آن زمان که حالشان رو به بهبودی میرفت و مقدمات ترخیص آنان فراهم میشد از حجم فشار روانی ناشی از این بحران در ما میکاهید، البته همدلی مردم نیز در کنار بهبود بیماران باعث تقویت روحیه کادر درمان بود. خاطرمان خواهد ماند که برای رفع زخمهای به جای مانده از ماسک، روغن شتر مرغ برایمان آوردند، برای بیماران و کارکنان بیمارستان آبمیوه تازه آماده کردند و لباس مخصوص بیمارستان دوختند تا کمبودی نداشته باشیم.
وی اضافه میکند: یکی از زیباترین لحظات در ایام کرونا وقتی بود که قدردانی رهبر معظم انقلاب از طریق قاب تلویزیون به نمایش گذاشته شد و از کادر درمان، تقدیر و تشکر و سربازان خط مقدم مبارزه با کرونا را مورد لطف و قدردانی قرار دادند.
صباغ بیان میکند: هر چند لحظه به شماره افتادن نبض بیماران برایمان سخت بود اما در این بین زایمان مادر کرونایی و سلامت مادر و فرزند، حال و هوای تحویل سال نو را برای من و همکارانم به احسنالحال مبدل کرد.
وی میگوید: نوروز امسال خیلی متفاوت بود، پوشش شیلد در رنگ و مدلهای مختلف به جای لباس عید، استشمام بوی مواد شوینده و ضدعفونی کننده به جای لذت بردن از استشمام بوی گلهای بهار و حاضر شدن بر بالین بیماران جای خود را به دید و بازدید و دیدار از اقوام و آشنایان داده بود.
این پزشک مشهدی اظهار میکند: از یک وجه دیگری که به این ویروس نگاه میکنم به شخصه برای من یک تلنگر بود و به من درس داد، چرا که قبل از پایان سال برنامه سفر به راهیان نور را داشتم و همه برنامهریزی لازم را برای شیفت خدمتیام کرده بودم اما این ویروس نشان داد که برنامهریز و مدبر همه امور فقط به فقط خداست.
صباغ میگوید: این روزها بیشتر از هر چیز برای زیارت امام رضا(ع) دلتنگم که برای رفع اندکی از این دلتنگی به زیارت مجازی اکتفا میکنم و امیدوارم هرچه زودتر از این بحران بگذریم.
وی در خصوص مراقبت فردی در این روزها ابراز میکند: ما بهعنوان کادر درمان که در معرض بیشتر ویروس قرار داریم برای اینکه انتقالدهنده ویروس به محل زندگی خود و خانواده نباشیم، ضمن رعایت نکات بهداشتی از لباس و کفش جداگانه برای حضور در بیمارستان استفاده میکنیم و از مردم نیز میخواهیم بهداشت فردی و آنچه که این روزها مورد تأکید و توصیه پزشکان است انجام دهند تا شاهد قطع شدن زنجیره شیوع باشیم.
انتهای پیام